چند روایت کوتاه از 5 شهید پاکستانی زینبیون / تا حرم در امنیت نباشد بازنمی گردیم
روایتهایی کوتاه از «شهید سید محمد تقی شمسی»، «سید حبیب شاه طوری»، «شهید سید کمیل رضا زیدی»، «شهید اقبال حسین» و «شهید زاهد علی» یادآور حماسه غریبانه این رزمندگان پاکستانی لشکر زینبیون است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بعد از حمله داعش به سوریه، مسلمانان بسیاری از اقصی نقاط جهان برای دفاع از حریم اهل بیت (علیهم السلام) و حمایت از مسلمانان تحت ستم سوریه و مبارزه با فتنه داعش و گروههای تکفیری راهی سوریه شدند. بخشی از این مبارزان را مجاهدان پاکستانی تشکیل میدادند. شیعیان پاکستان با تشکیل گروه زینبیون در مبارزه با داعش نقشآفرینی اثرگذاری داشتند. این گروه بعداً با استقبال بسیاری از پاکستانیها بزرگتر شد و به لشکر زینبیون تبدیل شد. لشکر زینبیون در عملیات آزادسازی حَلَب، نُبُل و الزَهرا، تدمُر و حَما و نیز تثبیت این مناطق بعد از آزادسازی نقش بسزایی ایفا کرده است. همچنین در عملیات بوکمال به فرماندهی سردار شهید قاسم سلیمانی که منجر به شکست داعش در این منطقه شد، خطشکن بودند.
شهدای زینبیون از غریب ترین شهدای جبهه مقاومت هستند. کسانیکه کمتر از سایر شهدا از آنان گفته و نوشته شده است. کمتر تصویری از این شهدا در رسانه ها منتشر و خاطرات بسیار ناچیزی از آنان به رشته تحریر درآمده است. آنان با علم به این گمنامی کوله بار سفر بستند و راهی دیاری دیگر برای جهاد در راه خدا شدند. در واقع این شهدا به غیر از مسیر شهادت، طریق گمنامی را هم خود انتخاب کردند. روایتهایی کوتاه از چند تن از شهدای والامقام زینبیون یعنی «شهید سید محمد تقی شمسی»، «سید حبیب شاه طوری»، «شهید سید کمیل رضا زیدی»، «شهید اقبال حسین» و «شهید زاهد علی» در ادامه میآید:
وداع مادر؛ اولین بار که پیکرش را دیدم خدا را شکر کردم شهید زاهد علی از مجاهدان پاکستانی لشکر زینبیون بود که در راه دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه به شهادت رسید. مادر او وقتی از لحظات وداع با فرزندش تعریف می کند، می گوید: «وقتی می رفت حس می کردیم که دیگر بر نمی گردد. گویا می دانستیم شهید می شود. ولی چون خودش خیلی اصرار داشت با تکفیری ها بجنگد به او اجازه دادیم راهی را برود که خودش انتخاب کرده بود. اولین بار که پیکرش را بعد از شهادت دیدم، اول از همه خدا را شکر کردم که عاقبت به خیر شد و بعد شهادت را به پسرم تبریک گفتم.»
زاهد در میان رزمندگان زینبیون محبوبیت زیادی داشت و همرزمانش بسیار تحت تأثیر او بودند. مدتی که از حضورش در سوریه گذشت، پدر از زاهد میخواهد به پاکستان بازگردد، اما زاهد در جواب میگوید زمانی برمیگردم که مطمئن شوم امنیت حرم عمه سادات کاملاً تأمین شده باشد و هیچ تهدیدی متوجه آن نباشد، آنگاه به کربلا خواهم رفت و بعد از زیارت امام حسین (ع) به خانه برمیگردم. زاهد علی همچنان در جبهه مقاومت میماند تا اینکه در یک عملیات بعد از درگیری با تروریستهای تکفیری هدف تیر مستقیم قرار میگیرد و به شهادت میرسد.
اقبال غیرتمند و سید کمیل آرام شهید اقبال حسین از رزمندگان پاکستانی مدافع حرم اهل بیت (ع) و عضو لشکر زینبیون بود که در راه مبارزه با تکفیری ها در سوریه به شهادت رسید. او متدین، توانمند و کاری، مودب، مخلص، شجاع، جسور و بسیار غیرتمند بود. احترام گذاشتن او به پدر و مادر و بزرگترها زبانزد بود. همیشه نماز اول وقت را در مسجد می خواند و از خواندن نماز شب غافل نمی شد. محب اهل بیت (علیهم السلام) بود و در همین راه به شهادت رسید.
اقبال حسین با اعتزاز در یک عملیات حضور داشتند. آرپی جی به دست اقبال بود از سنگر بیرون میآمد و منتظر دشمن ماند تا به موقع شلیک کند. رزمندگان به او اعلام خطر کردند که حواسش به گلوله های دشمن باشد. دشمن نزدیک بود و متأسفانه در یک حرکت غافلگیرانه اقبال حسین را مورد اصابت گلوله از ناحیه سر قرار داد و این رزمنده شجاع به شهادت رسید. اقبال حسین در 20 ماه محرم در مریمین شهر حلب به شهادت رسید و پیکر پاکش در بهشت معصومه (س) شهر قم به خاک سپرده شده است.
شهید سید کمیل رضا زیدی نیز یکی دیگر از شهدای پاکستانی لشکر زینبیون است که با شهادت در راه صیانت از حرم اهل بیت (ع) در سوریه نامش در تاریخ مقاومت جاودانه شد. اطرافیان او را جوانی آرام، با حوصله و ساده معرفی می کنند. سیدی که برخی اوقات هم شوخ طبعیهایی داشت اما آنچه دربارهاش بسیار بارز گفته شده اینست که هیچ کس از او برخورد تند و غیراخلاقی ندیده است. همیشه خوبیاش بر سر زبان پدر و مادر، فامیل، دوستان و همسایگان جاری بود و نهایتا مزد خوبی هایش را با شهادت گرفت.
ماجرای یک اسم جهادی برای شهید پاکستانی / مسیر شهید مقاومت؛ از زینبیون تا حزباللهطریق خونبار دو سید زینبیون
شهید سید حبیب شاه طوری یک از جوانان علاقمند به شرکت در جبهه مقاومت بود. او نیز همچون بسیاری از همرزمانش کوله بار خود را بست و با هدفی متعالی راهی جبهه دفاع از حرم حضرت زینب (س) در سوریه شد. این رزمنده پاکستانی لشکر زینبیون در سوریه نبرد با تکفیری ها را تجربه کرد و در این مسیر به شهادت رسید. هرچند آنچه درباره او گفته شده کوتاه است اما روح بلند این سید مدافع حرم در بلندای آسمان حضور دارد. همرزمان شهید سید حبیب شاه طوری درباره او گفته اند که در مجالس اهل بیت (علیهم السلام) شرکت فعال داشت و در پرتو همین مجالسی بود که عشق شهادت در طریق خونبار امام حسین (علیه السلام) رفته رفته در وجودش جایگزین شد.
شهید سید محمد تقی شمسی نیز یکی دیگر از شهدای لشکر زینبیون است. او از رزمندگان پاکستانی عاشق جهاد بود که برای مبارزه با داعش و تکفیری هایی که در سوریه جنگ نیابتی به راه انداختند راهی این سرزمین شد و به شهادت رسید. سید محمد تقی همیشه نمازش را در مسجد و با جماعت میخواند، نماز شبش ترک نمیشد. در تمام مراسمات مذهبی مسجد حضور مستمر داشت و برای کمک به فقرا پیش قدم بود. او احترام فراوانی برای پدر و مادر قائل بود و به احترام گذاشتن به مادرش تأکید فراوان داشت. همیشه به خواهرها سفارش مادر را میکرد. و شاید از دعای همین مادر عاقبت بخیری با شهادت در عرصه جهاد نصیبش شد.