چگونه نگاه رهبر انقلاب درباره بدحجابی و نقص ظاهر قابل جمع است؟
در مورد معضل بدحجابی چه کنیم؟ در میان جریان ارزشی و باورمند به پوشش اسلامی، برخی صرفاً قائل به اقدامات ایجابی هستند و مخالف هر نوع برخورد قهرآمیز هستند اما برخی دیگر آن را کافی نمیدانند.
به گزارش مشرق، استناد مخالفین الزام به حجاب (بهویژه از مجرای پلیس امنیت اخلاقی) تعبیری است که رهبر معظم انقلاب سال 1391 در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی به آن اشاره داشتند و بدحجابی را یک "نقص ظاهری" معرفی کردند.
مقام معظم رهبری در این دیدار فرمودند: «ممکن است ظاهر زنندهای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهایی که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقای مهماننواز، هم بقیه آقایان - الآن در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند» (19/07/1391).
افراد بهظاهر متشرع و البته مخالفین گشت ارشاد هم به همین فرمایش رهبری ارجاع میدهند که نبایستی با پدیده بدحجابی برخورد پلیسی و سخت کرد. اما واقعیت آن است که چنین فهم و برداشتی از فرمایش رهبری، از دقت لازم برخوردار نیست. درباره چرایی آن به موارد زیر توجه کنید:
اولاً سخنرانی و دیداری که رهبر معظم انقلاب در آن به مسئله "نقص ظاهر" اشاره کردند، در جمع "علما و روحانیون" بود؛ طبعاً مخاطب این سخنان افرادی بودند که وظیفه آنها تبلیغ و ترویج معارف اسلامی است و هیچکس از مبلغین دینی انتظار رفتار پلیسی و قهرآمیز ندارد.
ثانیاً مقام معظم رهبری در ابتدای همین بحث، روحانیون را دعوت میکنند که به سلاح معرفت و استدلال مجهز شوند و میفرمایند: «خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاح معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی - هنری بروید و پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا».
پس قرار است مخاطبین این فرمان رهبری، معارف دینی را به گوش جوانان برسانند؛ برای تحقق این هدف بایستی همه جوانان چه متشرع چه آنهایی که به ظواهر توجه ندارند، طرد نشوند و معارف اسلامی به گوش آنها برسد ولو اینکه خانمهایی باشند که در عرف از آنها بهعنوان "خانم بدحجاب" یاد میشود. به تعبیر رهبری، «ممکن است که ظاهر زنندهای داشته باشد، داشته باشد... حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته به این اهداف و آرمانهاست». پس هدف از این مدارا، رساندن پیام و حقایق دینی به افرادی است که شاید قلباً به آنها باور داشته باشند اما در ظاهر نسبت به آن کمتوجهی نمایند.
اما این توصیه رهبر معظم انقلاب، به معنای تعطیلی قوه قهریه و مخالفت ایشان با مأموریت پلیس امنیت اخلاقی نیست. چراکه ایشان در مورد مسئله حجاب معتقدند: [دشمنان] «پولهای زیادی خرج میکنند، فعالیت زیادی میکنند، صدها رسانه را - از انواع و اقسام رسانهها - به کار میگیرند برای اینکه بتوانند روی این نقطه حساس، [یعنی] نقطه هویت مستقل فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این کار] میکشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج میشود برای اینکه بتوانند این تلویزیونها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایتهای اینترنتی را به کار بیندازند - مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بار - که چه بشود؟ که نتیجهاش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان حجابشان را بردارند... نتیجهاش این است که چهار نفر - حالا چهار دختر در گوشه کناری - فریب بخورند یا انگیزههای گوناگونی پیدا کنند؛ بعضیشان هم ممکن است پول بگیرند - حالا من نمیدانم، نمیتوانم قطعاً بگویم - و این روسری را از سرشان بردارند یعنی مثلاً ما چه شدیم!» (17/12/1396). علاوه بر اینکه «اسلام به خانواده اهمیت میدهد. تمام دعوای امروزِ بلندگوها و بوقهای تبلیغاتی غربی با مسلمین هم بر سرِ همین است. شما ببینید که در مقابل «حجاب» چه حساسیتی نشان میدهند! این حجاب اگر در جمهوری اسلامی باشد، آن را زشت میشمارند» (20/7/1373).
در واقع دشمن برای عملی کردن کشف حجاب در کشور، توان و هزینه فراوانی را مصروف کرده است و حرکت برای هدف قراردادن عفاف و حجاب جامعه توطئهای خارجی میباشد که برخی در داخل آن را تکرار میکنند.
همچنین آیت الله خامنهای با استناد به مشی امام خمینی برای برخورد با منکرات الهی که کشف حجاب از آن جمله است، فرمودند: «امام در مقابل یک منکر واضحی که بهوسیله پهلوی و دنبالههای پهلوی در کشور به وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد. در مقابل همه منکرات، امام همینجور محکم ایستاد. همان وقت بحث تجارت مشروبات الکلی بود؛ ما در شورای انقلاب بودیم، جلسات مشترکی با دولت داشتیم، همان وقت کسانی بودند که معتقد بودند تجارت مشروبات الکلی برای کشور فایده دارد، ما از این فایده چطور صرفنظر کنیم؛ مایل بودند این تجارت ادامه پیدا بکند، از بیرون شراب بیاورند. امام قرصومحکم ایستاد؛ در مقابل حرام الهی، امام بزرگوار میایستاد و ایستاد؛ این حرام الهی بود» (17/12/1396).
رهبر انقلاب دلیل حساسیت نظام در مورد برخورد با منکرات را جهت "عمومی بودن" و "تعلیم و ترویج" دادن آن میدانند و میفرمایند: «ما که نگفتیم اگر کسی در خانه خودش در مقابل نامحرم روسریاش را برداشت، ما او را تعقیب میکنیم؛ [خیر] ما او را تعقیب نمیکنیم، در خانه خودش است، کار شخصی میکند. آن کاری که در ملأ انجام میگیرد، در خیابان انجام میگیرد، یک کار عمومی است، یک کار اجتماعی است، یک تعلیم عمومی است؛ این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد میکند. حرام کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است نبایستی بهصورت آشکار در کشور انجام بگیرد» (17/12/1396).
ایشان در پاسخ به این منطقی که "اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب کنند" هم میفرمایند: «خب در مورد شرابفروشی هم هست؛ شراب را هم آزاد کنیم در کشور، هر کسی خودش دلش میخواهد بخورد، هر کس نمیخواهد نخورد! این حرف شد؟ در مورد همه گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف وجود دارد؛ این حرف شد؟ شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود؛ حکومت اسلامی موظف است در مقابل حرام بایستد، در مقابل گناه بایستد» (17/12/1396).
رهبر انقلاب در مواردی هم به صراحت از گشت ارشاد و پلیس امنیت اخلاقی دفاع میکنند؛ بهطوری که در جمع فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی فرمودند: «امنیت اخلاقی، امنیت اجتماعی جزو وظایف ما است؛ جزو وظایف جمهوری اسلامی است؛ نمیتوانیم اینها را رها کنیم» (6/2/1394). «امنیت اخلاقی در جامعه به معنای آن است که مردم دغدغهای درخصوص احتمال انحراف اخلاقی فرزندان خود در جامعه نداشته باشند» (4/2/1390). «ناامنی فقط به این نیست که دزد به خانهها یا مغازهها یا بازار یا خیابان بیابد این یک طور ناامنی است؛ ناامنی مالی است ما ناامنی عِرضی و ناموسی هم داریم؛ جلوی آن را هم شما باید بگیرید. ناامنی اخلاقی هم داریم؛ در آنجا هم شما باید وارد میدان بشوید» (2/11/1370).
حالا سؤال این است که بالاخره رهبری معضل بدحجابی را یک "نقص ظاهر" میدانند که بایستی در مواجهه با آن با جذب حداکثری، اقدامات ایجابی کرد یا برخورد قهرآمیز پلیس را جزو وظایف جمهوری اسلامی میدانند.
بهطور خلاصه نگاه ایشان آن است که پاسخ به ناامنی اخلاقی که بیحجابی ازجمله موارد آن است، دارای سطوح و مراحل مختلفی است که هر بخش آن به متولی خاصی واگذارشده است. روحانیون وظیفه جذب، تبلیغ و ارشاد دارند (و نه برخورد غلیظ و سخت)، نهادهای امنیتی متولی اقدامات اطلاعاتی و پنهان هستند، نهادهای فرهنگی بایستی ریشههای این موضوع را بررسی کند اما نیروی انتظامی بایستی از ابزارهای قهریه استفاده نمایند. چنانکه ایشان سال 1370 در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی انتظامی فرمودند: «ناامنی اخلاقی، یک مرحله کار فرهنگی دارد، یک مرحله کار مخفی دارد، یک مرحله ریشهیابی دارد. آنها کار دستگاههای دیگر است؛ اما آنجایی که جلوی چشم قرار میگیرد و موجب عدم امنیت اخلاقی جامعه میشود، آنکه باید وارد میدان بشود، نیروی انتظامی است» (2/11/1370).
پس این تصور که با معضل بد پوششی و بیحجابی صرفاً بایستی مواجهه ارشادی و تبلیغی شود و در کنار کار فرهنگی، نباید نیروی انتظامی را وارد میدان کرد، از اساس نگاه غلطی است؛ چراکه به سبب سرمایهگذاری دشمن در این حوزه و برخورد با برخی فریبخوردگان، علاوه بر رویکرد ارشادی، حتماً باید از قوه قهریه استفاده نمود.