یک‌شنبه 23 دی 1403

کاربست اندیشه مقاومت علوی در فرمایشات مقام معظم رهبری

خبرگزاری مهر مشاهده در مرجع
کاربست اندیشه مقاومت علوی در فرمایشات مقام معظم رهبری

مشهد - به مناسبت سالروز میلاد پر سرور مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام، به تبیین اندیشه مقاومت علوی در فرمایشات رهبر انقلاب پرداخته شد.

مشهد - به مناسبت سالروز میلاد پر سرور مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام، به تبیین اندیشه مقاومت علوی در فرمایشات رهبر انقلاب پرداخته شد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها - فاطمه سادات علوی*: به مناسبت سالروز میلاد پر سرور مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام، به تبیین اندیشه مقاومت علوی در فرمایشات رهبر انقلاب پرداخته شد.

اِنَ الَذِینَ قَالُوا رَبُنَا اللَهُ ثُمَ استَقَامُوا تَتَنَزَلُ عَلَیهِمُ المَلَائِکَهُ أَلَا تَخَافُوا وَلَا تَحزَنُوا وَأَبشِرُوا بِالجَنَهِ الَتِی کُنتُم تُوعَدُونَ (فصلت: 30)

بر اساس آیه شریفه قرآن، آن چه ایمان را بارور می‌کند و به نتیجه می‌رساند، مقاومت است. زندگی انسان در دنیا، آمیخته با مشکلات و گرفتاری هاست. (انشقاق:6) اگر انسان استقامت کند پیروز خواهد شد و اگر تسلیم مشکلات شود از رسیدن به نتیجه بازخواهد ماند. استقامت در برابر مشکلات و گرفتاری، معادل واژه «صبر» در فرهنگ‌های لغت است: «صَبَرَ صَبراً علی الأَمر: جرا و شجع و تجلد؛ صبر بر چیزی به معنای جرأت و شجاعت و ایستادگی و شکست ناپذیری در آن چیز است.» (المنجد، واژه صبر) امیر المؤمنین علی علیه السلام که خود کوه صبر هستند می‌فرمایند: «علَیکَ بمَنهَجِ الاستِقامَهِ؛ فانهُ یُکسِبُکَ الکرامَهَ و یَکفیکَ المَلامَهَ؛ بر تو باد پایداری در راه راست؛ زیرا که این کار، به تو کرامت می بخشد و سرزنش را از تو باز می‌دارد.» (غرر الحکم: ص 445)

مقام معظم رهبری که پرچمدار مقاومت اسلامی در منطقه و جهان هستند، در پاسخ به این پرسش که معنای مقاومت چیست؟ می‌فرمایند: معنای مقاومت این است که انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق می‌داند، راه درست می‌داند و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقف کند. (اندیشه مقاومت: طلیعه)

مقاومت اسلامی در معنای عام، شامل هر نوع مقاومتی می‌شود که بر اساس آموزه‌ها و احکام دین توسط یک نفر یا گروه مسلمان در مقابله با تهاجم دشمنان شکل می‌گیرد. این معنای مقاومت، از زمان بعثت رسول خدا (ص) شکل گرفت که مسلمانان در برابر انواع تهدید و شکنجه و ارعاب مشرکان و کافران مقاومت نمودند و تسلیم آنان نشدند و شاهد مثال آن، مقاومت سه ساله مسلمانان در شعب ابی طالب است. بعد از رحلت نبی مکرم اسلام، امیرالمؤمنین علی علیه السلام کانون مقاومت اسلامی قرار گرفت.

رهبر انقلاب اسلامی در تبیین ابعاد مقاومت علوی معتقدند: امیرالمؤمنین علیه‌السلام از اوایل نوجوانی تا هنگام مرگ، دو صفت «بصیرت» و «صبر» - بیداری و پایداری - را با خود همراه داشت. او یک لحظه دچار غفلت و کج فهمی و انحراف فکری و بد تشخیص دادن واقعیت‌ها نشد. از همان وقتی که از غار حرا و کوه نور، پرچم اسلام به دست پیامبر برافراشته شد و کلمه‌ی «لااله‌الااللَه» بر زبان آن بزرگوار جاری شد و حرکت نبوت و رسالت آغاز گردید، این واقعیت درخشان را علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام تشخیص داد؛ پای این تشخیص هم ایستاد و با مشکلات آن هم ساخت؛ اگر تلاش لازم داشت، آن تلاش را هم انجام داد؛ اگر مبارزه لازم داشت، آن مبارزه را کرد؛ اگر جانفشانی می‌خواست، جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و به میدان برد و اگر کار سیاسی و فعالیت حکومت‌داری و کشورداری می‌خواست، آن را انجام داد. بصیرت و بیداری او، یک لحظه از او جدا نشد. دوم، صبر و پایداری کرد و در این راه استوار و صراط مستقیم، استقامت ورزید. این استقامت ورزیدن، خسته نشدن، مغلوب خواسته‌ها و هواهای نفس انسانی - که انسان را به تنبلی و رها کردن کار فرا می‌خواند - نشدن، نکته‌ی مهمی است. (بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان 12/ 08/ 1377)

معظم له در مورد هزینه‌های مقاومت معتقد است: «مقاومت هزینه دارد؛ اما هزینه‌ی سازش و تسلیم، از هزینه‌ی مقاومت به مراتب بیشتر است.» (سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی در مراسم سی امین سالگرد رحلت امام خمینی رحمه‌الله‌علیه؛ 14/ 3/ 1398) ایشان درباره هزینه‌های مقاومت امیرالمؤمنین در جنگ احد می‌فرماید: «... امیر المؤمنین علیه‌السلام را با شصت و چند جراحت، به پشت خط مقدم جبهه آوردند.... شصت و چند جراحت برداشتن در جنگ، شوخی نیست!... راوی انس بن مالک می‌گوید: «و هو قرحه واحده»؛ سر تا پایش کأنه یک جراحت بود.... ببینید چقدر حال آن حضرت، وخیم بوده است!... کسی که در جبهه، چنان فداکاری‌ای از خود نشان داده، چندین مرتبه با شمشیر خود، بلا را به ظاهر از جان پیغمبر دور کرده است و لشکر فراری شده را با مقاومت خود برگردانده یعنی یک‌تنه، کار هزار نفر یا هزاران نفر را انجام داده است آخر سر این همه جراحت برداشته است.

مسلمانان دسته دسته به عیادتش می‌آیند و می‌روند. پیغمبر می‌آید و چنان محبتی در حقِ علی می‌کند.... امیر المؤمنین علیه‌السلام در برابر لطف پیغمبر، محبت مؤمنین و شفای جراحات در نقطه‌ای که محل شدید لغزش و غرور برای خیلی‌هاست برخوردش چگونه است: فقال علی علیه‌السلام: «الحمد لله الذی جعلنی لم أفرَ و لم اولی الدبر» نگفت: من ایستادگی کردم. گفت: خدا را شکر می‌کنم، زیرا کاری کرد تا من نگریزم! خدا را شکر می‌کنم که کاری کرد تا پشت به دشمن نکنم! این روحیه، روحیه برجسته‌ای است که باید از آن الهام بگیریم. اگر کار برجسته‌ای در خودمان سراغ داریم، خودمان را شکر نگوییم. مگر ما که‌ایم و چه‌کاره هستیم!؟ باید خدا را شکر بگوییم. و آن وقت: «فشکر الله تعالی له ذلک فی موضعین من القرآن.» در دو جای قرآن، خدای متعال از این عمل امیر المؤمنین علیه‌السلام طبق این روایت شکرگزاری کرد: و هو قوله تعالی: «سیجزی الله الشاکرین، و سنجزی الشاکرین.» (المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 67) این، عمل امیر المؤمنین علیه‌السلام فی‌مابین خود و خدایش بود. کوبیدن پتک بر سر پیل مستی بود که نامش نفس است و در وجود بشر، سر بلند می‌کند. مثل یک پیلبان زرنگ، باید دائم با چکش بر سر پیل نفس بکوبی؛ و الا رم می‌کند و دیگر قابل کنترل نیست.» (بیانات در خطبه‌های نمازجمعه 07/ 01/ 1371)

*عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه و رئیس مدرسه عالی علوم انسانی