دوشنبه 5 آذر 1403

کارشناس سازمان ملل: گور‌های جمعی، تنها بخشی از نسل‌کشی فرهنگی 400 ساله بومیان کاناداست

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
کارشناس سازمان ملل: گور‌های جمعی، تنها بخشی از نسل‌کشی فرهنگی 400 ساله بومیان کاناداست

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «آلفرد - موریس دی زایاس» کارشناس مستقل بازنشسته سازمان ملل در خصوص فاجعه کشف گور‌های جمعی کودکان بومی کانادا که اخیرا در این کشور سروصدای زیادی به پا کرده و خشم و احساسات بومیان را برانگیخته، گفت علیرغم بحث‌های داغ در خصوص ظلم روا شده بر کودکان بومی کانادا، هنوز هم هیچ کاری برای احیای جامعه بومی مورد تبعیض واقع شده آمریکای شمالی انجام نشده است. چسب...

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «آلفرد - موریس دی زایاس» کارشناس مستقل بازنشسته سازمان ملل در خصوص فاجعه کشف گور‌های جمعی کودکان بومی کانادا که اخیرا در این کشور سروصدای زیادی به پا کرده و خشم و احساسات بومیان را برانگیخته، گفت علیرغم بحث‌های داغ در خصوص ظلم روا شده بر کودکان بومی کانادا، هنوز هم هیچ کاری برای احیای جامعه بومی مورد تبعیض واقع شده آمریکای شمالی انجام نشده است. چسب زدن بر روی زخم‌های کهنه این کارشناس بازنشسته سازمان ملل در امور ارتقای نظم بین‌المللی دموکراتیک و عادلانه در این خصوص گفت وقوع اقدامات وحشیانه در مدارس شبانه‌روزی تایید شد، اما خیلی دیر این اتفاق افتاد، مثل این می‌ماند که روی زخم‌های قدیمی که خوب نشده‌اند چسب زخم بگذارید. زایاس در خصوص خشم بومیان کانادا و سرنگون کردن مجسمه ملکه فعلی و سابق انگلیس و آتش زدن کلیسا‌های کاتولیک گفت: شخصا معتقدم حذف مجسمه‌ها تنها اقدامی نمادین است که جبران خسارت یا توانبخشی برای قربانیان فراهم نمی‌کند. آتش زدن کلیسا‌ها هم انحرافی است که باید مورد تحقیق و تعقیب قرار بگیرد. تقصیر دین نیست که مردم بومی آمریکا و کانادا رنج بردند، بلکه تقصیر سیاست‌های نژادپرستانه دولت‌های ما است. وی افزود: وظیفه مقام‌های آمریکایی و کانادایی است که به خاطر این جرایم عذرخواهی کنند و اقدامات مشخصی را برای بازگرداندن کرامت انسانی به بومیان انجام دهند. نسل‌کشی جمعیت بومی به گفته وی، مدارس شبانه‌روزی تنها آخرین فصل روند چهارصد ساله تخریب عمدی فرهنگ‌های بومی است. او تاکید کرد سوءاستفاده‌های رخ داده در مدارس شبانه‌روزی مستلزم تحقیقات ملی و بین‌المللی، اما در زمینه جرایم بسیار بزرگتر است، این‌ها فقط یک پدیده حاشیه‌ای آن است. این کارشناس سابق سازمان ملل گفت: بسیار مهلک‌تر از ادغام اجباری کوکان بومی و تخریب عمدی فرهنگ‌های بومی و سنت‌ها، درگیری تمدن‌ها در طول قرن‌های 17، 18، 19 و 20 بوده که شامل تخریب فیزیکی گروه‌های بومی، سوزاندن خانه‌های آن‌ها، قتل‌عام کودکان و زنان، زمین‌خواری جنایتکارانه و غارت منابع طبیعی آن‌ها بوده است. وی تاکید کرد فرهنگ بومی نمی‌توانست از خود در مقابل هجوم مهاجران تشنه زمین دفاع کند و وقتی گروه‌های بومی کوشیدند مقاومت کنند آن‌ها را از بین بردند. زایاس افزود چیزی که لازم است اعتبار بخشی کامل به بومیان کاناداست که تهاجم بعد از تهاجم را متحمل شدند و معاهداتشان با پادشاهی حتی قبل از خشک شدن جوهر آن نقض شد. آنچه فوریت دارد، شناخت ابعاد جنایاتی است که علیه بومیان انجام شده است. او در اشاره به اعتراض مداوم به نژادپرستی سیستماتیک علیه سیاه‌پوستان آمریکایی، تاکید کرد که سرنوشت اقوام و قبایل مختلف بومی کانادا بسیار بدتر از آفریقایی - آمریکایی‌ها در آمریکای شمالی بوده است. وی گفت: اقوام و قبایل بومی قربانی نسل‌کشی شدند. بله نسل‌کشی گرچه این اصطلاح تا سال 1948 زمانی که پروفسور «رافائل لمکین» این واژه را برای اشاره به نهایت جنایت، نهایت نژادپرستی، تخریب یک قوم به دلیل متفاوت بودن و به این دلیل که دارای زمین و منابعی هستند که اجداد ما حسرت آن را داشتند و به سرقت بردند، ابداع کرد، وجود خارجی نداشت. اگر جنبش جان سیاه‌پوستان با اهمیت است، وجود دارد، شاید راه‌اندازی جنبش زندگی بومیان با اهمیت است، ضروری‌تر باشد. تداوم تبعیض نژادی علیه بومیان کانادایی این مقام سابق سازمان ملل در ادامه گفت زمانی که بین سال‌های 2015 تا 2016 به عنوان کارشناس مستقل سازمان ملل فعالیت می‌کرد، شکایات گروه‌های بومی کانادا را پیگیری و انتظار بحث و گفت‌و‌گوی صریح داشت، اما پاسخی ده صفحه‌ای را از مقام‌های کانادایی دریافت کرد که در نه صفحه آن تعریف از این بود که «چقدر کانادایی‌ها خوب و چقدر به حقوق بشر پایبند هستند»، و در صفحه آخر آن نوشته شده بود اعلامیه حقوق مردم بومی فقط در حد یک اعلامیه است و بنابراین الزام‌آور نیست، و تنها قانون لازم‌الاجرای آن در این زمینه یک کنوانسیون بود که کانادا مراقب بود آن را تصویب نکند. وی این مسئله را نمونه دیگری از دورویی و استاندارد دوگانه توصیف کرد. عذرخواهی کافی نیست زایاس با بیان این که در چند دهه گذشته برخی از رهبران عذرخواهی رسمی کرده‌اند، آن را ناکافی خواند و تاکید کرد در سال 1993 بیل کلینتون از بومیان هاوایی رسما عذرخواهی کرد، اما فقط در حد حرف، بدون هیچ گونه تلاشی برای بازگرداندن اعتبار و کرامت یا جبران خسارت. وی افزود در سال 2009 باراک اوباما هم از سرخپوستان عذرخواهی کرد، اما هیچ کسی صدایش را نشنید و رسانه‌ها به اون توجهی نکردند و یافتن سند آن هم در اینترنت دشوار است، زیرا تنها مانند حرکتی ریاکارانه از سوی یک فاتح بود که می‌خواهد فتوحاتش را حفظ کند و چیزی را پس ندهد. به گفته این کارشناس، در واقع ایالات متحده و کانادا باید هر دو شیوه‌ها و سنت‌های خاص بومیان را به یونسکو ارائه کنند تا در فهرست میراث جهانی ناملموس بشری قرار گیرد. وی تاکید کرد که ضروری است یک جنبش جان بومیان با اهمیت است هم سازماندهی و به خوبی تامین مالی شود و راهکاری را مطابق با مقررات یونسکو برای احیای جنبه‌های منحصر به فرد فرهنگ بومی این کشور قبل از آن که دیر شود، مطالبه کند. او در پایان یادآور شد «در سال 2007 کوین راد نخست‌وزیر وقت استرالیا از بومیان این کشور که حدود 99 درصد آن‌ها تحت حکومت انگلیس کشته شده بودند، عذرخواهی کرد. نهایتا این حرکت، با بازگشت بخش‌های زیادی از زمین‌ها به بومیان همراه شد. کانادا در این زمینه چه کاری خواهد کرد؟» اخیرا ماجرای هولناک کشف صد‌ها گور دسته‌جمعی در محوطه مدارس شبانه‌روزی قدیمی که از آن‌ها اجساد کودکان بومی کانادایی بیرون کشیده شده، سایه سنگینی بر روز ملی کانادا انداخت. در تقویم مناسبت‌های کانادا، روز پنجشنبه یکم جولای (به وقت محلی) به‌عنوان روز ملی این کشور ثبت‌شده که طی سال‌های گذشته در آن مراسم‌های مختلفی به همراه جشن و آتش‌بازی در شهر‌های مختلف کانادا برگزار می‌شد، امسال، اما شهر‌های مختلف در کانادا مراسم روز ملی این کشور را به دلیل کشف گور‌های جمعی کودکان بومی لغو کردند و همزمان، راهپیمایی «روز کانادا را لغو کنید» در اتاوا پایتخت این کشور به محل حضور هزاران نفر از مردم خشمگین و معترض که برای زنده نگاه داشتن یاد بومیان قربانی جنایت‌های مدارس شبانه‌روزی دولتی لباس نارنجی پوشیده بودند، تبدیل شد. شهروندان کانادایی همچنین در اعتراض به کشف گور‌های جمعی کودکان بومی این کشور، مجسمه دو ملکه انگلیس را در روز ملی کانادا سرنگون کردند. رسانه‌های کانادایی در هفته‌های گذشته سه بار از کشف گور‌های جمعی که مدفن نزدیک به 1000 کودکان بومی کانادا بوده‌اند، خبر دادند. در بازه زمانی 1883 تا 1996، حدود 150 هزار کودک بودمی از خانواده‌های خود به اجبار جدا شدند و به مدارس شبانه‌روزی فرستاده شدند که کلیسای کاتولیک آن را تأسیس کرده بود و هدف اصلی آن دور کردن این کودکان از جوامع بومی کانادا و جلوگیری از ترویج زبان و سنت‌های مادری‌شان و تربیت آن‌ها به شیوه‌ای تحمیلی بود. این فاجعه گرچه عذرخواهی زبانی را از سوی نخست‌وزیر کانادا و همچنین رهبر کاتولیک‌های جهان در پی داشته، اما در عمل، اقدامی برای جبران این مسئله که از آن با عنوان نسل‌کشی فرهنگی یاد می‌کنند و دلجویی از بومیان کانادایی انجام نشده است.