کارکرد انتقادی فیلمهای مستند کمرنگ شده است
سعید الهی، تهیهکننده مستند «قویدل» گفت: کارکرد راهبری و انتقادی آثار مستند در حال فراموشی و کمرنگ شدن است. متاسفانه شاهد تولیداتی غیرجذاب و منفعل هستیم.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سینمای مستند در طول چند سال اخیر فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است؛ از یکسو مطالبهگر بودن این حوزه، باعث افزایش انتظارات از آن شده، اما حمایتهای ضعیف از آن شرایط سختی را برای ادامه کار مستندسازان به وجود آورده است. اگر پای صحبت مستندسازان بنشینید، سخنان قابل تأملی را بر زبان میآورند؛ هزینههای تولید به شدت بالا رفته، اما برآوردها افزایشهای حداقلی داشتند. علاوه بر این، محدودیتهای ورود به بسیاری از موضوعات اجتماعی اقتصادی کار سوژهیابی برای بسیاری از مستندسازان را سخت کرده است. اما در نقطه مقابل منتقدین نیز معتقدند که سینمای مستند کارکردهای پیشین خود در حوزه نقد اجتماعی و مطالبهگری را تا حدودی از دست داده و ضعیفتر شده است. در بررسی پرونده "بایدها و نبایدهای سینمای مستند در سال 1403" گفتوگویی با سعید الهی داریم. او از تهیهکنندگان شناخته شده کشور است که با 2 اثر در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت؛ مستند «قوی دل» که توانست جایزه بهترین مستند را از آن خود کند و پیش از این نیز در جشنواره سینما حقیقت تحسین شده بود و فیلم سینمایی «میرو». مستند قوی دل این روزها در بخش هنر و تجربه اکران میشود. الهی ضمن اشاره به اهداف و کارکرد فیلمهای مستند در اصلاح و ارتقای رفتارهای اجتماعی گفت: مستند با تکیه بر شواهد بصری میبایست در مسیر روشنگری و اطلاع رسانی، نگاه مخاطب را نسبت به یک موضوع یا پدیده متمرکز کرده و مردم را به کشفهای جدید از مفاهیم مرتبط با خود ترغیب کند. وی با نقد شرایط فعلی در حوزه تولید فیلم مستند اظهار داشت: ماهیت اصلی مستند برخلاف آثار داستانی در این روزها که بیشتر از هر چیزی کارکرد سرگرمی پیدا کرده، در گزندگی و تذکره و تولید فکر و اندیشه و در نهایت تعالی فهم مخاطب است، اما آیا میتوان امروزه چنین ادعایی کرد؟ در حالیکه فقر مفاهیم فرهنگی و اجتماعی در بین نسلهای امروز کاملا مشهود است، متاسفانه در بسیاری از آثار مستند حتی با سرمایهگذاری برخی دستگاههای دولتی و حاکمیتی شاهد تولیداتی غیرجذاب، منفعل و حتی بدون راهبرد مفهومی هستیم که فقط روی فرم و تکنیک تمرکز پیدا کرده، نه محتوا و مضمون. این تهیهکننده با بیان اینکه اگر اثر فرهنگی در هر شکلی در تعیین راهبرد و سیاست کلی خود خلایی داشته باشد هیچگاه به یک محصول ماندگار تبدیل نخواهد شد، تاکید کرد: فیلم مستند ازین امر مستثنی نیست و نباید فقط در جذابیتهای تصویری و تکنیکی متوقف بماند. اطلاع رسانی، آموزش و فرهنگ سازی از طریق فیلم مستند وجوه مختلفی دارد که حداقل در کشوری مانند ایران هرگز در این زمینه کمبودی نخواهیم داشت. الهی خاطرنشان کرد: تولید مستند در انواع مختلف آن، قابل تحسین و مورد توجه مردم است؛ چه بسا در تولید برخی از آنها مانند محیط زیست، طبیعت، حیات وحش و... در دهههای گذشته تاکنون کوتاهی نیز شده است، اما محور اصلی مستند به معنای نقد مصلحانه و بیان حقایق زیرپوست جامعه را نباید از یاد برد. تهیهکننده بهترین مستند جشنوارههای فیلم فجر و سینما حقیقت اظهار کرد: حرکت در یک مسیر استراتژیک اگرچه تهدیدات و موانع خاص خود را ممکن است داشته باشد، اما مانند «قوی دل» میتواند در نگاهی منصفانه و البته شجاعانه هم نظر داوران و متخصصان امر را جلب کند و هم نظر حاکمیت و اقشار مختلف تماشاگران. نمایش عمومی «قوی دل» فرصتی است برای اینکه به بهانه بازخوانی پرونده جنجالی ورود فرآوردههای خونی فرانسوی در سه دهه پیش به کشور، ذهن ناخودآگاه مخاطب در نسلهای مختلف را به مفاهیم ضروری مانند اهمیت دادن انسانها به یکدیگر و پرهیز از فردگراییهای افراطی و مرسوم، لزوم نظارت همکان بر عملکرد دولتها، اعتقاد به سلامت سیستم و تلاش عمومی برای رفع کاستیها و از همه مهمتر امیدواری برای اصلاح امور معطوف داشت. الهی ضمن قدردانی از برنامهریزی مجامعی، چون مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و گروه هنر و تجربه برای نمایش اینگونه فیلمهای کم مخاطب در سینماهای کشور و همسطح با فیلمهای به اصطلاح تجاری و پرفروش، از مردم دعوت کرد نه به جهت خرید بلیط و کمک به گردش اقتصادی یک فیلم بلکه برای ایجاد فرهنگ صحیح زیست اجتماعی و نیز توسعه اندیشهورزی به همراه خانواده به ویژه نوجوانان خود که در آستانه ورود به جامعه هستند به تماشای «قوی دل» بنشینند. وی به ضرورتهای فرهنگی و سینمایی سال 1403 کشور در حوزه مستند پرداخت و گفت: «تولید»، «توزیع» و «نمایش» 3 رکن اصلی در ساخت یک اثر هنری است و تفاوتی هم در شکل اثر ندارد؛ چه نمایشی، چه تجسمی، موسیقی، ادبیات و... باید در بستر سیاستگذاری درست و حرفهای، بعد از تولید به «عرضه» ختم شود و مهمترین دغدغه مستندسازان همین است. جدا از برخی آثار پرهزینه، در دنیای دیجیتال، دیگر تولید مستند چندان پیچیده و گران نیست و این عرصه میتواند در بخش تولید و نمایش توسط یک گروه بسیار کوچک هم عمل کند؛ لذا دولتها برای ایفای نقش حاکمیتی خود در بحث نظارت و ممانعت از هرج و مرجهای احتمالی و ترویج برخی نکاههای التقاطی و انحرافی راهی جز همراهی با جامعه مستندسازان از طریق تامین امکانات و خواستههای منطقی و حرفهای آنان ندارند. الهی در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان اثربخشی تولیدات مستند سفارشی توضیح داد: تولیدات سفارشی که اغلب از سوی دستگاههای اجرایی صورت میگیرد تنها در صورتی جای خود را در ذهن و روح و روان مخاطب باز میکنند که علاوه بر بیان غیرمستقیم دستاوردها، از حقیقت گویی و ذکر نکات و حتی تصمیمات اشتباه فاصله نگیرند. تولید فیلم مستند دولتی و سفارشی، دقیقا مانند عملکرد مجموعههای روابط عمومی در سازمانهاست که اگر تعاملی نباشند و بخواهند به صورت یک طرفه و فارغ از همدلی و هم دردی به خودستایی و دفاع بی منطق از مرکز متبوعه خود بپردازند به حتم مخاطب خود را از دست خواهند داد. تهیه کننده فیلم سینمایی «میرو» همچنین در خصوص هزینههای سرسام آور تولید و کاهش برآوردها توسط بخش دولتی خاطرنشان کرد: صرفه جویی و نگاه اقتصادی در هزینههای تولید با پولپاشی و ولخرجیهای بیدلیل دو امر جدا از هم است، اما من معتقدم در تولید یک محصول فرهنگی باید همه وجوه در کنار تورمهای احتمالی در نظر گرفته شود و قواعد خاص ساخت آثار بصری و نمایشی و تفاوت زیاد آن با سایر تولیدات و خدمات اقتصادی و صنعتی و عمرانی، توسط مدیران مربوط لحاظ شود. وی در پایان ضمن ابراز خوشحالی از حضور موفقیت آمیز مستندهای ایرانی در عرصه بین المللی، مهمترین چالش پیش روی مستندسازان کشور را به ویژه در سال جاری، تورم و گرانی و معیشت و درآمد منظم فعالان این حوزه و در کنار آن بلاتکلیفی آنان در بازگشت سرمایههای تولید دانست و گفت: مستند باید دیده شود تا بتواند علاوه بر تامین مخارج خود پیامش را نیز به مردم انتقال دهد. برنامه ریزیهای زودبازده در این مسائل بر عهده دولت است و چشم امید همکاران ما به سازمان سینمایی ست. «قویدل» تولید مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی به کارگردانی علی فراهانی صدر و تهیهکنندگی سعید الهی در سینماهای «هنر و تجربه» اکران شده است.