دوشنبه 5 آذر 1403

کاهش درآمد طبقه متوسط آمریکا در 20 سال گذشته

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
کاهش درآمد طبقه متوسط آمریکا در 20 سال گذشته

معاون سابق وزیر کار گفت: در یک بازه زمانی حدود 20 ساله اینگونه علی‌رغم اینکه میزان ثروت در آمریکا افزایش یافته است اما طبقه متوسط این کشور دچار افول جدی شده و بخش عمده‌ای از آن‌ها با کاهش درآمد مواجه شده‌اند.

- اخبار اقتصادی -

به گزارش تسنیم، نشست رونمایی و معرفی کتاب «در دفاع از تضمین شغل» روز دوشنبه (4 دی‌ماه 1402) با حضور عیسی منصوری، معاون سابق توسعه کارآفرینی و اشتغال وزارت کار، علی سرزعیم رئیس مرکز مطالعات راهبردی مجمع کارآفرینان ایران، محسن محمدی ایوانکی و شادی بزرگ از مترجمان کتاب و جمعی از خبرنگاران و اهالی رسانه در محل مجمع برگزار شد.

عیسی منصوری با اشاره به محتوای کتاب «در دفاع از تضمین شغل» گفت: در حقیقت نگاه به این کتاب از جنس لیبرال و نئولیبرال است. من این نگرش را بخشی از جریان بزرگی می‌بینم که بعد از اوج‌گیری بلند نگاه نئولیبرال در دنیا و بعد از فروکش کردن آن در مسائل مختلف که با بحران اقتصادی سال 2008 همراه شد بوجود آمده است که این نشان می‌دهد پس از مسائلی مانند کرونا، جنگ اوکراین، جنگ غزه.. بسیاری از فرایند‌ها به مراتب تشدید پیداکرده است.

منصوری با اشاره به تجارب اشاره شده در کتاب «در دفاع از تضمین شغل» و آغاز یک موج جدید در سراسر دنیا مطرح کرد: این روزها در دنیا جریان‌های کوچک‌تر آرام‌آرام تبدیل به موج‌های بزرگی خواهند شد که من آن را پسالیبرال می نامم.

وی با بیان اینکه شرایط عمومی، سیاسی و علمی اشاره شده در این کتاب بسیار متفاوت از کشور ما است، افزود: بر اساس مطالعات برانکو میلانوویچ و ارائه منحنی فیلیپس در یک بازه زمانی حدود 20 ساله اینگونه برداشت می شود که علی‌رغم اینکه میزان ثروت در آمریکا افزایش یافته است اما طبقه متوسط این کشور دچار افول جدی شده و بخش عمده‌ای از آن‌ها با کاهش درآمد مواجه شده‌اند. این در صورتی است که رشد طبقه بالا جامعه این کشور به بیش از 30 درصد رسیده است.

منصوری اظهار کرد: اکنون این پرسش مطرح می شود که درآمد‌های این کشور به کجا روانه شده است؟ در حقیقت سرمایه این کشور به علت برون‌سپاری فعالیت‌های صنعتی به سمت کشور‌هایی نظیر چین، هند و... سرازیر شد. البته یکی از مسائل اصلی و مهمی که این روزها کشور‌های لیبرال دموکراتیک و لیبرال اقتدارگرا همانند آمریکا و چین با آن مواجه هستند توجه بیشتر به راندمان سرمایه است تا بازدهی کار.

همچنین در ادامه این نشست، شادی بزرگ در خصوص کتاب «در دفاع از تضمین شغل» تصریح کرد: کلیات این کتاب اصلی‌ترین مبحث مطرح‌شده در علم اقتصاد به نام منحنی فیلیپس را به چالش می‌کشد. به این صورت که در منحنی فیلیپس گفته می‌شود تورم و بیکاری به دو دلیل رابطه عکس‌دارند. نخست آن‌که وقتی در جامعه بیکاری وجود داشته باشد در واقع تهدیدی همه‌جانبه برای نیروی کار از طرف کارفرما ایجاد می‌شود و این موضوع نظام انگیزشی برای نیروی کار ایجاد می‌کند که همیشه بخواهد تلاش کند که کار خود را حفظ کند. از سویی دیگر وقتی بیکاری وجود نداشته باشد اتفاقی که خواهد افتاد این است که افراد برای تعیین دستمزد، قدرت چانه‌زنی بیشتری دارند که این موضوع فشردگی بازار کار را فراهم می‌کند و در ادامه نیز افزایش دستمزد‌ها باعث افزایش تولید و قیمت‌ها و درنتیجه تورم می‌شود.

وی با اشاره به ایده های این کتاب درخصوص مقوله بیکاری افزود: براساس نخستین ایده این کتاب بیکاری امری طبیعی است. اما در ادامه بیکاری با استناد به دلایلی که مطرح می شود دیگر طبیعی نیست. چراکه فرد بیکار ارتباطش با شبکه‌های کل قطع می‌شود و نه‌تنها شانس را برای اشغال ندارد بلکه بسیاری از شانس‌های دیگر نیز از او گرفته می‌شود. ثانیا به باور این کتاب بیکاری مانند یک ویروس گسترش پیدا می‌کند. در حقیقت به علت بیکاری، قدرت خرید کاهش پیدا می کند و این امر در ادامه می تواند هزینه بسیاری را به علت رکود و کاهش رشد اقتصادی به جامعه تحمیل کند.

در ادامه، محسن محمدی ایوانکی با اشاره به لزوم ایجاد شغل در کشور گفت: باوجود اینکه در ایران و خصوصا در دوران پسا جنگ تحمیلی صنایع انرژی بر و مبتنی بر گاز توسعه داده شد اما متاسفانه اشتغال بسیار اندکی در کشور ایجاد شد. در حقیقت به همان نسبت که صنایع انرژی بر مانند صنایع شیمیایی مبتنی بر فلزات اساسی، سهم شان از صنعت صعودی است؛ صنایع پرکاربری مانند نساجی و غذایی و امثالهم نیز سهم شان از صنعت نزولی است.

محمدی ایوانکی با اشاره به دو مسیر پیش رو تاکید کرد: مسیر نخست این است که به طور کامل نگرشمان را به سیاست صنعتی کشور تغییر دهیم و اشتغال را پررنگ کنیم و به سمت صنایع دارای شغل بالا حرکت کنیم. مسیر دیگر آن است که به گفته پاولینا چرنوا در کتاب «در دفاع از تضمین شغل»، باید مشاغل عمومی را توسعه دهیم. در حقیقت ما در کشور انبوهی از بیابان و اماکن را در اختیارداریم که می توانیم در صنایع خود از آن ها استفاده کنیم. از سویی دیگر جمعیت کشور به سمت کهن‌سالی پیش می‌رود؛ بنابراین از این جنس شغل‌ها باید ایجاد شود.