کاکایی: نفرت ملی از صنعت خودرو شکل گرفته است / «غرور» کار دست خودروسازان داد
یک کارشناس صنعت خودرو تاکید میکند: هر صنعتی که به خود مغرور شود و یا هر صنعتی که یکبار نوآوری کند و تا آخر با همان نوآوری بخواهد جلو برود و تغییر نکند، محکوم به فناست. امروز قرن بیست و یکم است و نوآوری باید یک پدیده عادی در شرکتها باشد؛ حتی شرکتهای دانشبنیان.
مریم فکری: «نفرت ملی از صنعت خودرو» کلیدواژهای است که این روزها بسیار میشویم. کار صنعت خودرو به جایی رسیده که نه خودروساز و قطعهساز راضی است و نه دولت و مجلس و نه مردم. تحلیلگران صنعت خودرو معتقدند که در حال حاضر صنعت خودرو و قطعه دچار ضعف شده است و همین موضوع در نهایت یک نفرت ملی از خودروسازی در کشور را به وجود آورده است؛ این یعنی به نقطه بدینه در مقابله نقطه بهینه رسیدهایم.
این شرایط صنعت خودرو حتی امروز باعث مثال محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شد که به شرکتهای دانشبنیان هشدار داد: به سرنوشت ایرانخودرو گرفتار نشوید.
وی در همایش نظاره جهش تولید دانشبنیان عنوان کرد: ما اکنون فرصتهای زیادی را برای حوزه دانشبنیان فراهم میکنیم، اما توصیه بنده این است که فعالیتهای نوآورانه باید نسبت به فعالیتهای فناورانه اولویت داشته باشد و حرکت رو به جلوی ما به سرعت ادامه پیدا کند.
به گفته او، اگر ما صرفا به بخش فناوری توجه کنیم و حمایتهای ما مخصوص این حوزه شود، به سرنوشت ایران خودرو دچار میشویم.
چه بودیم، چه شدیم؟
اما چه شد که صنعت خودرو به بحران رسید؛ صنعتی که یک زمانی درصد بالایی از رشد اقتصادی را به خود اختصاص داده بود. امیرحسین کاکایی، کارشناس بازار خودرو در همین رابطه در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: در دهه 70، خودروسازان محرک توسعه صنعتی کشور بودند و در این دوره، نرخ رشد صنعتی کشور دو برابر نرخ رشد متوسط کل کشور بود. این رشد تا جایی پیش رفت که در اوایل دهه 80 صنعت خودرو معادل 19 درصد کل ارزش افزوده صنایع و 4 درصد تولید ناخالص داخلی کشور بود.
وی میافزاید: شرایط خوب بود و دائما افراد به خارج از کشور میرفتند و آموزش میدیدند و یا از خارج از کشور به ایران میآمدند و آموزش میدادند. انواع کارهای جدید انجام و مراکز تحقیقاتی ایجاد میشد و صنعت خودرو رشد خیلی خوبی داشت.
این کارشناس صنعت خودرو تصریح میکند: کار به جایی رسید که ما در اوایل دهه 80 خودروی ملی داشتیم. در آن زمان به کمک خارجیها کار کردیم، ولی قرار بود در دهه 80 طراح کل خودرو بشویم.
کاکایی عنوان میکند: از سوی دیگر، تکنولوژیهای جدید وارد کشور شد و حتی تکنولوژیهای مدیریتی مثل ایزو9000 اولینبار در صنعت خودرو در کشور معرفی شد. در واقع خیلی از فناوریهای مدیریتی معرفی شد و اتفاقات خوبی رخ داد.
وی متذکر میشود: اما امروز وقتی نام صنعت خودرو میآید، همه یک جوری صحبت میکنند. به قولی، صنعت خودرو مورد نفرت ملی قرار گرفته است.
به صنعت خودرو مغرور شدیم
این کارشناس صنعت خودرو در ادامه میگوید: حالا این سوال مطرح است که چرا این اتفاق افتاده است؟ علت اصلی این اتفاق، دو موضوع بود. یکی اینکه کسانی که درون صنعت خودرو بودند، مغرور شدند و گفتند شرایط خوب است. از آن طرف، سیاستگذاران هم مغرور شدند و هم اشتباههای بزرگی کردند.
کاکایی میافزاید: بحث از حمایت تولید بود، ولی در حقیقت به اسم حمایت از تولید ملی، سیاستمداران به صورت یک گاو شیرده به این بخش نگاه کردند و از اواسط دهه 80 دیگر رشد کیفی صنعت خودروسازی متوقف شد و رشد کمی مورد توجه قرار گرفت و تنها تیراژ را بالا بردیم.
وی با ذکر مثالی عنوان میکند: در سال 81 که اولین خودرو ملی، یعنی سمند را تولید کردیم، قرار بود پس از آن، سالانه مدلهای جدید خودرو تولید شود و بعد از 5 سال، پلتفرم بهروز شود، ولی هم سیاستمداران و هم مسوولین و هم مجریان به شرایط مغرور شدند و گفتند ما همین خودرو را به دست مردم میدهیم.
این کارشناس صنعت خودرو تصریح میکند: فقط تیراژ را بالا میبردند، یعنی حجم تولید که در دهه 70 کمتر از 200 هزار خودرو بودیم، به 500 هزار خودرو رسید و بعد از یک میلیون خودرو گذشت؛ تا اینکه در اواخر دهه 80 تولید خودرو به یک میلیون و 650 خودرو رسید.
این کارشناس صنعت خودرو متذکر میشود: در این شرایط، دائما اعلام میشد که ببینید چقدر وضعمان خوب است. رتبه ما به لحاظ تیراژی در دنیا به 11 رسیده بود و پُز این رتبه را میدادند. هر وقت حرف میزدیم، میگفتند تیراژ بالاست، مردم هم که صف بستهاند؛ ضمن اینکه هر وقت درباره تحقیق و توسعه حرف میزدیم، انواع مکانها را به ما نشان میدادند. برای مثال، میگفتند پژوهشگاه پلیمر داریم یا پژوهشگاه برق و الکترونیک داریم. در واقع صنعت خودرو تبدیل به نمایش شد و نتیجهاش را در دهه 90 مشاهده کردیم.
هر صنعتی که مغرور شود، محکوم به فناست
کاکایی میگوید: اما نکته اینجاست که زمانی که تحریمها شروع شد، فهمیدیم خودرویی که ادعا میکردیم 95 داخلی است، 50 درصد قطعات آن وارداتی است. این نتیجه نگاه غلط ما نسبت به صنعت خودرو، مفهوم توسعه، مفاهیم تحقیق و توسعه و حمایت از تولید داخل بود.
وی میافزاید: جالب است که بدانید یک زمانی در خیلی از زیرمجموعههای خودروسازی پیشرفت کردیم. برای مثال، در حوزه تایرسازی واقعا یک زمانی جلو بودیم، اما الان که با شما صحبت میکنم، تایرسازان دارند دست و پا میزنند و با چالشهای بزرگی روبهرو هستند.
این کارشناس صنعت خودرو عنوان میکند: یک زمانی میگفتیم داخلیسازی 25 درصد که کاری ندارد؛ یک باتری و یک تایر است. یک زمانی واقعا برای ما کاری نداشت که یک تایر و باتری در کلاس بینالمللی تولید کنیم، اما الان با چالشهای بسیاری روبهرو بودیم؛ یعنی چالش تولید تایر و باتری. البته این به معنای این نیست که همه باتریسازان ما با مشکل روبهرو هستیم، ولی بدانید که الان در سطحی که باید باشیم، نیستیم و همه هم این را میدانند.
کاکایی تاکید میکند: هر صنعتی که به خود مغرور شود و یا هر صنعتی که یکبار نوآوری کند و تا آخر با همان نوآوری بخواهد جلو برود و تغییر نکند، محکوم به فناست. امروز قرن بیست و یکم است و نوآوری باید یک پدیده عادی در شرکتها باشد؛ حتی شرکتهای دانشبنیان.
وی خاطرنشان میکند: شرکت دانشبنیان یک کلمه فرمالیه است؛ ولی اگر این شرکت به خود مغرور شود و کالا را بفروشد و دیگر نوآوری نکند و دائما دنبال حمایتهای دولتی مثل جلوگیری از واردات باشد، قطعا شکست میخورد.
223225
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1812190