کتابهایی برای روز جهانی کمتوانان

تهران - ایرنا - دوازدهم آذر روز جهانی معلولین است، به همین بهانه، با خانواده یک خبرنگار نابینا، زوج عاشقی کمشنوا و دخترکی که با چشمهای بستهاش به نجات ستارهها میرود، آشنا شوید.
دوازدهم آذر، مطابق با سوم دسامبر، از سوی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی معلولان نامگذاری شده است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1992میلادی، برای نخستین بار این روز را برای توجه بیشتر به جامعه کمتوانان، در نظر گرفت. هدف از برگزاری این روز، شناخت نیازها و فعالیتهای معلولان توسط جوامع و اقشار مردم و آشنا شدن خود معلولان با حقوق مادی و معنوی خودشان است.
بر اساس تعریف جهانی، معلول، به کسی گفته می شود که بر اثر نقص جسمی یا ذهنی، اختلال قابل توجه همیشگی بر سلامت، کارایی عمومی و در شئون اجتماعی، اقتصادی و حرفهای افراد به وجود بیاید. طوری که این اختلال، از استقلال فردی، اجتماعی و اقتصادی وی بکاهد. این گروه، شامل ناشنوا، نابینا، و معلول جسمی، حرکتی و ذهنی است.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، حدود 10 درصد از جمعیت جهان دچار نوعی معلولیت هستند و بزرگترین اقلیت جهان را تشکیل می دهند. بر اساس این آمار بیش از 600 میلیون نفر از ساکنان جهان به علل مختلف جسمی، روانی و اجتماعی دچار ناتوانی و معلولیت شدهاند و سطح پایین خدمات بهداشتی و پزشکی موجب شده است که 80 درصد این افراد در کشورهای جهان سوم جای بگیرند و از هر 10 نفر آنها هشت تن، زیر خط فقر باشند.
به تازگی در ایران کمپینهای تشکیل شده است که به جای واژه معلولان از واژه کمتوان استفاده شود تا بار منفی واژه معلول، از ذهن دور بماند.
به مناسبت روز جهانی معلولان (کم توانان)، کتابهایی با این موضوع را مطالعه کنید.
در همین چند قدمی
زندگی دختری که در جوانی نابینا شده است، شاید غمانگیز به نظر برسد اما عشق مسیر سخت را آسان کرده است، داستان راضیه و رضا که گردش جهان آن دو را در کنار یک دیگر قرار داده است در کتاب در همین چند قدمی، مکتوب شده است، رنجی که مادری نابینا برای بزرگ شدن فرزندش متحمل میشود.
راضیه کباری، متولد 1348 زاده تهران در دهه سوم زندگی، به علت نامعلومی بینایی خود و به دنبال آن شغل و جایگاه اجتماعیاش را به عنوان پرستار از دست داد اما نابینا شدن وی را از پا نینداخت و در مدت کوتاهی با زندگی تازهاش کنار آمد. کباری در سال 1381 با هدف افزایش آگاهی عمومی نسبت به معلولان، حرفه خبرنگاری را برگزید و فعالیتش را به عنوان روزنامهنگار اجتماعی حوزه معلولان آغاز کرد. او در سال 1386 ذو همزمان با تولد فرزندش به روزنامه ایران سپید، ویژه نابینایان ملحق شد.
رضا بهار، همسر راضیه کباری، در سال 1349 در سمنان به دنیا آمد، او از بدو تولد به دلیل بیماری مادر زادی دچار آسیب مغزی شده بود، اما موفق شد با وجود مخالفت پزشکان تحصیلات را تا مقطع کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی ادامه دهد.
این کتاب از نگاه رضا نوشته شده و از جایی آغاز میشود که بانوی زیبای نابینا، به پیشنهاد ازدواج او جواب مثبت میدهد و زندگی این زوج با مشکلات ویژهشان، آغاز میشود. در همین چند قدمی، با رویکرد آگاه سازی جامعه از مشکلات نابینان و نیز جلب توجه مسئولان برای مناسب ساختن شرایط زندگی برای کم توانان، نوشته شده است.
کتاب در همین چند قدمی، نوشته راضیه کباری و رضا بهار، در 160 صفحه توسط نشر بهمنش به چاپ رسیده است.
پروانهای روی شانه
پروانهها روی شانههایت چه میگویند، دوست من؟ این روایتی است که بهنام ناصح از دو خانواده با فرزندانی کمشنوا، بازگو میکند، داستانی که از زبان 5 راوی بازگو میشود که زندگی آنها به هم گره خورده است.
پروانهای روی شانه، قصه سیاوش، جوان کمشنوا و دانشجوی نقاشی است که با نرگس که او هم دانشجو و کمشنواست، در مؤسسهای مرتبط با کمشنوایان به شکل افتخاری همکاری میکنند. سیاوش به نرگس علاقهمند است، اما نرگس از این موضوع آگاه نیست. هر کدام از اعضای خانواده این دو جوان، دغدغهها و مشکلات خود را داند. منیر و منصوره، دو مادر داستان، درگیر مشکلاتی هستند که خود را مقصر آن میدانند، مسعود، پدر نرگس هم گرفتاریهای درونی و شخصی دارد. این داستان درباره تنهاییها، یأسها، امیدها و ماجرای تلاش شخصیتها برای بهتر زیستن است.
بهنام ناصح، نویسنده، ویراستار و فعال مطبوعاتی متولد 1352 در رشت است. وی برای رمان ایراندخت که در سال 1389 از سوی انتشارات آموت، منتشر شده است، شایسته تقدیر پانزدهمین دوره جایزه کتاب فصل، برگزیده پنجمین دوره جایزه گام اول و نامزد یازدهمین دوره جایزه کتاب سال شهید غنیپور شد.
کتاب پروانهای روی شانه، کتاب برگزیده بخش رمان در نخستین جشنواره ملی کاما (کتاب افراد دارای معلولیت ایران)، در سال 1398 شد.
پروانهای روی شانه، نوشته بهنام ناصح در 320 صفحه توسط نشر آموت به چاپ رسیده است.
ماهنوش و صورتکهای آسمانی
دخترکی که برای نجات اهالی آسمان میرود را میشناسید؟
ماهنوش، دخترک نابینایی است که برای نجات ستارگان به آسمان سفر میکند. کتاب ماهنوش و صورتکهای آسمانی روایت صورتهای فلکی از نگاه دختری است که چشمهایش نمیبیند اما شما را با گوشههای کهکشان آشنا میکند. او در هر کنج آسمان دوستی دارد و برای نجات دوستانش هر چه در توان دارد انجام میدهد، اهالی عجیب و غریب آسمان نیز با ماهنوش ارتباط خوبی برقرار کردهاند.
این مجموعه نوشته مریا یزدانی و با تصویرگری آیدین سلسبیلی، در دو جلد با عنوانهای جادوی ستارگان و ترانههای توکانا، برای کودکان و نوجوانان 10 تا 14 نوشته شده، و کتاب برگزیده نخستین جشنواره ملی کاما (کتاب افراد دارای معلولیت ایران)، در بخش کودک و نوجوان بوده است.
نویسنده این کتاب، مریا یزدانی متولد سال 1356 و دانشآموخته رشته ارتوپدی فنی است. او برگزیده جشنواره ادبی کومش شده است و همچنین گردآوری و تصحیح کتاب ماما آش پخت را به عهده داشته که مجموعهای از انشاهای فرزندان کارکنان معدن در منطقهای کویری به نام انارک است، نقاشی و تصویرگری برای کودکان از فعالیتهای دیگر اوست.
تصویرگر این مجموعه، آیدین سلسبیلی در سال 1360 متولد شد، او کارشناس گرافیک کامپیوتری و عضو پیوسته انجمن تصویرگران ایران، عضو هیأتمدیره ACM Siggraph Chapter Tehran و سازمان جهانی گرافیک کامپیوتری است. تصویرگری سهبعدی شاهنامه فردوسی و طراحی موزه مجازی آثار باستانی ایران از آثار اوست. طراحی شخصیتهای سهبعدی برای پروژههای پویانمایی و بازیهای رایانهای از فعالیتهای دیگر آیدین سلسبیلی است.
ماهنوش و صورتکهای آسمانی، در دو جلد توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.
*س_برچسبها_س*

