کدام صندلی دانشگاهی خالی میماند؟
بررسی آماری میزان داوطلبان، شرکتکنندگان، انتخاب رشتهکنندگان، پذیرفتهشدگان و در نهایت ظرفیت پذیرش سالهای قبل نشان میدهد در بخشهای مختلف آموزش عالی صندلی دانشگاهها خالی میماند.
روزنامه شهروند نوشت: «پنجاهودومین دوره آزمون سراسری از صبح روز چهارشنبه هشت تیر با آزمون گروه آزمایشی هنر و رقابت 161 هزار داوطلب آغاز شد. امسال یکمیلیون و 489هزار و 220 داوطلب گروههای مختلف آزمایشی در تاریخهای چهارشنبه هشت، پنجشنبه 9، جمعه 10 و شنبه 11 تیرماه به رقابت پرداختند. عبدالرسول پورعباس، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور، بعد از برگزاری کنکور سراسری امسال عنوان کرد: «برای پذیرش داوطلبان در کنکور امسال یکمیلیون و 800هزار نفر ظرفیت داریم که 700هزار نفر ظرفیت بیشتر از تعداد داوطلبان است. این یعنی بعد از اعلام نتایج اولیه و انتخاب رشته دانشجویان در رشته و شهرهای مختلف و نهایتا تکمیل ثبت نام قطعی آنها، تعداد قابل توجهی از صندلیهای دانشگاهی خالی میماند.»
بررسی آماری میزان داوطلبان، شرکتکنندگان، انتخاب رشتهکنندگان، پذیرفتهشدگان و در نهایت ظرفیت پذیرش سالهای قبل نشان میدهد در بخشهای مختلف آموزش عالی صندلی دانشگاهها خالی میماند. در آزمون سراسری سال 1400 تعداد یکمیلیون و 112هزار و 708 نفر ثبت نام کردند که از این تعداد با توجه به اینکه برخی در چند گروه آزمایشی شرکت کرده بودند، در نهایت یک میلیون و 184 هزار و 130 نفر حاضر در جلسه آزمون بودند. از میان حاضران در کنکور سال گذشته، تعداد 878 هزار و 84 نفر مجاز به انتخاب رشته شدند. با توجه به اینکه رقابت اصلی در کنکور سراسری در رشتههای با آزمون است، در نهایت حدود نیمی از داوطلبان حاضر در جلسه و تقریبا دو - سوم مجازشدهها برای انتخاب رشته، رشتههای با آزمون را انتخاب کردند.
49هزار و 90 صندلی خالی در دانشگاهها در کنکور سراسری 1400
جمع کل ظرفیت پذیرش (رشتههای با آزمون و سوابق تحصیلی) توسط سازمان سنجش آموزش کشور در کنکور سراسری 1400، 504 هزار و 514 نفر اعلام شده بود و بر اساس اعلام سازمان سنجش با احتساب چهار رشته اصلی دانشگاه آزاد و مجموع رشتههای با آزمون و سوابق تحصیلی در نهایت مجموع کل پذیرفتهشدگان سال گذشته تعداد 455 هزار و 424 نفر بود. به این ترتیب 49 هزار و 90 نفر کمتر از ظرفیت اعلامی در سال گذشته در کنکور سراسری پذیرفته شدند و این تعداد صندلی خالی اسمی در سال گذشته در دانشگاهها ثبت شد.
کنکور سراسری امسال تازه برگزار شده و هنوز نتایج تعداد افراد مجاز به انتخاب رشته و رتبههای منطقهای و سهمیهای مشخص نشده است. اما طبیعتا باز هم تعداد قابل توجهی از صندلیهای دانشگاهی خالی از دانشجو خواهد ماند. با این همه، تعداد واقعی صندلیهای خالی پس از تکمیل ثبت نام پذیرفتهشدگان در دانشگاهها و بر اساس آمار اعلامی دانشگاهها مشخص میشود.
رقابت اصلی بین 20درصد متقاضیان کنکور است
«یکسری رشته پرطرفدار وجود دارد که رقابت در کسب کرسیهای دانشگاهی آنها زیاد و نزدیک است.» محمدرضا نیکنژاد، آموزگار و مشاور تحصیلی، درباره ظرفیت اضافه دانشگاهها نسبت به متقاضیان کنکور هر سال به «شهروند» میگوید: «در بهترین حالت با احتساب رشتههای اصلی و خوب دانشگاه آزاد و همه رشتههای برتر دانشگاههای تاپ دولتی، رقابت اصلی کنکور بین اینهاست که چیزی حدود 20-15 درصد سهم پذیرش دانشگاهی از طریق آزمون سراسری را به خود اختصاص میدهند. با توجه به تعداد داوطلبان و رشتههایی که خانوادهها و متقاضیان بیشتر تمایل به ورود به آنها را دارند، 80درصد رشتهها و دانشگاهها در دایره رقابت سطوح پایینتری را دارند. البته همه دانشگاهها و رشتهها بر اساس شرایط و موقعیت متقاضیان طرفداران خودشان را دارند ولی رقابتی که بین متقاضیان ورود به دانشگاه تهران، امیرکبیر و علامه وجود دارد، بسیار تنگاتنگ است و قطعا ظرفیت این دانشگاهها با توجه به فراوانی و گستردگی دانشآموزان در سراسر کشور پر میشود.»
نیکنژاد با ذکر یک مثال ادامه میدهد: «رشتههای نظری مثل تاریخ را در نظر بگیرید که نیاز به آزمایشگاه و امکانات خاص ندارد. این رشته در همه دانشگاههای دولتی، آزاد و پیام نور وجود دارد و هر دانشگاه تقریبا 60 نفر پذیرش سالیانه در رشته تاریخ دارد. وقتی کنکور برگزار میشود، میبینیم که نهایتا 20 نفر در رشته تاریخ دانشگاه یکی از شهرهای غیر از تهران ثبت نام کردهاند، یعنی 40 صندلی دانشگاه (که معمولا آزاد یا پیام نور است) خالی میماند و همینها میشود تعریف صندلیهای خالی دانشگاه.»
وقتی مافیای کنکور روی صد درصد متقاضیان کنکور کار میکنند
این مشاور تحصیلی میگوید: «خیلی رشتههای اینچنینی داریم که نیازش هم در جامعه وجود دارد اما متقاضی ندارد. در واقع در کنکور هر سال رقابت اصلی بین همان 20-15درصد است. درصد قابل توجهی از این 20درصد هم متقاضی رشتهها و زیرگروههای پزشکی یا رشتههای فنی مهندسی دانشگاههای برتر تهران، اصفهان و شیراز هستند.»
«مافیای کنکور روی 100درصد داوطلبان برنامهریزی میکنند.» نیکنژاد با بیان اینکه خیلی از دانشآموزان خودشان میدانند به اصطلاح چندمرده حلاج هستند و در کنکور چه رتبهای میآورند، ادامه میدهد: «اینها حتی خودشان به آن صورت تمایلی ندارند که در این رقابت بیفتند. اما سیستم رایج مدارس و فرهنگ نهادینهشده در خانوادهها آنها را در این تله میاندازد. به هر حال، مافیای کنکور که خیلی از عواملش هم به بدنه نظام آموزشی وابسته هستند، الان قدرت بیحدوحسابی دارد که میتواند این همه پول را جابهجا کند. فقط حساب کنید این یکمیلیون و 480هزار متقاضی با ثبت نام برای کنکور چقدر پول هزینه کردهاند. به طور کلی پول هر جایی که وارد میشود، روابط و معادلات را به نفع خود تغییر میدهد. مسأله اصلی کنکور و بحث 17 ساله حذفشدن یا نشدن آن هم به همین پول هنگفتی برمیگردد که پشتش خوابیده و نمیگذارد کار آنطور که به نفع دانشآموز امروز و دانشجوی فردا است، پیش برود.»
دانشگاههای سطح علمی پایین و پرهزینه کممتقاضی هستند
«بسیاری از دانشگاهها سطح پایین هستند و پولی و متقاضی آنها کم است.» رضا نهضت درباره خالیماندن صندلیها در دانشگاهها به «شهروند» میگوید: «صندلیها هیچ وقت خالی نمیماند؛ مگر اینکه دانشگاه خوب نباشد. مثلا رشتههای پزشکی و مهندسی را بیشتر شهرهای بزرگ و دانشگاههای دولتی دارند اما طبیعی است که متقاضی دانشگاههایی که سطح علمی پایینتری دارند، نسبت به دانشگاههای تهران کمتر باشد و درصد قابل توجهی از صندلیها هم خالی بماند.»
او معتقد است دانشگاههای برتر کنکور سراسری هیچ وقت با صندلی خالی مواجه نمیشوند، زیرا رقابت اصلی کنکور برای رسیدن به این دانشگاههاست. «دانشگاههای خوب همیشه چند برابر ظرفیت پذیرششان متقاضی دارند، به همین دلیل است که رتبه در کسب صندلیهای برق شریف و پزشکی تهران بسیار مهم است.»
با این حساب چرا باید کنکور سراسری با این ابعاد وسیع و صرف هزینه و انرژی زیاد برگزار شود؛ در حالی که حتی بدون آزمون هم میتوان در بسیاری از دانشگاههای درجه متوسط دولتی و نیمهدولتی پذیرفته شد؟ این فعال فرهنگی و کارشناس کنکور با بیان اینکه خودش خیلی روی این موضوع فکر کرده، عنوان میکند: «واقعا در کشور ما در چارچوبهای نظام آموزشوپرورش و آموزش عالی، چیزی غیر از آزمون سراسری نمیتواند جایگزین شود. اما اصلاح نظام کنکور در سالهای اخیر را میتوان گام مثبتی دانست که بیشتر به سمت سنجش کیفیت و سطح سواد دانشآموز در طول دبیرستان پیش میرود تا اینکه همه زحمات 12ساله دانشآموز صرفا در طول یک آزمون چهار ساعته مشخص شود. همین که قرار است از سال آینده دروس عمومی از کنکور سراسری حذف و سابقه تحصیلی دانشآموزان در رتبه نهایی برای ورود به دانشگاه محاسبه شود، یعنی یک قدم مهم به سمت توسعه آموزش عالی.»
نهضت با اشاره به اینکه نظام آموزشی و سیستم نهادینهشده برگزاری کنکور یک سوی ماجراست، میگوید: «خانوادهها هم به این سیستم عادت کردهاند، البته نباید به آنها خرده گرفت، زیرا ما در کشوری زندگی میکنیم که هر موفقیت شغلی و آینده روشنی در گروی درسخواندن در دانشگاه و مدرکگرفتن در رشتههای خوب است. در این سیستم هم خانوادهها بچهها را در طول تحصیل به قبولشدن در رشتهها و دانشگاههای خوب تشویق میکنند. با این حال، من بر اساس تجربه خود در محیطهای درسی این سالها به این نتیجه رسیدم که رویکرد خانوادهها و دانشآموزان در انتخاب مسیرهای درسی برای رسیدن به آینده مورد نظر، کمکم دارد تغییر میکند و همان اتفاقی که خیلیها منتظرش بودند، روی میدهد. خانوادهها دیگر خیلی اصرار ندارند که دانشآموزشان در دانشگاه تاپ قبول شوند یا اینکه اصرار داشته باشند او فقط مهندسی یا پزشکی بخواند. نهضت ادامه میدهد: «زیرساخت کشور اگر در همه حوزهها خوب باشد، دیگر دانشآموزان به سمت رشتههایی که مثلا در آینده پردرآمد هستند، سوق داده نمیشوند.»
کمشدن متقاضیان ریاضی را باید به فال نیک گرفت
کاهش آمار داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی در کنکور امسال، برای خیلیها عجیب بود و مسئولان سازمان سنجش و وزارت علوم هم ابراز نگرانی کردند و گفتند باید در این خصوص فکر اساسی صورت گیرد. تعداد داوطلبان گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی امسال در سطح کشور کمتر از 10درصد بود. این رقم در کنکور سال گذشته بالای 25درصد بود. سهم متقاضیان علوم تجربی حدود 40درصد و طرفداران علوم انسانی حدود 28درصد است. میزان متقاضیان گروه آزمایشی هنر 11درصد و گروه آزمایشی زبانهای خارجی حدود 13درصد در کنکور امسال بود.
نهضت درباره این تغییر تمایل متقاضیان ورود به دانشگاه با بیان اینکه شغل در کشور ما خیلی مهم است، ادامه داد: «انتخاب رشته تحصیلی و گروه آزمایشی در کنکور همیشه در ایران در کنار علاقه و استعداد دانشآموز، با نیمنگاهی به آینده بوده است. یک زمانی همه میخواستند پزشک و مهندس شوند، ولی رفتهرفته این رویه هم تغییر کرده است. اینکه امسال متقاضیان علوم انسانی بیشتر شده و متقاضیان ریاضی به زیر 10درصد رسیده، چند علت میتواند داشته باشد؛ اولین موضوع همان بازار کار است. دانشآموزان میبینند که دیگر بازار کار این رشتهها مثل سابق نیست. دومین دلیلش به نظر من سختبودن ریاضی و رشتههای دانشگاهی زیرمجموعه این گروه است. اتفاقا این آمار را که بعضیها نگرانکننده عنوانش کردند، باید به فال نیک گرفت. اینکه دانشآموزان برتر ما تمایل دارند انسانی بخوانند و رشتههای علوم انسانی در دانشگاه خروجی بیشتر و باکیفیتتری داشته باشد، برای آینده کشور خوب است.»