کل لواسون، واس ماس! / 10 نکته درباره دادگاه دوم اکبر طبری
از ضربالمثلهای پارسی است که «کاسه جایی رود که باز آید قدح». این رفقا که به او تا 800 میلیارد هم میدهند متقابلا چه انتظاری دارند؟ جز توصیه برای حل و فصل پرونده ها مثلا تغییر کاربری زمین کشاورزی به مسکونی چه چیزی متصور است؟ خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بود!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - «من و مشایخ و نجفی مثل سه برادر بودیم و اگر میخواستم کل لواسان را به نام من میکردند. اگر 800 میلیارد تومان هم میخواستم این برادران می دادند. اگر شما از این رفقا ندارید، به من ارتباطی ندارد. اگر آنها نیز کاری ازمن بخواهند من هم برای آنها انجام می دهم.» این بخش از دفاعیات اکبر طبری - معتمد آقای صادق لاریجانی رییس پیشین قوه قضاییه - در دومین جلسه دادگاه بیش از سخنان دیگر او قابل توجه است و اگر با لحن خود او بشنوید جالبتر است و واقعیتهای بیشتری را پیش چشم ما قرار میدهد.
علی اکبر اتباعی طبری یا همان اکبر طبری یا «مدیر کل اجرایی و فنی و مهندسی حوزه ریاست قوه قضاییه» در دوران ریاست آقای صادق لاریجانی البته هنوز متهم است و قرار است بقیه دفاع را وکیل او انجام دهد و نمی دانیم فرجام کار او چه خواهد شد اما درباره همین لحن و همین توجیه 10 نکته را می توان یادآور شد.
هر چند که آقای قهرمانی نماینده دادستان، کوتاه و مختصر پاسخ داد: «او راست می گوید که این افراد دوست داشتند به من پول بدهند. ایشان محبوب دل متهمان اقتصادی بودند!» 1. اعتماد به نفس آقای طبری نشان می داد در این 20 سال چنان به حمایت یا تصور یا ادعای حمایت دو رییس قوه قضاییه پشتگرم بوده که به خود اجازه میدهد با قاضی دادگاه این گونه سخن بگوید و رفقای میلیاردر خود را به رخ قاضی بابایی بکشد. قاضی اما چرا باید رفیقانی مانند مشایخ و نجفی داشته باشد؟!
2. از ضربالمثلهای پارسی است که «کاسه جایی رود که باز آید قدح». این رفقا که به او تا 800 میلیارد هم میدهند متقابلا چه انتظاری دارند؟ جز توصیه برای حل و فصل پرونده ها مثلا تغییر کاربری زمین کشاورزی به مسکونی چه چیزی متصور است؟ خرج که از کیسه مهمان بود، حاتم طایی شدن آسان بود! 3. اکبر طبری 20 سال در قوه قضاییه و مأمور به خدمت و واجد عنوان رسمی بوده. حالا اگر نه معاون اجرایی که مدیر کل اجرایی و فنی و مهندسی حوزه ریاست. این رفقا را از کجا پیدا کرده که حاضرند کل لواسان را هم به نام او سند بزنند؟
وزیر نفت هم در نهایت یک کارمند است و نمی تواند با پیمانکاران رفاقت داشته باشد. کارفرما بر پیمانکار نظارت دارد. اگر این رفقا را در این 20 سال پیدا کرده یعنی نانی به آنها رسانده در حد زمین های کلاک لواسان، چرب و در واقع پر چرب! اگر قبلا دوست بوده اند یعنی تا به جایی و جاهی رسیده رفقا را هم بی نصیب نگذاشته است. داستان اما نه آن است و نه این. با بودجه قوه قضاییه بساز و بفروشی می کرده و چه بسا آن دو نمی دانستهاند که اکبر سمت رسمی هم دارد و مثل بساز و بفروشها با هم بوده اند. 4. روشن است که اکبر آقا طبری که قرار بوده امور رفاهی کارکنان قوه قضاییه را سامان بدهد و بلیت استخر و سینما تهیه کند رو به ساخت و ساز مجتمع رفاهی و تفریحی آورده و در این رهگذار با آدم های مختلف چه در عرصه ساخت و ساز و چه درون دستگاه قضایی آشنا شده است و سفارش این را به آن و سفارش آن را به این می کرده و مورد اعتماد رییس پیشین قوه هم بوده است. اما آیا این امور اجرایی را نمی شد به وزارت دادگستری سپرد تا نمایندگان بتوانند حسب مورد از وزیر سؤال کنند. یک اصل قانون اساسی به وزیر دادگستری اختصاص یافته تا وزیر هیچ قدرت اجرایی در حد صرف بودجه برای ساخت و ساز هم نداشته باشد؟ آیا منظور از استقلال قوه قضاییه از مجریه این بود که رییس قوه در حوزه ریاست هم معاون اجرایی تأسیس کند؟ 5. وقتی منطقهای مانند لواسان به شکل غیر متعارف رشد می کند اولین گروهی که منتفع میشوند ساکنان منطققه اند که از قدیم بوده اند و اگر زمینها را نفروخته باشند و همچنان به جز خانه ای که مینشینند زمین داشته باشند ثروتمند میشوند.
اکبر طبری اما اهل لواسان نیست. زاده روستای «متی کلا» ی بابل است. گروه دوم صاحبان درآمدهای بالا مانند پزشکان و مهندسان درجه اول و تجار و از این قبیل اند که به این مناطق می آیند. مثل شهرک غرب یا شمیران. ظاهرا آقای طبری با امکانات قوه برای خود چنین موقعیتی ایجاد کرده بود اما این با 20 سال کار در قوه سازگار نیست.
6. این که رفیق من بودند یعنی به موقعیت من ربطی نداشت. خوب حالا که موقعیت گذشته را ندارد از دو برادر خود بخواهد کل لواسان را به نام او کنند! می تواند؟ می توانند؟ جنس این رفاقت پس متفاوت است. یک طرف پول دارد یا می خواهد به پول برسد و طرف دیگر ارتباط و نفوذ و فساد یعنی همین! زد و بند یعنی همین! اما آن را که در دادگاه فریاد نمی زنند و رییس دادگاه را به خاطر نداشتن آن شماتت نمی کنند!
7. آدمی مثل مهندس سحابی که چند روز پیش سالگرد درگذشت او و دختر دردانه اش بود بعد از ده ها سال کار تخصصی و مهندسی در عین مبارزه و فعالیت سیاسی، در لواسان صاحب خانه می شود، آدمی مثل عباس کیارستمی پس از اشتهار جهانی در سینما و دریافت انواع جوایز به لواسان می رود، آدمی مثل شهاب حسینی به خاطر ده ها فیلم وسریال که بازی کرده و اعتبار جهانی و دستمزدهای آشکار در لواسان کاری راه می اندازد و آدم هایی از قبل در این منطه مثل هر جای دیگر بوده اند یا خرید و فروش کرده و پول دار شده اند. نوش جان شان!
اکبر طبری اما هیچ یک از آنها نیست. با بودجه ای که داشته رفقایی دست و پا کرده و به خاطر پشت گرمی یا احساس پشت گرمی از نظارت دور بوده و حالا بادی به غبغب می اندازد که ما مثل سه برادر بودیم!
8. بد نیست یکی هم توضیح دهد از کجا مأمور خدمت شده و 20 سال پیش چه کاره بوده و فیش حقوقی او چقدر است. اگر کاسب بوده چرا حقوق می گرفته اگر کارمند بوده خانه های مجلل او چه نسبتی با دریافتی های او داشته است؟
9. هر رشوه ای دو سو دارد. رشوه گیرنده و رشوه دهنده. شاید راست بگوید که اگر می خواسته کل لواسان را به نام او می کرده اند. اما نه به خاطر رفاقت. کل ایران را باید به آنها می بخشیده تا کل لواسان را به به عنوان پاداش به نام او کنند! 10. گیرم کل لواسان را هم به نام تو میکردند. ارزش این ذلت و حقارت را داشت؟!
------------------------------
بیشتر بخوانید:
*طبری در جلسه دوم دادگاه: اتهامات را قبول ندارم / 20سال خدمت صادقانه داشتم
*دومین جلسه دادگاه طبری، مقام ارشد سابق قوه قضائیه (فیلم)
لینک کوتاه: asriran.com/0034cV