دوشنبه 5 آذر 1403

کنایه اصلاح طلب معروف به شورای نگهبان / باید نظارت استصوابی را کنار گذاشت

وب‌گاه اقتصاد نیوز مشاهده در مرجع
کنایه اصلاح طلب معروف به شورای نگهبان / باید نظارت استصوابی را کنار گذاشت

گرامی مقدم گفت: وقتی که شورای نگهبان در دوره قبل اجازه نداد اصلاح طلبان در رقابت حضور پیدا کنند چه کسی باعث تحریم انتخابات شده است؟ لذا ما چرا این اتهام‌ها را به اصلاح‌طلب‌ها می‌زنیم که به جامعه محوری می‌اندیشند و به آنها اتهام تحریم انتخابات را می‌زنیم. آنها نهایتاً می‌گویند ما لیست نمی‌دهیم زیرا چاره‌ای به جز لیست ندادن هم ندارند.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از مهر، اسماعیل گرامی مقدم، نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتگویی به بیان نکاتی درباره حضور اصلاح طلبان در انتخابات، نظارت استصوابی و... پرداخته است. بخشی از این گفتگو را در ادامه می خوانید.

* به نظر می‌آید در اردوگاه اصلاح طلب‌ها مسئله تحریم انتخابات همچنان وجود دارد. حتی در سال 1400 انتخابات ریاست جمهوری نظر بهزاد نبوی رأی به همتی بود اما بخش‌های دیگر اصلاح‌طلب‌ها دارای اختلاف بودند و انتخابات را تحریم کردند و این موضوع در پیش ثبت نام‌ها هم دیده شد. متأسفانه هم اکنون هم این فضا ادامه دارد لذا بخش‌هایی از اصلاح طلبان مانند شما البته با همان الزامات رقابتی و مشارکتی بودن انتخابات، خواستار مشارکت در انتخابات هستید اما گروه‌های دیگری از میان آنها نگاه تندی دارند و به دنبال تحریم انتخابات هستند. با توجه به ترکیب هیئت رئیسه جبهه اصلاحات که عموماً از حزب اتحاد ملت هستند، فکر می‌کنید در نهایت جبهه اصلاحات چه رویکردی اتخاذ کند، آیا مواضع رادیکال‌ها بر این جریان تعمیم می‌یابد؟

من نمی‌توانم کتمان کنم که هیئت رئیسه جبهه اصلاحات اکثراً یا عضو حزب اتحاد هستند و یا هواداری آن را در گذشته داشته و دارند. طبعاً هر کس یک فکری دارد اما واقعیت این نیست که دوستانی که مخالف ما هستند قصد تحریم انتخابات را دارند. آنها دست کم و هم اکنون قصدشان را بازگو نمی‌کنند و به هر حال مسئله آنها همانطور که می‌گویند موضوع جامعه محوری است و حالا نزدیک انتخابات چه تعریفی از آن خارج شود من نمی‌توانم بگویم و خودشان بگویند بهتر است.

* آیا فکر نمی‌کنید که دوستان شما در تحریم انتخابات نگاه تاکتیکی دارند و نه راهبردی و به دنبال برنامه‌های دیگری هستند؟

در این دوره از انتخابات تاکتیک و یا مسائل دیگر را نداریم و نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم چون اساساً جامعه فعلاً به صندوق‌ها رویکرد خوشی ندارد. البته قصد ندارم از آنانی که در جبهه اصلاحات رویکرد بنده را ندارند دفاع کنم اما حقیقتی را باید بگویم و آن اینکه برخی دوستان ما که رادیکال می‌شوند یا شده‌اند به دلیل آن است که در واقع رادیکالیسم در برابر رادیکالیسم شکل می‌گیرد.

آن طرف ما جبهه پایداری را داریم که در شرایط کنونی در ارکان قدرت است و کشور را به سمت و سویی می‌برد که مردم را ناامید کند تا در انتخابات شرکت نکنند و اگر بخواهیم در مورد مصادیق آن صحبت بکنیم خیلی روشن است در بخش‌های دیگر آن را عرض کنم.

باید عرض کنم اگر حاکمیت انتخابات رقابتی، سالم، آزاد و عادلانه برگزار کند همه اصلاح طلب‌ها طرفدار چنین انتخاباتی هستند و حتماً دوستان اصلاح طلب ما که در زندان و یا بیرون هستند از یک چنین انتخاباتی حمایت می‌کنند.

وقتی که شورای نگهبان در دوره قبل اجازه نداد اصلاح طلبان در رقابت حضور پیدا کنند چه کسی باعث تحریم انتخابات شده است؟ لذا ما چرا این اتهام‌ها را به اصلاح‌طلب‌ها می‌زنیم که به جامعه محوری می‌اندیشند و به آنها اتهام تحریم انتخابات را می‌زنیم. آنها نهایتاً می‌گویند ما لیست نمی‌دهیم زیرا چاره‌ای به جز لیست ندادن هم ندارند.

* در این صورت معنی این کار همان تحریم می‌شود. آیا غیر این است؟

این نامش تحریم نیست چون نمی‌توانند لیست بدهند. شما انتظار دارید وقتی که ما لیست نمی‌توانیم بدهیم به لیست اصولگرایان رأی بدهیم؟ حال اسمش را تحریم می‌گذارید، بگذارید. آن طرف جریان شورای نگهبان و هیئت‌های نظارت و جریان پایدارچی که در ارکان نظارت هم حضور دارد مانع از این می‌شوند که افراد صالح که شرایط لازم در انتخابات را دارند، حضور پیدا کنند. در این صورت تحریم کننده چه کسی می‌شود؟ آنها نمی‌گذارند مردم دایر انتخاب خود را گسترده ببینند. وقتی شما دایره انتخاب شوندگان را محدود می‌کنید حتماً دایره انتخاب کنندگان هم محدود می‌شود و این یک قاعده است و یک رابطه ریاضی است.

وقتی در رابطه ریاضی متغیر ایکس شما به سمت بی‌نهایت میل کند عموماً مشارکت شما افزایش می‌یابد ولی اگر متغیر ایکس شما محدود شود و دایره آن محدود شده و به سمت صفر میل کند، مشارکت هم به سمت صفر میل خواهد کرد.

در واقع باعث این موضوع آنهایی هستند که در ارکان حاکمیت هم هستند. آنان که می‌خواهند باند و گروه و حزب خودشان به قدرت برسد و رقیب را حذف می‌کنند. بعد رقیب آنها می‌گوید من شرکت نمی‌کنم، چه کار کند که شرکت نکند. لیست ندهد چه کار کند؟

کسی که دلش به حال این حاکمیت و مملکت می‌سوزد شفاف و روشن بایستی نظارت استصوابی را کنار گذاشت با نظارت استصوابی نمی‌توانیم مشارکت حداکثری را به این سادگی به وجود آوریم لذا خیلی مشکل است که در انتخابات این موضوع شکل بگیرد؛ البته شاید نتوانیم این قانون را برداریم ولی می‌شود مانند مجلس ششم بدون آنکه قانون نظارت استصوابی را برداریم، عمل کنیم. در نتیجه پیشنهاد می‌کنم اگر می‌خواهید مشارکت افزایش یابد و دغدغه آن افزایش مشارکت باشد. حاکمیت مجلس کاری را انجام دهد که نظارت استصوابی حذف شود لذا برای آنکه مشارکت افزایش پیدا کند حاکمیت و شورای نگهبان لازم است یک دو فوریتی به مجلس ببرند و نظارت استصوابی را از قانون حذف کنند؛ در نتیجه انتخاب شوندگان مردم و نخبگان انگیزه پیدا می‌کنند که برای خدمت کاندیدا شوند به خودی خود ماشین مشارکت حرکت می‌کند و نیازی به چیز دیگری نیست. از طرفی اگر فکر کنیم که بین جریان آقای قالیباف و جریان آقای زاکانی در شهرداری و بین جریان آقای رئیسی و بین جریانات آقایان دیگر در دایره اصولگرایی از رادیکال ریشه دوم تا رادیکال ریشه سوم و محافظ کاران بتوانند مشارکت 60 درصدی ایجاد کنند، به نظرم بر ضد منافع ملی حرکت کردیم. در انتخابات 1400 هم این حرف‌ها را گفتیم و توجهی به آن نشد. البته آقای قالیباف اخیراً از لزوم حکمرانی نو صحبت کردند که به نظرم حکمرانی نو این است که اگر نمی‌توانیم یک طرح دو فوریتی به مجلس ببریم دست کم حکمرانی مان به گونه‌ای باشد که انتخابات پرشور باشد زیرا نظام انتخاباتی ما کهنه است.

*مگر نظارت استصوابی قانون جدیدی است؟ با همین قانون اصلاح طلبان چند دوره انتخابات کرسی‌های مجلس را از آن خود کرده‌اند. مانند دوره گذشته مجلس یعنی مجلس دهم. مگر برای انتخابات مجلس ششم نظارت استصوابی نبود؟ فکر نمی‌کنید نظارت استصوابی به بهانه‌جویی تکراری اصلاح طلبان در آستانه هر انتخاباتی تبدیل شده است؟

بله بود. در مجلس ششم نظارت استصوابی بود اما حکمرانی خوبی شکل گرفت، هرچند یک جاهایی اصلاح طلب‌ها تند روی کردند.

* یعنی معتقدید اگر حذف نظارت استصوابی امکان پذیر نبود، اما با حکمرانی نو در آن مسیر گام برداشته شود؟

بله احسنت. مگر در مجلس ششم نظارت استصوابی نبود؟

* یعنی می‌شود اینگونه گفت که شما قبلاً اصرار داشتید که نظارت استصوابی به مجلس برود و حذف شود اما اگر شرایط کشور و قوانین این اجازه را نمی‌دهد، حداقل در حکمرانی نگاه باز و گسترده‌ای به حضور کاندیدها داشته باشیم. درست است؟

بله همین طور است حکمرانی خوب می‌تواند نظارت استصوابی را اجرا کند تا عدالت برقرار شود و رقابت را افزایش دهد.

*معتقد هستید که اگر مشارکت افزایش پیدا کند برنده همه کشور خواهد بود؟

بله همین طور است. در این رابطه من به دنبال مشروعیت حاکمیت جمهوری اسلامی هستم. من به دنبال آن هستم تا ویترین جمهوری اسلامی در دنیا برترین باشد و منافع ملی ما از این جهت حفظ شود کاری ندارم حزب من به قدرت می‌رسد یا خیر.

همچنین بخوانید