کودتای 28 مرداد و آموزههای تاریخی آن برای ملت ایران / پیامهای ترومن به مصدق چه بود؟
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نشست نقد و بررسی کتاب «پشت پرده کودتا؛ اوباش، فرصت طلبان، ارتشیان، جاسوسان» نوشته علی رهنما و ترجمه فریدون رشیدیان یکشنبه (28 مرداد 1403) با حضور حسین آبادیان و محمد ترکمان در سرای اهل قلم برگزار شد. حسین آبادیان در این نشست گفت: اگر در مورد 28 مرداد صحبت میشود، هدف این نیست که زخم کهنه را تازه کنیم و به این بهانه روابط بین دولتها را نادیده...
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نشست نقد و بررسی کتاب «پشت پرده کودتا؛ اوباش، فرصت طلبان، ارتشیان، جاسوسان» نوشته علی رهنما و ترجمه فریدون رشیدیان یکشنبه (28 مرداد 1403) با حضور حسین آبادیان و محمد ترکمان در سرای اهل قلم برگزار شد. حسین آبادیان در این نشست گفت: اگر در مورد 28 مرداد صحبت میشود، هدف این نیست که زخم کهنه را تازه کنیم و به این بهانه روابط بین دولتها را نادیده بگیریم. امام علی (ع) در مورد هدف از بیان مطالب تاریخی میفرمایند: «اگر کسی حوادثی را که در گذشته اتفاق افتاد، جلوی چشم داشته باشد، تقوا او را از تکرار مکررات برحذر میدارد.» هدف این نیست کودتای 28 مرداد مانعی بشود تا حوادث را به صورت دقیق مورد بررسی قرار بدهیم، بلکه سعی میکنیم به عنوان یک تجربه تاریخی از آن سود ببریم. وی افزود: اراذل و اوباش در تاریخ کشور ما نقش زیادی داشتند و از دوره مشروطه به بعد شکل منسجمی پیدا کردند. این اراذل و اوباش ابزاری در دست دستگاههای اطلاعاتی بودند. از جنبش مشروطه و زمانی که مجالی پیش آمد تا احقاق حقوق ملت صورت بگیرد، از اراذل و اوباش استفاده شد. مصدق 28 ماه نخستوزیر بود. از این دوران تاریخساز کتابها و مقالات بسیاری منتشر شده است، اما بسیاری از نکات هنوز ناگفته باقی مانده است. آبادیان همچنین درباره محتوای کتاب و نقاط ضعف و قوت آن اشاره کرد: کتاب «پشت پرده کودتا؛ اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان» در برخی موارد ایرادهای شکلی و محتوایی دارد و برخی از اسامی در این کتاب اشتباه ذکر شده است. گزارشهای فراوانی از این دوران منتشر شده است، اما حاوی نکات خیلی مهمی نیست، زیرا تا زمانی که اسناد بریتانیا منتشر نشود، بسیاری از حوادث و وقایع دیگر هم روشن نخواهد شد؛ اما اهمیت کتاب در این است که پیوند تاریخی شبکه اراذل و اوباش و برخی نظامیان و شبکه جاسوسی خارج از کشور را توضیح داده است. در واقع میتوانیم بگوییم که در بهترین شکل ممکن دموکراسی و آزادی و... در ایران هیچگاه اهمیت نداشت، اما بعد از کشف نفت بحث بر سر این موضوع بوده و بسیاری از قتلهای سیاسی و بسیاری از کودتاها نیز با مسئله نفت ارتباط داشته است. این تاریخنگار ادامه داد: بر اساس گزارشهای انگلیسیها، اگر ایران میخواست از انگلیس وام بگیرد باید از روسها مجوز دریافت میکرد و اگر میخواست از روسها وام بگیرد باید از انگلیسیها مجوز میگرفت، اگر به سراغ قدرت دیگری هم میرفتند، با تهدید این دو دولت روبهرو میشدند. داستان بسیار پیچیدهتر از این حرفهاست و بخش زیادی از ملی شدن صنعت نفت به این موضوع برمیگردد که کمپانیهای خارجی به دنبال سهم خود میگشتند. پیامهای ترومن به مصدق آبادیان در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ترومن دو پیام خیلی مهم به دکتر مصدق میدهد؛ او میگوید: «من نمیدانم منظور از ملی شدن صنعت نفت چیست، انحصار ایران و انگلیس شکسته شود؟ معتقدیم باید کنسرسیوم تشکیل شود، یعنی نفت ایران موضوعی باشد که هر شرکتی بتواند در آن سرمایهگذاری کند، من سیاست موازنه منفی را متوجه نمیشوم. ایران یا جزو بلوک غرب است و یا جزو بلوک شرق و ما نمیتوانیم ایران را به حال خود رها کنیم.» بقایی در خاطرات خود از دانشگاه هاروارد بیان میکند: مصدق یک رجل سیاسی از دوره مشروطیت بود و کنش سیاسی داشت، بنابراین هیچ میدانی در اختیار حضرات قرار نداد و در نتیجه از ابتدای دولتش مخالفت با او شروع شد. فضای دموکراتیکی که در دولت مصدق شکل گرفته بود، برخلاف این کشورها بود. وی اضافه کرد: انتقال قدرت از قاجار به پهلوی هم کاملاً غیرقانونی و برخلاف قانون اساسی انجام شد. قانون اساسی تغییر کرد و مجلس موسسان تشکیل شد. شاه حق عزل و نصب نداشت و مصدق به دنبال این بود تا قانون اساسی را اجرا کند. به گونهای که شاه به عنوان نماد وحدت ملی احترامش محفوظ باشد، اما وزیر عزل و نصب نکند. تک تک وزرا در مقابل مجلس مسئول بودند و هیچ وزیری نمیتوانست دستور شاه را مستمسکی برای فرار از قانون قرار بدهد. نویسنده کتاب «تاریخ سیاسی ایران معاصر؛ بسترهای تأسیس سلطنت پهلوی» همچنین درباره وضعیت آزادی بیان در دوران نخست وزیری مصدق گفت: در آن مقطع تاریخی تمام احزاب آزاد بودند، نشریاتی مانند فدائیان اسلام با اینکه نوشتههایی شدیداللحن منتشر میکردند، اما از انتشار منع نشدند. در واقع زمانی که شاه و خانواده سلطنتی در مسائل کشور دخالت میکردند و مصدق بر اجرای قانون اصرار داشت و بر طبق قانون جلوی آنها را میگرفت، کودتا شکل گرفت. ابزار پیش برنده کودتا اراذل و اوباش بودند. رهنما در کتاب «پشت پرده کودتا؛ اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان» به خوبی عدهای از اراذل و اوباش را معرفی میکند و شرح میدهد که شبکه اراذل و اوباش چگونه در اختیار سیاستمداران قرار میگیرد. جنبش اوباش جنبشی است که مشخص نیست به دنبال چه هستند و چگونه به سادگی در اختیار گروههای مافیایی و سیاستمداران حرفهای قرار میگیرند. دو هدف اصلی مصدق اجرای قانون و اصلاح انتخابات بود
در ادامه این نشست محمد ترکمان، پژوهشگر تاریخ گفت: باید از علی رهنما برای تالیف چنین کتابی تشکر کرد. رهنما خودش اذعان میکند که من بر روی زندگی دکتر مصدق متمرکز بودم و کودتا را مدنظر داشتم. کتابهای دیگری که در این زمینه تالیف شدهاند به ادوار دیگر هم میپردازند، اما این نویسنده روی کودتا متمرکز شده است. او منابع و مآخذ زیادی را دیده و شناخت ما را در مورد این مقطع تاریخی و این موضوع چند گام به جلو برده است. او حتی در حوزه خارجی اسناد بریتانیا را هم دیده که این بسیار قابل توجه است. وی افزود: در این روزها در مطبوعات و فضای مجازی بر اساس اطلاعات اندکی که دارند، داوری میکنند. نمیدانند که بریتانیا از روز اول کمر به نابودی و حذف دکتر مصدق بسته بود. علی رهنما در پیشگفتار برخی از نکات را ذکر کرده و بعد روزشمار گذاشته که این بسیار ارزشمند است. او از 6 اردیبهشت تا 28 امرداد را شرح میدهد. در این کتاب بیان شده است که بریتانیا از چه زمانی برخورد خصمانه را آغاز میکند و چه به شکل اقتصادی و چه به شکل نظامی تلاش میکند تا با مصدق مخالفت کند. بریتانیا قصد نظامی داشت، اما دولت آمریکا در آن مقطع تاریخی مخالف بود. ترکمان ادامه داد: فریدون آدمیت در یکی دو جا اشاره میکند که متاسفانه در بسیاری از مواقع حالت انفعالی داشتیم و یکی از زمانهایی که حالت فعال داشتیم، زمان دکتر مصدق بود. در دنیا بینظیر است که نخستوزیری در مجلس تحصن کند. سفیر آمریکا در تاریخ 4 تیرماه گفت؛ شاه باید مصدق را برکنار و مجلس را منحل کند. آنهایی که معتقدند مصدق یکدندگی به خرج داد، اشتباه میکنند، زیرا بریتانیا قصد کنار آمدن نداشت، در این مقطع آمریکاییها با اعمال زور انگلیسیها مخالف بودند. بریتانیا در زمینههای مختلف علیه نهضت کار میکرد. در یکی از تبلیغات از سوی این کشور پخش شد، آمده است که ایران با حضور دکتر مصدق زیر پرده آهنین خواهد رفت و جزو کشورهای کمونیستی خواهد شد. وی گفت: آزادترین دوره فعالیت مطبوعات ایران در دوره دکتر مصدق بود، ملت در شرایط آزاد و بیان آزاد است که رشد میکند و موید پیشرفت جریانهای افراطی سرکوب است. یکی از ویژگیهای دکتر مصدق اطلاعرسانی به موقع بود، هیچ اتفاقی در دوره دکتر مصدق در خفا نمیماند. یک پرونده بسته نشده از دوره دکتر مصدق نمیبینیم. او سخنگو داشت که هر چند روز یک بار نشستی ترتیب میداد و همه خبرنگاران میتوانستند در این نشستها حاضر شوند. ترکمان افزود: دو هدف اصلی دکتر مصدق اجرای قانون و اصلاح انتخابات بود. با ملی شدن صنعت نفت قطع ید بیگانه از کشور در تمام حوزهها انجام میگرفت. مسئله اصلی غارت نفت بود و بقیه حواشی است که حول این محور پیش آمده است. مصدق عصاره خرد ایرانی است.