گاوخونی خشک شود ریزگردها تا تهران میآید
به گزارش خبرنگار محیطزیست خبرگزاری فارس، رودخانه زایندهرود برخلاف همه رودخانهها، بهجای آن که به دریا بپیوندد و به حیات خود ادامه دهد، در یک ناحیه کویری داخلی کشور فرو میرود و از حرکت باز میایستد و منشأ اثرات فراوان طبیعی است. گاوخونی همان تالابی است که زایندهرود در آن فرو میرود. زایندهرود رودخانهای است که از کوههای زردکوه بختیاری سرچشمه میگیرد و پس از سیراب کردن خاک اصفهان و عبور از این شهر، در باتلاق گاوخونی فرو میرود. تالاب گاوخونی واقع در 30 کیلومتری شهرستان ورزنه اصفهان با وسعت 470 کیلومتر مربع است. با وجودی که این منطقه عموماً در کمربند خشک قرار گرفته است، همراه با کوههای زاگرس و کرکس منشأ تغییرات بارز آب و هوایی در کل حوزه میشود.
در طول تاریخ نام «گاو خونی» و «زایندهرود» به موازات هم مطرح بوده است و طومار معروف شیخ بهایی و تقسیمات آب زایندهرود که از برجستهترین نمونههای میراث فرهنگی این مرز و بوم است، نشان از اهمیت حیاتی این رودخانه از دید مردم در طول تاریخ دارد.
بهواسطه خشک سالیهای 10 سال گذشته و عدم جریان کافی زاینده رود، میزان آب تالاب گاوخونی به شدت کاهش پیدا کرده و به یکی از کانونهای اصلی ریزگردها در استانهای مرکزی ایران تبدیل شده است. از بین رفتن گیاهان و جانوران منطقه و نابودی کشاورزی، از پیامدهای خشکی تالاب گاوخونی خواهد بود.
یک درصد از گاوخونی آب دارد!
عبدالحسین میرمیران فعال محیطزیست در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری فارس گفت: در حال حاضر کمتر از یک درصد از مساحت 470 کیلومتر مربع تالاب گاوخونی آب دارد. تنها در قسمت شمال تالاب آب وجود دارد و قسمت جنوبی آن کاملاً خشک شده است. هیچ آبی از رودخانه زایندهرود وارد تالاب نمیشود و تنها چند سیلاب باعث شد که مقداری آب به تالاب وارد شود. حتی این سیلابها هم از سمت رودخانه زایندهرود و از مسیل اصفهان وارد تالاب نشد بلکه از قسمتهایی مثل گردنه ملااحمد، کوهپایه و تودشک آب به سمت تالاب رفت، در واقع از پایین دست شهر اصفهان آب به گاو خونی رسید و از سمت خود شهر آبی به سمت تالاب نمیرود.
بارگذاری اضافه بدون جبران آب
وی علت جاری نشدن آب به سمت زایندهرود را کنترل این جریان آب از سوی وزارت نیرو دانست و گفت: آب زایندهرود فروخته شده، بارگذاری اضافه بر روی این رود انجام شده بدون آنکه آب را از جای دیگر برای جبران به این رود بیاورند، در واقع آبی باقی نمانده که به تالاب برسد. ذینفعان بالا دست آب را میگیرند و حتی به کشاورزان نزدیک تالاب هم حقآبه آنها نمیرسد. کشاورزان قسمت شرقی هم به سختی بخشی از حقآبه خود را میگیرند. این خشکسالی نتیجه بارگذاری اضافه است.
میرمیران ادامه داد: طبق اعلام مدیر حوزه آبرریز بیش از 600 میلیون متر مکعب آب در یک سال گذشته از بالا دست سد زایندهرود برداشت میشود که در گذشته این اتفاق نمیاُفتاد. در دو استان اصفهان و چهار محال و بختیاری این آب بیشتر برای کشاورزی استفاده میشود. آب زایندهرود زایندگی دارد یعنی هر یک لیتر آب با 2/5 لیتر خود را نشان میدهد، به خاطر شیب طبیعی زمین بعد از آبیاری آب به زمین فرو میرود و به جریانهای زیر زمینی میپیوندد و حتی آبی که آبیاری میشود هم به این آب پیوسته و یک بار در بخش بالا دست، میانی و پایین دست به زمین باز می گردد. برداشت 600 میلیون متر مکعب در بالا دست را با ضریب 2/5 میشود 1500 میلیون متر مکعب که عدد بسیار بزرگی در کل سفره آبی زایندهرود است. ظرفیت سد زایندهرود 1400 میلیون متر مکعب است که با این برداشتی که انجام میشود آب کم میآید.
وی در مورد اینکه این آب در کجا صرف میشود گفت: بیشتر این آب در اراضی تازه تأسیس کشاورزی صرف میشود و بخشی زیادی در پایین سد لولههایی است که آب را به ارتفاعات بالای 600 متر با استفاده از برق مجانی پمپاژ میکنند و این آب صرف درختکاری میشود. وضعیت تالاب بسیار خطرناک است. این برداشت آب اضافی بیشتر از 10 سال است که انجام میشود ولی هرسال برداشت اضافی آب بیشتر شده و سطح زیر کشت بالاتر میرود. این برداشت اضافی در حالی است که باید تلاش کرد که آب کمتری برداشت شود. طبق آماری که در چند سال گذشته وزارت نیرو ارائه داد بیش از 70 هزار هکتار در استان اصفهان و 40 هزار هکتار در استان چهار محال و بختیاری زیر کشت است، که هر سال هم به سطح آن اضافه میشود.
ندادن حقآبه مشکل بزرگ زایندهرود
این فعال محیطزیست ادامه داد: فعالین محیطزیست و اداره محیطزیست استان اصفهان هم به دنبال پیگیری حقوقی و قضائی برای به دست آوردن حقآبه هستند. طبق اعلام سازمان محیطزیست به طور تقریبی130 میلیون متر مکعب حقآبه سالانه جریان پایداری رودخانه زاینده رود و 170 میلیون متر مکعب حقآبه تالاب گاو خونی است که هیچ سالی این حقآبه تأمین نمیشود. درمورد حقآبه جریان پایداری رودخانه در جدول منابع و مصارف چیزی حدود 60 تا 70 میلیون متر مکعب را در نظر میگیرند هر سال همزمان با آب کشاورزی این آب رها شده که با آب کشاورزی مخلوط و ادغام میشودو عملاً تحویل محیطزیست نمیشود.
وی در مورد خشک شدن تالاب گفت: این تالاب در وسط کشور است و ریز گردها تا شعاع 500 کیلومتر پراکنده خواهند شد و فاجعه بزرگی اتفاق خواهد افتاد و این ریزگردها تا نزدیکی شهر تهران میرسند. اثر بعدی فرونشست زمین در شهر اصفهان است که در اثر برداشت آب زیرزمینی، تخلیه آبخوان و جاری نبود آب زاینده رود، حفرهها و مخازن آب زیرزمینی خشک شده و این امر فشار زمین را بیشتر کرده که باعث فرونشست زمین شده و ساختمانها در شهر اصفهان دچار نشست میشوند و در دشت دشت برخوار و دشت مهیار ترکهای عمیق می بینیم.
انتقال آب از عمان برای توسعه صنایع، بیفایده برای زایندهرود
میرمیران افزود: در حال حاضر پروژه انتقال آب از دریای عمان مطرح شده است، اما این انتقال آب برای توسعه صنایع است و حتی سرمایهگذاری این طرح را هم صنایع انجام خواهند داد. این انتقال آب آوردهای برای استان اصفهان نخواهد داشت و حتی فشار جمعیت مضاغفی را به استان تحمیل خواهد کرد. حتی اگر این صنایع بدون بارگذاری جدید بر روی رودخانه زایندرود به فعالیت ادامه دهند و این صنایع جدید احتیاجات انسانی خواهند داشت که بر روی رودخانه بار اضافی ایجاد خواهد کرد این نه تنها نفع برای رودخانه نداشته که ضرر خواهد داشت. هزینه انتقال آب از دریای عمان بسیار زیاداست و آب بسیار گرانی خواهد بود. بیش از هزار کیلومتر فاصله افقی و 1500 متر ارتفاع هد استاتیکی آب است که باید پمپاژ شود و بسیار هزینه بر است واحتیاج به برق زیادی دارد که بیش از 3 دلار هزینه آب در متر مکعب میشود.
وی در پایان افزود: مشکل اصلی زایندهرود عدم تعادل بین مصارف و منابع است، منابع زایندهرود شامل؛ رودخانه زایندهرود با 850 میلیون متر مکعب آورده، تونل اول گوهرنگ با 300 میلیون متر مکعب که این آورده به حقآبهداران زاینده رود یعنی کشاورزان ومحیطزیست اختصاص دارد. منابع بعدی تونل دوم کوهرنگ با 250 میلیون متر مکعب و تونل خدنگستان که 130میلیون متر مکعب آورده دارند. با جمع همه آنها بیش از1000 میلیون متر مکعب بارگذاری اضافی بر رودخانه وجود دارد که شامل صنایع، کشاورزی، آب اشتراکی (فروختن آب) و انتقال آب است. در طرح انتقال آب قرار بود آب جایگزین به حوزه زاینده رود وارد شود که این اتفاق نیفتاد و کمبود آب بیشتر شد.
پایان پیام /