گرانی دلار به سود این افراد شد

بررسی صورتهای مالی بانکها نشان میدهد که در دوره 1401-1403، «سود تسعیر ارز» و «ارزشگذاری داراییهای ارزی» به یکی از منابع اصلی سود اسمی آنها تبدیل شده است؛ سودی که با کوچکترین تغییر در نرخ ارز، بهسرعت میتواند از بین برود.
- فهرست محتوا
- نوسان ارز چگونه «کالای سود بانکی» میشود؟
- خواندن صورتهای مالی: از ادعا تا عدد
- پیامدهای کلان و ریسک سیاستی
- خطر ثبات نرخ ارز برای بانکها
- راهحل پایدار چیست؟
بانک باید از محل حاشیه سود تسهیلات و سپردهها و همچنین کارمزد خدمات، درآمد کسب کند، اما در اقتصادی با نوسانات مداوم نرخ دلار و تورم بالا، هر جهش ارزی باعث افزایش «ارزش دفتری» داراییها و مطالبات ارزی شده و این افزایش به صورت سود تسعیر در صورت سود و زیان منعکس میشود.
نتیجه چنین وضعیتی صورتهای مالیای خواهد بود که پر از سود اسمی است که الزاماً به نقدینگی عملیاتی تبدیل نمیشود. چرا نوسان ارز ناگهان به «کالای سودآور» برای بانکها بدل شد؟ پاسخ در ترکیب داراییها و قواعد حسابداری نهفته است.
ترکیب داراییها: داراییهای ارزی (سپرده و نقد ارزی، مطالبات ارزی از بانکها و مشتریان، سرمایهگذاریهای ارزی) با افزایش نرخ ارز رشد دفتری پیدا میکنند.
حسابداری تسعیر: تفاوت نرخهای تسعیر (میانگین دوره و پایان دوره) بهعنوان سود و زیان تسعیر شناسایی میشود؛ اگر وجه نقدی جابجا نشده باشد که در اکثر مواقع چنین موضوعی رخ نمیدهد.
بازار بدهی و اوراق ارزی و ارزپایه: بخشی از سبد سرمایهگذاری بانکها ارزپایه است؛ جهش ارز، ارزش این اوراق را از نظر ریالی بالا میبرد و «سود ارزشگذاری» میسازد.
شکاف عملیات حسابداری: در سالهای پرنوسان، سود عملیاتی (خالص درآمد مشاع + کارمزد) کمجان است، اما سود تسعیر پررنگ میشود؛ جایی که «40-60%» عددی قابل اتکا میشود.
نوسان ارز چگونه «کالای سود بانکی» میشود؟
سازوکار تبدیل شوک ارزی به سود بانکی، چهار کانال اصلی دارد.
دارایی ارزی خالص (NFA): اگر بانک، دارایی ارزیاش از بدهی ارزیاش بیشتر باشد، هر 1% رشد ارز تقریبا 1% رشد ارزش خالص ارزی و سود تسعیر به همراه دارد.
مطالبات ارزی از مشتریان: وام ارزی یا تعهدات ارزی مشتری با رشد ارز، ارزش ریالی بالاتری پیدا میکند؛ مازاد شناساییشده به سود دفتری منجر میشود.
سرمایهگذاریهای ارزپایه و صادراتمحور: سهام یا اوراق شرکتهایی که درآمد دلاری دارند، با جهش ارز بهصورت ریالی بالا میروند که در بسیاری از موارد سود تحققنیافته است.
بازارگردانی اوراق دولتی ارزپایه: تغییر نرخ تنزیل و ارز، سود ارزشگذاری میسازد؛ بدون جریان نقد واقعی.
این سودها چرخهپذیر و برگشتپذیرند؛ با ثبات یا افت ارز، همان خط سود میتواند تبدیل به زیان شود.
خواندن صورتهای مالی: از ادعا تا عدد
چگونه در گزارشهای حسابرسیشده تشخیص دهیم سود بانک «واقعی» است یا «ارزی»؟
جدول سود و زیان: سهم «درآمدهای عملیاتی» (خالص درآمد مشاع + کارمزد) در مقابل «سایر درآمدها و هزینهها» (تسعیر، ارزشگذاری، فروش دارایی). اگر سهم «سایر» بالاست باید نسبت به این موضوع هشدار داده شود.
یادداشت تسعیر: ردیف «سود و زیان تسعیر ارز» را استخراج کنید. نسبت بگیرید:
سهم سود ارزی از تقسیم سود تسعیر + سود ارزشگذاری ارزپایه بر سود خالص به دست می آید.
جریان وجوه نقد (CFO): آیا CFO مثبت و متناسب با سود خالص است؟ اگر سود بالا اما CFO ضعیف یا منفی باشد، مشخص میشو سود کیفیت پایینی دارد.
بر این مبنا هزینه مطالبات مشکوکالوصول (Cost of Risk)؛ جهش ناگهانی نرخ ارز معمولاً ریسک نکول ارزی را بالا میبرد.
حاشیه سود خالص بهره (NIM)؛ اگر از نسبت پایین باشد ولی سود خالص بالاست، احتمالاً بیشتر سود «غیرعملیاتی» است.
آزمون فشار ساده: اگر نرخ ارز پایاندوره را 10% کمتر فرض کنیم، سود خالص چقدر آب میرود؟ (حساسیت سود به ارز).
نتیجه نمونهسازی در چند بانک بزرگ طی سالهای 1402-1403 نشان میدهد سهم سودهای ارزی بهراحتی به 40-60% رسیده است؛ سود ابرازی با CFO همقدم نبوده که نشانه کیفیت پایین سود است.
پیامدهای کلان و ریسک سیاستی
کارشناسان اقتصادی معتقدند سود حسابداریِ بدون نقدشدن، برای بانک و کل اقتصاد تبعاتی زیادی دارد.
توزیع سود غیرنقدی: تقسیم سود بر پایه سود تسعیر، «خروج نقد» از بانک میطلبد؛ اما زمانی که سودی که ایجاد شده نقد نیست، فشار نقدینگی و ریسک ناترازی را به شدت افرایش میدهد.
انگیزههای معیوب: وقتی «سود ارزی» راحتتر از «سود عملیاتی» به دست میآید، بانک بهجای بهبود اعتباردهی و کارمزد، به اکسپوژر ارزی علاقمند میشود.
پایداری سودآوری: با ثباتو یا کاهش نرخ ارز، همین سودها برمیگردند؛ نوسان سود و زیان ترازنامهای تشدید و قابلیت اتکای صورتها کم میشود.
سیاستگذاری لازم:
سقفگذاری بر گَپ ارزی خالص.
افشای اجباری حساسیت سود به سناریوهای ارز در یادداشتها.
محدودیت تقسیم سود مبتنی بر سودهای ارزی تا زمان تأمین نقد.
تشویق به درآمدهای کارمزدی؛ اصلاح قیمتگذاری تسهیلات و سپرده.
خطر ثبات نرخ ارز برای بانکها
محمد بیات، کارشناس اقتصادی، در پاسخ به این پرسش که چرا بانکها حاضرند ریسک ارزی را در ترازنامه نگه دارند؟ اظهار کرد: چون پاداش حسابداری میگیرند اما جریمه سرمایهای نه. اگر مقررات، سود تسعیر را از سود قابل تقسیم جدا کند و برای گپ ارزی سرمایه نظارتی مطالبه کند، انگیزه بهسرعت تغییر میکند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: راه تشخیص بانک سالم از بانک «ارزی»
سه مورد است: 1) NIM باثبات و رو به رشد، 2) کارمزد واقعی خدمات، 3) CFO همراستا با سود. اگر این سه مورد نبود و سود بالا بود، تقریباً مطمئن باشید نرخ تسعیر ارز پشت صورتها ایستاده است.
وی افزود: خطر بزرگ نظام بانکی در سال آینده این است که اگر نرخ ارز تثبیت شود، بانکهایی که سودشان روی تسعیر بوده، با ریزش قابل توجه سود روبهرو میشوند. آنوقت یا تقسیم سود را پس میگیرند یا سراغ زیان ارزشگذاری میروند.
راهحل پایدار چیست؟
سود 40 تا 60 درصدی بانکها از نوسان نرخ ارز با منطق ترازنامه و یادداشتهای تسعیر سازگار است.
این سودها کیفیت پایین دارند، نقد نیستند و با تغییر مسیر ارز، بهسرعت فرسوده میشوند.
راهحل پایدار، شفافسازی صورتها، محدودیت تقسیم سود ارزی، مدیریت گپ ارزی و تقویت درآمدهای کارمزدی است؛ وگرنه «نوسان ارز» همچنان کالای سود بانکی باقی میماند تا روزی که باد برعکس بوزد.