گره کور بازار سرمایه به دست چه کسی باز میشود؟
اقتصادنیوز: یک کارشناس بازار سرمایه گفت: لازم است سند توسعهای داشته باشیم که در آن جایگاه کلیه بازارها و تصمیمساز ها مشخص شود و در نبود آن ما چارهای نداریم جز اینکه از هماهنگسازی مقطعی استفاده کنیم که نیازمند اختیاراتی است که در حال حاضر وجود ندارند.
رئیس سازمان بورس در نجات بازار موثر است؟/ انتظار برای باز شدن گره کور بازار سرمایه
بورس ماهها است که وضعیت مطلوبی را تجربه نمیکند و در حالی که ریزشهای پی در پی را رقم میزند و سهامها به ارزندگی کافی رسیدهاند، خروج حقیقیها از این بازار متوقف نمیشود.
نگارعلی_ مهرماه سال گذشته، محمدعلی دهقان دهنوی، صندلی ریاست خود در سازمان بورس را به مجید عشقی، دانش آموخته دانشگاه امام صادق سپرد.
بیشتر بخوانید:
پازوکی: دولت هنوز نمیداند کالابرگ بهتر است یا یارانه نقدی
قیمت طلا، سکه و ارز امروز 2 آذرماه / طلا عقب نشست، دلار کانال عوض کرد
مجید عشقی 42 ساله که ماه پیش تولد یک سالگی حضورش در سازمان بورس را تجربه کرد، در این هفته ها خبرهایی مبنی بر استعفا از این سمتش مطرح شده بود؛ استعفا رئیس سازمان بورس در حالی خبرساز شد که نزدیک به یک ماه از ابلاغ بسته 10 بندی حمایت از بورس میگذشت، زور آخر رئیس سازمان بورس که نتوانست بازار سرمایه را از سراشیبی نجات دهد.
همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه، در گفت و گو در با خبرنگار خبرآنلاین گفت:" اگر استعفای آقای عشقی پذیرفته میشد، در دو سال گذشته نزدیک به 5 رئیس در سازمان بورس حضور پیدا میکردند و در این بازه زمانی یکی از بیشترین تغییرات در سازمان بورس رخ میداد؛ دلیل این اتفاق این است که نزدیک به 50 میلیون نفر افراد حقیقی در روبهروی سازمان بورس هستند و حقوقیهای بسیار زیادی نیز با سازمان بورس درگیر هستند و رئیس سازمان بورس متاسفانه در ساختار سیاسی و اداری کشور جایگاهی بالاتر از معاون وزیر ندارد و اختیارات رئیس سازمان بورس اصلا متناسب با مسئولیتها و پاسخگوییهای وی نیست."
او در ادامه گفت:" سازمان بورس یک نهاد بین دستگاهی است که تصمیمات دستگاههای مختلف از جمله وزارتخانههای صنعت، کشاورزی و سازمان برنامه و بودجه و وزارت نفت، بر روی این سازمان تاثیر دارد و رئیس سازمان نمیتواند نظرات مخرب آنها رو که به نفع بازار نیست تحت تاثیر قرار دهد اما سهامداران به واسطه آن بندی که در قانون بازار سرمایه است که سازمان را مسئول حفاظت از منافع سهامداران میداند، از رئیس سازمان انتظاراتی دارند. به همین دلیل رئیس سازمان بورس پس از مدتی دچار مشکل میشود و سپس استعفا میدهد."
رئیس سازمان بورس نمیتواند در جلسات هیئت دولت شرکت کند!
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه گفت:" اگر انتظار داریم رئیس سازمان از منافع سهامداران دفاع کند باید قوانین و مقررات این امکان را به وی بدهد که در هیئت دولت حاضر شود، انتظاری که فعالین بازار از اصلاح قانون بازار سرمایه داشتند این بود که رئیس سازمان بتواند همتراز با رئیس کل بانک مرکزی در جلسه هیئت دولت حاضر شود و از منافع سهامداران دفاع کند."
دارابی در ادامه با اشاره به این موضوع که استعفای عشقی دور از ذهن نبود، گفت:" با توجه به فشارهایی که به بازار سرمایه میآید و تلاش هایی که آقای عشقی در قالب نامهنگاریهایی در هفتههای اخیر انجام دادند اما متاسفانه همچنان در برای بازار سرمایه بر روی یک پاشنه میچرخد و اوضاع چندان مناسب نیست ایشان استعفا دادند و وزیر نیز آن را پذیرفتند، اما شورای عالی بورس پس از شنیدن استعفا با استدلالها و در نظر گرفتن تلاشهای آقای عشقی برای تحقق حقوق سهامداران استعفا ایشان را نپذیرفتند که به نظر بنده کار درستی انجام دادند چراکه تا زمانی که جریان قوانین ما به گونهای نباشد که مسئولیتها با اختیارات برابر باشند هر شخص دیگری که به جای ایشان بیاید پس از مدت کوتاهی چاره دیگری جز استعفا ندارد."
گره کور بازار سرمایه به دست چه کسی باز میشود؟
او در ادامه در پاسخ به این پرسش که گره کور بازار سرمایه به دست چه کسی باز میشود؛ گفت:" وضعیت اقتصادی کشور را باید در نظر بگیرید چراکه بازار سرمایه یک آینه از وضعیت کلی اقتصاد است؛ ما همین شرایط را که در بازار سرمایه میبینیم در بنگاهها نیز میبینیم و به دلیل بالا رفتن نرخبهره و قیمت گذاری دستوری و نبودن یک سند جامع رشد و توسعه به طور مداوم تصمیمات ضد و نقیض گرفته میشود. لازم است سند توسعهای داشته باشیم که در آن جایگاه کلیه بازارها و تصمیمساز ها مشخص شود و در نبود آن ما چارهای نداریم جز اینکه از هماهنگسازی مقطعی استفاده کنیم که نیازمند اختیاراتی است که در حال حاضر وجود ندارد و در حال حاضر یک شرایط سردرگمی در بازار وجود دارد."
دارابی در آخر در پاسخ به این پرسش که چرا حمایتهایی که از بازار میشود تاثیر خود را در کوتاهترین زمان از دست میدهند؛ گفت:" حمایت زمانی تاثیرگذار است که به صورت مداوم باشد و برای تغییر شرایط بحرانی باشد؛ سه عامل قیمت گذاری دستوری، نرخ بهره و نرخ نیما در حال حاضر بازار را آزار میدهد. تغییرات کندی در این مسیر انجام میشود و حمایت زمانی معنا دارد که شما به صورت بنیادی تصمیماتی بگیرید که وضعیت بازار را تغییر دهد اگرتصمیمگیریهای مخرب کماکان ادامه داشته باشد قطعا این حمایتها تاثیرگذار نخواهد بود."
همچنین بخوانید