یادداشت / منشور نمایندگی در کلام رهبری
خبرگزاری فارس، یادداشت - قاسم جعفری: در ابتدای این مقال باید یادآور شوم که درست است به مقتضای حال مخاطب سخن رهبری نمایندگان محترم مجلس بوده اند، اما به قول اصولیها در اکثر موارد باید الغاء خصوصیت کرد یعنی مسئولان در همه ردههای حاکمیتی را هم شامل میشود.
از سویی همانگونه که رهبری در یک فاصله کوتاه دوبار بر انقلابی بودن مجلس حاضر تاکید کرد یعنی کلیت مجلس بر ریل درست حرکت میکند. پس همانگونه که خود تصریح کردند برخی موارد ناظر به شخصیت حقیقی افراد است و برخی موارد هم تذکاری پیشگیرانه که همگان به آن نیازمندند. نکته آخر آن که بیان برخی مثالها در این نوشتار چیزی از ارادت نگارنده به فرد فرد نمایندگان نمیکاهد بلکه از سر محبت و از باب «النصیحه لأئمه المسلمین» است.
مثل همیشه با متانت و حکمت به تهذیب نفس و جهاد اکبر فرا خواند؛ و فرمود توکل و اخلاص و مجاهدت همراه با از خود گذشتگی راه کسب پیروزی است. عزم راسخ و ابتکار عملی که روح توکل و اخلاص داشته باشد هم آمرزش الهی را در بر دارد و هم ظفر و دست یابی به اهداف تعریف شده.
از منظر رهبری یک مسئول و مدیر جامعه در جایگاه مهمی مثل نمایندگی مجلس باید کاملا موقعیت شناس باشد. باید بداند که مدیریت کشور کار آسانی نیست بویژه در شرایط فعلی که دنیا گرفتار مسائل و معادلات پیچیده و چند لایه است مدیریت جامعه در سطح کلان دشواری مضاعفی دارد. بر کسی پوشیده نیست که دود حاصل از رقابت خصمانه قدرتها و تهدید نظامی و حتی اتمی یکدیگر بیش از همه به چشم ملتهای محروم و ضعیف نگاه داشته شده میرود. برای مثال به تعبیر برخی صاحب نظران بحران اکراین اگر چه به ظاهر جنگ بین دو کشور است، اما در ابعادی گسترده از زندگی جاری دیگر کشورها اثر گذار است.
انرژی، غذا، امنیت و حمل و نقل چهار بخشی است که بحران اکراین و تلاشهای بی وقفه کشورهای غربی برای استمرار آن در کوتاه مدت و بیشتر از آن در بلند مدت اثرات سوء و خسارتهای جبران ناپذیری بر بسیاری از کشورهای ضعیف که توان تولید کالاهای استراتژیک خود را ندارند بر جای خواهد گذاشت. غربیها به ظاهر با جنگ مخالفند، اما بر هیچ ناظر بصیری پنهان نیست که در تحریک اولیه برای برپایی آن و نیز در استمرار جنگ نقش اساسی دارند. از لابلای مقالات و اظهار نظرهای بسیاری از کارگزاران سلطه جهانی چنین استنباط میشود که جنگ اکراین فرصتی است برای چیدن بال و پر پوتین و خاموش کردن جنبش شکل گرفته در متن جامعه روسیه مبنی بر احیای عزت ملی و بازگشت به دوران عظمت گذشته.
یکی از نویسندگان تلویحا میگوید پایان جنگ روسیه یا باید ترور و سرنگونی پوتین باشد یا پیروزیهای بزرگ اکراین در صحنه نبرد تا عملا شاخ اقتدار روسیه شکسته شود. امریکا و ناتو برای هر دو سناریو در تلاش است. کمک مادی و معنوی مالی نظامی تسلیحاتی و رسانهای غرب به اکراین آن هم به شکلی کاملا سخاوت مندانه بهترین گواه این ادعاست.
نظام سلطه بر این باور است اگر در فرصت پیش آمده روسیه را منکوب اراده خود سازد قطعا برخورد با سایر رقیبان مثل چین و ایران آسانتر خواهد شد. پس یک نماینده مجلس باید درک کند که مسائل حکمرانی مثل زنجیرههای در هم تنیده اند و هر گونه رفتار یا اظهار نظر حساب ناشده میتواند کمکی باشد برای تکمیل پازل بدخواهانه دشمنان.
عزیزی که با نیت ابراز همدلی و همزبانی با مردم در تریبون مقدس مجلس با آزاد کردن همه انرژی و در اوج عصبانیت فریاد میزند و انتظارات عمومی و اقشار و صنوف خاص را بی توجه به امکانات و شرایط کشور دوچندان میکند و حال آن که خود میداند به دلیل پافشاری ملت ایران بر هستی عزتمندانه خود و عدم تسلیم در برابر خواستههای ظالمانه استکبار از سویی و عناد و کینه و فشارهای غیربشری و تحریمهای ستمگرانه دشمنان و اذناب منطقهای آنان از دیگر سو ما باید راهبرد نجات بخش مقاومت را تبیین و تقویت کنیم؛ در واقع چنین نماینده محترمی هرچند خود مدعی دلسوزی برای نظام باشد به بیان رهبری معظم مصداق غیرانقلابی است.
امروز همگان باید بدانند که دولت سیزدهم با توجه به تهدیدهای شکل گرفته - تحرکات فزاینده نظامی در بخشی از دنیا، بیماریهای فراگیر که هر روز به شکلی جلوه میکند، تهدید غذایی و.. - با اجرای طرح «مردمی سازی اقتصاد و توزیع عادلانه یارانهها پیامهای مهمی را به دوستان و دشمنان مخابره کرده است؛ از جمله این که حاکمیت در جمهوری اسلامی بیدار است و قبل از دست به گریبان شدن با بحران با ابتکار عمل اقدامات پیشگیرانه اعمال میکند. پیام دیگر این اقدام آن است که حاکمیت پشتوانه جدی مردمی و همراهی آنان را دارد و الا نمیتوانست به چنین کار مهمی که در صورت بی تدبیری و با توجه به کمین نشینی دشمنان خرد و کلان میتوانست زلزلهای بر بنیان کشور باشد با جرأت و اقتدار و اعتماد به نفس مبادرت ورزد.
پیام مهم دیگر آن است که حاکمیت دینی بر عهد خود با مردم برای مبارزه با هر گونه مظاهر فساد و ناهنجاری مثل رانت قاچاق بی عدالتی و... استوار است. پس انتظار آن است که نماینده دلسوز مردم در چنین اوضاعی یار شاطر دولت و حاکمیت باشد و نه بار خاطر. این که در روزهای اول اجرای این حرکت بزرگ رهبری در جمع کارگران شریف فرمودند؛ امروز کارهایی که دولت در زمینه اقتصاد در پیش دارد، کارهای مهمی است و احتیاج به کمک همه دارد.
یعنی همه دستگاهها، قوای مختلف، آحاد مردم، مجموعهها، همه باید به دولت کمک کنند که بتواند به این نتایج دست پیدا کند. حکمتش به همین موارد مهم برمی گردد. رهبری معظم به نمایندگان مجلس انقلابی یادآور میشود که باید جایگاه مهم خود و کشور را شناخت و باید عنایت داشت که ملت ایران علاوه بر همه تهدیدات و مسائل پیش گفته حرف نویی به نام مردمسالاری دینی و اسلامی دارد که اردوگاه استکبار بر نمیتابد پس باید هم تواناییهای خود را بشناسیم و هم نقاط آسیب پذیرمان را مراقبت کنیم.
پر واضح است که دشمن بیش از توانمندیهای خود به نقطه ضعفها و خطاهای ما امید بسته است، اگر غفلت کردید دشمن دور زد شما را از پهلو به شما حمله کرد هیچ کار نمیتوانید بکنید. معظم له قبلها هم با تمسک به سخن امام علی علیه السلام که فرمود «ان اخ الحرب الأرق و من نام لم ینم عنه» دشمن جنگی مراقب است و خوابیده بداند که از دیده پنهان نیست. همگان باید بدانیم دام شیطان برای هر کسی متناسب اوست یکی پول و دیگری با شهرت و شهوت و چه بسا افراد با سابقه و صبغه دینی و انقلابی را از طرق خاصی که باورشان نمیشود میفریبد.
نماینده محترمی که میفرماید اگر در فلان جا به من فرصت صحبت ندهند جلسه را به هم میریزم. عزیزی که میگوید پای سوال یا استیضاحی را امضا کرده ام به دلیل عدم پاسخگویی فلان مدیر دولتی یا به دلیل ناراحتی از نصب یا عزل افرادی در حوزه انتخابیه این جا پاسخ میدهم به تعبیر رهبری مصداقی روشن از گروکشی است. نماینده انقلابی خوب میداند که مصالح ملی را باید از موارد محلی و چه بسا جزئی مشوب به تعارض منافع جدا کرد و از سویی قاعدهی معروف فقهی «لاتزر وازره وزر أخری» را آویزه گوش دارد که مثلا در صورت ناراحتی از وزیر «الف» و لو به حق، نمیشود از وزیر «ب» انتقام گرفت.
یکی از نکات اساسی مورد تاکید رهبری در فرایند قانونگذاری مسئولیت پذیری نمایندگان ملت است. به صراحت باید گفت این جا از مواردی است که عقاب پر بریزد؛ یاد نمیرود در مجلس نهم به رئیس جلسه در صحن گفتم میخواهم بابت عدم اجرای تبصره مشخصی از بودجه توسط دولت که تصریح بر شناسایی دهکهای برخوردار و حذف یارانه آنان دارد اخطار بدهم، رئیس با نگاه معناداری فرمود حالا که دولت نمیخواهد بار اجتماعی چنین کاری را بپذیرد چرا میخواهی پای مجلس نوشته شود؟! به بیان روشن یعنی آن که برخی چیزها تصویب میشود برای عدم اجرا و این دقیقا یعنی شانه پس کشیدن از بار مسئولیت و در عین حال قیافه حق به جانب گرفتن در مواقع لزوم که ما چنین و چنان کردیم.
مردمی بودن و در عین حال عوام زده نشدن و نطقهای پرشور و سازنده داشتن دو ویژگی مهم و بلکه سلاح کارساز یک نماینده مجلس است، اما باید دقت کرد که این سلاح کجا و چگونه باید به کار گرفته شود. فرمودند باید مردمی بود، اما عوام زده نشد، اگر موردی شدنی نیست یا از توان مسئولان به هر دلیلی خارج است باید برای مردم توضیح داد و این عمل را مصداق جهاد تبیین دانستند.
اگر نماینده محترمی در حین دهگردشی با خواستههایی برخورد کرد که هر چند برای مردم ضروری است، اما در دراز مدت بر خلاف مصالح همان اهالی است در این جا زمینه آماده است که از در همراهی با مردم برآید و دهها نیش و طعنه نثار مدیران اجرایی کند و از سویی میتواند خود را به جای مدیران بگذارد و پاسخ قانع کننده بدهد. فرض کنید اهالی روستایی میگویند ما برای تامین آب کشاورزی نیاز به مجوز چند حلقه چاه عمیق در دشتی ممنوعه داریم راستی باید چه کرد؟ باید به مدیران بخش آب فشار آورد تا این خواسته پر خطر به هر کیفیتی صورت گیرد یا میشود خطرات کاهش آب سفرههای زیر زمینی و اثرات سوء زمین شناسی آن را با بهره گیری از متخصصان به زبان قابل فهم توضیح داد؟ البته چنین کاری هزینه دارد و باعث کاهش محبوبیت ظاهری فرد شود و افرادی به ملامتش برخیزند، اما آن معلم حاذق قرآن نمایندگان را به درسی آسمانی مهمان کرد که ««{وَاِن تُطِع أَکثَرَ مَن فِی لأَرضِ یُضِلُوکَ عَن سَبِیلِ للَهِ اِن یَتَبِعُونَ اِلَا لظَنَ وَاِن هُم اِلَا یَخرُصُونَ} انعام: 116] در جایی که راه از بیراه، صلاح از فساد و صواب از خطا مشخص است تبعیت از خواسته ناصواب کثریت قطعا موجب افتادن به کژراهه میشود.
این که رهبری فرمودند برخی نطقهای پرشور اعتراضی اصلا نشانه انقلابی بودن نیست؛ در واقع بسیاری از عزیزان نماینده را دچار چالش درون کرده است، اما فکر میکنم مساله کاملا روشن است به قول قرآن «بل الانسان علی نفسه بصیره و لو ألقی معاذیره» هر فردی خوب میفهمد که این فریاد برای خدا بود یا رساندن مقصودی ثانوی به مردم. اتفاقا نماینده مردم به موقع و در جا باید همچون مدرس فریاد بزند فرض کنید دهها و صدها خانواده متدین در روستایی در ماه رمضان چند روز منتظر رسیدن آب شرب با تانکر هستند و مسئولان مربوطه گرفتار اهمال و غفلت از این امر مهمند مگر میشود نماینده مردم بود فریاد نشد؟! اما در جایی که میدانیم مسئولان در کنار مردم هستند و تمام توان و امکان خود را بذل میکنند، اما ماهیت مساله به گونه است که نیاز به فرصت دارد این جا فریاد زدن نشانه خوبی نیست و جیغ بنفشی را میماند که آرامش خاطر جامعه را پریشان میکند. عزیزی که در یک دیدار رو در رو با رئیس جمهور دهها نامه حاوی درخواستهای متنوعی را برای یک شهرستان عرضه میکند که تجمیع مبالغ آن بودجه یک سال کل کشور و بلکه بیشتر از آن را میپوشاند خود باید بداند چنین رفتاری جز بدهکار کردن ناحق نظام ثمرهای در بر ندارد؛ مساله زمانی بغرنجتر میشود که چنین نامههایی قبل از مشاهده و پاسخ مسئولان مربوطه منتشر شود و به تعبیری توپ در میدان دیگران رها گردد. فصل بودجه یکی از بزنگاههای اصلی است که میتواند مشکل بزرگ کسر بودجه را رقم بزند به بیان سلیس و مردم فهم رهبری، کسر بودجه یعنی تعریف منابع خیالی برای مصارف واقعی که منشأ بسیاری مفاسد است. در فصل بودجه با پیشنهاد یک یا چند نماینده در موضوعاتی که اتفاقا مبتلابه و ملموس است و با دفاع عاطفی و احساسی همراه میگردد نظر مثبت نمایندگان را که نسبت به حل مشکل موکلین خود حسن نیت دارند جلب میکنند و چون با مانع اصل هفتاد و پنجم قانون اساسی هم روبرو نیستند برای طی طریق احساس راحتی نمایند، اما نتیجه کار افزایش سقف بودجه را در پی دارد به گونهای که آخر کار آثار سوئش را نشان میدهد. این است که همیشه میشنویم و میبینیم بین تصویب بودجه تا تخصیص و کارسازی عملی آن تفاوت زیاد است.
رهبری به زیبایی اشارت دارند که نماینده حتی اگر منتخب نقطهای دور افتاده با جمعیتی کم باشد نماینده کل ملت است و باید نگاه جامع ملی داشته باشد و البته این نگاه نافی توجه جدی و ویژه او به حقوق رای دهندگان اش در چارچوب مقررات و اسناد مصوبه نیست.
حرکت در چارچوب قانون و اخلاق یک عنصر اساسی برای ماندن بر مدار انقلابی گری است. در برخی آنات ما انسانها همان وصف حالی هستیم که رهبری با کنایه و ملاحت فرمودند؛ گاهی ما با فساد و تبعیض و بی عدالتی از سوی دیگران مخالفیم، هنر آن است که این رذائل را از ساحت خود دور کنیم. بیشتر میگوییم در فلان رسانه یا فضای مجازی علیه ما که نماینده مردم باشیم دروغ پرداری یا اتهام زنی شده است؛ اگر طرفداران ما علیه دیگران عمل کنند آیا به همین مقیاس برانگیخته میشویم؟! اگر عزیزی اصرار میکند فلان مدیر یا فرماندار را بردارید، چون با آبروی نماینده مردم بازی کرده است، کمی هم فکر کند مثلا فرماندار یا مدیر کل یا.. هم آبرو دارند؛ آیا راه حل همین است که او پیشنهاد میکند یا میشود در سایه تعامل سازنده مبتنی بر قانون و اخلاق راههای مفیدتر و کم عارضه تری یافت؟
متاسفانه دلایلی درست و نادرست چنان پشت به پشت همه داده اند که افکار عمومی بر این پندار غالب گردد که همه مدیران و مسئولان ریز و درشت در بحری از اشرافیت و سبک زندگی شاهانه شناورند. پوشیده نیست که در کنار برخی سوپرانقلابیهای اول انقلاب که به گونهای اعجاب انگیز سنگ محرومان و مستضعفان را بر سینه میزدند و بعدها که به آب رسیدند شناگرانی ماهر شدند و روی شاه زیستها را هم سفید کردند و موجبات بدبینی مردم به انبوه مسئولان خدوم و صادق را فراهم ساختند عواملی، چون تبلیغات سوء و پر حجم دشمنان در این مقوله بسیار پر تاثیر است، اما راه حل اساسی همان است که رهبری قبل از گفتار با رفتارش بدان دعوت کرده اند؛ ساده زیستی و مردمی بودن ریز و درشت مسئولان و بویژه مقاماتی، چون نمایندگان، وزرا استانداران، مدیران کل و.. که رفتار خود و خویشانشان بیش از دیگران در معرض دید و قضاوت عموم قرار دارد امروز به نظر میرسد یک واجب اجتماعی است. باید باور داشت زیست مردمی مدیران بویژه در جاهایی که او را میشناسند. البته نه به صورت نمادین بلکه در حالی طبیعی بسی حلاوت دارد. باید مثل شهروندان تاکسی و اتوبوس و مترو، خرید روزانه، رفتن به پارک و مسجد هیات و مسافرت زمینی با خانواده و.. در حدی که به جریان خدمت و پیشبرد کار مردم ضربه نزند در زمان مسئولیت تجربه کرد.
این که رهبری فرمودند برخی نطقهای پرشور اعتراضی اصلا نشانه انقلابی بودن نیست؛ در واقع بسیاری از عزیزان نماینده را دچار چالش درون کرده است، اما فکر میکنم مساله کاملا روشن است به قول قرآن «بل الانسان علی نفسه بصیره و لو ألقی معاذیره» هر فردی خوب میفهمد که این فریاد برای خدا بود یا رساندن مقصودی ثانوی به مردم. اتفاقا نماینده مردم به موقع و در جا باید همچون مدرس فریاد بزند فرض کنید دهها و صدها خانواده متدین در روستایی در ماه رمضان چند روز منتظر رسیدن آب شرب با تانکر هستند و مسئولان مربوطه گرفتار اهمال و غفلت از این امر مهمند مگر میشود نماینده مردم بود فریاد نشد؟! اما در جایی که میدانیم مسئولان در کنار مردم هستند و تمام توان و امکان خود را بذل میکنند، اما ماهیت مساله به گونه است که نیاز به فرصت دارد این جا فریاد زدن نشانه خوبی نیست و جیغ بنفشی را میماند که آرامش خاطر جامعه را پریشان میکند.
عزیزی که در یک دیدار رو در رو با رئیس جمهور دهها نامه حاوی درخواستهای متنوعی را برای یک شهرستان عرضه میکند که تجمیع مبالغ آن بودجه یک سال کل کشور و بلکه بیشتر از آن را میپوشاند خود باید بداند چنین رفتاری جز بدهکار کردن ناحق نظام ثمرهای در بر ندارد؛ مساله زمانی بغرنجتر میشود که چنین نامههایی قبل از مشاهده و پاسخ مسئولان مربوطه منتشر شود و به تعبیری توپ در میدان دیگران رها گردد. فصل بودجه یکی از بزنگاههای اصلی است که میتواند مشکل بزرگ کسر بودجه را رقم بزند به بیان سلیس و مردم فهم رهبری، کسر بودجه یعنی تعریف منابع خیالی برای مصارف واقعی که منشأ بسیاری مفاسد است. در فصل بودجه با پیشنهاد یک یا چند نماینده در موضوعاتی که اتفاقا مبتلابه و ملموس است و با دفاع عاطفی و احساسی همراه میگردد نظر مثبت نمایندگان را که نسبت به حل مشکل موکلین خود حسن نیت دارند جلب میکنند و، چون با مانع اصل هفتاد و پنجم قانون اساسی هم روبرو نیستند برای طی طریق احساس راحتی نمایند، اما نتیجه کار افزایش سقف بودجه را در پی دارد به گونهای که آخر کار آثار سوئش را نشان میدهد. این است که همیشه میشنویم و میبینیم بین تصویب بودجه تا تخصیص و کارسازی عملی آن تفاوت زیاد است.
رهبری به زیبایی اشارت دارند که نماینده حتی اگر منتخب نقطهای دور افتاده با جمعیتی کم باشد نماینده کل ملت است و باید نگاه جامع ملی داشته باشد و البته این نگاه نافی توجه جدی و ویژه او به حقوق رای دهندگان اش در چارچوب مقررات و اسناد مصوبه نیست.
حرکت در چارچوب قانون و اخلاق یک عنصر اساسی برای ماندن بر مدار انقلابی گری است. در برخی آنات ما انسانها همان وصف حالی هستیم که رهبری با کنایه و ملاحت فرمودند؛ گاهی ما با فساد و تبعیض و بی عدالتی از سوی دیگران مخالفیم، هنر آن است که این رذائل را از ساحت خود دور کنیم. بیشتر میگوییم در فلان رسانه یا فضای مجازی علیه ما که نماینده مردم باشیم دروغ پرداری یا اتهام زنی شده است؛ اگر طرفداران ما علیه دیگران عمل کنند آیا به همین مقیاس برانگیخته میشویم؟! اگر عزیزی اصرار میکند فلان مدیر یا فرماندار را بردارید، چون با آبروی نماینده مردم بازی کرده است، کمی هم فکر کند مثلا فرماندار یا مدیر کل یا.. هم آبرو دارند؛ آیا راه حل همین است که او پیشنهاد میکند یا میشود در سایه تعامل سازنده مبتنی بر قانون و اخلاق راههای مفیدتر و کم عارضه تری یافت؟
متاسفانه دلایلی درست و نادرست چنان پشت به پشت همه داده اند که افکار عمومی بر این پندار غالب گردد که همه مدیران و مسئولان ریز و درشت در بحری از اشرافیت و سبک زندگی شاهانه شناورند. پوشیده نیست که در کنار برخی سوپرانقلابیهای اول انقلاب که به گونهای اعجاب انگیز سنگ محرومان و مستضعفان را بر سینه میزدند و بعدها که به آب رسیدند شناگرانی ماهر شدند و روی شاه زیستها را هم سفید کردند و موجبات بدبینی مردم به انبوه مسئولان خدوم و صادق را فراهم ساختند عواملی، چون تبلیغات سوء و پر حجم دشمنان در این مقوله بسیار پر تاثیر است، اما راه حل اساسی همان است که رهبری قبل از گفتار با رفتارش بدان دعوت کرده اند؛ ساده زیستی و مردمی بودن ریز و درشت مسئولان و بویژه مقاماتی، چون نمایندگان، وزرا استانداران، مدیران کل و.. که رفتار خود و خویشانشان بیش از دیگران در معرض دید و قضاوت عموم قرار دارد امروز به نظر میرسد یک واجب اجتماعی است.
باید باور داشت زیست مردمی مدیران بویژه در جاهایی که او را میشناسند البته نه به صورت نمادین بلکه در حالی طبیعی بسی حلاوت دارد. باید مثل شهروندان تاکسی و اتوبوس و مترو، خرید روزانه، رفتن به پارک و مسجد هیات و مسافرت زمینی با خانواده و.. در حدی که به جریان خدمت و پیشبرد کار مردم ضربه نزند در زمان مسئولیت تجربه کرد.
وقتی رهبری از مساله محوری در کار قانون گذاری سخن میگویند انتظام در سخن و ارائه موضوع بندی شده مطالب بهترین گواه است که او خود بهترین الگو در این وادی است. او وقتی در موضوع مجلس اختیارات و وظایف نمایندگان سخن میگوید تمام ابعاد قضیه از لزوم خود سازی و گرم شدن رابطه فرد با خداوند تا سبک زندگی و نحوه تعاملات مجلس با سایر ارکان نظام و.. را توام با ارائه راه حل با بهترین وجه تشریح میکند. پس آنگاه که میفرماید برنامه هفتم توسعه بهتر است مساله محور باشد به درستی بر یکی از نقصهای واقعی برنامه نویسی و اجرا در کشور دست گذاشته است و چه به جاست که مسئولان دولتی و مجلسیان محترم بر این موضوع با جدیت اهتمام ورزند.
راز توجه رهبری به بنیه کارشناسی مجلس و تقویت مرکز پژوهشها در همین نگاه نهفته است که محصول کار کارشناسی میشود قانونی واقع بینانهتر با ماندگاری بالا و به دور از نیازهای احساسی و زودگذر و با درجه اولویت پایین. در همین راستا به درستی اشاره کردند که ارائه طرح حق قانونی نمایندگان است، اما افزایش کمی طرحها به طور طبیعی کاهش لایحهها را در بر دارد که مجرای منطقی و طبیعیتر قانون گذاری است و معمولا روندی را در دولت طی میکند که متقنتر از مفاد طرحهای فوریتی میباشد.
در آخر به بیان رهبری دعا میکنیم پروردگارا ما را با وظایف خود آشنا و عامل بدان بفرما!
انتهای پیام /