یک‌شنبه 4 آذر 1403

"یکشنبه‌های فاطمی" قرار معنوی مخاطبان تسنیم با حضرت معصومه (س)/ حماسه رضوی با شهادت "فاطمه‌ای معصوم سرشت" کامل شد

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
"یکشنبه‌های فاطمی" قرار معنوی مخاطبان تسنیم با حضرت معصومه (س)/ حماسه رضوی با شهادت "فاطمه‌ای معصوم سرشت" کامل شد

خبرگزاری تسنیم یکشنبه هر هفته در قالب یک محتوای خبری با عنوان «یکشنبه‌های فاطمی» به معرفی شخصیت حضرت معصومه (س) و آموزه‌های به جا مانده از این بانوی بزرگوار و انتشار اخبار و گزارش‌های آستان مقدس می‌پردازد.

- اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، این خبرگزاری از هفته آینده طرح یکشنبه‌های فاطمی را با همکاری آستان مقدس حضرت معصومه (س) دنبال می‌کند. بر اساس تفاهم انجام شده میان مسئولان فرهنگی آستان مقدس و خبرگزاری تسنیم، قرار است در یکشنبه‌های فاطمی شخصیت حضرت معصومه (س) معرفی شود و مخاطبان با ظرفیت‌ها و برکات معنوی آستان مقدس کریمه اهل‌بیت (س) و آموزه‌های به جا مانده از حضرت آشنا شوند. آیین‌ها، خدام، فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و خدماتی آستان مقدس حضرت معصومه (س) از جمله محورهای تعیین شده برای این قرار معنوی است.

استقبال زیبای شاعران آیینی از ورود "بانوی کرامت" به قم / گزارش تصویری "قرار فاطمی" در حرم حضرت معصومه (س) گزارش شبکه سوم سیما از محفل شعر "قرار فاطمی" خبرگزاری تسنیم در حرم مطهر حضرت معصومه (س) + فیلم

در طلیعه این قرار معنوی یادداشتی را به قلم فاطمه قاسمی تقدیم مخاطبان محب آستان اهل‌بیت می‌کنیم:

شهادت مزد امام شناسی فاطمه‌های تاریخ است / حماسه رضوی با شهادت فاطمه‌ای معصوم سرشت کامل شد

فاطمه زهرا (س) ما ادراک امام را با شهادت معنا بخشید و فاطمه معصومه (س) غربت امام را با شهادت تفسیر کرد؛ در تاریخ سرنوشت فاطمه‌هایی که بنت رسول خدا (ص) هستند یکسان تکرار شده؛ فاطمه‌هایی که یکی را به کین امام شناسی پهلو شکستند و دیگری را به کین امام شناسی در غربت سرزمین پارس به زهر جفا مسموم کرده و به شهادت رساندند و شهادت پاداش امام شناسی فاطمه‌های تاریخ است.

خبرگزاری تسنیم| حضرت فاطمه زهرا فخر آفرینش، اولین شهیده راه ولایت و امام شناسی، بانویی که نه‌تنها با سخنرانی غرای خویش در مدینه النبی زمزمه امام شناسی را در گوش بشر با صدای بلند نجوا کرد؛ بلکه با قبر مخفی خویش نیز در تاریخ سدی محکم در برابر اغواگری شیطان ایجاد کرد و با قبر مخفی خویش هدایتگر انسان‌ها شد.

ماجرای قبر مخفی در تاریخ برای شیطان و شیطان‌صفتان آینه عبرت شد و آن‌ها که منفعت خویش را بر هر چیزی مرجح می‌دانستند و حاضر نبودند که جایگاه امامت - که رهبری جامعه اسلامی و خلیفه الهی در زمین بود - را تسلیم امام کرده و از مسند خلافت پایین بیایند، در مقابل ائمه زانوی ادب زده و تسلیم فرمان خداوند باشند، منش حکمیت در پیش‌گرفته و قرآن بر سرنیزه کردند و به‌زور زر و سرنیزه امامی را در محراب شهید کرده و امامی دیگر را به‌اجبار به مصاف بیعتی مجبور کردند که نامش را صلح حسنی گذاشتند. صلحی که بسترساز قیام حسینی شد و چه عظمتی داشت قیام حسینی و مصاف خون با شمشیر در معرکه کربلا در روز عاشورا که چون گردبادی توفنده برای همیشه بساط شیطان و شیطان‌صفتان را در دریای سرخگون خود که با خون امام رنگین شده بود، غرق کرد.

با قیام عاشورا ارکان حکومت‌ها فرعون‌ها به‌واسطه خون پاک‌ترین انسان‌ها که در کربلا بر زمین ریخت برای همیشه سست و متزلزل شد و داستان تاریخ و منش فرعون‌های زمین که شاگردان راستین ابلیس بودند، عوض شد و پس‌ازاینکه بنی‌امیه به خون امام مسند خلافت رنگین کردند این تاج‌وتخت سرخ بر زمین افتاد و بنی‌عباس به بهانه خونخواهی حسین (ع) پرچم قیام برافراشتند؛ هرچند که فرزندان امام حسین (ع) به این خونخواهی سزاوارتر بودند؛ اما از آنجایی که بشر عادت دارد در تاریخ بر اسب سرکش نفس و منافع سوار باشد این بار نیز به‌جای سوارشدن بر کشتی نجات و سفیه نجات امامت بر اسب سرکش حکومت عباسی سوار شد.

* راهبرد خلفای عباسی برای رویارویی با ائمه (ع)

بنی‌عباس که درس حکومت‌داری را به‌خوبی آموخته بودند و از اشتباهات بنی‌امیه به‌دقت درس گرفته بودند، هرگز آشکارا و با شمشیر کمر به قتل ائمه نبستند؛ به این صورت که پس از روی کارآمدن برای اینکه بتوانند حکومت غصبی خود را در برابر امام (ع) در جامعه حفظ کنند از دو راهبرد جدید نسبت به بنی‌امیه استفاده کردند. نخست این‌که برخلاف حاکمان بنی‌امیه هرگز دست خود را برای مردم در به شهادت رساندن و قتل ائمه معصوم (ع) آشکار نکردند و با زهر ائمه را مسموم می‌کردند و دیگر این‌که خود را نزدیک‌ترین افراد و خاندان به پیامبر اکرم (ص) معرفی می‌کردند تا به‌این‌ترتیب از اقدامات امام در جامعه اسلامی جلوگیری کرده و از سوی دیگر مشروعیت حکومت خود را حفظ کنند.

مأمون مانند پدرش هارون از اقدامات ائمه و خطری که ائمه برای قدرت و حکومت غصبی او داشتند غافل نبود؛ بر همین اساس برای اینکه بتواند به حکومت خود مشروعیت بخشیده و امام رضا (ع) را پس از شهادت امام کاظم (ع) تحت نظر داشته باشد به‌اجبار به بهانه خلافت و ولایتعهدی امام رضا (ع) را مجبور به ترک مدینه کرد.

مأمون در دوران خود عرصه طلایی را در سرزمین‌های اسلامی رقم زد و اضافه بر راه‌اندازی مراکز رفاهی برای مسلمانان با همراهی وزیر ایرانی و برمکی خود فضل بن سهل؛ نهضت ترجمه را نیز به راه انداخت و کتاب‌های زیادی در این دوران ترجمه و به مجموعه علمی و دانشی مسلمانان از زبان‌های مختلف اضافه کرد.

اقدامات این‌چنینی مأمون حتی برای شیعیان نیز موجب شبهه شد، تا جایی که شیعیان نیز با اقدامات مأمون از حکومت عباسی دفاع می‌کردند و حتی در این زمینه کار به‌جایی رسید که پس از شهادت امام رضا (ع) به دست مأمون تا مدت‌ها زیادی عده‌ای از شیعیان و بزرگان شیعه چون سیدبن طاووس تصور می‌کردند که امام رضا (ع) به مرگ طبیعی از دنیا رفته است و تنها امام جواد و یاران صدیق و نزدیک امام رضا (ع) یعنی اباصلت بود که حقیقت ماجرای شهادت امام رضا (ع) را برای شیعیان آشکار کردند.

* حماسه رضوی با شهادت فاطمه‌ای معصوم سرشت کامل شد

امام صادق (ع) قبل از ولادت امام کاظم (ع) به شیعیان بشارت ولادت بانویی فاطمه نام را در خاندان امام کاظم (ع) داده بود بانویی که مانند مادرش حضرت زهرا (س)، شفاعتش برای بهشتی شدن تمام شیعیان کافی است.

زمانی که این بانو متولد شد، برای خانواده‌اش مانند حضرت فاطمه (س) کوثری ثانی و خیری کثیر بود. این بانو در پیشگاه امام کاظم (ع) و امام رضا (ع) پرورش یافت و علوم مختلف را آموخت و بااینکه معصوم نبود به چنان درجه‌ای از مقام و مرتبه رسید که امام رضا (ع) به ایشان لقب معصومه داد.

پس از شهادت امام کاظم (ع) و به امامت رسیدن امام رضا (ع) حضرت معصومه (س) زینب وار، زمانی که امام رضا (ع) به‌اجبار شهر مدینه را ترک کرد، ساکت ننشست و با سخنرانی در شهر مدینه عوام‌فریبی و قصد واقعی مأمون از ماجرای ولایتعهدی را برای شیعیان تبیین کرد.

در این دوران اختناق دستگاه حکومتی بنی‌عباس در جامعه و در میان مردم به حدی بود که حتی کسی برای ازدواج و انجام کارهای عادی و روزمره جرئت نزدیک شدن به فرزندان امام کاظم (ع) را نداشت. حضرت معصومه (س) برای بیداری و هدایتگری شیعیان هجرت را به‌عنوان راهبرد خود برای اعتراض به وضع سیاسی و اختناق موجود انتخاب کردند و با کاروانی متشکل از 200 نفر از محارم و برادران خود برای دیدار امام رضا (ع) عازم ایران شدند.

باوجوداینکه در دوران خلفای عباسی و مأمون نقل حدیث ممنوع بود و راویان احادیث رسول خدا (ص) به‌شدت مجازات می‌شدند و مجازات آن‌ها مرگ بود، حضرت معصومه (س) در مسیر هجرت احادیث زیادی ازجمله حدیث منزلت، حدیث سلسله الذهب، حدیث معراج، حدیث غدیر و احادیث دیگری که مربوط به شأن و منزلت و دوستی با ائمه معصوم (ع) بود را برای مردان و زنانی که در مسیر هجرت ایشان بودند، بیان می‌کرد. شیوایی کلام حضرت فاطمه معصومه (س) مانند خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا (س) علیه غاصبان مقام امامت کوبنده بود، ازاین‌رو مأمون این روشنگری و سخنوری حضرت را برنتافت و از ترس اینکه اگر این بانو در خراسان به دیدار امام رضا (ع) برسد، شیعیان علیه حکومت غاصبانه عباسی قیام کنند، در مسیر، حضرت معصومه (س) را با سم مسموم کرد و کاروان همراه ایشان را نیز در نزدیکی سمنان مانند یزیدیان موردحمله قرار دارد و کربلا و عاشورایی دیگر رقم خورده شد.

* دلایلی بر شهادت حضرت معصومه (س)

هرچند که در تاریخ، اسناد مشخصی مبنی بر شهادت حضرت معصومه (س) وجود ندارد و عده‌ای بیان می‌کنند که این بانو به‌واسطه بیماری و غم و اندوه از دست دادن برادران بیمار شده و از دنیا رفته‌اند، اما قرائن تاریخی گواه این مدعاست که این بانو به دست مأمون مسموم شده و به شهادت رسیده‌اند. چراکه ایشان جوان بودند و هنگامی‌که پس از اقامت 17 روزه در قم از دنیا رفتند، برابر اقوال تاریخی 25 یا 28 سال و یا نهایتا 38 بیشتر نداشتند و بیماری آن‌هم به‌یک‌باره ازنظر عقلی برای بانویی جوان بعید به نظر می‌رسد.

از سوی دیگر همان‌طور که بیان شد مأمون باقدرت گیری امام و ائمه مخالف بود و به همین دلیل بود که امام رضا (ع) را به‌اجبار از مدینه به ایران منتقل کرد پس درنتیجه از آنجایی که حضرت معصومه (س) با سخنوری، روایت احادیث و بیان حقانیت امام رضا (ع) مشروعیت حکومت عباسی را در میان شیعیان از بین برد، وجود این بانو را مانند امام رضا (ع) برای ادامه حکومت عباسی خطرناک دید. سؤال اینجاست: چگونه ممکن است که مأمون هنگام حمله به کاروان حضرت معصومه (س) همه را بکشد ولی شخصی که عامل اصلی و تهدید اصلی برای او به شمار می‌آید را زنده رها کند؟

مأمون از مرگ حضرت معصومه (س) مطمئن بود اما برای اینکه حفظ آبرو کند ایشان را زنده گذاشت و این بانو پس از 17 روز در قم به شهادت رسیدند.

دلیل عقل دیگری که شهادت حضرت معصومه (س) و مسمومیت ایشان را تأیید می‌کند این است که مأمون اگر از ارتحال حضرت معصومه (س) مطمئن نبود، اجازه نمی‌داد که حضرت زنده به شهر قم وارد شود؛ زیرا احتمال زیادی وجود داشت که حضرت معصومه (س) که در مسیر هجرت تمامی یاران خود را از دست داده است، به‌واسطه اشعریون قم کاروان دیگری را تدارک دیده و با شیعیان قم برای دیدار امام رضا (ع) راهی خراسان و مرو شود.

بیان این نکته مهم است که شهادت پاداشی از سوی محبوب برای اولیای الهی است که زندگی خود را وقف حرکت در مسیر بندگی و هدایت جامعه قرار داده اند؛ مقامی که به نص صریح قرآن «ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتا بل أحیاء عند ربهم یرزقون» به زنده‌هایی می رسد که همچنان زنده خواهند ماند و همچنان چراغ های هدایت بشریت در ظلمت های زندگی خواهند بود. حضرت معصومه (س) نیز مانند انوار مطهر اهل بیت (ع) ملجأ محبان و چراغ هدایت مؤمنان برای سیر الی الله هستند که حتی با زیارتشان، افراد اهل بهشت می شوند.