یک شاخص مهم ایران در نزدیکی قله / برای آنها که نامزدشان در انتخابات نیست!
یک تحلیلگر جریان چپ اخیراً با اشاره به اقدام چپهای تحریمی گفته است: اینکه میگویند ما توصیهای برای شرکت در انتخابات نداریم، برای آن است که نامی از "تحریم انتخابات" نبرند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
ترس قصابان انتخابات از برخورد امنیتی نظام
غلامعلی رجایی، از تحلیلگران اصلاحطلب در بخشی از یک مصاحبه پیرامون اقدام تحریمی جبهه اصلاحات مبنی بر سکوت درباره انتخابات و مرحله پیش ثبت نام گفته است:
"به نظر میرسد اغلب اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نخواهند کرد. اینکه میگویند ما توصیهای برای شرکت در انتخابات نداریم، برای آن است که نامی از تحریم انتخابات نبرند."
به گزارش اعتمادآنلاین، او تصریح میکند: در روند انتخابات پیش رو، اصلاحطلبان در دوراهی حذف - حذف قرار گرفتهاند. آنها تصور میکنند اگر فراخوان گسترده دهند که همه در انتخابات شرکت کنید، از سوی بخشی از مردم که مایل به حضور در انتخابات نیستند حذف میشوند و اگر در انتخابات شرکت هم نکنند، از سوی حاکمیت حذف میشوند.[1]
*صحبتهای رجایی اعترافی است صریح بر رفتار تحریمی اصلاحطلبان ستادی که البته برای گریز از برخورد امنیتی نظام؛ در "بیانیه سکوت" خود پیرامون مرحله پیش ثبت نام، اسمی از تحریم انتخابات نبردند.
جالب است بدانید چپهای ستادی در جریان 2 انتخابات قبلی نیز به همین منوال عمل کردند و به زعم خود تقلا کردند با نام نبردن از گزینه تحریم؛ هم در تحریم انتخابات موفق شوند و هم از کمند برخورد امنیتی نظام بگریزند که البته موفق هم شدند![2]
دقت شود که راه پرده برانداختن از این دسیسه و این خیانت آشکار در حق مردم، نظام اسلامی و امنیت کشور؛ برخورد دوگانه تبیینی_امنیتی است.
یعنی از یکسو باید خواصی باشند تا با استدلال؛ توطئه اینان را در نزد مردم آشکار کنند و توضیح دهند که هرکس که رأی ندادن و سکوت را تشویق میکند یعنی قصد برداشتن سلاح و هدایتگری آشوب در خیابانها را دارد و به میثاق ملی یعنی انتخابات خیانت کرده است. (زیرا برای اصلاح امور؛ غیر از دو راهی صندوق رأی یا شورش مسلحانه هیچ راه دیگری وجود ندارد)
و از یکسو سرویسهای امنیتی هم فریب امثال بیانیههای سکوت را نخورند، ترور انتخابات را جرم بزرگ بدانند و هرکس که با ایما و اشاره یا با صراحت در پازل تحریمی اصلاحطلبان بازی کرده است را زیر ضربه ببرند و او را در ملأ عام رسوا کنند.
در غیر از این مسیر؛ کسانی از مردم فریب خواهند خورد و رأی نخواهند داد.
دقت شود که اگرچه میزان مشارکت بالا در انتخابات یک امتیاز است لکن تعیین کننده چیزی نیست و اولویت یک انتخابات همواره بایستی 3 اصل "قانون، عقلانیت و رأی خوب" باشد. نتیجه انتخابات نیز در صورت رعایت قانون؛ با هر میزان مشارکتی لازمالاتباع است.
***
بدمستی چپهای تحریمی از بابت مشارکت کم انتخاباتی
برای آنها که نامزدشان در انتخابات نیست!
محمدرضا تابش، فعال اصلاحطلب و از چپهای تحریمی که پیش از این نیز بیانیهای را برای حمایت از تحریم انتخابات صادر کرده بود؛[3] به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران پیرامون انتخابات اظهار کرده است: اگر - اصلاح حوزههای انتخابیه - تصویب شود مختصر تکانهای را در جامعه ایجاد میکند، ولی تکانی نیست که بتواند خیلی زمینه مشارکت گسترده را فراهم کند!
او میافزاید: برای مشارکت گسترده باید اتفاقاتی بیافتد که شهرهای بزرگ و کلانشهرها به خودشان بیایند. برای آن هم باید بستر حضور تأثیرگذار و عادلانه همه نمایندگان افکار عمومی و نحلههای فکری فراهم شود؛ که در قانون فعلی این محدودیت وجود دارد.[4]
*گرفتن رمق انتخابات و تشویق مردم به مشارکت نکردن در انتخابات از این اظهارات کاملا هویداست.
و البته ما امیدواریم که آقای تابش که تمام عمر و زندگی و مال خود را به برکت نظام جمهوری اسلامی دارند؛ اقلا علت اینهمه دشمنی و کینهتوزی ایشان با مردم، با نظام اسلامی و البته با انتخاباتی که یگانه امید مردم برای بهبود مشکلات است را به مردم توضیح بدهند.
آقای تابش گویا نمیداند که انتخابات فینفسه یک تکانه است که در کشاکش مشکلات یک کشور میتواند ادامه مسیر را بوسیله رأی مردم ترسیم کند. و آنها هستند که انتخاب میکنند ادامه وضع موجود - در زمینهای که پیرامونش رأی میدهند - را میخواهند یا خواستار تغییر هستند. و چه تکانهای بزرگتر و سهمگینتر از این؟!
لکن همه باید بدانند که عدهای چپ تحریمی میخواهند مردم از ذات تأثیرگذار و پر هیجان انتخابات دور و تبدیل به سربازان پروژه تحریم انتخابات شوند تا خواب مسلحانه چپهای تحریمی برای ایران و ایرانی تعبیر شود.
در بحث انتخابات همچنین اشاره به این نکته هم ضروری مینماید که اساسا هیچ قانونی و هیچ رخدادی و هیچ مشکلی، به لحاظی فلسفی مانع حضور مردم نیست.
چه اینکه انتخابات قانونی یعنی واگذاری تعیین ادامه مسیر به رأی مردم فلذا این رخداد مقدس را نمیتوان جز در تئوری تحریم؛ به چیزی مشروط و منوط کرد.(اشاره به تئوری مشارکت مشروط حجاریان)
پر واضح آنکه حتی در صورت وجود اعتراض به قوانین موجود و همچنین برای کمرنگ کردن مشکلات نیز باید حضور بیشتر و پرشورتری در انتخابات داشت تا بتوان اصلاحات مد نظر را ایجاد کرد.
به لحاظ منطق دموکراسی، حتی کسانی هم که مدعی هستند نامزد مطلوبشان در انتخابات نیست؛ باید با حضور در انتخابات از نامزد نزدیک حمایت کنند تا مسیر برای اصلاحات مد نظر آنان نیز باز شود. (نظیر رفتاری که اصلاحطلبان در انتخابات سال 92 انجام دادند و با اینکه نامزد مستقیم نداشتند اما از شیخ حسن روحانی حمایت کردند)
***
یک شاخص مهم ایران در نزدیکی قله
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: نرخ امید به زندگی مردم ایران در دوران پهلوی کمتر از 54 سال بود که به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی این مقدار به بیش از 78 سال و بیشتر از میانگین جهانی رسید.
به گزارش ایرنا، سیدصولت مرتضوی روز شنبه گذشته در آیین افتتاح و بهرهبرداری پروژههای هفته دولت در شهرستان آققلا همچنین گفته است: در سال 1400 خاموشیها علاوه بر صنایع و کارخانجات به منازل مردم رسیده بود اما دولت سیزدهم نزدیک به هشت هزار مگاوات ظرفیت برق کشور را افزایش داد و با مدیریت مصرف رشد برق خانگی را که بیش از 2 تا سه درصد محاسبه میشد به کمتر از یک درصد رساند.[5]
*بیان مرتضوی مبنی بر افزایش امید به زندگی ایرانیان در دوران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کاملا صحیح و منطبق با آمارهای جهانی است.
نمودار جدید بانک جهانی درباره افزایش امید به زندگی ایرانیان را در اینجا ببینید.
جالب آنکه آمار امید به زندگی فعلی که متأثر از شاخصهایی مثل سطح خدمات بهداشتی و درمانی و نیز ارزانی غذا است؛ در وجه دیگر خود بیانگر آنست که ایران اسلامی توانسته به برکت انقلاب سال 57 در اموری مثل غذا و بهداشت و درمان پیشرفتهای عدالتمحور چشمگیری داشته باشد.
افزایش این شاخص مهم که در 2 بعد عدالت و اقتصاد قابل ابتناست از مصادیق رسیدن ایران به نزدیکی قلههای بلند پیشرفت است.
باید دانست که پیشرفت و قله صرفا برخورداری از موشک و آوردههای امنیتی و نظامی نیست بلکه کشوری میتواند مدعی پیشرفت و رسیدن به قله باشد که شاخصهای درونی آن نیز قابل ارائه باشد.
در این باب همچنین لازم به اشاره است که وجود مشکل و گرانی هرگز به معنی توهم بودن نزدیکی به قله نیست بلکه اولا این مشکلات مبتلیبه تمام حکمرانیها در تمامی سطوح است و ثانیا هنگامی وجود یک مشکل مؤید توهم قله است که راهی برای رفع آن نباشد!
اما در ایران اسلامی به مدد آزادی بیان و انتقاد، حضور نخبگان دغدغهمند، انتخابات قانونی و حضور ولی فقیه به مثابه قلب نظام و مردم؛ هیچ بنبستی وجود ندارد و در مقابل هر مشکلی راه حلی به چشم میخورد که بایستی با شجاعت، جهاد تبیین، رأی خوب و کارآمدی به آن راه حل رسید.
***
1_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-629204
2_ mshrgh.ir/1035158
3_ mshrgh.ir/1516910
4_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1605365
5_ https://irna.ir/xjNhHw