1400 سال خاصی برای من بود / به بازی در تیمهای شهرم افتخار میکنم
شهیم گفت که ماشینسازی یا تراکتور برای او فرقی ندارند و به بازی در تیمهای شهرش افتخار میکند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج: بیشک پدیده فوتبال آذربایجان در سال گذشته (1400) کسی نیست جز امیر شهیم؛ مهاجم جوان و آیندهدار تیم ماشینسازی که با درخشش در لیگ دسته اول فوتبال کشور نامش را بر سر زبانها انداخت.
شهیم در فصل جاری مسابقات لیگ آزادگان با وجود اولین تجربه بازیگری در چنین سطحی فوقالعاده کار کرد و در پایان هفته بیستودوم این مسابقات به عنوان یک میهمان ناخوانده در صدر جدول گلزنان حضور دارد.
این بازیکن سوژه سومین بخش مصاحبههای نوزوزی ما با عنوان «عیدانه آناج» است. بازیکنی که بدون اجازه کادرفنی ماشینسازی راضی به انجام مصاحبه نمیشد و البته بسیار خجالتی و کم حرف است.
متن کامل مصاحبه نوروزی خبرنگار ما با امیر شهیم را به شرح زیر میخوانید:
* خیلی خوش آمدید، کمی از خود و خانوادهتان برای مخاطبان ما صحبت کنید.
من امیر شهیم متولد 1382 در شهر تبریز هستم و اکنون 18 سال دارم. تحصیلاتم دیپلم است و امسال میخواهم برای دانشگاه ثبتنام کنم. 2 خواهر و یک برادر دارم و فرزند آخر و تهتغاری خانواده هستم. پدرم علاقه زیادی به ورزش دارد و از اینکه من فوتبالیست شدهام بسیار خوشحال است. شغل او کارگری است و واقعا خیلی زحمت میکشد. اگر من، امیر شهیمِ امروز شدهام بخاطر حمایت خانواده و پدر و مادرم است و قدردان این حمایتها هستم.
* چه شد که فوتبالیست شدید؟
از سنین کودکی عاشق فوتبال بودم و در رده پایه در تست منتخب استان شرکت کردم و با قبولی در این تست به عضویت تیم ملیپوشان درآمدم. به نوعی فوتبالم را از این تیم شروع کردم که الان وجود خارجی ندارد. در ادامه در رده سنی نوجوانان به ماشینسازی پیوستم و تا الان در خدمت این تیم هستم.
* در فصل جاری آمار فوقالعادهای داشتید و خیلی زود خود را به عنوان پدیده فوتبال معرفی کردید.
هدفم از ابتدای فصل، گلزنی برای ماشینسازی و رسیدن به آمار دو رقمی است و میدانستم که به این هدف میرسم. دیر و زود داشت ولی سوخت و سوز نداشت! خداراشکر میکنم که به این سرعت توانستم خودم را نشان بدهم.
من هر روز چند ساعت به صورت انفرادی تمرین میکنم و اگر به موقعیت کنونی رسیدهام در سایه تلاشهایم بوده است.
* شاید اگر پنجره ماشینسازی بسته نمیشد هیچگاه به این سرعت مطرح نمیشدید و به نوعی محرومیت از نقلوانتقالات فرصتی بزرگ برای شما بود، با این نظر موافق هستید؟
اگر پنجره تیم بسته نمیماند، هر بازی نهایتا در حد 5 الی 10 دقیقه میتوانستم بازی کنم! محرومیت از نقلوانتقالات فرصتی برای من و دیگر جوانان ماشینسازی شد و معتقدم این اتفاق بدون حکمت نبوده است.
اصلا باور نمیکردم که میخواهم بازی کنم و اگر واقعیت را بگویم فکر میکردم دروغ است. اما وقتی به هتل رفتیم، گفتند که پنجره بسته مانده و باید خودمان را آماده بازی کنیم. واقعا باورنکردنی بود. من میدانستم روزی در یک تیم بزرگ بازی خواهم کرد ولی نه به این زودی.
* راه چند ساله را یک شبه طی کردید!
اعتقاد دارم که اگر 2 سال پیش این فرصت در اختیارم قرار میگرفت بازهم میتوانستم چنین کاری انجام بدهم چون به تواناییهای خودم ایمان دارم.
* از ماشینسازی هم صحبت کنید، تیمی که پس از سقوط به لیگ یک در آستانه سقوط به دسته دوم قرار دارد؛ به نظرتان چرا این بلا بر سر تیم آمد؟
امسال واقعا سختیهای زیادی کشیدیم و خداراشکر که در آخرین بازی سال توانستیم طلسم نبردن را بشکنیم. امیدمان برای بقا خیلی کم است ولی ما همچنان به حفظ سهمیه فوتبال آذربایجان امیدوار هستیم. انسان با امید زنده است و تا لحظه آخر خواهیم جنگید. تیم ما فوتبال خوبی بازی میکند و اکثر بازیکنانمان هم جوان هستند. آنها در نیمفصل پیشنهادات خوبی داشتند که نشان از کیفیت نفراتمان دارد. اگر از لحاظ مالی حمایت شویم میتوانیم کارهای بزرگی را انجام دهیم.
* در آخرین بازی سال موفق به طلسمشکنی شدید، به نوعی موتور ماشین خیلی دیر روشن شده است!
بردی که در روزهای آخر سال کسب کردیم، برایمان خیلی مهم بود و حالا با امید بیشتری به آینده نگاه میکنیم. البته ما خیلی زودتر میتوانستیم به این پیروزی دست یابیم اما متاسفانه خیلی ناداوری علیه ما شده و در خیلی از بازیها حقمان را خوردهاند. از طرفی بازیکنانمان جوان هستند و در ابتدای فصل هم بدنسازی خوبی نداشتیم و در لحظات آخر کم میآوریم. ما در چند بازی در لحظات پایانی پیروزی را با تساوی عوض کردیم و امتیازات زیادی را از دست دادیم.
* اینکه میگویند قراردادتان با ماشینسازی 12 میلیون تومان است، صحت دارد؟
بله صحت دارد. آنهم درحالی است که تاکنون یک ریال از مبلغ قراردادم را دریافت نکردهام. نه من که بلکه کل بازیکنان تیم چنین شرایطی را دارند و باشگاه ماشینسازی هیچگونه پرداختی نداشته است.
* از ماجرای انتقالتان به خیبر خرمآباد هم صحبت کنید، موضوعی که خیلی سروصدا کرد و نهایتاً منتفی شد.
قبل از بازی با شهرداری همدان مدیرعامل باشگاه با من تماس گرفت و درخواست کرد تا به تهران بروم. من از مدیر اجرائی تیم هم پیگیر شدم که گفتند باید راهی تهران شوم. به من میگفتند تست دوپینگم مثبت شده است که خیلی خندهدار بود چون اصلاً تست نداده بودم. من را با این روش به تهران کشاندند و آنجا متوجه شدم که ماجرا چیست. ما با مالک باشگاه خیبر خرمآباد دیدار و مذاکره کردیم. خیبریها خواهان جذبم بودند و من اعلام کردم که باید به تبریز برگردم و تصمیم بگیرم. مدیرعامل باشگاه گفت که وضعیت مالی تیم خوب نیست و باید تو را بفروشیم تا مشکلات را حل کنیم. توافقاتی برای حضور من در خیبر انجام شد اما با توجه به اینکه مالک باشگاه رضایت نداد این انتقال منتفی شد.
* پس یعنی نقشه مدیرعامل باشگاه ماشینسازی بود؟
آنموقع به من میگفتند طرف حسابم مدیرعامل باشگاه {مصائبی} است و باید با او صحبت کنم. او هم که میخواست مرا بفروشد و نشد.
* صحبتهایی وجود داشت مبنی بر اینکه پدرتان طرفدار دو آتیشه ماشینسازی است و اجازه نمیدهد به تراکتور بروید، تایید میکنید؟
اصلا درست نیست و من این موضوع را تکذیب میکنم. ماشینسازی و تراکتور تیمهای ریشهدار و قدیمی فوتبال تبریز و آذربایجان هستند و همه ما آرزو داریم که در این دو تیم بازی کنیم. برای من ماشینسازی و تراکتور فرقی ندارند چون تیمهای شهرم هستند و حضور و بازی در این دو تیم برایم افتخار است.
* خیلی از بازیکنان بومی از بیتوجهیها گلایه میکنند، میگویند در تبریز به بومیها اصلا بهایی داده نمیشود. چرا اینطور است؟
در تبریز به بازیکنان بومی بهایی نمیدهند. اگر به بازیکنان بومی اعتماد کنند و فرصت داده شود میتوانند توانایی خود را نشان بدهند. منتها این فرصت به ندرت داده میشود. همانطور که گفتم در تیم ما بازیکنان جوان خوبی حضور دارند که قطعا آینده درخشانی دارند و خوشحالم که در ماشینسازی چنین فرصتی در اختیار من و این بازیکنان قرار گرفته است. نیازی نیست به بازیکنان دیگر میلیاردها تومان پول بدهند چون واقعا در شهر خودمان بازیکنانی داریم که اگر کشف و پرورش داده شوند، میتوانیم از وارد کننده به صادر کننده تبدیل شویم که این کار برای باشگاههای ما سودآوری زیادی خواهد داشت.
* الگوی فوتبالیتان چه کسی است و طرفدار کدام تیم هستید؟
الگوی من مهدی طارمی است. در بین بازیکنان و تیمهای خارجی نیز به بازی زلاتان ابراهیموویچ خیلی علاقه دارم و طرفدار میلان هستم. فوتبال قابل پیشبینی نیست ولی فکر میکنم امسال سال میلان است و این تیم قهرمان کالچو خواهد شد.
* سال 1400 برای امیر شهیم چطور سالی بود؟
سال 1400 سال خاص و خوبی برای من بود چراکه توانستم خودم را در تیم ماشینسازی نشان دهم، اما برای ماشینسازی سال خوبی نبود.
* از حال و هوای عید در خانوادهتان هم بگویید، عیدی میدهید یا میگیرید؟
من بیشتر عیدی میدهم تا عیدی بگیرم. 4 خواهرزاده دارم و به آنها عیدی میدهم.
* از بین سینهای هفت سین کدام را دوست دارید؟
برایم فرقی ندارند.
* خاطرهای از نوروز دارید که بخواهید تعریف کنید؟
واقعاً چیزی ندارم که بگویم. قبل از کرونا در ایام عید دید و بازدید میرفتیم و اتفاق خاصی نیفتاده که بخواهم تعریف کنم. بعد از کرونا هم که هیچی.
* نماد سال جدید ببر است، در این خصوص چه نظری دارید؟
یاد مهدی ببری میافتم که در بازی با شاهین به تیم ما هم گل زد. او قرار بود اول فصل به ماشینسازی بیاید و با تیم قرارداد بسته بود اما محرومیت از نقلوانتقالات مانع از حضور او و خیلی دیگر از بازیکنان شد. آن تیمی که در ابتدای فصل بسته شده بود واقعا نفرات خیلی خوبی داشت و میتوانست یکی از مدعیان صعود باشد.
* اهل سینما هستید؟
نه نیستم. بیشتر وقتم را برای تمرین میگذارم و دوست دارم پیشرفت کنم. تفریح من تمریناتم است. معمولاً در یکی از پارکهای محل زندگیام همراه با دوستم تمرین میکنم.
* مطالعه چطور؟
اگر صادقانه بگویم جوابم منفی است، ولی سعی میکنم از طریق تلفن همراه مطالب آزمونده بخوانم یا ببینم مخصوصاً در فوتبال که خیلی دوست دارم پیشرفت کنم و همیشه فیلمهای آموزشی را تماشا میکنم.
* هدفتان در سال جدید چیست؟
هدف اول من مثل همه اعضای تیم ماشینسازی حفظ سهمیه آذربایجان در لیگ دسته اول است. امیدوارم با تلاش بازیکنان و کادرفنی و حمایت اصحاب رسانه بتوانیم به این مهم برسیم. کار خیلی سختی داریم و معجزه خواهد بود.
* صحبت پایانی:
در پایان هم سال نو را به مخاطبان آناج و مردم تبریز و کشورمان تبریک میگویم. امیدوارم که سال خوبی برای مردممان و علیالخصوص فوتبال آذربایجان باشد.
انتهای پیام /