یک‌شنبه 27 آبان 1403

3 سناریو احتمالی در مورد سرنوشتِ "جنگ اوکراین"

خبرگزاری دانشجو مشاهده در مرجع
3 سناریو احتمالی در مورد سرنوشتِ "جنگ اوکراین"

به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ "توماس فریدمن" ستون نویس و تحلیلگر سرشناس "نیویورک تایمز" در مقاله ای، ضمن پرداختن به آخرین تحولات جاری در چهارچوب "جنگ اوکراین"، به طور خاص سه سناریوی محتمل از پایان این جنگ را مورد اشاره قرار داده است. فریدمن در این رابطه می‌نویسد: «"جنگ اوکراین"، یکی از مهمترین تحولات اروپا از زمان پایان جنگ جهانی دوم و همچنین خطرناک‌ترین تقابل نظامی در دنیا از زمان بحران...

به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ "توماس فریدمن" ستون نویس و تحلیلگر سرشناس "نیویورک تایمز" در مقاله ای، ضمن پرداختن به آخرین تحولات جاری در چهارچوب "جنگ اوکراین"، به طور خاص سه سناریوی محتمل از پایان این جنگ را مورد اشاره قرار داده است.

فریدمن در این رابطه می‌نویسد: «"جنگ اوکراین"، یکی از مهمترین تحولات اروپا از زمان پایان جنگ جهانی دوم و همچنین خطرناک‌ترین تقابل نظامی در دنیا از زمان بحران موشکی کوبا را نمایندگی می‌کند. من (نویسنده مقاله حاضر: توماس فریدمن) سه سناریوی احتمالی را به مثابه پیش بینی‌های اصلی در مورد سرنوشت جنگ اوکراین ارزیابی می‌کنم. من این سناریو‌ها را به ترتیب "فاجعه تمام عیار"، "دستیابی به مصالحه"، و "رستگاری و نجات" می‌نامم.

سناریوی اول که همان جنگ تمام عیار است، اکنون در حال وقوع می‌باشد. این سناریو تا زمانی که پوتین تجدیدنظر نکند و یا با بازدارندگی موثری از سوی غرب رو به رو نشود، همچنان ادامه خواهد یافت و می‌تواند تبعات ویرانگری را در اروپا و جهان از خود برجا بگذارد. این سناریو با گذشت زمان می‌تواند حالت وخیم تری را نیز به خود بگیرد و حتی جریان‌های رسانه‌ای غربی را وادارد تا روسیه را به مثابه یک دولت ناشایست در عرصه بین المللی برای دهه‌ها تصویرسازی کنند.

هر روز که روسیه از توقف جنگ خودداری کند، ما بیش از پیش به درواز‌های جهنم نزدیک می‌شویم. در مدت اخیر تصاویر مختلفی از جنگ اوکراین به جهان ببرون مخابره شده که تا حد زیادی دیدگاه افکار عمومی نسبت به این جنگ را حساس‌تر کرده است. با این حال غرب به خوبی می‌داند که مداخله مستقیم آن در جنگ اوکراین می‌تواند تبعات ناگواری را به همراه داشته باشد و حتی جهان را به آستانه جنگ هسته‌ای نیز ببرد. مساله‌ای که می‌تواند ویرانی‌های زیادی را به بار آورد و موجب آوارگی هزاران انسانِ بیگناه نیز شود.

از طرفی باید توجه داشت که پوتین در شرایط کنونی نمی‌تواند یک حکومت مورد حمایت روسیه را نیز در اوکراین مستقر سازد و آن را در این کشور رها کند. یکچنین حکومتی با چالش‌های زیادی بویژه با شورش‌های فراوانی از سوی مردم اوکراین رو به رو خواهد بود. در این چهارچوب، روسیه نیاز دارد که هزاران نظامی خود را برای سال‌ها در اوکراین نگه دارد تا بتواند این کشور را در کنترل خود داشته باشد و شکی نیست که اوکراینی‌ها نیز هر روز به سمت روس‌ها شلیک خواهند کرد. در این رابطه، برخی ناظران و تحلیلگران، پوتین را متهم می‌کنند که در مورد جنگ اوکراین و تبعات این جنگ، چندان واقع بینانه و مبتنی بر تفکری جامع عمل نکرده است.

من آرزو می‌کنم که هدف اصلی پوتین در قالب بحران اوکراین این باشد که وی فقط بخواهد اوکراین را از عضویت در ناتو دور نگه دارد. با این حال اینطور به نظر می‌رسد که روسیه طرح‌های گسترده تری را نیز در برنامه دارد. در این رابطه، "فیونا هیل" تحلیلگر آمریکاییِ مسائل روسیه در مقاله‌ای که به تازگی در نشریه "پولیتیکو" منتشر کرده می‌گوید: "پوتین عمیقا به این مساله باور دارد که یک جهانِ روسی وجود دارد که در آن، مردم روسیه و اوکراین، یکی هستند و این مسوولیت وی است تا گردهمایی و اتحاد ملت روس را مهندسی کند و همگی آن‌ها را زیر پرچم روسیه متحد سازد".

در این راستا، پوتین برای محقق کردن این دیدگاه، (آنگونه که فیونا هیل می‌گوید) اعتقاد دارد که می‌تواند آنچه را می‌خواهد با استفاده از زور محقق کند و اگر قدرت‌های غربی بخواهند در این مسیر در برابر روسیه قرار گیرند و پوتین را تحقیر کنند، پوتین نیز می‌تواند هر آنچه می‌خواهد انجام دهد و حتی تهدید به استفاده از سلاح‌های اتمی کند. البته که پوتین پیشتر هم هشدار داده بود که اگر کسی بخواهد در جنگ اوکراین سد راهِ وی شود، با تبعات و پیامد‌هایی رو به رو خواهد شد که نمونه آن را تاکنون مشاهده نکرده باشد. در این میان حتی برخی از ناظران و تحلیلگران غربی برخی گمانه زنی‌ها در مورد وضعیت فکری و روحی ولادیمیر پوتین را نیز مطرح می‌کنند که این خود موجب می‌شود تا معادلات فکری وی بیش از پیش برای غرب و رقبای روسیه، مجهول و مبهم باقی بماند.

سناریوی دوم در شرایطی امکان تحقق می‌یابد که مردم اوکراین به نحوی گسترده و طولانی در برابر حمله روسیه مقاومت کنند (و در عین حال متحمل خسارت‌های فراوان شوند) و اقتصادِ روسیه نیز به دلیل جنگ و تحریم‌های کشور‌های غربی، با آسیب‌های جدی مواجه شود. در این راستا، هر دو طرفِ جنگ نیاز به یک مصالحه را کاملا حس خواهند کرد. در این چهارچوب، در ازای آتش بس، مناطق شرقی اوکراین که تحت کنترل روسیه درآمده‌اند به طور رسمی به این کشور واگذار می‌شوند و در عین حال اوکراین نیز تعهد می‌دهد که به ناتو نپیوندد. در این راستا، آمریکا و متحدانش نیز موافقت می‌کنند که تمامی تحریم‌های اقتصادی راکه در بحبوحه جنگ اوکراین علیه روسیه وضع کرده اند، به سرعت لغو کنند.

البته که این سناریو در شرایط کنونی چندان در دسترس به نظر نمی‌رسد، زیرا تحقق آن منوط به این مساله است که پوتین اعتراف کند که نتوانسته اهداف کشورش را در جریان یک جنگ پرهزینه، خونین و سنگین علیه اوکراین محقق سازد. اضافه بر این، اوکراین نیز باید الحاقِ بخش‌هایی از خاک خود به روسیه را بپذیرد و قبول کند که برای مدتی طولانی، سرزمینی حائل میان روسیه و بقیه اروپا خواهد بود. جدای از این‌ها برخی تحلیلگران غربی اینگونه استدلال می‌کنند که تحقق این وضعیت می‌تواند نوعی بی توجهی به تحولات احتمالی که شاید در آینده اتفاق بیفتند نیز باشد. در واقع امکان دارد که در آینده نزدیک شاهد آغاز درگیری و جنگ‌های گسترده مشابه از همین مناطق نیز باشیم.

در نهایت، کم احتمال‌ترین سناریو این است که شدت اعتراضات داخلی در روسیه و همچنین اوکراین و حتی کشور‌های مختلف جهان علیه پوتین تا حدی افزایش یابد که در نهایت منجر به ایجاد تغییرات سیاسی در ساختار حکومتی روسیه و خروج پوتین از قدرت شود.

در قالب این سناریو، بسیاری از روس‌ها باید به این درک برسند که با وجود پوتین در قدرت، هیچ چشم انداز روشنی در حال و آینده پیش روی آن‌ها نیست. در این رابطه، هزاران انسان نیز باید به خیابان‌ها بریزند و علیه جنگ اوکراین و شخص پوتین شعار سر دهند. البته که این مساله می‌تواند درگیری‌هایی را میان نیرو‌های امنیتی روسیه و معترضان ایجاد کند با این حال اعتراضات گسترده می‌توانند فشار‌های قابل توجهی را به پوتین وارد سازند.

حتی اگر در روسیه اعتراضات گسترده‌ای هم رخ ندهد و تحول خاصی علیه پوتین حادث نشود، روسیه و روس‌ها اساسا با چالش‌های زیادی در ابعاد مختلف رو به ور خواهند شد. در این راستا، در مدت اخیر نیز شاهد بوده‌ایم که از رویداد‌های فرهنگی گرفته تا تجاری و ورزشی و مسافرتی، شاهد در پیش گرفته شدنِ اقدامات و سیاست‌های ضدروسی در جهان بوده ایم. دلیل اصلی این اقدامات نیز اعتراضات به اقدام دولت روسیه در حمله به اوکراین عنوان شده است. درست به همین دلیل است که در مدت اخیر شاهد بوده ایم بانک مرکزی روسیه برای مقابله با شوک و آثار روانی اقدامات غرب علیه اقتصادِ روسیه، برنامه‌های ویژه‌ای را عملیاتی کرده است. باید توجه داشت که هر چه جنگ اوکراین ادامه پیدا کند، جدال روسیه با غرب نیز ماهیتی تنش‌زا تَر پیدا خواهد کرد و باید انتظار مشکلات بیشتری را در عرصه بین المللی داشته باشیم.»