یک‌شنبه 4 آذر 1403

4گلوگاه سیاستی برای سیاست گذاری ارزی در شرایط تحریمی

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
4گلوگاه سیاستی برای سیاست گذاری ارزی در شرایط تحریمی

یک کارشناس اقتصادی با اشاره به شرایط متفاوت و خاص سیاست گذاری ارزی در شرایط تحریمی نسبت به شرایط عادی، به تشریح 4 گلوگاه مهم سیاستی برای سیاست گذاری ارزی در شرایط تحریمی با توجه به بازیگران این بازار پرداخت.

- اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، حسن حسن خانی کارشناس اقتصادی در همایش سیاست گذاری ارزی در شرایط تحریمی، ضمن اشاره به تفاوت ها و گلوگاه های سیاست ارزی در شرایطی که کشوری با تحریم رو برو است گفت: کشور ما 6 سال است که درگیر تورم های بالا است و در بعضی از این سال ها تورم به حدود 50 درصد نیز رسیده است. اساسا تئوری و بحث نظری تحریم ها نیز همین است که با ایجاد شوک های پی در پی به اقتصاد موجب سقوط نرم در یک کشور شود. به بیانی دیگر تورم درواقع خروج پول از جیب فقرا و تزریق این منابع به ثروتمندان است. حسن خانی با اشاره به تاثیر تورم بر قشر ضعیف جامعه گفت: به عنوان مثال اگر تعداد خانه های تهران را 2 میلیون در نظر بگیریم، 1 میلیون آن ها خانه های استجاری است و در واقع ساکنان آن ها، مستاجرین هستند. این درحالی است که پول ودیعه خانه به طور میانگین در سال 1400 از حدود 250 میلیون تومان، در سال 1402 به حدود 500 میلیون تومان رسیده است. این دقیقا همان وامی است که از جیب قشر ضعیف به جیب قشر مرفه جامعه پرداخت شده است.

70 درصد واردات کالاها در اقتصاد ما مربوط به کالاهای کم کشش است حسن خانی گفت: مدل هایی که برای پیش بینی نزخ ارز در اقتصاد ما استفاده می شود و بعضا در محافل کارشناسی از آن ها نامبرده می شود، اکثرا مبتنی بر فهم درستی از تئوری ها نیستند. به عنوان مثال مدل پولی مه برای پیش بینی نرخ ارز اکثرا مطرح می شود اساسا مربوط به بازه زمانی بلند مدت است و نمی شود نوسانات کوتاه مدت را با آن توضیح داد. وی ادامه داد: نکته ی دیگر این است که ترکیب واردات و صادرات ما به خوبی نشان می دهد که 70 درصد کالاهایی که در اقتصاد ما وارد می شوند، کم کشش نسبت به قیمت هستند و تقریبا واردات آن ها ضروری است.

ابر تورم در ایران اتفاق نمی افتد

این کارشناس اقتصادی با اشاره به ادبیات شکل گرفته در بین برخی کارشناسان مبنی بر ورود ایران به ابر تورم در صورت ادامه ی این روند گفت: اساسا بررسی ابر تورم ها در دنیا نشان می دهد که دلیل تشکیل ابر تورم در دنیا دو نکته است. در 53 ابر تورمی که در دنیا رخ داده، همواره دلیل آن ها یا جنگ های داخلی و خارجی بوده و یا بدهی کوتاه مدتب دولتی به عوامل داخلی و خارجی بوده است. حسن خانی افزود: البته بدهی کوتاه مدت دولتی به عوامل داخلی و خارجی گاهی از طریق کسری در واردات کالاهای اساسی خود را نشان می دهد، که با توجه به سال هایی که درامدهای نفتی حداقلی شده بود اما در این حوزه مشکلی ایجاد نشد، می توان گفت که اقتصاد ایران با توجه به نهادهایی که دارد وارد ابر تورم نمی شود.

بررسی تجارب بحران های ارزی در دنیا

حسن خانی با اشاره به تجربه بحران های ارزی در دنیا گفت: سه مدل بحران ارزی در دنیا، مدل سازی شده است. 1- مدل تبیین بحران ارزی امریکای لاتین 2- مدل تبیین بحران ارزی کشور های اروپایی 3- مدل تبیین بحران ارزی آسیای جنوب شرقی در مدل اول کسری تراز تجاری، تورم بالای مستنر و کسری بودجه علت ایجاد بحران ارزی بوده است. در مدل دوم تردید سیاست گذار در تثبیت و یا رها سازی نرخ بهره و کشیده شدن ماشه انتظارات عامل ایجاد بحران بوده است و در مدل سوم ورشکستگی بانک ها و ببمه ها به دلیل خروج سریع سرمایه عامل ایجاد این بحران بوده است.

4 گلوگاه سیاستی برای سیاست گذاری ارزی در شرایط تحریم حسن خانی در پایان پس از ارائه مدلی ایجنت محور برای نشان دادن تاثیر تحریم بر بازار ارز گفت: بازیگران بازار ارز را ابتدا باید شناخت و تفکیک کرد. به طور کلی ما 3 نوع صادر کنده، 3 نوع وارد کننده و بانک مرکزی و سفته بازان را به عنوان بازیگران مهم بازار ارز دسته بندی می کنیم. بازار اول بازار رسمی است که بانک مرکزی به صورت دستوری در آن قیمت گذاری نرخ ارز را در دستور کار قرار می دهد، بازار دوم بازار تجارت رسمی کشور است و بازار سوم مربوط به بازار قاچاق و خروج سرمایه است که نرخ غیر رسمی در آن تعیین می شود. وی افزود: به طور کلی برای سیاست گذاری ارزی در شرایط تحریم حداقل 4 گلوگاه باید مورد توجه قرار گیرد. 1- میزان ذخایر رسمی بانک مرکزی 2- سرعت و شدت مداخله بانک مرکزی 3- شکاف بین نرخ ارز رسمی و غیر رسمی 4- میزان فعالیت سفته بازان در بازار غیر رسمی ارز وی ادامه داد: بررسی ها نشان می دهد نقطه شکست سیاست گذاری ارزی شما در شرایط تحریمی، ایجاد شکاف زیاد بین نرخ غیر رسمی و نرخ رسمی است.

البته بدیهی است شما به عنوان سیاست گذار همواره باید به دنبال نزدیک کردن نرخ غیر رسمی به نرخ رسمی باشید تا فشار اقتصادی را کاهش دهید، نه رویه ای که هم اکنون مدنظر سیاست گذار پولی (نزدیک کردن نرخ رسمی به غیر رسمی) است.