80میلیون دلار فروش سینمای ایران در خارج
ایران در میان تمام کشورهای جهان که تا به حال فیلمی را خارج از مرزهایشان نمایش دادهاند، بهلحاظ میزان فروش در بازارهای بینالمللی، رتبه پنجاهوسوم را دارد. این رتبه با 84 فیلم به دست آمده است.
به گزارش مشرق، از ابتدای تاریخ سینما تا این لحظه بهطور تخمینی در حدود 500 هزار فیلم بلند داستانی ساخته شده است که کمتر از چهار هزار مورد آن ایرانی بودهاند؛ به عبارتی هشتدهم درصد. فیلمهایی که بهطور رسمی در بانک اطلاعات سینمایی ایران بهعنوان آثار ایرانی ثبت شدهاند، بهطور دقیق تا سال 1400 شمسی، 3905 عدد است.
در سالهای اول تاریخ سینما فیلمها مدت زمان کمتری داشتند و هیچ فیلم بلندی تا قبل از سال 1910 وجود ندارد؛ اما از آن سال به بعد ساخت فیلمها رشد خیرهکنندهای یافت و تا سال 1921 به 2511 فیلم در سال رسید.
این آمار مربوط به کل فیلمهای بلند داستانی در دنیاست. سپس صنعت تولید فیلم به رکود افتاد و تا سال 1964 این وضعیت ادامه داشت. در آن سال اما آمار سالانه تولید، مجدد به بالای 2500 عدد در جهان رسید و تا امروز هرگز کمتر از این مقدار نشده است. تعداد تولیدات سالانه سینما در سراسر جهان در دهههای 70 و 80 و بیشتر در دهه 90 مثل دهه 60 میلادی رشد نکرد و در یک رکود بود اما پس از سال 2002 اوضاع کمی روبه افزایش گذاشت. در سال 2003 پیشرفت بعضی از تکنولوژیها باعث رشد خیرهکننده تعداد فیلمها شد و در سال 2005 میلادی تعداد فیلمهای کل دنیا را به نزدیک پنج هزار عدد در سال رساند. تعداد تولیدات بلند سینمایی در سال 2015 نزدیک به 10 هزار عدد در سال رسید.
سینمای ایران اما تا قبل از دهه 30 شمسی تنها 13 فیلم بلند تولید کرده بود. پس از آن در دهه 30 شمسی، 149 اثر در دهه 40 شمسی 455 اثر و در دهه 50 که به انقلاب اسلامی ختم شد، 591 اثر ایرانی تولید شدند. پس از انقلاب و در دهه 60 که مصادف با دوره جنگ بود، 413 فیلم ایرانی ساخته شدند. دهه 70 شمسی 589 فیلم و دهه 80 شمسی684 فیلم را به خود دید و بهعنوان بالاترین دوران تولید فیلم در ایران دهه 90 را میتوان مدنظر قرار داد که 959 فیلم در آن ساخته شدند.
در سالهای پس از سال 1392 و به عبارتی همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم، میزان تولیدات سینمای ایران بهشدت بالا رفت اما در سال 1398 و پس از آنکه جنجال استفاده از پولهای مشکوک در سینمای ایران بسیار بالا گرفته بود، این تعداد دوباره کاهش یافت و پس از آن بحران کرونا پیش آمد و کاهش تولیدات سینمایی ضریبی چند برابر دارد. امروز آمریکا و چین را بهعنوان بزرگترین تولیدکنندگان فیلم در جهان میشناسند اما آمارهای سال 2011 نشان میداد که هند و نیجریه با اختلاف محسوسی نسبت به این دو کشور، از این لحاظ در رتبههای اول و دوم هستند. تحولات بسیاری طی این سالها بر صنعت سینما و روندهای آن تاثیر گذاشتهاند که آخرین مورد آن را میتوان شیوع پاندمی کرونا دانست.
در این دوره پلتفرمهای ویدئو به شرط درخواست یا VOD مثل نتفلیکس، بیشترین بهره را از وضعیت پدید آمده بردند اما همچنان میتوان گفت گردش مالی چنین پلتفرمهایی در برابر چرخه اکران ناچیز است و به علاوه، این اکران است که به تولیدکنندگان و سرمایهگذاران سینما امکان مهندسی جریان اصلی و جهتدهی به مخاطبان را میبخشد.
براساس گزارش Gower Street Analytics، باکسآفیس جهانی سال گذشته به میزان قابلتوجهی افزایش یافت و رقم کلی آن در مقیاس جهانی 21.4 میلیارد دلار برآورد شد که 78 درصد بیشتر از سال 2020، یعنی سال شروع کروناست. در مجموع باکسآفیس بینالمللی به فروش 16.9 میلیارد دلاری رسید که نسبت به سال قبل 66 درصد افزایش داشت.
چین با 47.26 میلیارد یوان (7.41 میلیارد دلار)، 44 درصد از کل فروش جهانی را به خود اختصاص داد؛ با 84.5 درصد درآمد حاصل از فیلمهای داخلیاش، زیرا تاریخ اکران برخی از بزرگترین فیلمهای هالیوود را رد کرد. اما حتی بدون آن بازار، مرد عنکبوتی محصول سونی - مارول، از مرز یک میلیارد دلار گذشت که در چنین برههای از زمان یک شگفتی واقعا چشمگیر است. دیزنی، سونی، یونیورسال، برادران وارنر و پارامونت، اولین تا پنجمین استودیوهای آمریکایی هستند که سال گذشته بیشترین سود را در فروش داشتند که این به نوعی نشان میدهد همچنان صنعت سرگرمی سینمایی در اختیار غولهای اکران است و پلتفرمهای VOD بهرغم رشد چشمگیرشان طی سالهای اخیر، در مرحله بعد قرار میگیرند.
اما گذشته از اکران فیلمهای ایرانی در داخل خود ایران که بحثهای مستوفایی تا به حال درباره آنها صورت گرفته، اکران فیلمهای ایرانی در خارج از کشور هم نکات قابلتوجهی دارد که عمدتا از نظر دور ماندهاند. ایران در میان تمام کشورهای جهان که تا به حال فیلمی را خارج از مرزهایشان نمایش دادهاند، بهلحاظ میزان فروش در بازارهای بینالمللی، رتبه پنجاهوسوم را دارد.
این رتبه با 84 فیلم به دست آمده که تعداد زیادی از آنها به واقع ایرانی نیستند و تعداد دیگرشان فیلمهای زیرزمینی محسوب میشوند که در خود کشور نمایش داده نشدهاند. بهطور مثال در سال 1976 اورسن ولز فیلمی را در فرانسه میسازد که یکی از سرمایهگذاران آن ایرانی بوده و این فیلم را بهعنوان اثری از سینمای ایران که در جهان نمایش داده شده، محاسبه کردهاند یا در میان این 84 فیلم، آثاری که اصطلاحا ضدایرانی شناخته میشوند هم هستند که با انگیزههای سیاسی ساخته شدهاند و توسط بانکهای اطلاعات سینمایی، جزء آثار ایرانی بهحساب آورده شدهاند. به عبارتی اگر فیلمهایی که کاملا ایرانی هستند را از سایر آثار جدا کنیم، مقدار نسبتا کمتری بهعنوان سهم ایران از کل باکسآفیس جهانی به دست خواهد آمد.
اما باید توجه کرد تنها ایران نیست که آثار متعلق به آن، به این ترتیب محاسبه شدهاند. مثلا آلمان رتبه ششم جهانی را دارد اما در سه سال اخیر به ترتیب فیلمهای تام و جری، شکارچی هیولا و جوجوخرگوش بهعنوان پرفروشترین آثارش در سطح بینالمللی معرفی شدهاند. فیلمهایی که تمام آنها آمریکایی هستند و آلمان هم یکی از سرمایهگذارانشان بوده است. اگر به جایگاه فرانسه که چهارمین رتبه را در بازارهای جهانی سینما دارد نگاه کنیم هم به چنین وضعیتی میرسیم و جالب اینجاست که پرفروشترین فیلم فرانسوی در سال 2021 هم تام و جری است؛ یعنی همان فیلمی که رتبه اول فروش را در جدول فیلمهای آلمانی داشت. مجارستان هم بهعنوان یک کشور کوچک اروپایی در رتبه 23 جدول قرار دارد که نسبت به میزان تولیدات این کشور، جایگاه بسیار بالایی است؛ اما با کمی دقت دیده میشود که پرفروشترین فیلم مجاری در سال گذشته، «تلماسه» بود؛ فیلمی آمریکایی که کانادا و انگلستان هم غیر از مجارستان در آن سرمایهگذار بودهاند و فروشش جزء فروش سینمای آن کشورها هم محاسبه میشود. خیلی از کشورهای دیگر دنیا، بهخصوص در اروپا، چنین وضعی دارند اما وضع آسیاییها متفاوت است. چین، ژاپن و کره واقعا بهخاطر آثار خودشان در جداول، رتبههایی پیدا کردهاند؛ اگرچه در سینمای آمریکا هم سرمایهگذاریهایی کردهاند. راجعبه حضور فیلمهای ایرانی در سینماهای خارج از کشور چند نکته قابلتوجه است.
اول اینکه باید بین مخاطبان ایرانی فیلمهای ایرانی که به خارج از ایران مهاجرت کردهاند و مخاطبان خارجی تفکیک قائل شد. مهاجران ایرانی ممکن است فیلمهای متعلق به سینمای بدنه را دوست داشته باشند از همین رو طی سالهای اخیر آثاری مثل «من سالوادور نیستم» یا «مارموز» هم توانستند در خارج از کشور فروش مناسبی پیدا کنند اما خارجیها به هیچوجه چنین آثاری را نمیپسندند. نکته دیگر اینجاست که فیلمهای ضدایرانی و بهطور کل آثاری که جامعه ایران را عقبمانده و بسته نشان میدهند، نهتنها از سوی دولتهای غربی، بلکه بسیاری از اوقات از سوی شهروندان غربی هم بهطور ویژهای موردتوجه قرار میگیرند. فیلمهایی که در آنها شرق، عقبمانده و بسته نشان داده میشود، باعث اطفای حس غرور غربیها میشود و این مختص به ایران نیست.
به همین علت همیشه فیلمهایی که شرق را تحقیر میکرده، یک فاکتور فروش در کشورهای مرفه غربی را داشته است. بدون ورود به بحثهای محتوایی در گزارشی که محوریت خود را روی آمارها و دادههای عینی گذاشته است، میتوان به این اشاره کرد که با تکیه به تحقیر خودیها نمیتوان چنین روندی را تا رسیدن به جایگاه پرفروشهای چشمگیر و قابلتوجه سینمای جهان ادامه داد و اگر سودی هم در این زمینه به لحاظ مالی به دست آمده باشد، اولا؛ سقف محدودی دارد و ثانیا؛ عواید آن نصیب افراد بهخصوصی خواهد شد، نه کلیت سینمای ایران. نکته دیگری که در این زمینه جلبنظر میکند، عدم حضور ایران در بازارهای منطقهای است. حضور ایران در بازارهای منطقه میتوانست سمت و سوی کاملا متفاوتی به نوع و محتوای تولیدات بدهد و سود واقعی و بسیار بالاتری را وارد چرخه اقتصاد سینمای ایران کند.
بهعنوان آخرین نکته در این زمینه میتوان به اولویتهای سیاسی در اکران فیلمهای مرتبط با ایران، در خارج از ایران توجه کرد. خیلی از فیلمهایی که درباره ایران ساخته شدهاند و حتی کارگردان آنها اصالتی ایرانی داشته، در حقیقت بر ضد این کشور و توسط دشمنانش تامین مالی شدهاند؛ اما این فیلمها عموما سود مالی قابلتوجهی ندارند یا حتی خیلی از اوقات زیانده هستند. مثلا در سال 2011 دو فیلم ایرانی و ضدایرانی را میتوان با هم مقایسه کرد که سرنوشتهای جالبی در فروش داشتند. اصغر فرهادی با هزینه 800 هزار دلاری فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» را ساخت و توانست به فروش 24 میلیون دلار در باکسآفیس جهانی برسد و مریم کشاورز با هزینه 900 هزار دلاری فیلم سینمایی «شرایط» را ساخت که فقط 958 هزار دلار به دست آورد.
در ادامه سه جدول آورده شده که دادههای آنها سیمای کلی این پژوهش را کامل میکنند. در یکی از این جدولها تمام فیلمهای منتسب به سینمای ایران که در باکسآفیس جهانی حضور داشتهاند، به همراه میزان فروش آنها و سرمایهگذاران داخلی و خارجی آورده شده است. تعدادی از این فیلمها به واقع ایرانی نیستند و تعدادیشان بهطور خالص یا اشتراکی، ایرانی بودند. در جدولی دیگر رتبهبندی کشورهای جهان براساس جایگاه آنها در باکسآفیس جهانی آورده شده است و در جدولی دیگر، هفت فیلمساز ایرانی را به ترتیب میزان فروش آنها در بازارهای جهانی میبینید.
منبع: روزنامه فرهیختگان