آغاز خروج اصلاحطلبان از حاکمیت با پیغام به شورای نگهبان / نخستین آزمون سخت مجلس یازدهم
جریان چپ که هماکنون با کارنامهای مشحون از ناکارآمدی و سابقه بد مواجه است؛ برای انتخابات سال 1400 چه کند؟! این سؤالیست که رجال اصلاحطلب، پاسخهای مختلفی به آن میدهند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
جریان چپ در برزخ انتخابات 1400 یا 1404؟!
کسانی از اصلاحطلبان به تازگی برای انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 پیشنهاد کردهاند که چهرههای مومیایی این جریان کاندیدا شوند.
عبدا... ناصری از لزوم کاندیداتوری کسانی مثل صفایی فراهانی گفته است [1] و مصطفی تاجزاده نیز به تازگی از نامزد شدن امثال میردامادی و محسن آرمین و عبدا... نوری سخن گفت![2]
در همین حال، محمدصادق جوادیحصار، دیگر فعال اصلاحطلب نیز طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با اشاره تلویحی به معضل معرفی کاندیدا از سوی اصلاحطلبان مینویسد: - اصلاحطلبان - میتوانند در 2 سال یا 6 سال آینده نیروهایی را پرورش دهند که دست کم حساسیت روی آنها کمتر باشد.[3]
*این مقوله بدیهیست که نظام اسلامی هرگز و الیالابد صلاحیت متهمان فتنه 88، بازجویان خشن دهه 60 و کسانی که سوابق ضد امنیتی و یا انحرافی دارند را برای هیچ سمت انتخابی تأیید نخواهد کرد.
به این معنی که بنیاد پیشنهاداتی مثل کاندیداتوری امثال صفایی فراهانی و محسن آرمین بر آب است.
البته طرحان این پیشنهادات خود به روشنی میدانند که چنین حرفهایی عملی نیست و برخی تحلیلگران نیز معتقدند جهتگیری این نوع نگاه به سمت یکسره کردن کار نظام اسلامی تا زمان زنده بودن رجال تندروی اصلاحطلب و وقوع یک فتنه دامنگیر تحت عنوان "فتنه اقتصادی" است.
نگاه منطقیتر و آنچه که در پیشنهاداتی مثل نوشته جوادیحصار و یا همکاری با یک نامزد مرضیالطرفینی نهفته است نیز البته با این چالش مواجه است که آیا اصلاحطلبان حاضر خواهند شد هزینه ناکارآمدیها و فتنهانگیزیهای خود را بپردازند و عطای انتخابات سال 1400 را به لقای آن ببخشند و منتظر انتخاباتهای بعدی بمانند یا خیر؟!
این نکته را نیز بایستی در نظر داشت که برای جریان چپ اکنون بیش از آنکه وقت تئوریپردازی برای انتخابات بعدی باشد؛ موسم پاسخگویی در قبال ناکارآمدیهای 7 سال اخیر در دولت، مجلس دهم و شورای شهر است.
در پایان، مجددا باید تأکید کرد که به نظر میرسد ستاد اصلاحات به سمت جدا کردن سفره خود از مردم و نظام در حال حرکت است و با اعلانهای گاه و بیگاه مبنی بر تحریم انتخابات، اخذ رویکردهای سیاسی رادیکال و امیدواری به وقوع فتنه اقتصادی؛ به تعیین تکلیف نه در صندوق انتخابات و داخل انتخابات که در یک "صبحگاه خونین" میاندیشد.
***
حفاظت از جیب مالیاتی مردم; نخستین آزمون سخت مجلس یازدهم
روزنامه اعتماد در گزارشی پیرامون "برنامه اصلاح ساختار بودجه" که به تازگی از سوی دولت رئیسجمهور روحانی به مجلس یازدهم ارائه شده است؛ از حذف یارانهها و افزایش مالیاتها در محتوای این برنامه خبر داد.
گفته میشود این پیشنهادات دولت در اثر کم شدن درآمدهای نفتی (ناشی از تحریم) ارائه شده است! مفهومی که البته قرار است با برچسب زیبای "قطع وابستگی به درآمد نفتی" کادوپیچی شود.
اعتماد در گزارش خود مینویسد: رویکرد جدید دولت نیز بر یک پایه اساسی بنیان نهاده شده است: اینکه اگر سهم عواید نفتی کم و سهم مالیاتها بیشتر شود، اتکای بودجه به نفت کاهش پیدا میکند.
گویا دولت در پیشنهاد خود به شدت به افزایش پایههای مالیاتی میاندیشد.
در گزارش مذکور همچنین به نقل از نوبخت میخوانیم: سهمی که مالیات از تولید ناخالص داخلی دارد در کشورهای پیشرفته صنعتی 30 تا 40درصد، در کشورهای در حال توسعه 20 تا 30درصد و در ایران کمی بیش از 6درصد است، آمار و ارقام نشان میدهد کشور ظرفیت مالیاتی مناسبی دارد که با اصلاح قانون مالیاتها، تعریف پایههای جدید مالیاتی، جلوگیری از فرار مالیاتی و کاهش معافیتهای مالیاتی میتوان از این ظرفیت برای تامین درآمدهای بودجه استفاده کرد.[4]
*دقت شود که ایران و انقلاب اسلامی به لحاظ مالیاتی یکی از بهترین شرایط زندگی در جهان را برای شهروندان خود فراهم کردهاند و پرداخت مالیات معقول، یکی از افتخارات نظام اسلامی است.
فلذاست که نمایندگان محترم بایستی همچون نگهبانانی دقیق مراقب این قبیل دستاوردهای اقتصادی نظام و نتایج انقلاب اسلامی باشند و نگذارند نقاط قوت کشور ملکوک شود.
ما در بحث مالیات، بنا را بر خوشبینی به دولت میگذاریم و فرض میگیریم که در برنامه اصلاحی مذکور هیچ قصدی برای افزایش بار مالیاتی بر مردم مد نظر نیست و قرار است صرفا خلل و فرج نظام مالیاتی اصلاح شود.
اما از سوی دیگر بایستی مراقب رفتارهای دولتی بود که حتی از یک اصلاح سطحی در ماجرای "دریافت مالیات از خانههای خالی و قراردادهای اجاره" عاجز است.
در ادامه البته این سابقه نیز وجود دارد که اصلاحطلبان به عنوان حامیان شماره یک و فدائیان دولت بلافاصله پس از اکثریتی حضور در شورای شهر پنجم تهران پای مالیات را پیش کشیدند و خواستار دریافت چیزی به نام مالیات محلی از مردم شدند![5] آنها همچنین در کنار کارنامه پر از خالی خود؛ خواستار گران شدن بلیط مترو و دریافت اعتبار از صندوق توسعه نیز هستند.
ما البته فقط به طرح این عقبههای فکری میپردازیم و از طرح تحلیلهای بدبینانهای که میگوید "آنها قصد عصبانی کردن مردم را دارند" خودداری میکنیم!
ولی این یک خواسته منطقی است که مجلس و مجلسیان محترم؛ خاصه به دلیل انتصابی که به مردم و جریان اصولگرایی دارند حتما مراقب آوار نشدن مالیات بر زندگی ایرانیها باشند و نگذارند مالیات در ایران همچون بسیاری از کشورهای دیگر دنیا به یک دغدغه بزرگ برای مردم تبدیل شود.
بله! حتما بایستی مقولاتی مثل مالیات بر واسطهگری، مالیات بر واردات، مالیات بر سرمایههای خارج از حقوق شهروندی، مالیات بر مسکن و اجاره و جلوگیری از فرارهای مالیاتی؛ توسط نمایندگان محترم و حتی بدون پیشنهاد دولت پیگیری و گزارش آنها نیز به مردم ارائه شود. اما اینکه در قالب فرایندهای محترمانه؛ به ناگاه شاهد باشیم که قرار است مالیات تبدیل به دغدغه مالی عموم مردم شود و یکی از دستاوردهای اقتصادی بزرگ انقلاب اسلامی به هدر برود؛ قطعا یک حادثه ناگوار و موجب رفوزگی نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواهد بود.
گفتنیست، وزرای اقتصاد و مدیران مالیاتی دولت در سالهای اخیر و قبل از تحریم صادرات نفتی ایران، کرارا بیان کردهاند که درآمد دولت از محل اخذ مالیات به بیش از 2 و حتی 3 و 4 برابر درآمد نفتی رسیده است.[6][7][8]
اینکه چنین مقولاتی در راستای حقیقت بزرگ "پولداری دولت ایران" به مردم گفته نمیشود را بایستی در انگیزه پروژه "سیاهنمایی" جستجو کرد.
***
میرلوحی:
پیام ما در انتخابات 98 عدم تمکین از شورای نگهبان بود!
محمود میرلوحی، عضو شورای شهر تهران و از اعضای شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به تازگی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با خبرگزاری ایلنا؛ پیرامون رفتار شریرانه تحریم انتخابات مجلس یازدهم از جانب اصلاحطلبان گفته است: انتخابات سال 98 نشان داد که جریان اصلاحات میگوید من باید نیروی اصلاحطلب خودم را بیاورم.
او همچنین تصریح میکند: جریان اصلاحطلب در سال 98 نشان داد که مساله و پیاماش این بوده که حاضر نشد به معدود افرادی که شورای نگهبان تایید کرده بود، تن بدهد و اعلام کرد که من باید کاندیدای اصلاحطلب و نیروی خودم را داشته باشم، به نظرم این یک پیام روشن است و جای ابهام وجود ندارد![9]
*آقای میرلوحی کاملا درست میگوید!
و این هیچ جای ابهامی ندارد که اصلاحطلبان صراحتا آنارشیست و ضد مردم شدهاند، انتظار بدتر شدن اوضاع و انفجار مردم را میکشند و سفره خود را نیز از نظام اسلامی جدا کردهاند.
رفتار مسبوق به سابقه تحریم انتخابات مجلس یازدهم از جانب اصلاحطلبان که در کنار کارنامه ضعیف آنها در اجرائیات کشور (به دلیل حضورشان در دولت، مجلس و شورای شهر) موجب کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات شد؛ رویدادی است که اگر مورد اقتراح قرار نگیرد و خواص کشور پیرامون مضرات آن برای مردم نگویند و عواملش را مذمت نکنند؛ به مثابه یک غده سرطانی عمل خواهد کرد و در انتخاباتهای بعدی هم ناجوانمردانه دامان نظام اسلامی را خواهد گرفت.
اگرچه ملاک صحت و درستی یک انتخابات، با هر میزان مشارکت، "قانون" است.
گفتنیست، امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، در یکی از بیانات خود پیرامون اهمیت رأی شورای نگهبان میفرمایند: - هرکس - به مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا و این مجلس کذا، این فساد است و مفسد است. یک همچو آدمی، تحت تعقیب مفسد فی الارض باید قرار بگیرد.[10]
پیش از این، بهزاد نبوی در سخنانی تأکید کرده بود که تحریم انتخابات مجلس یازدهم از جانب اصلاحطلبان اشتباه بوده است.
حزب کارگزاران نیز از مخالفان این رفتار شریرانه بود و به همین منظور یک لیست انتخاباتی مستقل را در انتخابات ارائه کرد.
وبلاگ مشرق، از چند ماه مانده به انتخابات مجلس یازدهم، حدود 50 گزارش را درباره تصمیم اصلاحطلبان برای تحریم خاموش انتخابات منتشر کرد و پیرامون آن هشدار داد.
***
1_ mshrgh.ir/1078366
2_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/289648
3_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/289666
4_ http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/148612
5_ mshrgh.ir/934527
6_ https://www.yjc.ir/00Sq7E
7_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3107253
8_ https://tn.ai/1794547
9_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-920363
10_ https://www.yjc.ir/00IQrK