آقای «نوروزی» با احساسات جریحه دار شده شوخی نمی کنند!
سخنان حسن نوروزی، نائب رئیس کمیسیون قضایی مجلس در قالب دو گفتگو درباره حوادث آبان 98 و دادگاه نمادین آبان در حالی مطرح میشود که کمترین اثری از دقت یک مسئول هنگام موضعگیری در آن حس نمیشود.
به گزارش الف، آبان سال 98 برای مردم ایران یادآور خاطرهای تلخ است، وقتی بنزین با یک تدبیر ناکارآمد بهیکباره و بدون آماده شدن عموم مردم گران شد آتشفشانی در فضای سیاسی - اجتماعی ایران فوران کرد که از شعلههای آن تر و خشک با هم سوخت.
در این بین افراد سودجویی که از فضای غبارآلود کشور میخواستند سوء استفاده کنند جریانهای اغتشاشگرایانه و مسلحی را در سراسر کشور شکل دادند. همراه این جریانهای شورشی مردمی بودند که از تنگنای معیشتی و فشار زندگی با دست خالی آمدند تا اعتراض کنند. چندی بعد از اتفاقات آبان آن سال رهبر انقلاب بین کشتهشدگان تفکیک قائل شد.
صفآرایی بینالمللی اپوزیسیون جمهوری اسلامی
بعد از دو سال یکبار دیگر در ابعادی بینالمللی اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده تا خاطرات تلخ آبان 98 را با برپایی دادگاهی نمادین زنده کند. طبیعی است چنین دادگاهی می تواند بر موج احساسات افکار عمومی هم سوار شود.
چه کسی است که با پدر و مادری داغدار و فرزند از دست داده احساس همدلی پیدا نکند. تیم رسانهای که رویدادهای پنج روز دادگاه را در شبکههای مختلف تلویزیونی و ماهوارهای و شبکههای اجتماعی پوشش میدهد نیز به این موضوع واقف است و تمام تلاش خود را میکند تا احساسات مردم جریحه دار شود.
فضای خبری شکل گرفته حول و حوش این دادگاه آبان نشان میدهد دروغ و راست با هم ترکیب شده است. بهعنوان مثال اکانتی که حدود یکماه پیش یکدفعه در شبکهاجتماعی اینستاگرام سر و کلهاش پیدا شد تا خبر سوزاندن یک دختر توسط پدرش را در قالب پزشک بیمارستانی در یاسوج اعلام کند این روزها آتشبیار معرکه «آبان تریبونال» شده است. درحالیکه در آن مقطع بررسیها نشان داد وی پزشک بیمارستان یاسوج نیست و تنها 24 ساعت قبل از اعلام خبر فوق صفحه اینستاگرامی تشکیل داده است!
دادگاه آبان و طرح چند ادعای ثابت نشده
محتوای این 5 روز دادگاه و حضور شاهدان در جایگاه شهادت نیز گویای این است که در این دادگاه حرف تازهای مطرح نیست و بسیاری از رسانهها فقط منعکس کننده ادعاهای طرح شده هستند. اما نکته اینجاست که گروههای اپوزیسیونی تاب و تحمل شنیدن این گزاره را ندارند که بسیاری از ادعاها در این دادگاه فقط ادعای افراد مجهولالهویه است.
با درنظر گرفتن موضوع فوق هنوز هم میتوان گفت آبان 98 و حواشی بعد از آن برای مسئولان کشور برای همیشه یک درس عبرت باشد. آبان 98 اوج عملیات اپوزیسیون جمهوری اسلامی را به رخ کشید و توانایی آنها را برای اینکه چطور در مواقع حساس میتوانند در یک جبهه غبارآلود عملیات کنند را نشان داد. اینکه چطور زمینهچینی کردند تا مردم بیگناه کشته شوند و خودشان دادخواه آنها باشند، اما با وجود این حساسیت، برخی مسئولان قصد درس گرفتن از آن واقعه را ندارند یا به طرح شوخی درباره آن میپردازند.
بیتوجهی نوروزی به احساسات مردمی
سخنان آقای حسن نوروزی، نائب رئیس کمیسیون قضایی مجلس در گفتوگو با سایت دیدهبان یکی از آن موارد است که بهتازگی بازتاب زیادی داشته است. وی در مصاحبه کوتاهی که با خبرنگار این سایت داشته است، بدون توجه به احساسات جریحهدار شده مردم در آن مقطع و این روزها که دادگاه آبان برگزار میشود از این صحبت میکند که کلیت تیراندازی و کشته شدن افراد درست بوده است.
براساس نقل سایت دیده بان وی در بخشی از مصاحبه اینطور میگوید: «یکی از آنهایی که به مردم شلیک کرد من بودم، ما کشتیم. حالا چه کسی میخواهد ما را محاکمه کند؟! طرف آمده بانک را آتش زده است و ما هم او را کشتیم. چه کسی را میخواهید محاکمه کنید؟
اتهام به خبرنگار
براساس همین گزارش آقای نوروزی در پایان گفته که صحبتهایش شوخی بوده و تلفن را قطع میکند و باز بر اساس تاکید این سایت از مصاحبه فوق فایل صوتی نیز تهیه شده است. با این حال نوروزی در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت (رسانهای که نقش روابط عمومی نمایندگان مجلس را نیز ایفا میکند) باز ضمن بیتوجهی به احساسات جریحهدار شده مردمی نسبت به خودش و حتی بیتوجه به طرح این ادعای رسانه یاد شده که از مصاحبه اولیه او فایل صوتی تهیه شده است، خبرنگار یک رسانه داخلی را که از او فقط سوال پرسیده وابسته به گروههای ضد انقلاب معرفی می کند. درحالیکه سوال آن خبرنگار ممکن است در ذهن بسیاری از افراد جامعه باشد و بهترین جا برای پاسخ دادن به آن داخل کشور است نه کیلومترها آنطرفتر در لندن.
تامین امنیت مهم؛ افکار عمومی مهمتر
البته در اینکه یک نظام سیاسی وظیفه تامین امنیت شهروندانش را برعهده دارد جای شکی نیست و شاید کمتر کسی بخواهد به آن شک کند. کمااینکه در ماجرای تهدید داعش در عراق و سوریه یک خواست عمومی دخالت جمهوری اسلامی ایران در آنجا بود تا پای آنها به ایران نرسد. امروز هم اگر مردم با وجود اعتراضهایشان، برای آقای قاسم سلیمانی، فرمانده شهید سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی احترام ویژهای قائل هستند برای همین عمل به وظیفه توسط او بود.
اما همین مردم برای حوادث آبان 98 از ابعاد مختلف ابراز تاسف میکنند. یک سیاستمدار و مسئول در مجلس، دولت یا هر نهاد دیگری هم باید متوجه همین حساسیتها باشد و حداقل در تریبونی عمومی مانند مصاحبه با یک رسانه عمومی هر حرفی را با هر کیفیتی بر زبان نراند.
تذکر این موضوع هم متوجه شخص خاص یا جناح ویژهای نیست. در مورد همین حوادث سال 98، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت دوازدهم هم اظهارات توام با بیتوجهی انجام داده بود که مورد انتقاد قرار گرفت.