آموزش در عصر جدید کرونایی و چشماندازهای آتی
آموزش و همزمان با آن، سلامت و امنیت حق دانشآموزان است. تلفیق احقاق این حقوق نیازمند ارتباط هرچه بیشتر بین خانواده و مدرسه یعنی در واقع بین هسته اصلی نهاد اجتماعی و یکی از ارکان اجتماعی شدن فرزندان است.
خبرگزاری میزان - امسال با بازگشایی مدارس در نیمه شهریور و در میانه مصاف ملی و بینالمللی با کرونا، خاصترین سال تحصیلی تاریخ معاصر ایران را تجربه میکنیم. سالی که با دغدغه سلامت_آموزش همراه است.
خاص به لحاظ همان ویژگی انتخاب استراتژی در گستره جغرافیایی و پراکندگی جمعیتی ایران و نیز تلفیق تجربههای جهانی با مقتضیات ملی و اینکه ما هم در قاب جهانی بخشی از تجربه انسانی در مواجهه با پدیده اجتماعات ناگزیر دوره کرونا هستیم.
در مقیاس جهانی آنچه در حال تجربه است، نه یک الگو که در مقام یک آزمون است که از آن جمله میتوان به بازگشایی سراسری و حضوری در چین و آلمان تا کلاسهای آنلاین در برخی ایالات آمریکا اشاره کرد.
طبیعی بود که در ایران هم باید به چالش آغاز سال تحصیلی میرفتیم و به دلیل نوسان شرایط بسته به قرمز یا زرد و سفید بودن استانها، باید انتخابی متناسب با شرایط محیطی و اقتضائات ملی انجام میشد.
بدیهی است که هیچ آموزشی جایگزین آموزش حضوری نخواهد بود چراکه کارکردهای مدرسه، توسعه ارتباطات و شکلگیری شخصیت دانشآموزان و تقویت مهارتهای اجتماعی آنان با هیچ روش دیگری جایگزین نمیشود.
ارتباط چهره به چهره معلم و دانش آموزان اهمیت بسیار دارد بهویژه در پایههای ابتدایی که این ارتباط اهمیت بیشتری پیدا میکند.
آموزش و همزمان با آن، سلامت و امنیت حق دانشآموزان است. تلفیق احقاق این حقوق نیازمند ارتباط هرچه بیشتر بین خانواده و مدرسه یعنی در واقع بین هسته اصلی نهاد اجتماعی و یکی از ارکان اجتماعی شدن فرزندان است.
ارتباطات نوین
عقلانیت نوین که گفته میشود در مبارزه با کرونا باید به آن مجهز بود در موارد مشخصی مثل آموزش بهتر خود را نشان میدهد.
ما در زمانه سخت و پرریسک تحریم و کرونا زندگی میکنیم و درس میخوانیم بنابراین نیاز داریم که سطح تعامل اجتماعی را ارتقا دهیم و مناسبات خانوادهها و مدرسه وارد یک فاز نوین شود. چراکه هم خانوادهها و هم مربیان آموزشی، مددکاران و معلمین و وارد یک فضای ناشناخته شدهاند و باید به کمک یکدیگر ریسک ناشی از این فضای ابهام کرونایی را کاهش دهند.
به سطح نوینی از ارتباطها نیاز داریم تا سه اصل اساسی فاصلهگیری اجتماعی، ماسک و بهداشت در یک فضای ارتباطی نوین رعایت شود. انسال، دانشآموزان نخستین درسی که میآموزند همان درس زندگی و حفظ حیات در شرایط پر ریسک است بنابراین این محیط پرریسک را میتوان به یک فرصت جهت ارتقای مهارتهای زندگی تبدیل کرد، تا ضمن توجه به موارد بهداشتی، فرزندانمان را برای رویارویی با مسائل زندگی واقعی آمادهتر کنیم.
تعامل دانش آموزان با یکدیگر به بهداشت روانی آنها کمک خواهد کرد.. ما قدم در راه مهمی میگذاریم که آموزش را فراتر از حفظیات درسی به حفاظت جانی و روانی رهنمون میکند؛ مهمترین رکن اجتماعی شدن در دوران اجتماعگریزی کرونایی نیازمند لمس یک تجمع متفاوت است.
عدالت آموزشی
کرونا همچنان ناشناخته تاخت و تاز میکند. این بدان معناست که سطح آموزش دیجیتالی و به طور کلی شاهراهها و اتوبانهای دیجیتالی را باید چنان بازسازی کنیم که پاسخگوی نیازهای جدید در شرایط سخت باشد، وقتی دانش آموزان مجبور بودند در خانه بمانند شکاف دیجیتالی میان خانوادههایی که توانایی دسترسی به آموزش آنلاین و تواناییها و مهارتهای دیجیتالی بیشتری داشتند و خانوادههای کم درآمد کاهش یافت. به رغم طبقاتی بودن آموزش، اکنون نقش عوامل «برون مدرسهای» بر کاهش این شکاف تاثیر مثبت داشته است.
آموزش مجازی ابعاد اجتماعی و روانشناختی ناشناخته متعددی دارد. یک سوال این است که آیا آموزش مجازی ممکن است برخوردار از چنان مزایایی باشد که در آینده و حتی بعد از سپری شدن عصر کرونا، باعث دلبستگی به آن شود؟
اولا که این فرایندی اجتنابناپذیر بوده است و ثانیا در آموزش مجازی دو فرایند مرکزیت زدایی و مرکزگرایی همزمان اتفاق میافتند. به این معنی که هم دانش آموزان و دانشجویان ناگزیر به کنار گذاشتن رسم سنتی تجمیع در یک مکان آموزشی فیزیکی هستند (تمرکززدایی) و هم این شرایط جدید، امکان آن را فراهم میکند که دانش آموزان از فواصل جغرافیایی دور و جوامع محلی دورافتاده نیز قادر به شرکت در کلاسهایی باشند که دانش آموزان در طبقات اجتماعی بالا و یا در مراکز شهری با استانداردها و امکانات زندگی بهتر در آن شرکت میکنند (مرکز گرایی). آموزش مجازی در این تفسیر، یک گام ما را به کاهش نابرابریهای آموزشی نزدیکتر میکند.
استفاده از این مزایا رابطه مستقیمی با توسعه زیرساخت ارتباطی دارد. آموزش مجازی در عصر کرونا، تمرینی برای کشف کردن مزایا و پی بردن به نقاط ضعف ما در توسعه فضای مجازی هم هست. این خود در اجرای عدالت آموزشی و کاهش نابرابری موثر است.
بازماندگی از تحصیل
توسعه زیرساختها برای گسترش آموزش مجازی میتواند یکی از بزرگترین معضلات آموزشی ایران را رفع کند و یا کاهش دهد. بازماندگی از تحصیل یک مسئله مهم در عدالت آموزشی است.
مطالعات نشان میدهد فقر اقتصادی، معلولیت و فقر فرهنگی عوامل اصلی بازماندگی از تحصیل به شمار میآیند. در مواقعی فقر و معلولیت با هم همراه میشوند.
با مقایسه آمار آموزش و پرورش و ثبت احوال مشخص شد که حدود 140 هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد. قریب به 5 سال است که وزارت رفاه و آموزش و پرورش با همکاری با یکدیگر در تماس با تک تک خانواده شرایط آنها را برای بازگشت به تحصیل مهیا کردهاند. علاوه بر 9 میلیون نفر افرلد فاقد سواد کافی که عمدتا در سنین بالای پنجاه سال هستند، چند میلیون ترک تحصیل کرده نیز وجود دارد که نیازمند تدبیر در زمینه مهارت آموزی فنی و حرفهای برای آنها هستیم.
منزلت معلمان
وضعیت معیشتی معلمان به دلیل شرایط اقتصادی در چند دهه گذشته به ایجاد نارضایتیهای نهادینه شده منتهی شده است که هرچند تلاشهای زیادی در قالب بودجههای چند سال اخیر برای رفع این کاهشها صورت گرفته، اما هنوز با این مسئله روبرو هستیم.
در فاصله سالهای 92 تا 99 حقوق معلمان قریب به 5 برابر و از مهر 98 تا خرداد 99، میانگین حقوق معلمان با بیش از 60 درصد افزایش از 37 میلیون ریال به 60 میلیون ریال رسیده است. یکی از محورهای کانونی سیاستگذاریها، توجه به منزلت معلمان است.
چشمانداز پیش رو
سیاستگذاری آموزش و پرورش چند بعدی و پیچیده و دارای ذینفعان متفاوت است که با شرایطی دارای ابعاد زیاد و متغیرهای متفاوت روبروست: گستره جمعیتی متنوع و نیز مقوله فرهنگی و ارزشی که از سویی نیاز به انتقال ارزشهای نسلی و از سوی دیگر توجه به تغییرات فرهنگی و درک تفاوت فرهنگهای رسمی و غیررسمی (جاری در جامعه) را میطلبد.
تطابق بین این دو فرهنگ و ایجاد الزامات برای اجرای سند تحول پیچیدگی خاص خود را دارد. علاوه بر آن، کاستن از تفاوتهای فاحش بین دهکهای پایین و بالا برای بهرهمندی از امکانات آموزشی از دشواریهای کار آموزش و پرورش است.
تحقیقات صورت گرفته در وزارت رفاه (سال 95) نشان میدهد که در دانشگاههای رتبه یک و شاخص کشور، بیشتر قبولشدگان از افراد نسبتا باهوشتر، اما از طبقه متوسط و بالای جامعه هستند و دیگر همانند دهههای گذشته کمتر شاهد حضور دانش آموزان دهکهای پایین و روستاییان در دانشگاههای درجه یک هستیم. به این باید منزلت خواهی معلمان و انتظار از زندگی آنها نیز اضافه شود. این مسائل سیاستگذاری آموزش و پرورش را نسبت به دورههای قبل سختتر و پیچیدهتر کرده است.
در این پیچیدگی یک شوک عظیم در حوزه سلامت، اقتصاد و جامعه با کرونا نیز وارد شده است. کرونا فرصتها و نگرانیهایی بر آموزش ما وارد کرده که شاید یکی از فرصتها همین عادلانه کردن امر آموزش باشد که با مصوبه دولت درباره رایگان بودن اینترنت دانش آموزان و کاستن از بیعدالتی در استفاده از معلمان و مفاد آموزشی تولید شده در فضای مجازی میتواند عملیاتی شود و وزارت آموزش و پرورش در این زمینه در حال تلاش جدی است.
از جمله تهدیدات کرونا کاستن از خاصیتهای اجتماعی کردن در مدارس است که با شیوههای آموزشی ترکیبی، آموزش و پرورش تلاش کرده این نقیصه را تا حدودی جبران کند و ضروری است که خانوادهها در میانه نگرانی خود این مساله را مورد توجه قرار دهند.
در این چشم انداز یکی از ابعاد مهم کیفیت معلمان است. متاسفانه در سالهای گذشته با سیاستهای غلط عمدتا در قوه مقننه و بعضا دولتها، ورود نیروهای با دانش نامناسب به حوزه آموزش اتفاق افتاد. خوشبختانه رهبر معظم در سخنان اخیرشان بر پیشگیری از این امر تاکید کردند.
این سخنان و برنامه دولت برای افزایش منزلت معلمان میتواند در چشم انداز پیش رو برای حوزه آموزش و پرورش موثر باشد. علاوه بر این موارد، برای چند میلیون ترک تحصیل کرده که عمدتا در روستاها و حاشیههای شهر هستند مداخله دولت برای آموزش مهارت با همکاری وزارت کار و آموزش و پرورش زیرساختهای لازم را مهیا کرده و آموزش مهارت جزو اولویتهای سیاستگذاری آموزشی قرار گرفته است.
علی ربیعی، سخنگوی دولت