آنچه ترامپ درست محاسبه نکرد

اقتصاد جهانی به شدت به هم پیوسته است. بسیاری از محصولات از قطعاتی تشکیل شدهاند که در کشورهای مختلف تولید میشوند. افزایش تعرفهها بر یک قطعه خاص میتوانست به طور ناخواسته به صنایع آمریکایی که از آن قطعه استفاده میکردند، آسیب بزند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدحسین چشم براه تحلیلگر حوزه صنعت و تجارت در یاداشتی نوشت: حضور مجدد دونالد ترامپ در مسند قدرت (در ژانویه 2025 میلادی) مترادف با آغاز جنگ تعرفهای گستردهای در نظام بین الملل بود که حتی متحدان سیاسی و تجاری واشنگتن را نیز هدف قرار میداد.
اکنون حدود 8 ماه از آغاز این نبرد تمام عیار سپری شده اما ترامپ نتوانسته به اهداف و مطالبات خود از این آوردگاه چندلایه دست پیدا کند. اما به راستی دلیل شکست رئیس جمهور آمریکا در پیشبرد اهداف خود در جنگ تعرفه ای اخیر چیست؟ چرا به جز اتحادیه اروپا دیگر بازیگران مانند هند، چین، روسیه و حتی کانادا در برابر خواستههای واشنگتن تسلیم نشدهاند؟ در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخستین مولفه در تحلیل این موضوع، معطوف به عکسالعمل متقابل کشورهاست. وقتی آمریکا تعرفه بر کالاهای وارداتی از یک کشور را افزایش میداد، آن کشور نیز معمولاً با افزایش تعرفه بر کالاهای آمریکایی واکنش نشان میداد. این «جنگ» تعرفهای به ضرر همه طرفها بود و باعث افزایش قیمتها برای مصرفکنندگان، کاهش صادرات و کندی رشد اقتصادی میشد.
نکته دوم مربوط به پیچیدگی زنجیره تامین جهانی است. اقتصاد جهانی به شدت به هم پیوسته است. بسیاری از محصولات از قطعاتی تشکیل شدهاند که در کشورهای مختلف تولید میشوند. افزایش تعرفهها بر یک قطعه خاص میتوانست به طور ناخواسته به صنایع آمریکایی که از آن قطعه استفاده میکردند، آسیب بزند.
نکته سوم، ناتوانی کاخ سفید در تغییر ساختارهای عمیق اقتصادی این کشور است. مشکلات تجاری آمریکا ریشههای عمیقتری از صرفاً تعرفهها داشت. عواملی مانند هزینههای تولید بالاتر در آمریکا، تفاوت در قوانین کار، و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه در کشورهای دیگر، همگی بر قدرت رقابتپذیری آمریکا در بازارهای جهانی تأثیرگذار بودند. تعرفهها به تنهایی نمیتوانستند این مشکلات ساختاری را حل کنند. بسیاری از شرکتها و بخشهای کشاورزی آمریکا که به صادرات وابسته بودند، از جنگ تعرفهای آسیب دیدند و در داخل این کشور نیز مخالفتهایی با این سیاستها وجود داشت.
در نهایت باید به عامل بسیار کلیدی کاهش اعتماد و پیشبینیناپذیری در بازارهای مالی و صنعتی آمریکا و جهان اشاره کرد.
سیاستهای تعرفهای ترامپ اغلب ناگهانی و بدون هماهنگی قبلی اعلام میشدند، که این موضوع باعث عدم اطمینان در بازارهای جهانی و دلسردی سرمایهگذاران میشد.
شرکتها برای برنامهریزی بلندمدت نیاز به ثبات داشتند. در نهایت، اگرچه ترامپ توانست در برخی موارد به امتیازاتی از شرکای تجاری خود دست یابد (مانند توافق تجاری با مکزیک و اتحادیه اروپا)، اما در مجموع، جنگ تعرفهای نتوانست به طور کامل به اهداف بلندپروازانهای که او دنبال میکرد، جامه عمل بپوشاند و پیامدهای منفی اقتصادی نیز به همراه داشت. این نشان میدهد که در اقتصاد جهانی امروز، راهکارهای تکبعدی مانند تعرفهها، کمتر میتوانند به تنهایی مشکلات پیچیده تجاری را حل کنند.