دوشنبه 5 آذر 1403

آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی

سعید مرادی مدیرعامل اتحادیه تولیدکنندگان فیلم و سریال به افول دوره سلبریتی‌سالاری، ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی، مُد شدن فیلمبرداری سریال‌ها و فیلم‌ها در خارج از کشور و واقعیت پشت پرده دستمزدهای 75 درصدی بازیگران از بودجه فیلم‌ها اشاره کرد.

- اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: سعید مرادی بیشتر به عنوان تهیه‌کننده سریال‌های تلویزیونی همچون «بانوی سردار» که به قهرمان بختیاری‌ها می‌پرداخت شناخته می‌شود و این روزها کار جدیدی را به‌عنوان اولین تولید مرکز نوپای سیمرغ در دستور کار دارد.

او به‌عنوان مدیرعامل اتحادیه تهیه‌کنندگان فیلم و سریال ایران هم فعالیت می‌کند، کاری که به‌تعبیر «مرادی» تمهیدات ویژه و کارهای مهمی را در عرصه تهیه‌کنندگی از تخلفات در این عرصه گرفته تا پیشروی اصولی در زمینه تهیه‌کنندگی فیلم و سریال، پیگیری می‌کند، البته مرادی سال‌ها تولید تله‌فیلم را در دستور کار داشته است شاید یکی از شاخص‌ترین‌های آن «راز برلین» باشد، فیلم «ایستگاه سلام»، «تپه بادبادک‌ها» و «ساحل امن» جزو برخی از آثار او در سینمای ایران است.

با او در بخش دوم این مصاحبه درباره کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی، کار نکردن با تلویزیونی‌ها در سینما و نمایش‌خانگی، ساخت فیلم با دستمزدهای دلاری، علاقه به ساخت فیلم و سریال در خارج از کشور، تفاوت بین برآوردهای میان تلویزیون و شبکه نمایش‌خانگی، تهیه‌کنندگی و اصول و فضای باندبازی و مافیا در این عرصه، دستمزدهای عجیب و غریب شبکه نمایش خانگی و نکات دیگر گفت‌وگویی داشته‌ایم.

بخش دوم این مصاحبه را در اینجا بخوانید و در ویدئوی زیر هم قابل تماشاست.

حقیقت‌هایی درباره تهیه‌کنندگی؛ پول‌های کثیف، دستمزدهای دلاری بازیگران و گعده‌های تقسیم نقش! + فیلم

ماجرای کار نکردن با تلویزیونی‌ها در سینما و نمایش‌خانگی!

* یک چیزی شکل دادند بسیاری از بازیگران که با تلویزیون کار می‌کنند این را مطرح می‌کنند در سینما و حتی در نمایش خانگی کسانی که با تلویزیون کار می‌کنند گفتند با آنها کار نکنید. یعنی بازیگری که با تلویزیون کار می‌کند بعضاً می‌گویند در نمایش خانگی و سینما با او کار نکنید.

بله. این نکات مطرح می‌شود و در حال گسترش است. برای همیشه باید یک بار پرونده این ماجرا بسته شود؛ یعنی این تقابل بین وی‌او‌دی‌ها و ساترا. سینما که سینمای جمهوری اسلامی ایران است. من متوجه نمی‌شوم بعضی وقت‌ها گعده‌های اپوزیسیون خاصی که برای خودشان ژست‌های خاصی ایجاد کردند می‌گویند تو سینما هستی، تو تلویزیون هستی، تو نمایش‌خانگی هستی؛ چرخه چرخه مشخصی است همه با قواعد مشخص تولید، پخش و اکران می‌شود. اینکه شما این ژست را می‌گیرید بیشتر شبیه یک شوخی است. اینکه می‌گویند شما بازیگر تلویزیون هستی با شما کار نمی‌کنیم این دوران گذار است. این‌طور نمی‌ماند!

بازیگرانی که دستمزد دلاری می‌خواهند

* این روزها بحث‌هایی مطرح شد که برخی از مدارس شهریه‌های دلاری می‌گیرند که از سوی رسانه‌ها تکذیب شد. اما این مسئله گویا به سینما و تلویزیون هم کشیده شده؛ یعنی به طور مثال این بحث را پیش آوردند که بعضی‌ها دلاری حقوق می‌گیرند. یعنی کارها ریالی بسته می‌شود اما فلان بازیگر از تهیه‌کننده دلار می‌خواهد چون وابستگانش در خارج از کشورند و چون تورم وجود دارد و قیمت دلار بالا و پایین می‌شود، اعتقاد دارد که بایستی با دلار و قیمت روز قرارداد ببندد.

من به عنوان یک تهیه‌کننده اگر بازیگری چنین پیشنهادی به من بدهد هیچ‌وقت قبول نمی‌کنم. اما قطعاً چنین مسئله‌ای وجود دارد. من عرض کردم، ما باید خودمحوری را در جریان رسانه‌ای کشور کنار بگذاریم. هیچ فرقی نمی‌کند تهیه‌کننده باشد، کارگردان، نویسنده و یا هرکسی دیگر، ما همه در یک چتر حمایتی قرار داریم و آن چتر حمایتی جریان فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران است.

یا مؤمن به آن هستیم یا نیستیم! اینجا اشتباه تهیه‌کننده‌ای است که می‌گوید اگر چنین فضایی را در اختیار قرار ندهم فلان بازیگر همکاری نمی‌کند. من با این فضا دادن‌ها مخالفم، معتقدم باید این فضاها را ایجاد و نیروهای جدید پرورش و تربیت کنیم.

دوره سلبریتی‌سازی رو به افول است

* با تهیه‌کنندگان شاخصی گفت‌وگو کردیم که عمدتاً به این نکته اشاره کردند آن چیزی که باعث جذب مخاطبان می‌شود و مخاطبان را با خود پای تلویزیون می‌نشاند و به سینماها می‌کشاند فیلمنامه خوب و جذاب است. بسیاری متأسفانه به این نکته توجه ندارند. اما متأسفانه برای ساخت برنامه در قدم اول به لوکیشن و مجری بیشتر اهمیت داده می‌شود و در جریان تولید فیلم و سریال هم به اینکه فلان سلبریتی را بیاوریم و با او کار کنیم، توجه می‌کنند. در این میان بسیاری از کاربلدهای تئاتر که پشت در مانده‌اند و بارها به محض میدان دادن، نشان دادند چه عملکرد خوبی دارند. بارها این نکته را مطرح کرده‌اند چرا به فلان بازیگر که سلبریتی گفته می‌شود با دو سه سکانس بازی، دو میلیارد دستمزد و به یک هنرمند کاربلد رقم‌های خنده‌داری به عنوان دستمزد اختصاص می‌دهند. نظر شما در این باره چیست؟

به نظر من هر روز به کمرنگ شدن دوره سلبریتی‌سالاری و پایان این دوره نزدیک می‌شویم. اگر نگاهی به جشنواره‌های فجر سالی که گذشت خصوصاً در عرصه تئاتر داشته باشیم خواهیم دید استعدادهای جدید آمده‌اند که واقعاً حیرت‌آورند. من 40 تله فیلم ساختم و 10 سریال که غالباً در استان‌های ایران بوده، وقتی برای تست گرفتن می‌رفتیم پدیده‌هایی می‌دیدیم که قابل توجه بودند.

بنابراین قطعاً این دوره رو به افول است؛ از طرفی دیگر یکی از شاخص‌های تأیید صلاحیت تهیه‌کننده هم هدایت درست و هوش و زکاوت اوست یعنی در واقع نباید به این فضا تن بدهد که بازیگر به او بگوید دلار! این اتفاق بیشتر شبیه به شوخی است.

آن‌چیزی که حرف اول را می‌زند، فیلمنامه است

* شاید این بروز و ظهور زیاد اصطلاحاً سلبریتی‌سالاری به خاطر آن کادرسازی‌هایی است که هنوز اتفاق نیفتاده؟

گاهی وقت‌ها خود تهیه‌کنندگان و کارگردانان مقصرند که اجازه دادند این‌ها مثلِ قارچ رشد کنند. زمانی می‌گفتند فلانی (بازیگر) یک فیلم را بالا می‌کشد و اصطلاحاً فروش بالایی دارد. اما رفته رفته فضا تغییر کرد؛ آن‌چیزی که در دنیای تولید فیلم حرف اول را زد فیلمنامه بود. به جایی رسید که برخی از فیلم‌ها با وجود بازیگر مطرح هم نتوانستند به توفیقی دست پیدا کنند، چون فیلمنامه قوی و جذابی نداشتند.

از تهیه‌کننده خواستند 75 درصد بودجه فیلم را به بازیگران بدهد

* خیلی از مخاطبین دوست دارند بدانند عوامل چقدر در بودجه فیلم سهم دارند؟ چون می‌دانید بارها در این مورد صحبت شده که 75 درصد بودجه یک فیلم برای بازیگران است. البته در تلویزیون هم گاهی وقت‌ها به بازیگر یا مجری دستمزد بالایی دادند. آیا در وهله اول این اختصاص 75 درصد بودجه فیلم‌ها به بازیگران در شبکه نمایش‌خانگی وجود دارد؟ دوم اینکه سهم عوامل چطور در بودجه یک فیلم تقسیم‌بندی می‌شود؟

من معتقدم که برخی مواقع مدیران هم در شکل‌گیری یکسری شاخص‌ها مؤثرند. بارها گفتم در موفقیت یا عدم موفقیت یک اثری، تهیه‌کننده تأثیر غایی و نهایی ندارد بلکه باید به مدیر یا مدیران مربوطه هم مراجعه کرد. ما دوره‌هایی داشتیم مدیرانی بودند که خوش درخشیدند و مواقعی هم مدیرانی باعث افول یک اثر یا آثاری شدند.

در بخش تقسیم بودجه، نرخِ مشخصی وجود دارد؛ اساساً تهیه‌کننده‌ای که با قواعد فیلمسازی و چارچوب‌های کمپانی، آشنایی داشته باشد حداقل هیچ‌گاه نمی‌آید در تلویزیون 75 درصد از بودجه یک فیلم را به بازیگران اختصاص بدهد. مدیرانی بوده‌اند که این موضوع را از تهیه‌کننده خواسته‌اند. گفته‌اند برای من این ویترین مهم است و اگر این فرد و افراد را بیاورید این حمایت‌ها هم اتفاق خواهد افتاد. البته این را هم بدانید که هیچ تهیه‌کننده‌ای این تمایل را ندارد که 75 درصد بودجه یک فیلم یا سریال را به بازیگر بدهد، جز اینکه از او خواسته شود.

چرا که در خصوص تقسیم دستمزدها، نرخ‌نامه مشخصی وجود دارد. یعنی از خود تهیه‌کننده، کارگردان و فیلمنامه‌نویس گرفته تا بخش‌های دیگری مثل تدارکات، حمل و نقل و... چارچوب دستمزد و قواعد مشخصی دارند. من معتقدم در شرایط کنونی این نوع تقسیم بودجه‌ها صحت ندارد و اگر هم باشد گاهی اوقات از تهیه‌کننده خواسته شده؛ چون یکی از وظایف تهیه‌کننده عدالت در تقسیم بودجه است.

من با واژه باندبازی مخالفم

* با توجه به اینکه سابقه تهیه‌کنندگی کار فاخری همچون «بانوی سردار» را در کارنامه‌تان دارید و البته پیش‌تولید «علیمردان‌خان» با سعید سلطانی راد؛ اساساً در ساخت سریال‌های تاریخی چقدر باندبازی را دخیل می‌دانید؟

همان‌طور که از نام و فضای ژانر تاریخی پیداست ریشه در رفتار معلم‌گونه دارد؛ چرا که تاریخ معلمِ انسان‌هاست.

شما وقتی وارد ژانر تاریخی می‌شوید نمی‌توانید به هر نویسنده و کارگردانی رجوع کنید. شما می‌خواهید به مقطع مهمی از یک شخصیت ملی یا یک شخصیت مذهبی یا یک جریان سیاسی اجتماعی در کشور بپردازید؛ بدیهی است که باید انتخاب‌ها درست اتفاق بیفتد.

من در وهله اول با این واژه باندبازی مخالفم؛ چون شما خصوصاً در این فضا نمی‌توانید به هرکسی سفارش ساخت بدهید.

شما نمی‌توانید به یک ملودرام‌ساز بگویید سریال تاریخی بسازد. اول باید خودش به تاریخ معاصر و ما به قبل از آن اشراف و شناخت لازم را داشته باشد؛ آقایان داود میرباقری، محمدرضا ورزی، شهریار بحرانی، جعفری جوزانی، جزو فیلمسازانی‌اند که نه تنها تاریخ معاصر را می‌دانند بلکه در این عرصه صاحب تحلیل‌اند.

یعنی اگر شما با آقای میرباقری یا ورزی صحبت کنید خودتان متوجه می‌شوید که این‌ها اول مورخ و تاریخ‌دان‌اند و بعد فیلمساز. مگر آقای جعفری‌جوزانی، میرباقری، بحرانی و طیف‌های مختلف، دوستانی که در حوزه کارهای تاریخی، قرآنی و کارهای فاخر فعالیت کرده‌اند آدم‌هایی بودند که به یکباره بیایند و تاریخی‌ساز شوند. از نظر من این‌ها مورخینی‌اند که فیلمسازی هم می‌دانند.

چرا ساختنِ فیلم و سریال های ایرانی در خارج از ایران مُد شده؟

* چرا افزایش قیمت دلار مستقیم یا غیرمستقیم روی هزینه ساخت سریال و فیلم تأثیر دارد؟ سوال دیگری که پیش می‌آید این است چرا بسیاری از تهیه‌کننده‌ها دوست دارند فیلم و سریال‌شان را به خارج از کشور ببرند و تولید کنند. آیا بحث مالی وجود دارد یا بحث‌های دیگری در میان است؟

طبیعی است افزایش نرخ دلار بر جریان تولید فیلم و سریال تأثیر می‌گذارد. این حرفه‌ای است که افزایش و کاهش قیمت‌ها از یک قرص نان تا تخصصی‌ترین بخش‌ها، لوازم و تجهیزات، اجاره لوکیشن، خودرو، بنزین، سوخت، لباس، پارچه و هر آنچه را فکر کنید یک سریال‌ساز و فیلمساز با آن مواجه است، تأثیر مستقیم دارد و خودش یکی از عارضه‌های جدی در جریان تولید فیلم و سریال به شمار می‌رود.

اما اینکه تهیه‌کنندگان بیشتر دوست دارند کار تولید فیلم و سریال خودشان را به خارج از کشور ببرند، اقتضائات فیلمنامه در این میان خیلی اهمیت دارد. البته باید شرایط کنونی اقتصاد سیاسی کشورمان را هم درنظر بگیریم یک دوره‌ای می‌توانستید به خیلی کشورهای خارجی و الان به این گونه نیست. به طور مثال الان یکی از مضراتی که کشور با آن مواجه است حضور مربیان خارجی و عدم توان پرداخت دستمزدها به دلار، یورو و شکایت آنها؛ در نتیجه جریمه‌هایی که باعث افزایش دستمزد آنها می‌شود.

در فیلمسازی هم همین‌طور است شما اگر بخواهید بروید خارج از کشور همین کشورهای اطراف خودمان (سوریه، عراق، گرجستان، ترکیه و ارمنستان) قطعاً بدیهی است که قیمت و نرخ تغییر خواهد کرد. اما اینکه واقعاً این تصور شکل گرفته باشد که به خاطر گرفتنِ دستمزدهای دلاری، این اتفاق می‌افتد به نظرمن سفارش‌دهنده‌های دستگاه فرهنگی ما آن‌قدر باهوش‌اند که هزینه‌های بیت‌المال را این شکلی ذبح نکنند.

تهیه‌کننده باید جامعه‌شناسی بداند که در کدام قالب، چه نوع فعالیتی انجام دهد

* شما در قسمتِ اول گفت‌وگوی‌مان درباره صلاحیت تهیه‌کننده‌ها صحبت کردید. شاید برای مخاطبین ما این سؤال پیش آید که تهیه‌کنندگی اساساً در سینما، تلویزیون و نمایش‌خانگی چه تفاوتی با همدیگر دارند؟

از پایه و اساس تغییری نمی‌کند، فقط مهندسی پیام تفاوت دارد. ممکن است در تلویزیون به دلیل گستره مخاطبین یا در سینما که دایره مخاطبین خاص‌تر و محدودتر می‌شود و در پلتفرم‌ها به گونه‌ای دیگر، تهیه‌کننده باید جامعه‌شناسی بداند که در کدام قالب، چه نوع فعالیتی انجام دهد.

تهیه‌کننده سینما می‌گوید در رنکینگ مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی شهری یک طبقه‌ای است که از میدان ونک تا فلان‌جا مخاطب فیلم من است. فیلم من در خوشبینانه‌ترین حالت دو تا سه میلیون مخاطب می‌تواند داشته باشد آنجا به دلیل همان شناخت اجتماعی که نسبت به مخاطب باید تهیه‌کننده داشته باشد نه تجاری، اجتماعی و جامعه‌شناسی می‌گوید من مخاطبم این طیف اجتماعی است.

به نظرمن الان نگاه نمایش‌خانگی بیشتر تجاری و اقتصادی است. من خودم الان مدیر دو تلویزیون اینترنتی شهر تی وی و روستا تی وی هستم؛ من مخاطب هدفم را درنظر می‌گیرم، برای مخاطب شهر یک میزان از داده‌ها و برای مخاطب روستا هم یک میزان از داده‌ها؛ همین مقایسه هم در نمایش خانگی، تلویزیون و سینما اتفاق می‌افتد.

چرا که گستره دایره مخاطبین در تلویزیون خیلی وسیع است. امکان دارد یک اثر تلویزیونی 15، 20 میلیون مخاطب داشته باشد و طیف‌های مختلف؛ اینجا به عنوان تهیه‌کننده باید مراقب باشید که چگونه یک محتوا را تولید کنید تمام طیف‌ها به آن رجوع کنند.

کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی / حقیقت دارد

* آقای مرادی! دو نکته دیگری که به صورت حاشیه درباره تهیه‌کنندگان امروز وجود دارد یکی موضوع کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی است. یعنی افرادی از کارت‌های تهیه‌کنندگی به صورت اجاره‌ای استفاده می‌کنند اما بعضاً نام شخص دیگری برای تهیه‌کنندگی مطرح می‌شود اما کارت شخص دیگری این کار را پیش می‌برد. نکته بعدی تهیه‌کننده‌ای است که پول به حسابِ او واریز می‌شود تا پول عوامل کار را پرداخت کند اما این پول را صرفِ خرید لوازم و حتی خانه و زمین می‌کند وقتی به سود می‌رسد پول عوامل را می‌دهد. این دو معضل و یا از این دست معضلات را به عنوان مدیرعامل اتحادیه تولیدکنندگان فیلم و سریال پیگیری کردید و مسئولان ذیربط باید چطور با آن برخورد کنند؟

بارها در مورد نمونه‌های بارزِ این ماجرای کارت‌های اجاره‌ای در اتحادیه جلسه شورای داوری داشتیم. یعنی یک تهیه‌کننده مطرح آمده از نام و برندِ کارت خودش استفاده کرده مجوز سریالی را گرفته و کار را به فرد دیگری سپرده که به هر لحاظ کم‌تجربه و ناتوان بوده و اتفاقاتی به این واسطه رقم خورده است.

من اشاره کردم خودم شخصاً به لحاظ صیانت حرفه‌ای و صنفی پای این ماجرا هستم که اول آن تهیه‌کننده باید مؤاخذه و توبیخ شود که از این به بعد شاهد چنین پروژه‌ها و اتفاقاتی نباشیم. اما متأسفانه وجود دارد! ما چقدر پزشک قلابی دیده‌ایم در حرفه ما هم وجود دارند.

درباره تهیه‌کننده‌ای که پول به حسابش واریز می‌شود اما به جای پرداخت سر موقع دستمزدهای عوامل و دست‌اندرکاران، ترجیح می‌دهد از طریق آن پول به سودآوری برسد، متأسفانه این حقیقت وجود دارد و غیراخلاقی است.

نهادهای سفارش‌دهنده با اتحادیه هماهنگ باشند / تهیه‌کنندگانی که از اخلاق تخطی می‌کنند

* شما خودتان به عنوان تهیه‌کننده اول که پول به حساب‌تان واریز می‌شود پول عوامل را می‌دهید یا پول خودتان را برمی‌دارید؟

پروژه‌های من این‌طور نبوده که چند 10 میلیاردی باشد. خدا را شکر، پروژه‌هایم همه ناظر مالی داشته‌اند و من همیشه استقبال کردم چه در پروژه‌های تاریخی و چه در پروژه‌های دیگر این اتفاق بیفتد.

اخیراً سازمان صداوسیما جلوی یکسری اشکالاتی که در جریان پرداخت‌ها وجود داشته را گرفته است. با تدبیر آقای دکتر جبلی و آقای برمهانی (رئیس صداوسیما و معاون سیما) حساب مشترک با تهیه‌کنندگان باز کرده‌اند یعنی با کارشناس مالی و مدیر مالی سفارش‌دهنده آن نهاد یک حساب مشترکی ایجاد شده که هم پرداخت به درستی انجام شود و هم این روند بازدارندگی ایجاد می‌کند که تهیه‌کننده نمی‌تواند برود ماشین، زمین و لوازم بخرد.

البته باز هم در این شرایط تهیه‌کنندگانی را داریم که متأسفانه گاهی اوقات از اخلاق تخطی می‌کنند. من این را یک کار غیراخلاقی می‌دانم. موضوع اخلاقی فقط به مسائل روابط بین خانم‌ها و آقایان برمی‌گردد بلکه در مسائل مالی هم اتفاقاتی می‌افتد که گاهی انصاف و اخلاق از بین می‌رود. لذا باید به این اتفاقات بیشتر در صنف پرداخته شود.

صنف (اتحادیه) هم می‌تواند آنجایی که باید به نهاد سفارش‌دهنده مشاوره بدهد این توصیه‌ها و تذکرات را داشته باشد و نهاد سفارش‌دهنده هم این تعامل را برقرار کند تا این اتفاقات را کمتر شاهد باشیم و کارها با یک روند حرفه‌ای پیش بروند.

تلویزیون دستمزد عجیب و غریب ندارد

* آن دستمزدهای عجیب و غریبی که درباره‌اش صحبت کردیم و شما اشاره کردید در پروژه‌هایتان نبوده؛ آیا در تلویزیون وجود دارند؟

خیر. تلویزیون برآوردش مشخص است. اصلاً تلویزیون خیلی قاعده‌مند است و براساس کارشناسی پول می‌دهد. ما در تلویزیون هیچ‌وقت پروژه‌هایی نداشته‌ایم که فراتر از محصول پول پرداخت شود. تلویزیون قاعده‌مند رفتار می‌کند یعنی نه دستمزدهایش کم بوده و نه زیاد! اگر کسی بخواهد سالم کار کند و اگر نگاه اقتصادی باشد همه بُرد بُرد سهم خواهند برد. گاهی اوقات ما از یک حریمی عبور می‌کنیم.

مقایسه قیمتی سریال‌های تلویزیون و نمایش‌خانگی؛ دقیقه‌ای چند؟

* مشابه همان پروژه معمول صداوسیما در نمایش‌خانگی حدود قیمت آن چقدر است؟

من کار ترکیبی نکردم. اما قالبِ نمایشی نرخ مشخصی دارد. یعنی الان با همین نرخ تورم کنونی عملاً این قیمت دقیقه‌ای مشخص است. معمولاً درباره بحث‌های مالی باید مراقبت کرد، شاید سازمان صداوسیما این اجازه را ندهد در مورد برآوردها صحبت کنم.

اگر مثلاً فلان برنامه نمایشی در تلویزیون دقیقه‌ای هزار تومان باشد در شبکه نمایش‌خانگی مثلاً دقیقه‌ای 4 هزار تومان است. سینما که دقیقه‌ای محاسبه نمی‌شود؛ اما الان در تلویزیون عادلانه‌ترین شکل برآورد، پرداخت می‌شود.

* در نمایش خانگی چقدر پرداخت می‌شود؟

گاهی اوقات 10 برابر هم داریم.

در نمایش‌خانگی دستمزدها 25-75 تقسیم می‌شود!

* اینجا اگر درباره قیمت‌گذاری‌ها و برآوردها صحبت کردیم بیشتر دنبال این نکته بودیم که استانداردی برای این قیمت‌گذاری‌ها و برآوردها وجود دارد که نمایش‌خانگی از آن عدول کرده باشد؟

آن نکته‌ای که شما به آن اشاره کردید گاهی دستمزدها در نمایش‌خانگی همان قاعده 75 درصد بودجه به بازیگران اختصاص پیدا می‌کند برقرار است. یعنی می‌بینید که 75 درصد رسیده به عوامل جلوی دوربین و بازیگران و 25 درصد به عوامل پشت دوربین می‌رسد. اما در تلویزیون این‌گونه نبوده و واقعاً در یک شکل عادلانه اتفاق افتاده و نرخ‌نامه مشخصی دارد.

امروز بازیگری قهر کند و برود به لحاظ قانونی، صنفی و قانون کار، قاعده‌ای وجود ندارد

* این نکته را بارها با مسئولان در سیمافیلم و بخش‌های دیگر درمیان گذاشتیم. بارها بوده که به خاطر رفتار خارج از عرف یک بازیگر یا حتی یکی از عوامل کار، مشکل برای سریال یا فیلمی به وجود آمده است. وقتی در کشورهای دیگر بررسی می‌کنیم این قاعده وجود دارد مثلاً بازیگر در مورد هرچیزی اظهارنظر نکند، موضع‌گیری‌های عجیب و غریب نداشته باشد اگر بخواهد مصاحبه ای یا نکته‌ای مطرح کند چیزی خارج از عرف نگوید. در واقع یک قاعده و چارچوبی برای قراردادهای بازیگران به وجود آید. پیشنهاد شما در این راستا چیست؟

اتفاقاً این به نوعی تعهدنامه یا به نوعی تذکر از سوی گروه‌های سفارش‌دهنده مثل سیمافیلم به تهیه‌کننده می‌دهند که اتفاقاً فرم بازیگران جداست. یعنی تعهداتی که یک بازیگر در فرآیند پیش تولید، تولید و پس تولید دارد در قراردادها به ما داده شده و ما در قراردادها لحاظ می‌کنیم به هر حال یا می‌پذیرند یا نمی‌پذیرند.

اما در بخش قوانین کار ما مشکل اساسی‌تر داریم؛ مثلاً بازیگری می‌آید یا عوامل پشت دوربین خطایی می‌کنند این‌ها را یک مقداری باید ماقبل وقایع صنفی خودمان ببینیم. الان امروز یک بازیگر قهر کند چه به لحاظ حقوقی، چه به لحاظ نظام صنفی و چه به لحاظ قانون کار، قاعده‌ای وجود ندارد.

هنوز حرفه ما یعنی سینما و تلویزیون در نظام قانون کار، برخی از کدهایش درست تعریف نشده‌اند. هنوز برخی از قوانین کار، برخی از کدهای شغلی ما را کار نمی‌دانند. الان بروید بگویید دستیار صدابردار، منشی صحنه، دستیار صحنه، دستیار گریم و... اصلاً چنین کُد شغلی نه در نظام مالیاتی وجود دارد و نه در نظام قانون کار.

امروز اتفاقاً اینجا کار، کار صنفی است. در صنوف متعدد سینمایی و تلویزیونی این درگیری را داریم، گاهی می‌گویند شما بیایید زیرنظر وزارت کار، ما می‌گوییم انجمن کارفرمایی است و نمی‌توانیم بیاییم زیرنظر وزارت کار و باید زیرنظر وزارت صمت قرار بگیریم.

وقتی این هنوز حل نشده است، مثلاً مدیر تولیدی می‌آید، سرمایه پروژه دست مدیر تولید است؛ پول، فاکتور، نامه‌ها، اجاره‌ها، قراردادها و فردایی قهر کند نیاید، چه قاعده‌ای داریم برای اینکه به لحاظ حقوقی جلویش را بگیریم؟ تمام این سؤال خود من هم هست.

اصلاً قانون کار در بخش رسانه‌ای، به نوعی مسموم متولد شده، ناقص‌الخلقه است. حتی در حوزه خبری رسانه‌ای، خبرنگارانی که با آنها کار می‌کنیم، خبرنگار امروز می‌آید سه روز بعد حالش بد می‌شود، چه ضمانتی برای حضور او هست؟ او چه تعهدی به کارفرما و کارفرما به او باید داشته باشد؟

در مورد بازیگران هم همین‌طور؛ یعنی نظام صنفی در مورد بازیگران شکل درستی ندارد. قانونی تعریف نکرده که آقا یا خانم بازیگری که یک ساعت دیرتر سر پروژه‌ای حاضر می‌شود یا رفتار غیرمتعهدانه‌ای دارد چه عوارض مالی و زمانی به آن پروژه وارد می‌کند؟

خط تولید است، خط تولید هر یک ساعت، یک دقیقه و یک ثانیه‌اش هزینه است؛ چون در صنعت گرانی کار می‌کنیم و صنعت فیلمسازی و صوت و فیلم کشور اصلاً ارزان نیست. لذا این قانون کار است که باید در کنار این صنوف قرار بگیرند و با همدیگر به اجماعی برسند که ما در مورد قوانین پشت و جلوی دوربین و تعهدات طرفین چه کاری باید انجام دهیم.

آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی 2
آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی 3
آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی 4
آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی 5
آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی 6
آیا باندبازی و دلاری ساختن فیلم‌ها حقیقت دارد؟/ ماجرای کارت‌های اجاره‌ای تهیه‌کنندگی 7