آینده اقتصاد در دنیای متاورس
در طول تاریخ فناوری جهشهایی داشته که اقتصادهایی نوین پدید آورده است. و همین حالا که این یادداشت را میبینید جهش دیگری به نام متاورس در حال وقوع است و قرار است کار کرد همه چیز را تغییر دهد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح توس، در 1991 اولین نسخه وبسایت فعال شد که این شکلی بود، یک صفحه خالی که کمی متن داخل آن بود و دوسال بعد یک ویدئو روی یک وبسایت پخش شد ولی الآن یوتیوبرهایی داریم که مخاطبانشان از یک غول رسانهای هم بیشتر است.
در طول تاریخ فناوری جهشهایی داشته که اقتصادهایی نوین پدید آورده است. و همین حالا که این یادداشت را میبینید جهش دیگری به نام متاورس در حال وقوع است و قرار است کار کرد همه چیز را تغییر دهد.
آیا متا همه چیز را بهتر خواهد کرد؟
از زمانی که زاکربرگ این خبر را اعلام کرد همه نشریههای آمریکایی حرف شرایط آخرالزمانی میزنند که در آن همه ما روباتهای بدون مغز خواهیم بود حتی در یکی از آن نشریات حرف از ماتریکسی است که زاکربرگ همه چیز آن را کنترل میکند این سادهترین روایت است که البته بیشترین کلیک را هم میگیرد.
این یادداشت درباره تلاش شرکتهای بزرگ برای ساخت ماتریکس نیست بلکه درباره شماست یعنی درک اینکه چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ شما چطور میتوانید از آن سود ببرید؟
بهترین روش درک این مسئله هم بررسی آن در مقیاسی کوچکتر است مثل برگزاری کنسرتهای مختلف در قالب واقعیت مجازی و جالب اینکه برگزاری به این روش توانست آن تجربی جدید با سطح عالی از تعامل را ایجاد کند و اتفاقات مشابه یکی پس از دیگری در حال وقوع است و این موضوع محدود به برگزاری کنسرتها نشده و در دنیای صنعت هم وارد شده است، bmw ماشین جدیدش را در راکت لیگ معرفی کرد، نتیجه آنکه تعامل ما با تکنولوژی میتواند عملکرد آن را بهبود ببخشد.
اما متاورس دقیقا چیست؟
تعریف امروز ما از متاورس مانند تعریف ما از اینترنت در دهه 90 میلادی است آنجا که کارشناسان میگفتند: «در آینده میتوانید تنها با یک خط تلفن و چند دلار هزینه در ماه کار کنید»، در آن زمان هیچ درکی از رسانههای اجتماعی، خلق محتوا شبکههای اجتماعی یا محیطهای اشتراکگذاری و تجربه تجارت و پلتفرمهای ساخت پلتفرم و غیره وجود نداشت. پس توسعه متاورس هم بستگی به این دارد که بر اساس آن چه چیزی را خلق کنیم.
در واقع متاورس تقاطع وب3، بلاک چین و واقعیت مجازی است ترکیب این سه عنصر است که پروژه متا را ممکن میکند، برای فهم بهتر این سه عنصر باید آنها را جداگانه بررسی کنیم، برای همین از وب3 شروع میکنیم که نسل بعدی اینترنت است برای اینترنت نسخههای دیگری هم وجود دارد که نسخه اول همان صفحهای بود که نشان دادیم تنها شامل متن و هایپرلینک به صفحاتی دیگر با متنهای دیگر و هیچ محتوای تولیدی توسط کاربر و اساسا چیزی غیر از متن نداشت، نسخه دوم همان چیزی است که الآن در فضای آن کار میکنیم و محتوای آن معمولا توسط کاربر خلق میشود و سطح تعامل در آن بسیار بالاست و میتوان کارهای متعددی در آن انجام داد.
نکته مهم در اینجا این که تنها یک چیز را میتوان در اینترنت خرید و مالک شد و آن نام دامنه برای ماست و کسی نمیتواند با دامنهای که شما خریداری کردهاید سایتی بسازد و بقیه چیزها کاملا متعلق به شرکتها است مثل این ویدئویی که شما آن را درست میکنید ولی اگر یوتیوب و یا هر انتشاردهنده دیگری بخواهد به راحتی می تواند آن را حذف کند.
در وب 3 مهمترین کارکرد روی امکان مالکیت بخشی از اینترنت است و که در آن هر چیزی در اینترنت بسازید یا بخرید متعلق به شما بوده و کل حقوقش از آن شماست، این اتفاق به یمن پیدایش بلاکچین و NFT اتفاق میافتد.
در متاورس یک بلاک آفرینش وجود دارد که خیلیها آن را صرفا تصاویری پیکسلی میدانند و با خود میگویند: «یک سری ساده لوح میلیونها دلار برای آن میپردازند اما من که به راحتی می توانم راست کلیک کرده و آن را ذخیره کنم».
واقعا چه ارزشی دارد؟
سوال خوبی است برای درک عملکرد NFT باید پول یا داستان پیدایش پولهای اعتباری (برای دانستن بیشتر اینجا کلیک کنید) را بررسی کنیم چه چیزی باعث شد تصور کنید یک تکه کاغذ صد دلار می ارزد؟ چه کسی این حرف را زده؟ و چرا کسی حاضر است کالایش را در ازای این تکه کاغذ به شما بدهد؟ دلیلش این است که به مرور زمان همه پذیرفتند که یک دلار یک دلار ارزش دارد و همیشه این طور خواهد بود.
پول اعتباری یک قرارداد اجتماعی است و حتی واقعی هم نیست اما چون تبادلات را ساده میکرد همه بر سر آن توافق کردند پس پس ارزش NFT هم به توافق حامیان آن بستگی دارد و از آنجا که قابل رهگیری روی بلاک چین است امکان کپیبرداری از آن نیست.
آنچه درک نمیکنیم ظرفیتی است که NFTها برای تبدیل در آینده دارند دقیقا مثل جایگاهی که وبسایتها به مرور زمان پیدا کردند مثلا صفحه اول اینترنت را با گوگلمپس مقایسه کنید، هر دوی آنها سایتهایی با آدرس دسترسی معین هستند اما تفاوتشان از زمین تا آسمان است.
یک توئیت جالب میگوید مردم افترا کلاهبرداری میدانند اما حاضرند اثر دیجیتالی خود را در ازای یک قلب دیجیتالی روی اینستاگرام بارگذاری کنند به این ترتیب شما امکان مالکیت کامل و استفاده از هر چیزی را در وب3 دارید اما ترکیب آن با واقعیت مجازی چقدر جذاب خواهد بود؟ بله واقعیت مجازی تنها چیزی است که مردم در متاورس از آن میگویند در حالی که واقعیت مجازی تنها بخشی از پروژه متاورس است.
پس اگر بگوییم فیسبوک دارد متاورس را میسازد اشتباه است زیرا مالک وب3، بلاکچین یا واقعیت مجازی نیست، دقیقا مثل این است که بگوییم اپل با ساخت گوشی مخابرات را میسازد. مهم نیست شرکتهای بزرگ مثل گوگل یا AOL چه کار میکنند، وقتی بلاکچین فراگیر شود اینترنت تحت مالکیت فردی در میآید و متأسفانه این موضوع چیزی است که خیلیها درک نمیکنند پس یک مثال میزنم.
فرض کنید که شما آهنگسازید و یک آهنگ ساختهاید و آن را به شکل NFT و یک دلار می فروشید در قرارداد هوشمند مشخص میکنید در ازای هر بار فروش، 80 درصد به شما و 20 درصد به فروشنده خواهد رسید مثلا ما آهنگ شما را یک دلار میخریم و به فرد دیگری به ازای یک دلار میفروشیم به این ترتیب شما از فروش اول یک دلار و از فروش دوم 80 سنت درآمد داشته و ما هم 20 سنت درآمد داشتیم.
این فرآیند ادامه دارد و به ازای هر فروش 80 سنت در کیف پول دیجیتالتان دریافت میکنید و در این روش نیازی به حضور اسپاتیفای، گوگل موزیک و لیبلگذاری نیست و در این بین نهتنها شما بلکه حامیانتان نیز درآمد به دست میآورد و مالکیت خصوصی اینگونه اعمال میشود و همه چیز در متاورس این فرمول را دارد.
ماهیت واقعی متاورس همین است ظهور مالکیت خصوصی، حال چطور شما از آن سود خواهید برد؟ باید بومی این سرزمین شده و روش خلق همه چیز را بیاموزید تا درآمد داشته باشید پس باید آموزش ببینید و بیاموزید تا درآمد داشته باشید و باید آموزش ببینید اگر آن را درک نکرده و صرفا به شکل یک رخداد آخرالزمانی رد کنید واقعیت مجازی و حقیقی بالاخره بر سرتان خراب خواهد شد.
خبر خوب اینکه در مراحل بسیار ابتدایی این تکنولوژی هستیم و مردم تازه دارند با آن آشنا میشوند و هنوز جای رشد بسیار زیاد است و سهم زیادی برای همه وجود دارد امیدواریم این مطلب مفید بوده باشد و به خاطر خواندن تا انتها خسته نشده باشید.
برخی از اتفاقات جالب به این حوزه عبارت است اینکه می توانید در بازیهای ویدئویی زمین بخرید که از نظر قدیمیها این هدر دادن پول است اما از نظر آگاهان این اولین قدم مالکیت بازی در وب3 است یعنی سرمایهگذاری برای تجارت ملک در دنیای دیجیتال، برخی از شرکتهای بزرگ دیجیتالی کالاهای دیجیتال خود را صادر کردهاند مثل نایکپتنت در آینده کتانیهای مجازی جردن را خواهند فروخت و شما در این دنیا حداقل میتوانید خوردهفروش دیجیتال آنها در آینده باشید و یا اینکه بازاری برای خود راهاندازی کنید.
یادداشت: حسن ضیایی، پژوهشگر حوزه اقتصاد
انتهای پیام /