ابومحمد الجولانی، کپی برابر اصل بن لادن
دنیای اقتصاد: آسیه اسدپور در مطلبی با عنوان «ابومحمد الجولانی از سوریه چه میخواهد؟» او را کپی با کیفیت داعش دانسته است.
به گزارش خبرنگار گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ تجارت فردا در مطلبی برای معرفی بیشتر الجولانی نوشته است: دنیا نیاز داشت که او، همان کودک معمولی سوری بماند؛ اما نماند. بین پسرهای ریاض و قنیطره، معروف بود به احمدحسین الشارع؛ پسری کاملاً معمولی اما خوش تیپ و سرسخت که در بلندیهای جولان، جوانی میکرد و با مذهب غریبه بود.
عاشق دختری از فرقه علوی شد و سبک زندگی جدیدی را تجربه کرد. او شروع به رفتوآمد در مسجد جامع المزه کرد. در آنجا نزد شیوخ دمشق با گرایشهای صوفیانه آشنا و مریدِ شیخ محمد ابوالخیر شکری شد.
تلاشهای او بیفایده بود. احمدحسین از قبیله عنزه، بزرگترین قبیله شام و حجاز بود و دختر از علویان. وصلت آن دو از نظر خانوادههایشان غیرممکن بود.
این داستان عاشقانه باید قبل از آن که منجر به جدال طایفهای و قبیلهای شود، خاتمه مییافت. و تمام شد. اما آغاز سرکشیهای الشارع بود. او به پسری خشمگین تبدیل شد که دنبال هویتی جدید بود.
حوادث 11 سپتامبر تاثیر زیادی بر الشارع داشت. از دیدگاه او، حمله به آمریکا، ابرقدرت جهان، آنهم در خاکش، یک دستاورد استثنایی برای تغییر جهان بود که باید ادامه مییافت.
او در خطبهها و مباحث افراطی مخفیانه در حجیره، سبینه و مناطق حومهای دمشق شرکت کرد و درس ها آموخت!
حمله آمریکا به عراق در سال 2003 نیز این فرصت را به او داد تا ثابت کند، اسامه بنلادن دیگری در راه است. او برای نشان دادن قدرتش، از هر افراط گرایی ولو وحشیانه استقبال میکرد. حتی شروع به تقلید از بنلادن کرد. مثل او لباس میپوشید، مانند او حرف میزد و حرکت تمام ماهیچههای صورتش، یک کپی باکیفیت از میمیکهای اسامه شده بود.
در سال 2003، با حمایت از شبکههای لجستیک جهادی در سوریه، به عراق نقل مکان کرد و در آنجا به یک گروه بدنام جهادی فعال در شهر موصل، پیوست.
او بلافاصله با ابو مُصعَب الزرقاوی بیعت و او را در حملات سرسختانه علیه اهداف عراقی و آمریکایی و شکلگیری «سازمان القاعده در عراق» همراهی کرد.
او عملاً همبنیانگذار شبکه تروریستی داعش شد و چنان در حذف شخصیت قبلیاش کوشید که دیگر معلوم نبود احمدحسین الشارع یک سوری است یا یک عراقی.
نیروهای آمریکایی او را در سال 2004 دستگیر و در کمپ معروف «بوکا» زندانی کردند. اما زندان برایش به مدرسهای برای تربیت وحشیترین گروههای تکفیری تاریخ تبدیل شد. ضمن اینکه او را به شهرت رساند.
او سیاست، جنگ و سلفیگری را با رصد ایدئولوگهای سلفی و با کمک نیروهای آمریکایی آموخت.
الشارع، پس از آزادی، فعالیتهای نظامی خود را با گروهی که «الدوله الاسلامیه فی العراق» خوانده میشد، از سر گرفت و طولی نکشید که فرمانده این گروه در موصل عراق شد.
همسر اولش نیز یک دختر عراقی بود و همین باعث شد دیگر برای عراقیها غریبه نباشد. همانطور که از طریق همسرهای دوم و سوم و بهخصوص همسر چهارمش که از منطقه مارع در حلب است، این قرابت را در ادلب سوریه هم به دست آورد.
او چند ماه بعد از انقلاب سوریه در سال 2011، با همراهی تعداد کمی از جهادیهای عراقی و سوری و تنها با 60 تفنگ اتوماتیک به سرزمین مادری بازگشت.
یک سال بعد هم اقدام به پایهگذاری جبههالنصره کرد که خیلی زود به گروهی مسلح، تندرو و بر پایه تعالیم سلفی تبدیل شد.
الحداوی و سنیهای متعصب اطراف الشارع پس از تشکیل جبههالنصره در اواخر سال 2011، ابتدا در شهر شحیل در استان دیرالزورِ سوریه ساکن شد.
استخراج روزانه 400 هزار بشکه نفت در دیرالزور، به دیدگاه اقتصادی او برای تقویت جبهه النصره، دامنه وسیعتری میداد. او از منابع نفتی و گازی مناطق تحت اشغال خود، مدتها برای تامین مالی عملیاتهایش به خوبی استفاده کرد.
در سال 2013، نیروهای او با حزب اتحاد دموکراتیک سوریه در راس العین درگیر شدند و در این درگیری مبارزان روژآوا از مواضع خود عقبنشینی نکرده و موفق شدند راس العین را تصرف کنند.
سال 2016، جولانی از جبههالنصره جدا شد. او در سال 2017 هیات تحریرالشام را به وجود آورد و به صورت رسمی ارتباط خود و سازمانش را با القاعده قطع کرد.
جولانی در ژانویه 2018 در ادلب، طی یک سخنرانی عمومی اعلام کرد: «با این روحیه... ما نهتنها به دمشق میرسیم، سوریه را از بشار اسد و حامیانش نجات میدهیم، بلکه به اذن خدا، بیتالمقدس هم منتظر ما خواهد ماند.»
او حتی خود را یک نجاتدهنده نشان داد که توئیت جنجالی مارتین اسمیت، خبرنگار آمریکایی در فوریه 2021، با تاکید بر عبارت «حرفهای صادقانه»، کار را برایش آسان کرد.
جولانی یک روز پس از سقوط دمشق وارد مسجد تاریخی اموی در آنجا شد و نماز گزارد؛ آرزویی که یک هفته قبل رجب طیب اردوغان آن را بر زبان آورده بود.
منبع: تجارت فردا، شماره 571