ادمین اکانتهای فارسی زبان صهیونیستها چه کسی است؟
پس از عملیات طوفانالاقصی و وعده صادق جبهه مقاومت، ارتش رژیم صهیونیستی، به صورت فلهای، اکانتهای سایبری فارسیزبان و عربی زبان را تاسیس کرده و به افکار عمومی جامعه ایران حمله میکند.
سرویس سیاست مشرق - پس از عملیات طوفانالاقصی، رژیم صهیونیستی به طراحی یک پروژه جدید برای سفیدشویی از جنایات قریبالوقوع خود در غزه نیاز داشت. رژیم برای پیشبرد این پروژه، بخش رسانهای ارتش خود را فعال کرد و نیروهای سایبری را از 7 اکتبر، در شبکههای اجتماعی به خط کرد.
این ارتش سایبری در یگان 8200، بزرگترین واحد وزارت جنگ رژیم صهیونیستی که از سال 1952 با استفاده از بهترین تجهیزات اطلاعاتی - نظامی مازاد آمریکایی راهاندازی شده بود، زبانهای مختلف به خصوص عربی و فارسی را آموزش دیدند و اکنون این روزها پس از عملیات طوفانالاقصی، این ظرفیت را به سلاحی در رسانهها تبدیل کرده است.
هرچند این ارتش رسانهای از سالها پیش از عملیات 7 اکتبر فعالیت میکند اما اجرای ناگهانی عملیات طوفان الاقصی، برنامه و طراحیهای رژیم را در هم شکست و آنها را ناچار به تقویت این یگان پیش از زمان موعد کرده است.
راهاندازی فلهای اکانتهای سایبری در توئیتر
طی دو روز اخیر، پس از عملیات وعده صادق، تعدادی اکانت فارسی در پوشش "شهروند ایرانی"، به صورت غیرعادی از رژیم صهیونیستی حمایت کردند. این افراد به طور هدفمند تلاش کردند با انتشار مطالبی حول محور وضعیت اقتصادی و معیشتی، توجهات رسانهای به مارش نظامی افتخارآمیز موشکهای ایرانی را پرت کنند. برخی از آنها حتی توانایی موشکی و پهپادی کشور را در همان ساعات ابتدایی تضعیف کردند. این رفتار متناقض و غیرعادی سبب شد تا فعالیت این اکانتها و تاریخچه تأسیسشان موردبررسی قرار بگیرد.
عملیات طوفانالاقصی در اکتبر 2023 رخ داد. از این بازه زمانی به بعد، به طور ناگهانی، اکانتهای فارسی بسیاری در توئیتر تأسیس شده است. شاخصه مشترک و قابلتوجه این اکانتها این است که خود را ایرانی معرفی کرده، با تعیین لوکیشنهای نامشخص از خود، جلب توجه کرده و اغلب پس از طوفان الاقصی و یا موشکباران سپاه پاسداران تاسیس شدند.
شاخصه مهم دیگر این اکانتها این است که باوجود اینکه خود را شهروند عادی و فعال روزمره ایرانی در شبکههای اجتماعی جا میزنند، اما گویا ناگهانی عملیاتهای جبهه مقاومت در سرزمینهای اشغالی و احساس خطر در رژیم، این اکانتها را هم اجبار میکند تا به طور ناگهانی مطالب سیاسی در توئیتر منتشر کنند. این به اصطلاح «روزمرهنویسان» حتی سمپات کمپینهای جریان ضدانقلاب میشوند و با هشتگزنی، از زندانیان سیاسی، تروریستهای بازداشتشده و در شُرف اعدام، حمایت میکنند.
نکته دیگر هم این است که گاهی، زبان این روزمرهنویسان و شهروندان عادی نیز خوب است و گزارشات رسانههای غربی علیه ایران را ریتوئیت کرده و بازتاب میدهند!
گاهی اوقات برخی تصور میکنند نقد و بررسی رفتارهای سلبریتیهای ضدانقلاب در رسانهها، به معنای بازتاب و یا افزایش اعتبار به آنها است! اما در واقع افرادی نظیر علی کریمی و دیگر چهرههای پرمخاطب بهعنوان رأس هرم پروژههای صهیونیستها در فضای مجازی فعالیت میکنند و حتی گاهی متون و هشتگهایی که استفاده میکنند، مستقیماً از سوی طراحان صهیونیست در اختیارشان قرار میگیرد؛ در این فعالیت تشکیلاتی، اکانتهای سایبری نیز که خود را شهروند عادی معرفی میکنند، با لایک، کامنتهای حمایتی و احساسی و بازنشر مطالب امثال علی کریمی، شعاع تاثیرگزاری مطالب آنها در جامعه گسترش میدهند.
یک ضلع دیگر این پروژه، چهرههای اپوزیسیون هستند. افرادی نظیر رضا پهلوی هم مأمور میشوند تا بهعنوان فعالان ایرانی و نمایندگان جعلی مردم ایران، با رسانههای انگلیسیزبان بینالمللی مصاحبه کنند از پاسخ موشکی ایران را نکوهش و جسارت دشمن به کنسولگری و خاک ایران را توجیه و حتی تشویق کنند. در این راستا نیز اکانتهای سایبری به صورت تشکیلاتی، از این چهرهها حمایت کرده و مصاحبهها را بازتاب میدهند. توئیتهای رضا پهلوی جز پربازدیدترینهای توئیتر درباره پاسخ موشکی سپاه پاسداران بوده که توسط این ارتش سایبری بازتاب پیدا کرده است.
بلندگوهای موساد در ایجاد نگرانی حمله به ایران
طی 24 ساعت اخیر، همین اکانتها که شهروندان عادی و روزمرهنویس ایرانی بودند، اکنون با انتشار اخبار منابع عبری و غربی، وعده عملیات نظامی اسرائیل علیه ایران را مطرح میکنند. این افراد با تحلیل رویایی ادوات نظامی رژیم صهیونیستی، هدف تحریک اقتصاد و امنیت روانی جامعه ایران را دنبال میکنند.
رژیم صهیونیستی قصد دارد پیش از هرگونه اقدام احتمالی نظامی، ابتدا به افکار عمومی جامعه حمله کند؛ عملیاتی که در گذشته به شکل دیگر تحت عنوان «جریان سازی رسانهای، مدیریت افکار عمومی، اقناع، تبلیغ و شایعه» اجرا شده و موجب راهاندازی فنتههای مختلفی در سالهای اخیر شده است.
مخاطب این رسانهها عموما به سه گروه منفعل، فعال و هوشمند تقسیم میشوند. منفعلها این مطالب را مشاهده کرده و تحت تاثیر قرار میگیرند. مخاطبان هوشمند نیز که از پیش وظیفهشان به آنها محول شده است، این مطالب و حمله به افکار عمومی را با ظرفیتهای خود در فضای مجازی تکثیر میکنند.
مخاطبان فعال اما، این عملیات روانی را دریافت و به اشتباه به عنوان منبع قابل اعتماد خبری در ایران، بازنشر میدهند. برخی پایگاههای خبری داخل ایران از جمله این مخاطبان هوشمند هستند که به صورت لحظهای، روند انتشار اخبار درباره عملیات رژیم صهیونیستی را از روز گذشته آغاز کرده و بیمهابا امنیت روانی جامعه را درگیر میکنند. رسانه دیدارنیوز که پیشتر به دلیل تخلفات رسانهای مورد پیگرد قانونی قرار گرفته بود، از جمله این رسانههای بود که از روز گذشته، جو رسانهای با محوریت حمله اسرائیل را در دست گرفته است. نکته مهم درباره این رسانه این است که طی یک سال اخیر، با برگزاری مناظرهها و گفتوگوهای جنجالی و بازتاب در فضای مجازی، مخاطبان زیادی از جمله قشر خاکستری را به خود جذب کرده است.
در این میان برخی روزنامهنگاران نیز در زمین موساد بازی میکنند. این افراد عموما برجسته در رسانه، به دنبال فعالیتهای تبلیغاتی و کسب درآمد و فالوور در فضای مجازی، این عملیات روانی را خواسته یا ناخواسته بازتاب و تکثیر کردند. یاشار سلطانی، روزنامهنگار، در یک استوری بدون اشاره به منبع ادعا میکند که «منابع خبری غربی وعده یک حمله قریبالوقوع از سوی رژیم صهیونیستی به ایران میدهند» و برای مطلع شدن از نتایج این حمله یک کانال تلگرامی که هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی و نظامی ندارد را معرفی میکند. این رفتارهای مجازی معمولا تبلیغات است و برای معرفی رسانه مدنظر، از مسئولان آن رسانه پول دریافت میشود، به قیمت ایجاد هیجان و نگرانی کاذب برای مردم ایران تمام میشود. حتی اگر وعده و اشاره او به اخبار منابع غربی صحت هم داشته باشد، معرفی رسانههای نامربوط به مسائل جنگ و غیررسمی، آثار مخرب دیگری را در جامعه ایجاد میکند.
روند فعالیت ارتش فارسیزبان صهیونیستها همچنان در فضای مجازی ادامه دارد. در سالهای اخیر یکی از بزرگترین سرمایهگذاریها و طراحیها علیه ایران، در فضای مجازی پیاده شده است، فضایی که این روزها کنش و واکنشهای کاربران آن بسیاری از تحلیلگران را نهتنها در ایران بلکه در سراسر جهان در سردرگمی فرو برده است.
از مهمترین علل اساسی این سردرگمی، ورود سازمانهای اطلاعاتی نظیر یگان 8200 به شبکههای اجتماعی و تشکیل ارتش سایبری مجازی برای دستکاری اطلاعات و دادههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. همان یگانی که در هفتههای اخیر، با یک رخنه اطلاعاتی، فرمانده ارشد آن حین خدمت شناسایی شده و هویت او لو رفت. افشای هویت فرمانده این یگان سومین شکست اطلاعاتی ارتش رژیم خبیث بود. این سازمان پیشتر در عدم شناسایی عملیات طوفانالاقصی و بعدها عدم موفقیت در جلوگیری از حضور مردم ایران در راهپیمایی قدس، شکستهای سنگینی را متحمل شد. حضور پرشکوه مردم ایران در روز قدس 1403، تمام تلاشهای ارتش سایبری رژیم برای ایجاد نفرت کاذب از مردم فلسطین در دل مردم ایران را بر باد داد.
این شکستهای پیاپی، ابعاد خطای طراحان این یگان را هم گسترده کرده و هفتههای گذشته روزنامه گاردین انگلیس ادعا کرد که موفق شده هویت فرمانده این یگان یعنی یگان 8200 ارتش رژیم صهیونیستی را از روی کتابی که قبلاً با نام مستعار «ys» در خصوص هوش مصنوعی نوشته شده، را شناسایی و فاش کند. گفته شده نام این فرمانده صهیونیست، سرتیپ «یوسی شرئیل» است.
با این حال پس از عملیات طوفانالاقصی و احتمال درگیری با ایران، این ارتش را وادار کرده تا حجم فعالیت و ارتباطگیری با خبرنگاران ضدانقلاب ایرانی را افزایش داده و ماموریتهایی را برای آنها تعیین کنند. احمد باطبی، روزنامهنگار ضدانقلاب که سابقه دیدار با ترامپ و مایک پنس را دارد و پس از عملیات طوفان الاقصی در تلآویو به سر میبرد، چندی پیش تصویری از اعضای جوان یگان 8200 رژیم صهیونیستی منتشر کرد و مدعی شد با آنها دیدار داشته است. او در پست اینستاگرامی خود مدعی شده برخی اعضای این ارتش، پرچمهای متعلق به رژیم پهلوی را در لباس فرم خود سنجاق کردهاند!