سه‌شنبه 6 آذر 1403

ازبکستان شایسته‌تر بود و با قدرت صعود کرد؛ / شکست امیدها: فنی، مدیریتی و بدون توجیه!

وب‌گاه ورزش سه مشاهده در مرجع
ازبکستان شایسته‌تر بود و با قدرت صعود کرد؛ / شکست امیدها: فنی، مدیریتی و بدون توجیه!

تیم فوتبال المپیک ایران اینبار به المپیک هم نزدیک نشد و پیش از مرحله نهایی مقدماتی پاریس 2024 از ادامه مسیر کنار گذاشته شد.

به گزارش "ورزش‌سه، اگر المپیک 1982 شوروی را در نظر نگیریم که تیم فوتبال المپیک ایران به این تورنمنت راه پیدا کرد، اما به دلیل جنگ تحمیلی نتوانست در آن شرکت کند، حالا حسرت امیدهای ایران برای حضور در این رقابت از 50 سال حضور عبور خواهد کرد. طی دهه‌های اخیر همواره بحث‌های مختلفی درباره دلایل این ناکامی مطرح شده و عده‌ای هم این موضوع را به یک نفرین طولانی مدت گره می‌زنند، اما آیا می‌توان تمام سهم این ناکامی را به حساب بداقبالی گذاشت؟! این همان موضوعی است که در یکی از مطالب شب گذشته در "ورزش‌سه"، به آن پرداخته شد، اما یکی از خوانندگان همراهان و مخاطبان قدیمی ما که تجربه بسیار بالایی هم دارد، طی تماسی به نکات مهمی در این رابطه اشاره می‌کند. بد نیست مسئولان وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فوتبال کشور، به صورت دقیق این توصیه‌ها و نکات مهم را دنبال کنند.

*این یک ناراحتی ویران‌کننده است این یک ناراحتی ویران کننده است. از باخت تیم زیر 23 ساله‌ها به قدری ناراحت شدم که شبم را خراب کرد. حتی وقتی خواستم بازی ایران و آنگولا را تماشا کنم، فقط توانستم دقایقی از آن را تحمل کنم و بعد حوصله‌ام سر رفت. وقتی بازی‌های باشگاهی اروپا و یا حتی تیم‌های ملی آنها را نگاه می‌کنید، دیگر این بازی‌ها از حوصله‌تان خارج می‌شود. بازی ها کند و بی هیجان بود.

*اندازه نفرین 50 سال نیست! شب گذشته مطلبی در سایت شما خواندم که تمام تقصیرها را طی نیم قرن به گردن سرنوشت، نفرین، بداقبالی، جنگ و گریز و.. انداخته‌اید. این نفرین البته ممکن است حدی داشته باشد، اما اندازه آن 50 سال نیست.

*با یک سال کار در رده‌های پایین می‌توان قهرمان آسیا شد  تجربه من می‌گوید به ویژه در تیم زیر 17، 18 ساله‌ها و 20 ساله‌ها می‌توان با یک سال کار قهرمان آسیا شد. در دهه 50 این اتفاق برای فوتبال ایران رخ داده است. وقتی سال 52 اولین تیم جوانان شکل گرفت و یک مربی انگلیسی از سوی فدراسیون برای هدایت و راهبری آن انتخاب شد و اردو ترتیب دادند، وضعیت متفاوت بود. انتخاب‌های خوبی هم انجام گرفت از شهرهای مختلف کشور مثل آبادان، افرادی برای استعدادیابی انتخاب شده بودند. همان سال این اقدامات جواب داد.

*در زیر 23 ساله‌ها بدون اغراق در آسیا حرف اول را می‌زنیم  نمی‌خواهم اغراق‌آمیز صحبت کنم. در زیر 23 ساله‌ها ما در آسیا حرف اول را می‌زنیم. قد و قواره‌های ما هم که به خصوص در نسل جوان ما خوب است. تعدادمان هم که زیاد است. تعداد جوان در ایران زیاد است. ترکیب جمعیتی ایران حداقل در مقایسه با کره‌جنوبی، ژاپن و تایلند و این قبیل کشورها بسیار بسیار جوان است. حالا من شخصا درباره عربستان اطلاعات دقیق آماری ندارم، اما کشورهایی که نام بردم، اینقدر جمعیت جوان‌شان پایین است، که قابل مقایسه با ما نیستند. ما از این جهت با مالزی، ژاپن و کره‌جنوبی در یک سطح قرار می‌گیریم.

*این بدشانسی و نفرین نیست، خطای انسانی است فقط تنها چیزی که نداریم، تدارکات درست، انتخاب درست، آمادگی درست و مسائلی از این دست است. این دیگر نه بدشانسی است و نه نفرین. این خطای انسانی است.

*دو چیز عالی داریم که مسئولان در آن نقشی ندارند از گذشته تا الان همواره دو چیز در ایران عالی بوده است. یکی جوان‌هایمان و دیگری هواداران. یعنی مواد اولیه که جوان‌ها هستند با شوق و انرژی بالا. دومی هم تماشاگران. همیشه هستند. در سرما و گرما. بلیت بفروشید یا نفروشید. امکانات به آنها بدهید یا ندهید. جای بد به آنها بده. سرویس مناسب به آنها ندهید. اصلا هیچی به آنها ندهید، ولی باز می‌آیند، در صف می‌ایستند، پول می‌دهند، بازی تماشا می‌کنند و هورا می‌کشند. این دو چیز عالی هستند و البته هیچ کس از مسئولین در آن نقشی ندارد و مال مردم است.

*در دوعامل که مسئولان وظیفه دارند، همیشه بد بوده‌ایم دو قسمت دیگر می‌ماند، که باید دولت یا فدراسیون فوتبال ایجاد کند. اول امکانات فیزیکی مثل زمین و سایر مسائل سخت‌افزاری و دومی امکانات آموزشی و نرم‌افزاری؛ مثل انتخاب مربی خوب، آموزش آنها، تدارکات مناسب اردو، آموزش داوران و... این دو عامل است که دست مدیریت و مسئولان است. این دو عامل همیشه بد بوده؛ چه در آن زمان و چه حالا. دلیل عدم موفقیت ما همین موارد است، وگرنه بچه‌هایی که به خارج از کشور می‌روند، اما امکانات فیزیکی و آموزشی خوبی دارند، حتی با استعدادهای متوسط بسیار عالی و خوب پرورش پیدا می‌کنند.

*نفرین نه، ما هستیم که شرایط را رقم می‌زنیم همه این‌ها را گفتم تا بار دیگر بر این مسئله تاکید کنم که این ناکامی اصلا ربطی به نفرین ندارد. اصلا چه کسی نفرین کرده؟! در واقع این مائیم که این شرایط را رقم می‌زنیم. از روز اول که با هنگ‌کنگ و افغانستان بازی کردیم، معلوم بود که ازبک‌ها بهتر از ما هستند. برای اینکه این سال‌ها ازبک‌ها روی فوتبال‌شان در حال کار هستند. در 7، 8 سال اخیر آنها هم استادیوم ساختند، هم مربی آوردند، هم در مسابقات مختلف شرکت دارند، هم میزبانی مسابقات را می‌گیرند. خب این‌ها همه فعالیت است. در این بین یک نیروی انسانی متوسط هم دارند. پس مبارک‌شان باشد. بروند دور دوم. تازه این دور اول بود که حذف شدیم. اگر دور دوم حذف می‌شدیم که می‌گفتیم کره‌جنوبی، ژاپن، عربستان، چین، استرالیا، امارات، قطر و... هم حضور دارند. آخر دور اول؟!

*وظیفه شما نقد است وظیفه شما نقد است. باید بررسی شود که برای موفقیت این تیم چه کاری انجام شده که حالا به موفقیت نرسیده است. باید دلایل آن ریشه‌یابی شود و برای تغییر شرایط اقدامات درست انجام داد.

ازبکستان شایسته‌تر بود و با قدرت صعود کرد؛ / شکست امیدها: فنی، مدیریتی و بدون توجیه! 2
ازبکستان شایسته‌تر بود و با قدرت صعود کرد؛ / شکست امیدها: فنی، مدیریتی و بدون توجیه! 3
ازبکستان شایسته‌تر بود و با قدرت صعود کرد؛ / شکست امیدها: فنی، مدیریتی و بدون توجیه! 4
ازبکستان شایسته‌تر بود و با قدرت صعود کرد؛ / شکست امیدها: فنی، مدیریتی و بدون توجیه! 5