از دهکده گنجنامه تا خیابان اکباتان
جهان غرب که مظهر رویدادهای نوین و تکنولوژی و تمدن جدید است، تلاش میکند بیش از آنچه تا کنون در سیر تاریخی خود از سر گذرانده، برای خاک و دیارش تمدنسازی و تمدنآفرینی کند.
برای انجام این کار بزرگ، هم داشتههای پیشین را پاس میدارد، هم سعی میکند «امروز» را «دیروز» تاریخی ببیند و آن را با برنامه و برای نسل آینده بازسازی کند، بنابراین جهان غرب، بستهای از تاریخ و تمدن از طرفی، و بازآفرینی تمدن برای آیندگان از سوی دیگر است، این کار تا جایی پیش میرود که حتی در برخی موارد، دست به تحریف هم زده میشود یا گاهی سرقت مظاهر تاریخی دیگر ملل و تمدنها هم رخ میدهد.
حالا این جریان را با ایران، مصر، چین، هند، یونان و برخی دیگر از کشورها که خاستگاه فرهنگ و تمدن ملل بودهاند مقایسه خیلی ظاهری کنید! چه نتایجی از این مقایسه حاصل میآید؟
چقدر از مظاهر تمدنی ایران، مصر، چین، هند، یونان و... که قابل حمل بودند! در کشورهای خودشان و در موزهها به درستی نگهداری میشوند؟ چقدر شرایط نگهداری آثار تاریخی در این سرزمینها استاندارد است و مدیران آنها سعی میکنند صنعتی را بالنده کنند (صنعت گردشگری) که زیرساخت، مواد اولیه، نیروی کار، ارزش افزوده و... همه در خود آن نهفته است؟
برای مثال، آیا تخت جمشید، هگمتانه، طاق بستان و... نمیتوانند به اندازه شرکت محصولات خانگی فلان برند که هر شب در تلویزیون تبلیغ میکند یا فلان فروشگاه عرضه مستقیم کالا، برای استان، کشور و صنعت گردشگری اشتغالآفرینی و ایجاد ثروت کند؟
بنابراین صنعت گردشگری یک «کل واحد متشکل» است که همه بخشهای آن به هم ربط دارند و نیازمند توازن و تعادل هستند.
حالا بیاییم سراغ صنعت گردشگری در همدان، و ببینیم آیا به عنوان «یک کل متشکل» در مورد آن اقدام شده است؟!
اول اینکه همدان برای تمام علائق عمومی و ویژه در گردشگری ظرفیت دارد. مثلاً مظاهر تاریخی و تمدنی به اندازه کافی و جذاب در آن به لطف خداوند وجود فیزیکی دارد، از تپه نوشیجان تا تپه هگمتانه و آرامگاه استر و مردخای، حیقوق نبی، ابن سینا و باباطاهر و... یا اینکه مظاهر طبیعی مانند غار علیصدر و... یا مظاهر مدرن گردشگری مانند غار آکواریوم و دهکده تفریحی توریستی گنجنامه و بانجی جامپینگ و تیرول و سورتمه ریلی و....
اما آیا این موارد با هم در یک کل متشکل قرار دارند؟ مثلاً بازارهای سنتی همدان، در خیابانهای شهدا، اکباتان، باباطاهر به همدان اندازه توسعه یافتهاند که متناسب با سه خیابان دیگر همدان باشند؟ آیا مجموعه خانههای تاریخی همدان، موزهها و... توانستهاند به اندازه مجموعه گنجنامه با وجود دهکده تفریحی توریستی گنجنامه که مجموعهای از تمام علائق گردشگران را تامین میکند و باعث میشود گردشگر تعداد ساعات بیشتری در شهر و استان همدان بماند در بین گردشگران تاثیرگذار باشند؟
امروز مشکل خیابان اکباتان به نوعی نبض تپنده میدان مرکزی همدان را تحتالشعاع قرار داده است. خیابانی که میتواند با تدبیر و برنامههای مختلف به یک خیابان مرکزی و جذاب برای گرشگر تبدیل شود، حالا به محلی تبدیل شده که سر و صدای کسبه را در آورده، نه مشتری میآید و نه فروشندگان موارد مخدر و... میگذارند آنجا شرایط فرهنگی داشته باشد.
در چند روز اخیر هم برای ساماندهی این خیابان، این موضوع مطرح شد که خیابان اکباتان شبیه خیابان سیتیر تهران شود، غذاهای مختلف در آن به فروش برسد و به خیابان غذا تبدیل گردد، برخی هم مخالف این طرح بوده و معتقدند که «بناهای خیابان اکباتان میتوانند به مراکز اقامتی، پذیرایی و سفرهخانه تبدیل شوند و محلی برای برگزاری رویدادها و نمایشگاههای فرهنگی، هنری و صنایعدستی باشند.»
ضمن اینکه همین گروه اعتقادشان بر این است که «رویدادمحوری گزینه بهتری برای پیادهراه اکباتان است و موزه، نمایشگاه، مراکز اقامتی و سفرهخانه رونق را به این خیابان برمیگرداند و به جای اینکه سازههای جدیدی در خیابان اکباتان ایجاد کنیم، بهتر است فضاهای مختلف این خیابان مانند سراها و کاروانسرا را احیاء کرده تا کاربری متناسب با محیط داشته باشند.»
حالا هر کدام از این موارد که شکل بگیرد، مقدمهای است بر یک تغییر، تغییری که میتواند تناسبی و تعادلی هر چند اندک در صنعت گردشگری همدان ایجاد کند.
این تناسب، از تپه هگمتانه آغاز و تا کتیبههای گنجنامه و دهکده تفریحی توریستی گنجنامه تاثیرگذار خواهد بود، به این شرط که مسئولان و مدیران استان باور کنند و بدانند که در شرایط فعلی کشور، گردشگری فرصتی بیهمتا برای حضور سرمایهگذار بخش خصوصی است.
سایت گنجنامه: www.ganjname.com
اینستاگرام: @ganjnamehvillage
-->تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.