از فسخ تا مسخ؛ رویای سومین جام جهانی متوالی ایران در آستانه فروپاشی
تهران - ایرنا - «مارک ویلموتس» سرمربی تیم ملی نخستین خارجی فوتبال ایران بود که در 6 ماهه دوم سال 1398 قرارداد خود را فسخ کرد اما تا کنون فدراسیون تصمیمی برای انتخاب جانشین وی نگرفته است.
کوچ مربیان خارجی از فوتبال ایران در پاییز 1398 به یک اپیدمی تبدیل شد. نخست مربی بلژیکی تیم ملی یکطرفه فسخ قرارداد کرد و در ادامه «مصطفی دنیزلی» و «آندره استراماچونی» ایران را ترک کردند. در حالی که بازیکنان خارجی برای تعطیلات ژانویه به کشورهای خود برگشتند «گابریل کالدرون» برای استراحت به کشورش رفت اما برنگشت.
داستان کوچ مربیان خارجی با انتخاب جانشین برای آنان در فوتبال باشگاهی به فراموشی سپرده شد اما تاکنون برای جانشین ویلموتس تصمیمی اتخاذ نشده است.
بلاتکلیفی این روزهای نیمکت تیم ملی در حالی است که 11 ماه پیش «کارلوس کیروش» سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران را ترک کرد و تیم از بهمنماه 1397 تا خردادماه 1398 بدون مربی بود و تصمیم برای انتخاب جانشین کیروش به یکی از سختترین کارها تبدیل شد. با آمدن ویلموتس این بحران به پایان رسید اما مدیریت بحران نفر نخست کادر فنی تیم ملی، کوتاه مدت بود و در کمتر از 6 ماه مرد بلژیکی تیم ملی فوتبال ایران را در پرتگاه حذف از جام جهانی قرار داد و یکطرفه فسخ قرارداد کرد. با رفتن او شایعه حضور «برانکو ایوانکوویچ» در ایران پیچید اما وی در گفتوگو با ایرنا اعلام کرد که وی «دیگر گزینه تیم ملی نیست».
«علی دایی»، «امیر قلعه نویی» و «یحیی گلمحمدی» گزینههای داخلی هدایت تیم ملی بودند. گلمحمدی به تازگی هدایت پرسپولیس را عهدهدار شد و قلعه نویی نیز با سپاهان در کورس قهرمانی لیگ قرار دارد و دایی هم در فصل جدید پیشنهادهای فوتبالی را رد کرده است.
با این شرایط خبری از تلاشهای نتیجهبخش فدراسیون فوتبال برای انتخاب سرمربی تیم ملی نیست. تعلل فدراسیون برای انتخاب مربی تیم ملی در حالی است که ایران 2 ماه دیگر باید در مرحله انتخابی جام جهانی 2022 قطر 2 بازی مهم را برگزار کند؛ 2 بازی که اگر تیم ملی فوتبال ایران نتواند در آنها امتیاز کامل را کسب کند بدون شک با حذف زودهنگام مواجه خواهد شد.
همچنین محرومیت از بازیهای دوستانه در «فیفادی» از دیگر آسیبهای بلاتکلیفی تیم ملی است. از سال گذشته که کیروش از ایران رفت، مسوولان فدراسیون بیشتر روزهای فیفا را از دست دادند و در 12 ماه گذشته تیم ملی ایران تنها 2 دیدار دوستانه با کرهجنوبی و سوریه داشته است. 2 دیداری که با هدایت ویلموتس انجام شد. به نظر می رسد مسوولان فدراسیون به دنبال آن هستند که برای دیدار کامبوج و هنگ کنگ از مربی مشورتی استفاده کنند یا مانند باشگاه استقلال راهبرد کاپیتان - مربی را در زمین پیاده کنند.
بردن این 2 تیم روی کاغذ آسان است اما تیم ملی فوتبال ایران در خردادماه سال 1399 باید 2 دیدار حساس در برابر تیمهای مدعی بحرین و عراق انجام دهد. دیدارهایی که ایران در دور رفت نتیجه آنها را واگذار کرده و اگر نتواند در بازی برگشت آن را جبران کند پس از چندین دوره، به یکی از تیمهای قدرتمند آسیا تبدیل میشود که به مرحله انتخابی اصلی جام جهانی نخواهد رسید.
این شیوه از مدیریت کادر فنی تیم ملی فوتبال ایران زیبنده یکی از پنج قدرت فوتبالی قاره آسیا نیست؛ تیمی که در یک دهه گذشته صلابت لازم را داشت و توانست 2 بار حضور در جام جهانی را به طور متوالی تجربه کند نباید امروز در تصمیم مدیریتی برای انتخاب نفر نخست کادر فنی سرگردان باشد. بدون شک طولانی شدن پروسه انتخاب مربی در آینده حسرتهایی را موجب خواهد شد.
برخی اخبار حکایت از آن دارد که مسوولان فدراسیون فوتبال عجلهای برای انتخاب سرمربی تیم ملی ندارند و منتظر روزهای پایانی لیگ برتر در اردیبهشتماه هستند. تصمیمی که سال گذشته مشابه آن نیز اجرایی شد. آن زمان است که مربیان لیگ برتری به پایان کار خود با تیمهای باشگاهی رسیدند و امکان دارد از بین قلعه نویی یا گلمحمدی یکی بر نیمکت تیم ملی تکیه بزند.
اما آیا این راهبرد خرید زمان برای رسیدن به گزینه مطلوب داخلی میتواند مفید واقع شود؟ پاسخ این پرسش منفی است زیرا هر مربی برای رسیدن به چینش مهرهها و تاکتیک مورد نظر نیاز به چند بازی دوستانه دارد. اما با پایان لیگ برتر مجالی برای بازی دوستانه باقی نخواهد ماند و ایران باید مستقیم گام به بازیهای رسمی بگذارد. آن زمان است که مربی مجبور خواهد بود که بدون شناخت از مهرهها آزمون و خطای تاکتیکی را در زمین پیاده کند و ممکن است به نتیجه مطلوب نرسد.
*س_برچسبها_س*