یک‌شنبه 4 آذر 1403

از قتل در ولنجک تا قتل در رجایی‌شهر

وب‌گاه فرارو مشاهده در مرجع
از قتل در ولنجک تا قتل در رجایی‌شهر

پس از ماجرای قتل «وحید مرادی» دادگاه کیفری «س. صالح بیدمشکی» را به عنوان عامل اصلی قتل «وحید مرادی» معرفی کرد. تا اینکه در روز 25 تیر ماه سال جاری «محمد‌صالح نقره‌کار» یکی از وکلای «س. صالح» اعلام کرد: «حکم قصاص موکلم به عنوان مباشر در قتل وحید مرادی منصور از سوی شعبه 51 دیوان عالی کشور صادر شده است.».

این گزارش حاصل گفت‌و‌گوی روزنامه «اعتماد» با نعیم‌رضا نظامی چهارمحالی، محمدصالح نقره‌کار (وکلای مقتول و متهم) و خانواده‌های «وحید مرادی منصور» و «س. صالح بیدمشکی» است:

هیچ‌وقت به طور واضح مشخص نشد که آن شب در مهمانی ولنجک چه گذشته است، که او مرتب به خانواده‌اش از زندان پیغام می‌داد که «حسین گودرزی» را به قتل نرسانده و نقشی در دعوا و درگیری آن شب نداشته است. چند وقت بعد از مهمانی در خیابان ولنجک همین اتفاق برای خودش رخ داد، اما این بار در زندان رجایی‌شهر.

پس از ماجرای قتل «وحید مرادی» دادگاه کیفری «س. صالح بیدمشکی» را به عنوان عامل اصلی قتل «وحید مرادی» معرفی کرد. تا اینکه در روز 25 تیر ماه سال جاری «محمد‌صالح نقره‌کار» یکی از وکلای «س. صالح» اعلام کرد: «حکم قصاص موکلم به عنوان مباشر در قتل وحید مرادی منصور از سوی شعبه 51 دیوان عالی کشور صادر شده است.».

اما ماجرای قتل در ولنجک و زندان رجایی‌شهر چه بود که ابتدا قرعه به نام «وحید مرادی» و سپس «س. صالح بیدمشکی» افتاد؟

26 اردیبهشت ماه سال 1397 وقتی یکی از دوستان «وحید مرادی»؛ متوجه می‌شود که وحید تازه از زندان آزاد شده است مهمانی در خیابان ولنجک ترتیب می‌دهد و با اصرار، وحید مرادی را به آنجا می‌کشاند.

در مهمانی ولنجک که توسط «حسین گودرزی» بر پا شده بود دعوا و درگیری رخ می‌دهد و او با ضربه چاقو کشته می‌شود. ضربه چاقو به حسین گودرزی توسط «وحید مرادی» صورت گرفت و او پس از این اتفاق در راه فرار به ترکیه توسط پلیس بازداشت می‌شود.

اما وقتی وحید مرادی به دلیل اتهام قتل حسین گودرزی به زندان رجایی‌شهر منتقل می‌شود رسیدگی به پرونده‌اش در‌خصوص اتهام قتل حسین گودرزی ناتمام می‌ماند و در 11 تیر ماه سال 1397 حین هواخوری در زندان رجایی شهر طی یک درگیری به قتل می‌رسد.

چند دقیقه پس از ماجرای قتل وحید مرادی، فیلمی توسط زندانیان زندان رجایی‌شهر در فضای مجازی منتشر می‌شود که زندانیان با عربده‌کشی و رجزخوانی، قاتلان وحید مرادی را پس از قتل نشان می‌دادند.

بعد از قتل وحید مرادی، تحقیقات برای شناسایی ضارب او آغاز می‌شود و کارآگاهان در بررسی دوربین‌های مداربسته زندان رجایی‌شهر سه متهم اصلی قتل وحید مرادی را شناسایی می‌کنند که یکی از آن‌ها «س. صالح بیدمشکی» بود.

«س. صالح» پیش از این اتهام، در 13 بهمن ماه سال 1395 در یک درگیری دسته‌جمعی مرد 47 ساله‌ای را به قتل رسانده بود، اما درنهایت با اخذ رضایت از اولیای دم توانسته بود از قصاص نجات پیدا کند، اما حالا پس از سپری کردن روند دادرسی دادگاه، او این بار به اتهام مباشرت در قتل «وحید مرادی» شناخته شد و حکم قصاص او از سوی شعبه 51 دیوان عالی کشور صادر شد.

خانواده مرادی، درد ما را می‌فهمند

مادر «س. صالح بیدمشکی» این‌گونه می‌گوید: «پسر من اصلا وحید را نمی‌شناخت و تازه یک ساعت بود که وارد زندان شده بود. قبل از اینکه پسرم پایش به زندان برسد آن‌ها داخل زندان دعوا داشتند. حالا بر سر هر مساله‌ای که بود. پسر من دو، سه ماهی به خاطر پرونده قبلی‌اش در آگاهی بازداشت بود. زندانی‌ها از قبل قرار دعوا گذاشته بودند شانس بچه من تا به زندان می‌رسد، دعوا می‌شود. خود زندانی‌ها بچه‌های شهرستان را طبقه بالا می‌فرستادند و بچه‌های تهران را طبقه پایین. آن روز دعوا هم برادر زن وحید مرادی درِ سالن را برای‌شان باز می‌کند و آن‌ها وارد سالن و طبقه‌ای که پسر من بود، می‌شوند. به خدا قسم من به کی بگویم که پسر من اصلا وحید را نمی‌شناخت.»

مادر «س. صالح بیدمشکی» درباره قتلی که قبلا پسرش مرتکب شده بود، ادامه می‌دهد: «پرونده قبلی پسرم هم درگیری و دعوا بود که دوستانش به او تلفن زدند. ببخشید خانم عذر می‌خواهم پسر من آن شب مست بود آدمی هم که الکل مصرف می‌کند هیچی متوجه نمی‌شود. بعد هم پسرم به من گفت؛ یک دفعه دیدم یکی وسط دعوا اسلحه داد دستم. گفت؛ دیگر نفهمیدم چی شد. برای همان دعوای اول هم برای پسرم دشمن‌تراشی کرده بودند. بعد پسرم به من گفت که تیرهوایی زده و تیر‌ها طوری بوده که با یک شلیک چندتا از اسلحه خارج می‌شده.

پسرم به من گفت که اگر تیر هوایی نمی‌زدم فردی که به سمت من آمده بود چاقو را در سر یا گردنم فرو می‌کرد. بعد هم خانواده شاکی متوجه شدند که اشتباه کردند و پسر من مقصر نیست، رضایت دادند. خانم! پسر من به خاطر اینکه وجدان داشت فرار نکرد و بعد از یک مدت هم خودش را به پلیس آگاهی معرفی کرد. یک میلیارد تومان هم بابت دیه به آن خانواده پرداخت کردیم. به قدری پسرم بچه خوبی هست که فقط خدا کمکش کند.»

او در ادامه توضیح می‌دهد: «درباره درگیری در زندان رجایی‌شهر پسرم همیشه به من می‌گوید؛ موهایم را کوتاه کردم، حمام رفتم، نشسته بودم که بچه‌ها (زندانی‌ها) به من گفتند بیا داخل حیاط زندان برای هواخوری. پسرم به من می‌گوید؛ به محض اینکه ما وارد حیاط زندان شدیم وحید مرادی و دار و دسته‌اش به سمت ما آمدند و گفتند این س. صالح بیدمشکی است و بنا کردند به کَل‌کَل کردن.

پسر من هم برایم تعریف می‌کند که به وحید یک کلام گفته که به تو می‌گویند عقاب ایران تو کلاغ هم نیستی. بعد می‌گوید؛ وحید مرادی برایم چاقو کشید. پسرم می‌گوید؛ چاقو را از دست وحید کشیدم و جفت دست‌هایش را با چاقو زدم. پسرم می‌گوید؛ داخل حیاط آن‌هم فقط به دست وحید چاقو زده است.

بعد پسرم می‌گوید؛ دعوا تمام شد و همه را از هم جدا کردند و رفتیم داخل سالن. پسرم می‌گوید؛ چند دقیقه بعد یک‌دفعه دیدیم در سالن را باز کردند و آن‌ها داخل سالن شدند. بعد هم این اتفاق افتاد. پسر من فرار می‌کند و به سمت حسینیه می‌رود. پسرم می‌گوید؛ درِ حسینیه باز بود و داخل شدم. می‌گوید؛ مادر اگر بدانی چه خبر بود آب جوش و روغن داغ به هم می‌ریختند.»

مادر «س. صالح بیدمشکی» در آخر می‌گوید: «پنج فرزند دارم. سه دختر و دو پسر. «س.» فرزند سومم است. خانم به خدا قسم پسر من وحید را نمی‌شناخت و با هم دعوایی نداشتند. وحید مرادی 12 ضربه چاقو خورده بود، اما فقط پسر من را مقصر در قتل وحید می‌دانند. پدر و مادر وحید خیلی آدم‌های خوبی هستند. در دادگاه ما به هیچ کدام از خانواده مرادی بی‌احترامی نکردیم، اما همسر وحید مرادی به ما خیلی بی‌احترامی کرد، حتی صندلی را برداشت که به سمت ما پرت کند.

فقط به پدر و مادر وحید می‌خواهم بگویم که شما خودتان هم پسرتان همین مشکل را داشت و می‌خواست به ترکیه فرار کند که پلیس او را گرفت. پدر و مادر وحید هم مثل ما زجرکشیده هستند، درد ما را می‌توانند درک کنند. از آن‌ها می‌خواهم تصمیمی نگیرند که جوان ما سر بی‌گناه بالای دار برود.»

به نکاتی در پرونده تاکنون توجه کافی نشده است

«محمدصالح نقره‌کار» یکی از وکلای «س. صالح بیدمشکی» درباره این پرونده می‌گوید: «درخواست فرجام‌خواهی بنده و همکارم آقای روشن در‌خصوص موکل آقای «س. صالح بیدمشکی» در دیوان عالی کشور رد شده است و لذا رای قصاص قطعیت پیدا کرده است، البته امیدواریم با اعمال طرق فوق‌العاده دادرسی و ماده 474 و 477 بتوانیم در مسیر استیفای حقیقت و روشن شدن واقعیت در این پرونده که موکول به کارشناسی‌های پزشکی قانونی و شهادت شهود است با لحاظ بازبینی دوربین‌ها و تناقض‌هایی که در این پرونده است باعث شویم که خون بی‌گناهی ریخته نشود و عدالت محقق شود و با تلاشی که مرجع قضایی در مسیر احقاق حق خواهد داشت به نکاتی در پرونده دقت کنیم که تا اکنون توجه کافی و وافی به آن نشده است و با لحاظ موضع‌گیری‌های متفاوتی که در مجاری مختلف پزشکی قانونی در‌خصوص ضربه زده شده به مقتول وجود دارد، بتوانیم حقیقت را برملا کنیم و زمینه‌های بازنگری‌های پرونده با اعمال طرق فوق‌العاده مورد عنایت مرجع قضایی قرار بگیرد.»

کیفرخواست کامل و جامع است

«نعیم رضا نظامی چهار‌محالی» وکیل پدر وحید مرادی منصور در‌خصوص این پرونده به «اعتماد» می‌گوید: «بنده از دی ماه 98 بعد از ارسال پرونده با صدور کیفرخواست از سوی دادسرا و ارجاع امر رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک تهران در این پرونده سخت و دشوار به طور داوطلبانه قبول وکالت کرده‌ام که اخیرا پس از رسیدگی‌های جامع و مانع صورت گرفته شده شعبه 51 (39 سابق) دیوان عالی کشور نسبت به رد اعتراض و ابرام آخرین رای صادره در بهمن 1400 اقدام کرده است.

با این وصف آقای «س. صالح بیدمشکی» درخصوص مباشرت در قتل وحید مرادی به یک‌بار قصاص نفس محکوم شده است. با بررسی روند پرونده جز اذعان به این مهم که یکایک اصول تحقیقات مقدماتی و محاکماتی جز به جز رعایت شده است، عرض دیگری موجه به نظر نخواهد رسید.

در این پرونده از صدور قرار عدم صلاحیت و بروز اختلاف بین محاکم کیفری یک تهران و البرز و حل اختلاف توسط شعبه 11 دیوان عالی کشور همگی تاکید به منتهای دقت نظر قضات محترم دادسرا تا قضات معزز دیوان عالی کشور دارد. درخصوص محکوم علیه حاضر این پرونده در بهمن ماه 1398 و شهریور ماه 1399 حکم به قصاص نفس صادر شده بود که شعبه 39 سابق (51 فعلی) با اعلام نقص تحقیقات نسبت به نقض آرای قبل اقدام کرده بود و در ادامه با ارسال مجدد پرونده به دادسرا محترم ناحیه 27 جهت رفع نقص با تکمیل آن مجددا در بهمن 1400 برای بار سوم آقای «س. صالح بیدمشکی» به قصاص نفس محکوم که این رای به شرح پیش گفته مورد اعتراض آقایان وکلای محترم مشارالیه قرار گرفته و این بار با رد اعتراض، رای بدوی ابرام شده است.

تنها نکته‌ای که با فقدان دلایل در مرجع تحقیق مواجه شده است این موضوع بوده که آیا برای اجرای نقشه قتل رهبریتی در داخل یا خارج زندان وجود داشته است! شرایط بدی که در این پرونده حاکم بود این مساله بود که این قتل در فضای امن زندان رجایی‌شهر اتفاق افتاده بود و هیچ‌کس توقع نداشت که در چنین فضایی قتلی رخ بدهد. به هر حال با نقشه برخی زندانیان وحید مرادی به قتل رسید و او را با پای خودش وارد قتلگاه کردند. زندانیان بعد از درگیری از صحنه قتل فیلم گرفتند و همین باعث شد این موضوع رسانه‌ای شود.»

نظامی در ادامه می‌گوید: «وقتی قتلی رخ می‌دهد، در همان ابتدا خانواده متهم باید سعی کنند تا بتوانند دلجویی کنند و رضایت شاکی را جلب و متهم باید با صداقت دل را در گرو کشف حقیقت بسپارد. در این پرونده هر بار که رای صادر می‌شد و به دیوان عالی کشور می‌رفت و با نقص‌های آن مرجع محترم عالی مواجه می‌شد فشار‌های روحی و روانی بسیار زیادی به خانواده مقتول وارد می‌شد و ایجاد شبهه برای وجود نقص ناشی از تدابیر اتخاذ شده مرتکب بوده است.

با این وصف عصبانیت‌های قبلی خانواده مقتول در پرونده قتل بعد از قطعیت حکم به نفع ایشان در این شکل پرونده‌ها بسیار خطرناک خواهد بود. بنده از بدو ورودم در این پرونده نسبت به شخصیت مرحوم وحید مرادی حساس بوده‌ام و متاسفانه آن چهره خشنی که از او به تصویر کشیده بودند به هیچ عنوان نبوده است.

در روایات و احادیث متعدد همه ائمه توصیه به گذشت داشته‌اند، به نحوی که امام شیعیان حضرت علی (ع) گذشت را زیور قدرت و زکات پیروزی دانسته‌اند و امام حسین (ع) با شهامت‌ترین انسان‌ها را کسانی می‌دانند که در اوج قدرت گذشت کنند. شعرا و ادبا نیز مکررا در اشعار خود به این موضوع پرداخته‌اند و مولانا زیبا سروده است که خود همان بخشش که کردی بی‌خبر اندر نهان می‌کند پنهان پنهان جمله افعال‌ها...

من به عنوان وکیل خانواده یکی از اولیای دم در حد بضاعت خویش و در چارچوب وظایف شرعی و قانونی خویش تلاش خواهم کرد تا آرامش اولیای دم هر لحظه بیشتر و بیشتر شود تا در بستری آرام و به دور از هیجان و بغض نسبت به موضوع تصمیم بگیرند. از خانواده محکوم علیه هم درخواست دارم که به روند رسیدگی دقیق صورت گرفته شده در عرایض و اظهارات خویش ایراد و خدشه‌ای وارد نکنند و با زیرسوال بردن تلاش‌های بی‌وقفه قضات محترم از دادسرا تا مرجع عالی نسبت به قهرمان‌پروری بی‌حاصل با اعلام بی‌گناه بودن اقدام نکنند.

در کیفرخواست ما با یک تحلیل جامع و کامل روبه‌رو هستیم؛ بنابراین اگر خانواده محکوم علیه روند قانونی پرونده را زیر سوال ببرند مطمئنا موضوع را سخت‌تر و پیچیده‌تر خواهد شد و چه‌بسا نمونه‌های آن در پرونده‌هایی که نهایتا منجر به اجرای حکم قصاص شد معلوم و مشهود می‌باشد، لذا در این شرایط خانواده محکوم علیه و وکلای محترم ایشان باید تمام تلاش خود را برای جلب رضایت از خانواده اولیای دم معطوف و لحظه‌ای را از دست ندهند.

فقط قصاص

پدر «وحید مرادی» در‌خصوص قتل پسرش می‌گوید: «صد‌در‌صد ما حکم قصاص را اجرا خواهیم کرد. این آقا از پرونده‌های قبلی‌اش هم مشخص است که جنایت‌هایی را انجام داده. این آقا چند سال پیش هم در مازندران سرقت مسلحانه از طلافروشی داشته و حتی قتل دیگری را هم در پرونده‌اش دارد که اولیای‌دم رضایت داده بودند، اما این بار ما چهار نفر رضایت نخواهیم داد. من، همسرم، طوفان (پسر وحید) و عروسم معتقد هستیم این آقا حتما باید قصاص شود.

اگر ما رضایت بدهیم باز آزاد می‌شود و مرتکب جنایتی دیگر می‌شود، ولی ماجرای وحید فرق می‌کند اگر من هم رضایت بدهم طرفداران وحید و دوستانش تا آخر عمر مرا نمی‌بخشند.

بگذارید از ماجرای دخترم برای‌تان بگویم. دخترم سال 84 عقد کرده بود که چند ماه بعد از عقدش تصادف کرد و از دنیا رفت. به ارواح خاک وحیدم یک قِران هم از راننده‌ای که مسبب مرگ دخترم شد، نگرفتیم و رضایت دادیم. حتی جهیزیه دخترم را هم بخشیدیم به دختران تازه عروسی که نیاز داشتند. خب ما گفتیم مرگ دخترم یک حادثه بوده در صورتی که راننده مست بود و گواهینامه هم نداشت، اما مرگ وحید حادثه نبود. ما دیه هم نمی‌خواهیم فقط الان می‌خواهیم قصاص این آقا انجام شود.»

پدر وحید مرادی در پایان صحبت‌هایش در مورد طوفان، نوه‌اش می‌گوید: «طوفان پسر وحید 9 سال دارد. حضانتش با من است و در حال حاضر هم پیش مادرش در همدان زندگی می‌کند. گفتیم از پدر که محروم شده از مادر محرومش نکنیم. هر زمان هم صحبت یا بحث کشته شدن پدرش را می‌شنود به اتاقش می‌رود و در را محکم پشت سرش می‌بندد.»

مادر «وحید مرادی» گوشی تلفن را از همسرش می‌گیرد و در مورد قتل پسرش می‌گوید: «ضربه آخری که توسط «س. صالح بیدمشکی» به وحید زده شد او را به کشتن داد. به ما گفتند ضربه‌ای که به پسرم وارد شده نه با چاقو بوده نه با قمه، بلکه با تیزی بوده که دستیاز بوده. این ضربه هم به واسطه ضبط دوربین‌های مداربسته زندان به قلب پسرم زده شده است. اتفاقا چند وقت پیش عروسم و همسرم، فیلم دوربین‌های مدار بسته زندان را کامل دیدند. من نتوانستم فیلم را ببینم، چون عروسم گفت اگر فیلم را ببینی تا آخر عمر در ذهنت می‌ماند، ولی این‌طوری که همسرم و عروسم برایم تعریف کردند، متوجه شدم در ابتدا در حیاط زندان دعوا می‌شود و زندانیان وارد سالن می‌شوند. وقتی وارد سالن می‌شوند ضربه نهایی را این آقا به پسر من می‌زند. چند بار فیلم‌ها را بازبینی کردند و مشخص است که این آقا ضربه آخر را به وحید زده.»

زندانیان به وحید گفته بودند اگر داخل نری می‌گویند کم آورده‌ای!

مادر وحید در ادامه در‌خصوص روز حادثه شرح می‌دهد: «روز حادثه من و عروسم برای خرید بیرون رفته بودیم که پسرم از زندان با ما تماس گرفت. به او گفتیم که بیرون هستیم و مشغول خرید کردن که وحید هم گفت پس نیم ساعت دیگر مجدد زنگ می‌زند. نیم ساعت نشده بود که ما رسیدیم خانه و دیدم تلفنم زنگ می‌خورد. پسر برادرم بود. گفت؛ عمه وحید را در زندان با چاقو زدند.

من خب باور نکردم و گفتم عمه این فیلم‌ها ساختگی است، همین چند دقیقه پیش وحید با من از زندان صحبت کرد. حالا نگویید زندانیان فیلم قتل وحید را در اینستا منتشر کرده بودند و ما بی‌خبر بودیم. چند دقیقه بعد از تماس پسر برادرم، برادر‌زن وحید که داخل همان زندان بود به خواهرش که عروس من می‌شود زنگ زد و گفت؛ در زندان درگیری شده و وحید را به قتل رساندند. ما در عرض یک ساعت خودمان را به زندان رجایی‌شهر رساندیم که دیدیم بله این اتفاق رخ داده و وحید را کُشتند.»

مادر وحید مرادی در پاسخ به سوال درباره اینکه برادر عروس شما به عنوان شخصی که درِ سالن را باز می‌کند، می‌تواند مقصر باشد، می‌گوید: «اتفاقا همین دو روز پیش که دادگاه بودیم همسر وحید گفت اگر برادر من مقصر بود، میان متهمان به دادگاه آورده می‌شد، ولی بعضی زندانیان گفتند که برادر‌زن وحید مرادی درِ سالن را باز کرده و وحید را داخل سالن فرستاده است. عروسم گفت؛ داخل فیلم وقتی درِ سالن را باز می‌کنند وحید را جلو می‌فرستند و می‌گویند اگر جلو نری می‌گویند کم آورده‌ای! صددرصد قتل پسرم نقشه قبلی بود. اگر یک در‌صد هم این آقا که در حال حاضر به قصاص محکوم شده است بی‌گناه باشد و از سمت کسی اجیر شده باشد، در این مدت باید آن فرد را معرفی می‌کرد.»

مادر وحید درباره دو سوال آخری که از او می‌پرسم این‌گونه جواب می‌دهد.

اگر یک درصد «س. صالح بیدمشکی» بی‌گناه باشد، شما او را اعدام کنید و در آینده متوجه شوید که او بی‌گناه بوده عذاب وجدان نخواهید گرفت؟

دوربین‌های مداربسته داخل زندان نشان دادند که این آقا ضربه نهایی را زده. بعد از حادثه هم فیلم‌هایی از طریق برخی افراد گرفته شد که این آقا هم کنار همان زندانیان بود. اگر این آقا در قتل پسرم دخیل نبود فیلم می‌گرفت و منتشر می‌کرد که ما وحید مرادی را کشتیم؟ بعد هم به لکه‌های خون روی زمین اشاره کنند و بگویند؛ نگاه کنید این خون وحید است و این عصای او؟!

این را هم بگویم این آقا در جلسه‌های دادگاه هر بار ضد و نقیض صحبت می‌کرد. یک‌بار این آقا گفت؛ من اصلا وحید را نمی‌شناختم. بار دوم گفت من اصلا چاقو نزدم. بعد هم در جواب سوال قاضی که از او پرسید لباس‌هایت را چرا عوض کردی، گفت؛ روی لباسم آش ریخته بودند. لباسی که این آقا در ابتدا پوشیده بود، به رنگ آبی بود و بعد لحظه‌ای که به پسرم چاقو زد، سفید پوشیده بود. در این چهار سال خدا شاهده یک‌بار هم خانواده این آقا نیامدند که از ما دلجویی کنند.

مادر آقای بیدمشکی گفتند که عروس شما در دادگاه به سمت ایشان صندلی پرتاب کرده است چرا باید چنین رفتاری صورت بگیرد؟

این آقا در دادگاه جلوی قاضی به عروسم فحش داد. عروس من هم عصبانی شد و صندلی را به سمت آن‌ها پرت کرد که قاضی هم عروسم را از جلسه دادگاه بیرون انداخت.

از میان اخبار

از قتل در ولنجک تا قتل در رجایی‌شهر

ماجرای قطع انگشتان یک زن با قمه جوان افیونی!