چهارشنبه 12 شهریور 1404

از واگذاری خائنانه قره‌سو تا آرارات؛ دست‌های پشت پرده انگلستان

خبرگزاری تسنیم مشاهده در مرجع
از واگذاری خائنانه قره‌سو تا آرارات؛ دست‌های پشت پرده انگلستان

موضوع دالان جعلی زنگه‌زور، موضوع امروز نیست؛ قصه‌ای است که سررشته آن به 100 تا 200 سال پیش برمی‌گردد؛ به طرحی انگلیسی برای مهار روسیه، ایران و چین؛ طرحی که اولین گام‌های آن با واگذاری خائنانه مناطق ایرانیِ قره‌سو و آرارات کوچک به ترکیه صورت گرفت.

- اخبار سیاسی -

به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدرضا دماوندی استاد دانشگاه و تاریخ‌پژوه معاصر در نشست «ما و غرب، سایه استعمار انگلیس بر خاورمیانه و ایران» که در موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، گفت: من معتقد هستم که واگذاری قره‌سو بخشی از یک نقشه بلندمدت انگلستان است که طرح آن از میانه‌های قرن نوزدهم شروع می‌شود.

وی افزود: درواقع وقتی امپراتور عثمانی در اواخر قرن سیزدهم (1299) شکل می‌گیرد، از میانه‌های قرن چهاردهم وارد اروپا می‌شود و در آن پیشروی می‌کند تا 1850 میلادی که این نهایتِ پیشروی عثمانی در اروپا و اروپای مرکزی است. البته در قاره آفریقا، در جنوب غربی آسیا و در شبه جزیره عربستان نیز پیشروی دارد. در این زمان، یعنی میانه قرن نوزدهم که عالی‌ترین حد پیشروی عثمانی در اروپاست، اروپا با این وحشت و مشکل اساسی روبه‌روست که این پیشروی تا کجا می‌خواهد ادامه پیدا کند؟! در همین مقطع است که بحث متوقف کردن عثمانی، محدود کردن و به عقب راندن آن مطرح می‌شود، و این مساله مهم که با عثمانی چه باید کرد؟

دماوندی با اشاره به نقش وامبریِ مجارستانی در این میان افزود: وامبری که به‌شدت ترک‌ستیز بوده است، در جمع‌بندی کتابش (سیاحت درویشی دروغین)، که حاصل زندگی در سرزمین‌های عثمانی بوده، به انگلستان توصیه می‌کند که برای مقابله با روسیه باید به آسیای میانه تا چین توجه کرد و اگر انگلستان بخواهد راجع‌به ترقیات روسیه در آسیای مرکزی بی‌علاقگی نشان بدهد، باید مورد ملامت قرار بگیرد.

وی خاطرنشان کرد: به عبارتی وامبری از همان سال 1865 شروع می‌کند به بیان طرح «جهان‌ِ ترک» و این نقشه پله پله در طول 160 تا 170 سال گذشته، به پیش رفته و عثمانی مهار می‌شود. در عین حالی که باید آن ظرفیت و استعدادش حالا از سمت غرب به شرق منتقل شده و در اختیار و ابزار انگلستان قرار بگیرد. [یعنی نه تنها پای عثمانی از اروپا قطع بشود، بلکه در جهت پیشبرد منافع انگلستان حرکت کند]. بنابراین مسیری طرح‌ریزی می‌شود که من اسم آن را تیر سه شعبه گذاشته‌ام. یعنی ایجاد جهان ترک که قرار است در درازمدت روسیه، ایران و در نهایت چین را هدف قرار بدهد.

وی با اشاره به اینکه پس از این برنامه‌ریزی توسط انگلستان، ترکان جوان می‌آیند و ترکیه جدید شکل می‌گیرد، یادآور شد: ترکیه درحالی شکل می‌گیرد که اتحاد جماهیر شوروی همچنان وجود دارد و این دو با یکدیگر هم‌مرز هستند. یعنی گرجستان و ارمنستان هم‌مرز با ترکیه هستند و برای اینکه ترکیه مثلا به آذربایجانِ شوروی دسترسی پیدا کند، خیلی راحت از طریق ارمنستان یا گرجستان می‌تواند ارتباط داشته باشد. اما به دلیل اجرای ادامه نقشه‌ای که انگلستان در سر دارد، موضوع قره‌سو جدی می‌شود. طبق طرح انگلستان ترکیه باید با نخجوان ارتباط پیدا کند. چرا؟! برای همان نقشه درازمدت انگلستان و ایجاد جهان ترک. و جهانِ ترک بدون ارتباط داشتن ترکیه با نخجوان بی‌معناست، پس باید قره‌سو در ایران به ترکیه واگذار شود.

این استاد و پژوهشگر تاریخ با طرح این پرسش که حال چرا وقتی قره‌سو و آرارات کوچک به ترکیه واگذار می‌شود، تا نخجوان ادامه پیدا می‌کند؟ گفت: درخواست و بهانه ترکیه یعنی همان چیزی که محمدعلی فروغی نیز در گزارش‌های خود منعکس می‌کند، این است که ترکیه مدعی می‌شود برای اینکه من بتوانم کردهای مستقر در این حاشیه را کنترل کنم، باید این ارتفاعات در اختیار من باشد. درواقع بهانه پیدا می‌کند تا به نخجوان برسد. خب، این می‌توانست تا مرزی که به صدرک در نخجوان می‌رسد، تمام شود، قره‌سو و آرارات کوچک هم واگذار شده بود. اما در عین حال تمام مسیر منتقل نشده بود و ما همچنان با ارمنستان در این منطقه ارتباط داشتیم و هم‌مرز بودیم. البته امروز اهمیت این واگذاری به خوبی برای همه روشن شده که اگر این اتفاق نمی‌افتاد، اگر نگوییم همه مسائل و مشکلات ما، اما بسیاری از آنها مرتفع می‌شد. اما نشد و این منطقه حساس به ترکیه واگذار شد و ما را دچار مشکلات زیادی کرد.

دماوندی با اشاره به نقش پررنگ محمدعلی فروغی و خاندان فروغی با یک پیشینه یهودیت و متهم به بابی‌گری و مشهور به فراماسونر، به عنوان یکی از شخصیت‌های اساسی در واگذاری قره‌سو و آرارات کوچیک به ترکیه، افزود: فروغی در آذر 1306 یک گزارش ویژه درخصوص واگذاری قره‌سو و آرارات کوچک به وزارت خارجه کشورمان می‌دهد و این واگذاری به صورت رسمی در سال 1310 اتفاق می‌افتد و در خرداد 1311 در مجلس ایران تصویب و ابلاغ می‌شود اما در گزارش مفصلی که فروغی به وزارت خارجه می‌نویسد رسماً و صراحتاً کلماتی به کار می‌برد و می‌گوید ما باید این مناطق را واگذار کنیم و خودش حتی در این گزارش می‌گوید من به وزیر خارجه ترکیه نگفتم، ولی به سفیر ترکیه در ایران گفتم برای اینکه دشمنی به وجود نیاید، شما به ایران پیشنهاد معاوضه سرزمینی بدهید.

وی ادامه داد: یعنی فروغی می‌گوید بحث معاوضه سرزمینی را من به ترکیه پیشنهاد دادم. بنابراین انگلستان در نقشه بلندمدتی که دارد برای شکل‌دهی جهانِ ترک به یک جاده و مسیری نیاز دارد که از ترکیه تا چین را به هم متصل کند. خب، در آن سال و قدم اول، ارتباط ترکیه با نخجوان مهم بوده و این اتفاق با برنامه و طرح انگلیس (و واگذاری مناطق مهمی از ایران به ترکیه) انجام می‌شود.

این پژوهشگر تاکید کرد: انگلستان در تمام این سال‌ها و در یکی‌دو قرن اخیر همواره در هر موضوعی مربوط به سرحدات ایران که حضور پیدا کرده، غیر از لطمه‌زنی و تهدید منافع ما هیچ چیز دیگری نبوده است. یعنی در هر جا و هر منطقه که نگاه می‌کنیم، حتی در منطقه سرخس - در حقیقت تصرف نشدن سرخس توسط ما به خاطر دخالت انگلستان بود که بعد روسیه پیش آمد و آنجا را تصرف کرد - در شرق و در تجزیه سیستان و در حکمیت گلداسمیت و همچنین در غرب؛ در همه جا ردپای انگلستان دیده می‌شود، که بعدها از همه اینها استفاده می‌کند. یعنی همین طرح واگذاری قره‌سو که ترکیه را به نخجوان وصل می‌کند برای آینده‌ای است که این آینده فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. حالا این اتصال معنادار می‌شود و می‌آییم جلو تا به امروز که این بحث کریدور جعلی و ادعایی زنگه‌زور را مشاهده می‌کنیم.

وی با اشاره به اینکه انگلستان طرح و نقشه‌های خود را که همواره به ضرر منافع ملی ایران بوده، با استفاده از عوامل داخل کشور و معروفترین و مهم‌ترینِ آنها یعنی محمدعلی فروغی اجرا می‌کرده است، به یکی از خاطرات َعلَم اشاره کرد و افزود: عَلَم در 19 بهمن 1348 در خاطراتش می‌نویسد: «شاهنشاه فرمودند مسئله بحرین دارد حل می‌شود. بعد با کمال آقایی و بزرگواری فرمودند حالا که من و تو هستیم، آیا فکر می‌کنی در آینده ما را خائن خواهند دانست؟ یا خواهند گفت کار بزرگی انجام داده‌ایم و این منطقه از دنیا را از شر کشمکش‌های بیهوده نجات داده‌ایم»؟ درواقع محمدرضا بحرین را واگذار می‌کند، ولی در ذهنش این نکته وجود دارد که نکند تاریخ او را در آینده خائن بداند و بنابراین از عَلَم می‌خواهد چیزی بگوید و یک تاییدیه بگیرد.

دماوندی درنهایت با نتیجه‌گیری از خاطره علم درخصوص واگذاری بحرین و نگرانی محمدرضا شاه درخصوص خائن نامیده شدنش در تاریخ گفت: وقتی که قره‌سو و آرارات کوچک واگذار می‌شد، آیا تصمیم‌گیرندگان و دستور‌دهندگان این واگذاری، همچون محمدرضا شاه در ذهن‌شان خطور می‌کرد که آیا ممکن است آیندگان لقب خائن را به آنها بدهند؟! خب، به طور یقین محمدعلی فروغی به عنوان یک فرد روشنفکر، یک فرد ادیب و بسیار مسلط به مسائل روز و تاریخ، می‌دانست که قره‌سو و آرارات چه اهمیتی در موقعیت جغرافیای سیاسی ایران می‌تواند ایفا کند. بنابراین تصمیم او و در حقیقت مجاب کردن او برای چنین اتفاقی که واگذاری قره‌سو و آرارات به ترکیه جنبه دوستانه و توسعه روابط همسایگی دارد، صرفا جهت تبرئه خودش در تاریخ بوده است. اما تاریخ قطعاً او را تبرئه نخواهد کرد.