اصلاح بازار یا اجبار تحمیلی؟! / تشدید بیاعتمادی سهامداران در سایه سردرگمی سازمان بورس / چراغ بورس کی سبز میشود؟
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - سینا احدیان؛ از اواسط مرداد بازار بورس ایران بعد از رسیدن به حوالی قلهی 2 میلیون و 200 هزار واحد کم کم وارد روند نزولی شد. شروع شتابان شاخص کل بورس را میتوان در یک اقدام غلط تحت اختلاف یا ناهماهنگی درون دولتی بین وزارت اقتصاد و وزارت نفت که موجب انتشار خبر عدم عرضه دارادوم شد مشاهده کرد. بعد از این اتفاق بسیاری از تازه واردان تصور کردند که ضمن اختلاف...
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - سینا احدیان؛ از اواسط مرداد بازار بورس ایران بعد از رسیدن به حوالی قلهی 2 میلیون و 200 هزار واحد کم کم وارد روند نزولی شد. شروع شتابان شاخص کل بورس را میتوان در یک اقدام غلط تحت اختلاف یا ناهماهنگی درون دولتی بین وزارت اقتصاد و وزارت نفت که موجب انتشار خبر عدم عرضه دارادوم شد مشاهده کرد. بعد از این اتفاق بسیاری از تازه واردان تصور کردند که ضمن اختلاف در بخشهای مختلف اقتصادی، دولت قصد دارد از بازار سرمایه خارج شود چرا که بخشی از هدف خود برای تامین کسری بودجه رسیده و یا در نظر دارد با انتشار اوراق سلف نفتی یا همان طرح گشایش اقتصادی به عرضه سهام شرکتهایی که از 5 ماه پیش وعده داده بود دست بردارد. همین امر موجب شد تا بسیاری از سهامداران خرد و حتی بزرگ در صفهای فروش قرار بگیرند و روند قرمز شدن نماد بسیاری از شرکتها بویژه شرکتهای پالایشی، فولادی و خودرویی که در صندوقهای واسطه گری مالی دولت قرار بود عرضه شوند را کلید بزنند.
افت شاخص بورس با اینکه کوتاه مدت تلقی میشد، اما رفته رفته ادامه یافت و به روندی فرسایشی مبدل گردید. اینکه چرا اصلاح شاخص با نزول بیش از 30 درصدی ادامه دار شد و بسیاری از مردم بویژه تازه واردان را تا همین امروز بین 30 تا 60 درصد متضرر کرد عاملی جز بی اعتمادی سهامداران حقیقی به دولت و بازار ندارد چرا که طی 15 روز گذشته در بخش واقعی اقتصاد از جمله نرخ ارز و تورم اتفاق خاصی رخ نداده است بلکه شاهد رشد چند درصدی قیمت در این بازارها نیز بوده ایم.
اما به غیر از اشتباه بزرگ دولتمردان در انتشار خبر عدم عرضه دارادوم و ترساندن مردم، تصمیمات غلط و غیر اصولی و کارشناسی نشده، نداشتن برنامه بلندمدت و مدون سازمان بورس و وزارت اقتصاد و تغییرات سیاستی سریالی، ضعف نظارت در سایه بی توجهی به قواعد و قوانین و همچنین نداشتن یک سخنگوی مشخص برای شفاف سازی تصمیمات و یکپارچگی اطلاعات و آگاهبخشی جامعه و ایجاد آرامش در اوج رفتارهای هیجانی و ترس سهامداران تازهوارد عللی است که نشان میدهد افت شاخص متوالی و فرسایشی بورس در هفتههای اخیر را نمیتوان تنها یک اصلاح معمولی دانست بلکه به نوعی یک اصلاح اجباری ناشی از سوءمدیریت و ناتوانی مدیران سازمان بورس است.
سازمان بورس و معضل نداشتن سخنگو
یکی از دلایل اصلی دفاع از عملکرد بازار سرمایه، ایجاد شفافیت در فعالیتهای اقتصادی است که به دلیل انتشار صورتهای مالی و اعلام عملکرد و برنامههای شرکتها محقق میشود بنابراین شفافیت در مدیریت و برنامه ریزی و چرایی تصمیم گیریها و عملکردها از سوی سیستم مدیریتی بازار بورس و پاسخگو بودن مدیران بورسی به سهامداران و فعالان بازار میتواند کمترین انتظار ممکن باشد. اینکه سازمان بورس اوراق بهادار فاقد یک سخنگوی مشخص و فعال است که باید در چنین شرایطی مستقیما با مردم و سهامداران صحبت کند و از هیجان تازه واردان غیرحرفهای که متاثر از سیگنالهای تلگرامی و اخبار درست و غلط نهادها و مسئولان دولتی دچار ترس و هیجان کاذب میشوند و تعادل و ثبات بازار را برهم میزنند میتواند یکی از عوامل اصلی وضعیت کنونی بورس باشد که بسیاری از بازیگران بازار را سردرگم و نگران کرده و اعتماد عمومی به دست آمده را که با سختی و هزینههای بسیار به بورس و با هدف کاهش سفته بازی در بازارهای موازی و کنترل نقدینگی و تورم و شاید هدایت نقدینگی به بنگاههای تولیدی بدست آمده بود اکنون با انفعال و سوءمدیریت و بی توجهی مدیران سازمان بورس و وزارت اقتصاد در حال ازبین رفتن است.
یکی از نمونههای بارز تشدید ترس تازه واردان در بازار سرمایه را بعد از اثر منفی خبر عرضه و عدم عرضهای تی افها بر شاخص بورس را میتوان در صحبتهای دو شب پیش رئیس دفتر رئیس جمهور مشاهده کرد.
دو شب پیش در برنامه گفتگوی ویژه خبری محمود واعظی در بخشی از صحبتهای خود که قصد داشت تازهکاران بورس و در کل بازار سرمایه را آرام کند در اظهار نظری عجیب اعلام کرد که شاخص در کانال بین 1 میلیون 600 هزار تا 1 میلیون و 700 هزار واحد از اصلاح خارج و به روند صعودی برمیگردد. این درحالی است که شنبه هفته جاری و پیش از صحبتهای واعظی بسیاری از صفهای فروش با کاهش چشمگیر روبرو شده بود و بازار در حال برگشتن و سبز شدن بود، اما این اظهار نظر غیراصولی وی صبح روز بعد صفهای سنگین فروش را رقم زد و شاخص امروز به 1 میلیون و 600 هزار واحد رسید!
تصمیمات هفتگی و آزمون و خطاهای مکرر
1. تغییر ساعت معاملات
بازار بورس ایران پس از آنکه با اقبال عمومی همراه شد به دلیل ضعیف بودن زیرساخت و توان کم هستهی معاملات با فشار افزایش حجم خرید و فروش و تعداد فعالان بازار با مشکل مواجه شده و در برخی ساعات روز دچار اختلال میشود. سازمان بورس برای اینکه از بار فشار بر هسته معاملات بکاهد در اقدامی بی سابقه و با چندین مرحله تغییر زمان معاملات را به سه و بعد دو قسمت تقسیم بندی کرد. این اقدام علاوه بر اینکه بسیاری از سهامداران تازه وارد را دچار سردرگمی کرد باعث شد تا فعالان حرفهای بازار نیز با مشکل جدی مواجه شوند چرا که برای فروش یک سهم و خرید سهم دیگر گاهی مجبور بودند با فاصله یک روزه این کار را انجام دهند و همین امر موجب دلسردی و بهم ریختن استراتژی معاملاتی آنها و در نتیجه تاثر منفی بر روند بازار میشد به همین دلیل سازمان بورس از این تصمیم غلط عقب نشینی کرد و ساعات معاملات را به روال عادی بازگرداند.
از طرفی متاسفانه چندین ماه از وعدههای مسئولان سازمان بورس برای حل مشکل زیرساخت و هستهی معاملات همیشه خسته چه با کمک شرکتهای دانشبنیان داخلی و چه از طریق خرید از کشورهای دوست و همسایه میگذرد، اما همچنان خبری از رفع این معضل اساسی نیست و این در حالی است که سازمان بورس و بویژه وزارت اقتصاد باید پیش از این و دست کم در سال گذشته به فکر تقویت زیرساختهای فنی بازار سرمایه میبودند.
2. کاهش سهم صندوقهای با درآمد ثابت در سهام
سازمان بورس در اواسط مرداد ماه سقف سهم صندوقهای درآمد ثابت را از 15 درصد به 5 درصد کاهش داد، اما در اواخر همین ماه و با گذشت تنها چند روز با استدلال تقویت طرف تقاضا و با توجه به اثر منفی فروش سهام از سوی این صندوقها ابلاغیه خود را پس گرفت و مجددا سقف خرید این صندوقها را به 15 درصد بازگرداند.
3. کاهش سقف اعتبار کارگزاریها و اجبار به تسویه
برخی کارگزاریها به منظور جذب سرمایه گذاران و با توجه به حجم سرمایه گذاری مجاز به اعتباردهی به سهامداران برای خرید اعتباری سهام هستند. سازمان بورس در روزهای گذشته سقف اعتبار کارگزاریها را از 20 درصد به 10 درصد کاهش داد، اما چند روز بعد مجددا این اعتبار یا همان ضریب تعدیل سهام در حساب تضمین مشتریان اعتباری را از 10 درصد به 20 درصد افزایش داد که از ابتدای این هفته لازم الاجرا شد. جالبتر اینکه سقف اعتبار کارگزاریها روز گذشته در جلسه شورای عالی بورس و آن هم با این استدلال که برای تقویت طرف تقاضا و حمایت از بازار نیاز است به 50 درصد افزایش یافت!
4. عرضه سهام عدالت در بورس و افزایش فشار تقاضا
سهام عدالت با تعداد بالای سهامدران و ارزش چند صد هزار میلیاردی سهمهای زیرمجموعه آن به بازیگر اصلی بازار سرمایه در سال جاری تبدیل شد. بعد از عید قربان و با اعلام آزادسازی 60 درصد سهام عدالت برای بخشی از سهامداران در هفتههای اخیر بیش از 7 هزار و 500 میلیارد تومان از سهام عدالت در بورس به فروش رفت که خود عامل اصلی ایجاد صفهای فروش بود. حسن قالیباف اصل؛ رئیس سازمان بورس در اظهاراتی بعد از جلسه شورای عالی بورس گفت: یکی از دلایل افت بازار عرضه سهام عدالت بود که از این پس در بازار عرضه نمیشود و نهادهای مالی این سهم را خریداری میکنند. در واقع سازمان بورس در این بخش نیز بعد از اثرات منفی شدید عرضه سهام عدالت تازه متوجه شد که چه اثراتی بر بازار دارد و مشخص است که پیش از این توان پیش بینی چنین اثری را نداشته است!
5. بی توجهی ناظران بورس به قوانین
طبق قانون چنانچه قیمت سهام یک شرکت در 5 روز کاری بیش از 20 درصد چه در جهت منفی و چه مثبت نوسان داشته باشد، نماد مذکور متوقف و ناشر باید اطلاعیه شفافسازی منتشر کند. بعد از آن نماد متوقف شده در روز معاملاتی با محدودیت دامنه نوسان بازگشایی میشود. از سوی دیگر چنانچه قیمت سهام شرکت در 15 روز کاری بیش از 50 درصد نوسان چه مثبت و چه منفی داشته باشد، نماد متوقف و ناشر باید کنفرانس اطلاعرسانی برگزار کند، آنگاه نماد معاملاتی حداکثر 2 روز کاری بعد با محدودیت دامنه نوسان بازگشایی میشود. اینها در حالی است که در سایه بی توجهی ناظران بورس به قوانین طی 2 هفته گذشته بسیاری از سهمها در بازار بورس و فرابورس با نوسان منفی بیش از 50 درصدی در 15 و یا منفی 20 درصدی در 5 روز مواجه شدند.
تشدید بیاعتمادی تنها دلیل تشکیل صفهای فروش
به نظر میرسد سلیقهای عمل کردن ناظر در بازار، تصمیمات خلق الساعه و بدون برنامه و فاقد تحقیقات پژوهشی و تجربی و از طریق آزمون و خطا آن هم در شرایطی که بازار وضعیت مناسبی ندارد تنها به ترس، نگرانی، دلسردی، کاهش اعتماد و تشدید بی ثباتی بازار و فرار سرمایهها منجر میشود همانگونه که در هفتههای اخیر و در مسیر کاهشی شاخص بیشترین سهم صفهای سنگین فروش به سهامداران حقیقی تعلق داشت که نشان میدهد بخش زیادی از هزاران میلیارد سرمایه وارد شده جدید به بازار با ترسی مفط در وضعیت فروش و خروج سرمایه خود از بازار هستند. به طور مثال در روز جاری بیش از 80 درصد صف فروش بارقم 7229 میلیارد تومان به حقیقیها اختصاص یافت که موید این ادعا است. ترس و فرار سهامداران حقیقی در حالی است که اتفاق خاصی در فضای اقتصادی یا سیاسی جامعه غیر از اظهار نظرات غلط یا رفتارهای عجیب نهادها مثل قائلهی بین وزارت نفت و وزارت اقتصاد و عدم عرضه دارادوم و یا کاهش نرخ ارز و تورم نیفتاده است و تنها علت ایجاد صفهای چند ده و چند صد میلیونی فروش را میتوان ناشی از ترس و بی اعتمادی مردم به دولت و بازار سرمایه دانست.
بازار کی به روند مثبت برمی گردد؟
بدون شک نوسان منفی نیز همانند نوسان مثبت جزو لاینفک بازار سرمایه است و هر چند وقت یکبار اصلاح قیمتها در سهام شرکتها رقم میخورد، اما عموما این اصلاح به بیش از 10 روز و یا بیش از 20 درصد هم نمیرسد درحالی که در اصلاح کنونی شاخص کل بازده 30 درصد منفی و دو هفته را هم رد کرد و دلایل آن در بالا توضیح داده شد.
روز گذشته شورای عالی بورس برای جلوگیری از ادامه ریزشها و حمایت از بازار تصمیماتی اتخاذ کرد که به مهمترین آن در این گزارش اشاره شد. اما همانطور که اشاره شد ریزشهای کنونی به دلیل کاهش اعتماد و ترس سهامداران از دولت و بازار است که با حمایت دولت و عزم حقوقیها برای جمع کردن صفهای فروش که امروز شاهد حمایت بیش از 8 هزار میلیارد تومانی آنها از 25 سهم شاخص ساز در صفهای خرید بودیم روند نزولی شاخص ظرف روزهای آتی و در همین هفته تمام خواهد شد. آنچه که مسلم است و با بررسی و محاسبه قابل ملاحظه است اینکه بسیاری از سهمهای ارزنده شرکتها اکنون در قیمت پایینی معامله میشوند و اگر سهامداران خرد آنها را از دست بدهند بعدا مجبور خواهند بود در قیمتهای بسیار بالاتر همان سهام را خریداری کنند. بازار سرمایه یک بازار بلندمدت است و تنها افراد حرفهای در کوتاه مدت میتوانند از آن عایدی کسب کنند بنابراین اگر سهامداران صبر داشته باشند و به دید بلند مدت به سرمایه گذاری در بورس نگاه کرده و بجای سهام بازی سهام داری کنند میتوانند از این بازار سود مناسبی کسب کنند.
در هرحال شورای عالی بورس مجددا ضریب اعتباری کارگزاریها را افزایش داد، اتفاقی که گرچه میتواند در کوتاه مدت به قدرت خرید سهامداران و طرف تقاضای بازار کمک کند، اما تنها میتواند یک راه حل کوتاه مدت یا یک مسکن برای کم کردن درد بی ثباتی بازار باشد. به عبارتی تصمیم گیران نظام بازار سرمایه هیچ برنامه بلند مدت و چشم انداز روشنی برای آینده این بازار ندارند و با گرفتن چنین تصمیماتی به سهامداران بخصوص کسانی که به تازگی علاقهمند به سرمایه گذاری در بازار سرمایه شده اند غیر مستقیم نشان میدهند که این بازار آینده مبهمی خواهد داشت و ما نمیدانیم برای سامان دادن به آن چه راهبردی را پیش بگیریم! بنابراین همین گرای نامعلوم بودن آینده بازار خود باعث ترس بیشتر سهامداران و خروج بیشتر سرمایه از بازار میشود.
سازمان بورس و در راس آن وزارت اقتصاد باید پاسخگوی این تصمیمات غلط و بی برنامگی آن هم در حالی که خودشان و حتی رئیس جمهور مردم را تشویق به سرمایه گذاری در بورس میکنند باشند و برنامهای جامع و بلندمدت برای مدیریت بازار سرمایه ارائه دهند.