چهارشنبه 5 شهریور 1404

اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی حرفی جز «بدیم بره» ندارند!

وب‌گاه مشرق نیوز مشاهده در مرجع
اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی حرفی جز «بدیم بره» ندارند!

اعتراض به بیانیه وطن‌فروشانه جبهه اصلاحات، در میان برخی اصلاح‌طلبان رو به گسترش است.

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اعتراض به بیانیه وطن‌فروشانه جبهه اصلاحات، در میان برخی اصلاح‌طلبان رو به گسترش است.

در این زمینه، حمزه غالبی (رئیس ستاد جوانان در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در سال 1388) تاکید کرد: ما اصلاح‌طلبان حرفی در سیاست خارجی به جز «بدیم بره» نداریم! او که مقیم پاریس است، همچنین گفته است: دگم‌ترین و ایدئولوژیک‌ترین مواضع در سیاست خارجی، مال ما اصلاح‌طلب‌هاست.

آذری جهرمی، عضو ستاد انتخاباتی پزشکیان نیز تصریح کرد: پیشنهاد تعلیق داوطلبانه در بیانیه جبهه اصلاحات نشانه تسلیم است.

همچنین، محمدرضا جلائی‌پور از فعالان سیاسی جبهه اصلاحات، در اعتراض به بیانیه صادره به اسم این جبهه نوشت: از منظر اصلاح‌گرانه برایم چند پرسش از نویسندگان بیانیه امروز جبهه اصلاحات مطرح است. این بیانیه اگر قبل از دفاع میهنی 12روزه و قبل از نسل‌کشی غزه و حتی قبل از بهار به خزان کشیده عربی نوشته می‌شد، دقیقاً چه فرق مهمی می‌کرد؟ آیا این اتفاقات بزرگ نباید تاثیری در بخشی از محتوا و رویکرد متن نیروی سیاسی ملی بگذارد؟ آیا بازگشت به تنظیماتِ کارخانه‌ایِ قبل از جنگ فقط برای حکمرانان خطا است و برای نیروهای سیاسی مطلوب است؟

چرا متن گویی در دهه نود میلادی و غلبه خوش‌بینی / خوش‌خیالی به نظم تک‌قطبیِ لیبرالِ جهانی نوشته شده است و هیچ ردی از تغییرات صحنه جهانی و ائتلاف‌سازی‌های جدید منطقه‌ای در آن دیده نمی‌شود؟ آیا نیروی سیاسی نباید متناسب با درس‌آموخته‌های منطقه و جهان چارچوب‌های تحلیلی و فرض‌های نظری و زبان و رفتارش را روزآمد کند؟

مثلاً اگر این بیانیه نه برای ایرانِ 1404 در این منطقه بعد از درس‌آموخته‌های توسعه‌های توافق‌محور جهان و شکست‌های گذارهای منطقه و شکست‌های اجماع واشنگتنی، بلکه قرار بود مثلاً چند دهه قبل برای کره‌جنوبیِ وابسته آمریکا در برابر کره‌شمالیِ وابسته شوروی نوشته شود چه تفاوت رویکردی می‌داشت؟

یا مثلاً اگر ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا نبود و همین چند هفته پیش وسط مذاکرات با جنگده بی‌دو ایران را بمباران نکرده بود یا نسل‌کشی نشده بود، متن این بیانیه چه تفاوتی می‌داشت؟ یا اگر راهبرد فشارمحور و گذاریِ بخشی از نیروهای سیاسی در دهه‌های گذشته، عملاً بی‌نتیجه یا با نتایج عکس نمی‌شد، متن این بیانیه چه فرقی می‌داشت؟ بیانیه «جام زهر» مجلس ششم چه اشکالی داشت که عملاً راهگشا نشد و با چه تحلیلی تکرار همان محتوا و لحن و رویکرد، سودمند محسوب می‌شود؟

آیا ایران فقط بین دو گزینه تسلیم و جنگ مخیر است؟ آیا گزینه سومی که می‌تواند طراحی و خلق شود، نباید در متن توضیح داده شود؟ فرض کنیم ایران حتی به سبک جولانی یک‌سره تسلیم شود، آیا همان‌طور که نتانیاهو به قوای دفاعی سوریه، آن‌هم حین مذاکرات جولانی با نتانیاهو و علی‌رغم حمایت ترامپ از او، حمله کرد، به بهانه دیگری به ایران حمله نظامی یا اقتصادی نخواهد شد؟

چرا بعد از حمله دو قدرت اتمی به ایران و در کنار تاکید به‌جا بر ضرورت ابتکار عمل دیپلماتیک و ذی‌نفع‌سازی اقتصادیِ همسایگان و قدرت‌های جهانی در رشد و امنیت ایران و افزایش رضایت عمومی و همبستگی ملی، در متن بیانیه تاکیدی بر ضرورت تقویت قوای نظامی و دفاعی ایران نمی‌شود؟ آیا تصویر نویسندگان از اقتضائات امنیت ملی ایران در این منطقه و جهان، زیاده ساده‌انگارانه و عقب‌مانده از زمان نیست؟

در متن، نظام به ترک «تخاصم خارجی» دعوت شده است. آیا «تنش‌زا» و مخاصمه‌جو، ایران است که در حال مذاکره با آمریکا بود، یا نتانیاهو و ترامپ که به ایران حمله تجاوزکارانه کردند؟ به فرض پذیرشِ مخاصمه‌جویی ایران، آیا ترک تخاصم و ترک زبانِ سیاستِ ستیز و تقویت توافق‌گرایی فقط در برابر ترامپ مطلوب است و در سیاست داخلی عبور از قطبی‌سازی و زبانِ ستیز و تقویت توافق‌گرایی و توافق‌سازیِ حل مسئله‌ای مطلوب نیست؟

اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی حرفی جز «بدیم بره» ندارند! 2