افسوس "همشهری" برای ترک میدان اعتراض از سوی مردم!/ تهران، "شهر ورشکسته" یا یکی از 5 شهر برتر جهان...
یک عضو فراکسیون امید تأکید کرد که عدم شرکت در انتخابات برای اصلاحطلبان، "فرصتسوزی" است.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
تهران، "شهر ورشکسته" یا یکی از 5 شهر برتر جهان...
محمد درویش، از فعالان محیط زیست و از مدیران سابق سازمان محیط زیست در دولت رئیسجمهور روحانی طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی، تهران بزرگ را یک شهر ورشکسته توصیف کرده و نوشته است: کارشناسان از تهران به عنوان شهری ورشکسته در حوزه اکولوژیکی (تناسب یک موجود زنده با محیط اطراف) یاد میکنند. بنابراین برای جبران و ترمیم این ورشکستگی باید از گسترش بیش از حد این شهر جلوگیری کرد.
او همچنین در یادداشت خود اظهار میکند: براساس مطالعات یکی از نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد هیچ شهر بزرگی در دنیا نیست که ترافیک آن به اندازه شهر تهران باشد. در واقع تهران پرترافیکترین شهر دنیاست و تهرانیها ساعت زیادی از روز را پشت ترافیک سپری میکنند![1]
*سیاهنماییهای این فرد، مسبوق به سابقه است.
او که از طرفداران پر و پا قرص خانم ابتکار بود و بعدا توانست طی مدتی به پستهای مدیریتی در سازمان محیط زیست نیز دست یابد؛ پس از حضور عیسی کلانتری در سمت ریاست سازمان محیط زیست؛ تبدیل به منتقد جدی این سازمان شد و حتی در یک یادداشت با کنایه به جایزه گرفتن آقای کلانتری در جشنواره شهید رجایی؛ از این نوشت که بین ایران و ژاپن پیشرفته؛ چقدر فاصله است![2]
درویش زمان دیگری هم در یک یادداشت سیاهنمای دیگر اینطور مدعی شد که سیستم آموزش و پرورش ایران اجازه "گرتا تونبرگ" شدن دانشآموزان ایرانی را نمیدهد![3]
او البته اشارهای به دهها نخبه المپیادی و جهادی مدارس ایران نکرده بود...
درویش، چند سال قبل نیز مدعی شده بود که مردم 11 استان کشور درگیر فقر معیشتی شدهاند!
ما قضاوت درباره سیاهنماییهای این فرد که عملکردش مورد انتقاداتی هم قرار دارد [4] را بر عهده مخاطبان محترم وامیگذاریم.
آمارهای بدون سند این فرد درباره تهران بزرگ نیز با واقعیات موجود تطابق ندارد و ما اگرچه منتقد شورای شهر، دولت و شهرداری فعلی تهران هستیم اما جدای از انتقادات؛ حقیقت این است که پایتخت ایران اگرچه مثل تمام کلانشهرهای جهان با مشکلاتی مواجه است اما در زمره آلودهترینها نیست، شهرداری سابق آن در زمره شهرداریهای برگزیده جهان بود، دارای کمترین میزان خیابانخواب است و صفت ورشکستگی هم اقلا در ظاهر آن هویدا نیست.
مثلا مشخص نیست چرا آقای درویش صفت ورشکسته را برای تهران بزرگ رواداری کرده در حالی که طبق گزارش سال گذشته نشریه اکونومیست، تهران یکی از پنج شهر برتر جهان از نظر بهبود کیفیت زندگی است.[5]
برخی کارشناسان تصریح دارند که این سخنان عجیب به دلیل رونق بازار سیاهنمایی در ایران بیان میشود و اگر یک پیوست قضایی، رسانهای و امنیتی؛ برای این قبیل اظهارات وجود نداشته باشد بایستی منتظر شعلهور شدن آتش «فتنه اقتصادی» ماند...
***
افسوس "همشهری" برای ترک میدان اعتراض از سوی مردم!
روزنامه همشهری،(ارگان شهرداری تهران) طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته خود به قلم فردی که گفته شده یک روانشناس است؛ به اختلال در برگزاری کنسرت ارکستر سمفونیک تهران اشاره کرده و در انتها با کنایه به مردم و جامعه ایران نوشته است:
«ما آمده بودیم موسیقی بشنویم. برخی بدون اعتراض روشن، ولی تلخکام و عبوس، به اعتراض سالن را ترک کردند. برخی تمایل داشتند... برخی اعتراض داشتند با این همه ناآمادگی اصلا چرا کنسرت را برگزار کردید و کنسل نکردید. به این سیاهه میشود باز هم افزود. وضعیتی که ناارکستر ناهماهنگ جامعه را به ذهن متبادر میکند. در نهایت ارکستر سمفونیک تهران ناهماهنگ، ناآماده، بدون رهبر و فالش نواخت و صحنه را ترک کرد. هزینه آن را مردم دادند، هم از جیب خود و هم از اعتماد خویش. مردمان، اعتراض نامؤثری کرده و میدان را ترک کردند و مهمتر از همه، آنکه هیچ توافقی بر سر آنچه آن را نمیخواستند یا میخواستند تغییر کند نداشتند و من آن پایین در میانه ارکستر ناهماهنگ بیرهبری که خود هم یکی از آنها بودم درمانده و هاج و واج نگاه میکردم.»
همشهری میافزاید: چه آنها که روی صحنه بودند و چه ما که این پایین نشسته و ایستاده بودیم یک سرنوشت داشتیم. یک سرنوشت داشتیم؛ مثل تیم ملیمان که مربی ندارد و در آستانه حذف است، مثل تیمهای باشگاهی که حق بازی در خانه را ندارند، مثل برخی دستگاه هاکه ایده ندارند و مثل جامعه که...
این یادداشت با تیتر "ناارکستر جامعه ایرانی در شبهارکستر سمفونیک" در صفحه نخست همشهری یکشنبه منتشر شده است.[6]
*ارگان شهرداری تهران در یک سیکل تناوبی مشغول تأکید بر سیاهبودن اوضاع جامعه ایران و القای لزوم اعتراض خیابانی مردم است.
ما در مجموعه وبلاگ مشرق بارها نسبت به این رفتار ضد امنیتی در میان اصلاحطلبان و تریبونهای آنها هشدار دادهایم و ربط آنرا با «فتنه اقتصادی» نیز شرح کردهایم.[7]
روزنامه همشهری صراحتا اصرار دارد که راه خیابان را در مقابل مردم بگذارد [8] و حتی شهردار اصلاحطلب تهران نیز که به ناکارآمدی شناخته میشود؛ در همین روزنامه از "اعتراض خیابانی" با مردم صحبت کرده است![9]
معالوصف اگرچه ما توجهی به انگارههای بدبینانه مثل عمدی بودن ناکارآمدیها در شهرداری تهران برای ناراضیسازی عمدی مردم نداریم اما یک عقل تحلیلی به سادگی درک میکند که این رویه روزنامه همشهری جز به آتش و فتنه و خیابان ختم نخواهد شد.
اصرار بدون سند و منعندی بر سیاه بودن اوضاع جامعه ایرانی، تأکید بر اینکه مردم عامل نفرت را براندازی خواهند کرد و اعتراض به اینکه چرا صحنه اغتشاشات آبان 98 ترک شده؟! رفتارهایی است که تماما مورد خواست دشمنان خارجی مردم و ایران است. اگر به درخواست آنها انجام نشده باشد...
***
یک عضو فراکسیون امید تأکید کرد:
عدم شرکت در انتخابات برای اصلاحطلبان، "فرصتسوزی" است
جلال میرزایی، از نمایندگان اصلاحطلب مجلس در بخشی از مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی پیرامون انتخابات آینده و لزوم حضور اصلاحطلبان در آن گفته است: «ما اگر کاندیدای اصلاحطلب در مجلس داشته باشیم میتوانیم از تریبون مجلس استفادههای زیادی بکنیم و به نفع مردم خدمت کنیم. جریان اصلاحطلبی تریبونهای متعدد ندارد و اگر خودمان بخواهیم این تریبون را از دست بدهیم خودمان آسیب میبینیم و نمیتوانیم با مخاطبین و جامعه ارتباط برقرار کنیم و بازهم شاهد فرصت سوزی خواهیم بود. در همه مجالس در آرایش سیاسی در دنیا، جریانهای منتقد همیشه انعکاس بیشتری دارند و صدای آنها در جامعه بیشتر شنیده میشود یکی از دلایلی که در مجلس دهم صدای ما شنیده نمیشد و نمیتوانستیم مواضع صریح خودرا اعلام کنیم به علت حمایت از دولت بود.»
او همچنین در پاسخ به این سؤال که "یعنی معتقدید اصلاحطلبان در مجلس یازدهم باید در جامه منتقدین دولت ظاهر شوند؟ " تصریح میکند: به هر حال دفاع از دولت و وضع موجود هزینه دارد و جریان اصلاحات هم در حال حاضر این هزینه را میپردازد. اما واقعیت این است که در مجلس آینده با اینکه بهنظر میرسد در وضع فعلی اکثریت آن از جریان اصولگرایی خواهند بود، حتی اگر یک اقلیت باشیم و تعداد کمی از اصلاحطلبان در آن حضور داشته باشند، به نوعی ما را در یک موقعیتی قرار میدهد که میتوانیم با استفاده از آن برنامهها نقدها و مطالبات مردم را راحتتر مطرح کنیم و بیشتر هم صدای ما شنیده شود. چراکه همانطور که گفتم صدای اقلیتها بیشتر شنیده میشود.[10]
*صحبتهای میرزایی در حالی است که سران جریان اصلاحات تأکید دارند که در انتخابات مجلس یازدهم لیستی ارائه نخواهند کرد.
در این رابطه حتی رئیس ستاد انتخابات اصلاحطلبان نیز نظام را به ندادن لیست و تحریم خاموش انتخابات تهدید کرده است.[11]
چپها همچنین اظهار میکنند که مسئله «تحریم خاموش انتخابات»؛ عنوانی است برای تهدید آنها به حضور در انتخابات![12]
(و این در حالی است که شرکت در انتخابات، وظیفه ذاتی جریانها و طیفهای سیاسی است)
در همین حال، اصلاحطلبان نجیب غیر ستادی بر حضور در انتخابات تأکید دارند و کسانی از آنها داوطلب نمایندگی نیز شدهاند.
ولی ستاد جریان چپ اصرار دارد که صدای این عده در گوش مردم پژواک نیابد و آنچه که شنیده میشود؛ صرفا صدای بلندگوی تبلیغاتی جریان اصلاحات مبنی بر تحریم خاموش انتخابات و ندادن لیست در برخی حوزههای انتخابیه باشد.
جالب است که اصلاحطلبان به مردم توضیح نمیدهند که چرا حاضر به تکرار رفتارهای خود در انتخاباتهای قبلی مثل ائتلاف با نامزدان نزدیک و یا اعتماد به جوانان و معرفی چهرههای اصلاحطلب جدید نیستند؟!
***
1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/281638
2_ mshrgh.ir/995551
3_ mshrgh.ir/996946
4_ https://tn.ai/1125085
5_ https://www.parsine.com/fa/news/459193
6_ http://newspaper.hamshahrionline.ir/id/93734
7_ mshrgh.ir/1017043
8_ mshrgh.ir/1024191
9_ mshrgh.ir/1013818
10_ http://www.armanmeli.ir/fa/news/main/281664
11_mshrgh.ir/1034811
12_mshrgh.ir/1035158