افشاگری محسن هاشمی علیه یک طراحی خبیثانه / "سفله" زمانه‌ات را بشناس!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز 07:30 با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

"سفله" زمانه‌ات را بشناس؛ منتقدان خوئینی‌ها یا "فرماندهان فتنه اقتصادی"!؟

سعید حجاریان، از تئوریسین‌های هسته سخت اصلاحات به تازگی طی یادداشتی که در یک وبگاه متعلق به جریان چپ منتشر شد؛ در دفاع از نامه براندازانه موسوی‌خوئینی‌ها خطاب به رهبر انقلاب نوشته است: هفته گذشته نامه‌ای به قلم آیت‌الله سید محمد موسوی خوئینی خطاب به مقام رهبری منتشر شد. نویسنده در این نامه با ادبیاتی محترمانه و دلسوزانه نکاتی را در باب حکمرانی و وضعیت جاری کشور بیان کرده و نسبت به برخی رویه‌ها هشدار داده بود. واضح بود انتشار نامه‌ای از سوی فردی با این سابقه، سیلی از انتقادات را به‌دنبال خواهد داشت اما روشن نبود وضعیت آزادی بیان تا این حد بغرنج شده است که متنی در این حد کوتاه از یک‌سو به رادیکالیسم و ساختارشکنی ترجمه و از سوی دیگر به صفت سهم‌خواهی متصف می‌شود. به هر تقدیر گویی به فصلی جدید از تحولات سیاسی ورود کرده‌ایم که روحیه انتقادپذیری از میان رفته است و از هر سو، به متن و صاحب متن حمله می‌شود.

او همچنین در بخش انتهای یادداشت خود می‌گوید: بد نیست بگویم آقای موسوی خوئینی شبیه به جدش شده است؛ یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری. اکنون، کار به جایی رسیده است که مشتی سفله هر چه می‌خواهند به زبان می‌آورند و هر چه کینه دارند نثار ایشان می‌کنند. به‌قول خود آقای خوئینی اف بر تو ای روزگار سفله‌پرور! +

*ما به آقای حجاریان عرض می‌کنیم سفله کسی است که مسئولیت نمی‌پذیرد و با اینکه مسبب‌الاسباب وضع موجود است و دولت ناکارامد فعلی را هم‌او در دامن رأی مردم گذاشته اما امروز به جای پذیرش مسئولیت، عذرخواهی از مردم و اشاره به مثبتات رقیب برای انتخابات آینده؛ ولی ناجوانمردانه انگشت اتهام و مسئولیت را به سمت رهبری نظام دراز می‌کند.

البته سفله‌تری هم هست...

هم او و آنانی که دم از گفت‌وگو می‌زنند اما در لفافه مردم را به اغتشاش دعوت می‌کنند و جرأت ندارند مرد و مردانه از قصد خود برای ایجاد شورش خیابانی و کلید زدن "فتنه اقتصادی" حرف بزنند و در سایه نامه‌های سرگشاده پناه گرفته‌اند.

در بحث اشاره حجاریان به ساحت مقدس سیدالشهدا (ع) و کنایه شبیه شدن موسوی‌خوئینی‌ها به جدش نیز باید بیان کرد که این حجاریان بود که چند سال قبل در اظهاراتی مدعی شد عملکرد امام حسین (ع) در عاشورا عقلانی نبوده است فلذا روش ائمه هدی (س) پس از عاشورا عقلانی‌تر شد! [1]

این نگاه ابزاری و ابن‌الوقتی حجاریان برای سوء استفاده از ساحت دین و ائمه هدی (س) به شدت محل تأمل است.

***

نقش فرمان اصلاح‌طلبان برای "تحریم انتخابات" در کاهش مشارکت چه بود؟

افشاگری محسن هاشمی علیه یک طراحی خبیثانه

محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران و رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به تازگی در سخنانی که اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، پیرامون کاهش مشارکت کسانی از مردم در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند 98 گفته است:

"یک نظر در حوزه سیاست این است که اگر اصلاح طلبان می‌خواهند خود را به عنوان یکی از دو قطب سیاسی جامعه در حوزه رسمی تثبیت کنند، نباید حضور را به موفقیت گره بزنند و در انتخاباتی که احساس شکست می‌کنند، حضور نیابند یا آنکه شرایطی برای حضور بگذارند که قابل تحقق نیست. متاسفانه این وضعیت در انتخابات مجلس اتفاق افتاد و عملکرد شورای سیاستگذاری و برخی احزاب با نفوذ اصلاح‌طلب به گونه‌ای بود که هم آرا را کاهش داد وهم پیام منفی به سیستم داد."[2]

*گزاره مورد اعتراف محسن هاشمی بیانگر آن است که چرا برخی محافل تحلیلی تأکید دارند اقدام اصلاح‌طلبان و شورایعالی سیاست‌گذاری آنها در تحریم انتخابات مجلس یازدهم؛ یک اقدام منافقانه، شریرانه و حاکی از معارضه مستقیم با نظام اسلامی است.

به سخن دیگر اینکه اگرچه کارنامه بد چپ‌ها در دولت، مجلس و شورای شهر در کاهش مشارکت مؤثر بود اما عامل اصلی عدم شرکت کسانی از مردم در انتخابات؛ تشویق‌های اصلاح‌طلبان برای شرکت نکردن، ناسزاگویی به نهادهای نظارتی و خروج علنی از فرایند مردمسالاری با عدم ارائه لیست انتخاباتی بود.

مفهومی که در تمام نظامات سیاسی جهان به مثابه ضدیت با مردم و حاکمیت تلقی می‌شود و اشد مجازات هم برای آن در نظر گرفته می‌شود!

جالب است که اعضای ستاد جریان سیاسی خاص در روزهای انتخابات با یک عملیات فریب تلاش می‌کردند مسئله تحریم انتخابات را استتار کنند و به کشف این عملیات از سوی برخی محافل تحلیلی؛ حساس شده بودند. [3]

اما در پرتو سکوت خواص و عدم اشراف لازم به پازل چیده شده از سوی هسته سخت اصلاحات؛ شد آنچه که نباید می‌شد و متأسفانه کسانی از مردم با اغواگری اصلاح‌طلبان در انتخابات مشارکت نکردند.

و این شد که افرادی از آنها پس از انتخابات و در حالی که با خروج از حاکمیت احساس قدرت می‌کردند صراحتا از این گفتند که ما با تحریم انتخابات، پیغام بدون ابهام خود را به شورای نگهبان دادیم!

بدیهیست که در صورت عدم وجود درک همچنان از این بازی کثیف؛ نتایج سخت‌تری نیز بروز خواهد کرد که تنها یکی از آنها نامه منافقانه خوئینی‌ها به رهبری نظام است. نامه‌ای که تنها هدف آن جرقه زدن بر هیمه فتنه اقتصادی است. [4]

گفتنیست، پس از انتخابات مجلس یازدهم، کسانی مثل بهزاد نبوی تأکید کردند که رفتار تحریمی اصلاح‌طلبان در قبال انتخابات اسفند، اشتباه بوده است. [5]

***

"علیرضا بهشتی"؛ از دروغ انتخاباتی تا دروغ درباره کارنامه نظام

علیرضا بهشتی، فعال اصلاح‌طلب و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، گفته است:

"در خصوص عدالت اجتماعی جالب این است که الآن موافقان و مخالفان نظام، طرفداران و منتقدان نظام، اتفاق نظر دارند که جمهوری اسلامی موفق نبوده است. یعنی ما از سطوح مختلف مسئولین این را شنیده ایم، تا کسانی که کاملا مخالف جمهوری اسلامی هستند. واقعیت این است که باید به یک بررسی علمی و همه جانبه و در یک فضا آزادی که یک نماینده مجلس به خاطر یک نطق پیش از دستور مورد محاکمه قرار نگیرد و کسی که یک توئیت می کند مورد پیگرد قضایی قرار نگیرد، کارنامه این 42 سال بررسی کنیم. این کار را خود ما و دلسوزان نظام باید انجام دهیم؛ کسانی که در ایران نشسته اند و دل نگران آینده این سرزمین هستند. "

او همچنین در ادامه اظهارات خود تصریح می‌کند: فرد انقلابی سال 57 نباید از انقلاب خودش پشیمان شود. از این باید پشیمان باشد که نسبت به حفظ و مراقبت این انقلاب کوتاهی کرده است. و همه ما کم و زیاد در این زمینه شریک هستیم. آنجایی که باید می ایستادیم، نایستادیم. آنجایی که باید هشدار می دادیم، ندادیم. آنجایی که باید در میدان می بودیم، به سراغ زندگی شخصی خودمان رفتیم. آنجایی که باید اطمینان مطلق نمی کردیم، اطمینان کامل و مطلق خودمان را هدیه کردیم به مسئولینی که خطاپذیر هستند و معصوم نیستند. این اشتباه بزرگ ما بوده و اگر ما بخواهیم از این اشتباه بیرون بیاییم دو راه بیشتر نیست؛ یا منتظر باشیم این وضعیت پیش رود تا خدای ناکرده به اضمحلال برسیم و یا منتظر یک منجی باشیم که از پس پرده غیب و یا آن طرف مرزها بیاید و ما را نجات دهد. ولی می دانیم منجیان که از آن طرف مرزها آمده‌اند به هیچ وجه به نفع منافع ملی کشور ما و هیچ کشوری تلاش نکرده‌اند! [6]

*مقوله‌ای که ما در وبلاگ مشرق کرارا بر آن تأکید داریم تأثیرات فراگیر "سکوت خواص و عدم روشنگری" آنان است.

اظهارات ناصحیح بهشتی که از سال 88 و با تأکید بر وقوع تقلب در انتخابات! مسبوق به سابقه بوده؛ شاهدی بر همین مقوله است که اگر خواص در قبال سخنان غلط موضع نگیرند و روشنگری نکنند؛ این حرف‌های غلط و دروغ است که به راحتی در گوش جامعه زمزمه می‌شود و به ناگاه نیز مثلا همه باور خواهند کرد که آن پادشاه لخت واقعا چه لباس فاخری دارد!

تأکید بهشتی بر اینکه موافقان نظام می‌گویند کارنامه موفقی در عدالت نداریم در حالی است که اتفاقا موافقانی هم هستند که نظام جمهوری اسلامی را مایه مباهات می‌دانند.

آنها استدلال می‌کنند که نظام اسلامی ثابت کرده است دچار فساد سیستمی نیست و با هر مفسدی در هر سطح و جایگاهی برخورد قاطعانه دارد.

و در همین نظام است که گاهی حتی رهبر انقلاب نیز در قضایایی مثل کهریزک، یک تنه و اولین نفر وارد میدان می‌شود و به عنوان مدعی‌العموم حق درگذشتگان کهریزک را مطالبه می‌کند.

ما در این زمینه به بیانات رهبر معظم انقلاب نیز استناد می‌کنیم که معظم‌له چگونه نظام اسلامی را در قله‌ی عزت و مایه‌ی افتخار و مباهات برای اسلام می‌دانند. [7] و چگونه در بیانیه گام دوم پیرامون کارنامه نظام اسلامی در مقوله عدالت و برخورد با فساد فرمودند: واقعیت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست.

ایشان در مقطعی دیگر نیز در اشاره به عدالتخواهان تندرو فرمودند:

"این چه توقع بی‌جایی است که اگر یک رئیس، یک مرئوس، یک قاضی، یا مسئول بخش خاصی از کشور، از تشکیلات حکومت اسلامی، پایش را کج بگذارد، آن آقایی که با او مواجه می‌شود، فورا شروع می‌کند به اصل نظام اسلامی، اصل جمهوری اسلامی، اصل حکومت اسلامی اهانت کردن! البته به فضل الهی، مثل همیشه، از اول انقلاب تا به حال، اکثر مردم خوبند. اغلب علما و روحانیون، خوبند. اکثر با انصافند. اکثر متوجه حقایقند. اما در گوشه و کنار، کسانی هم پیدا می‌شوند که این گونه‌اند. این ناشی از چیست؟ ناشی از نشناختن قدر جمهوری اسلامی است. امروز هر کس با جمهوری اسلامی سرسنگین باشد، کافر به نعمت الله است. البته کافر به نعمت الله، به معنای کافر بالله نیست. کافر نعمت است و کفر نعمت در مقابل ذات مقدس باری‌تعالی، یکی از گناهان بزرگ است. خدا کند که ما دچار چنین گناهی نشویم. "[8]

محرز آنست که بهشتی قصد دارد سخن دوستداران انقلاب در بحث عدالت را کتمان کند و به مردم از این بگوید که هیچکس موافق نیست! مقابله با این دروغ بزرگ، از وظایف خواص است.

***

1_ http://www.jahannews.com/analysis/389257

2_ https://etemadonline.com/content/416685

3_ mshrgh.ir/1035158

4_ mshrgh.ir/1088498

5_ https://tn.ai/2265314

6_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1453326

7_ https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=43551

8_ https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4010