امدادرسانی در حوزه سلامت روان جامعه
امدادرسانی صرفا مسئلهای فیزیکی نیست که با کمکهای مادی قابل حل باشد و گاهی نیاز است از روشهای غیر مادی به افراد کمک شود.
امدادرسانی صرفا مسئلهای فیزیکی نیست که با کمکهای مادی قابل حل باشد و گاهی نیاز است از روشهای غیر مادی به افراد کمک شود.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ از پنج سال پیش از ثبت رسمی مؤسسه خیریه امان اقدام به انجام پژوهشهای مختلف کردیم تا فعالیت مجموعه کاملاً علمی و دقیق باشد.
علیرضا هندیجان متولد 67 دارای مدرک دیپلم و مدیر عامل مؤسسه و رئیس هیئت مدیره «جمعیت نیکخواهان سلامت روان» شیراز و مسؤول «گروه جهادی حسبناالله» است. این مؤسسه با هدف پیشگیری و حمایت از بیماران مبتلا به بیماریهای اعصاب و روان در سال 1398 با اخذ مجوز از فرمانداری شیراز آغاز به کار کرد و در استانهای فارس، سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری خوزستان و شهر بابل در استان مازندران فعالیت میکند.
وی از هشت سالگی به فعالیتهای خیریه مشغول است و از چهارده سالگی هم وارد هلال احمر استان فارس شد. در حین کمکرسانی در حوادث و بلایای طبیعی به دیگران متوجه شد امدادرسانی صرفاً مسألهای فیزیکی نیست که با کمکهای مادی قابل حل و رفع باشد و گاهی نیاز است از روشهای غیر مادی به افراد کمک کند.
او این ایده را بیست سال در ذهنش پرورش داد و به این مساله فکر میکرد که چگونه میتواند باشد بدون اینکه بخواهد به آنها مشاوره دهد و کلاسهای گفتوگو محور روانشناسی تشکیل دهد، در بعد روانی به افراد کمک کند و در آنها تأثیرگذار باشد و یا چگونه با بهبود شرایط کار و محیط زندگی تغییر روحی و روانی برای افراد حاصل میشود. مؤسسه فعلی هم با این دیدگاه و ایده شکل گرفت.
آقای هندیجان پنج سال پیش از ثبت رسمی مؤسسه خیریه امان اقدام به انجام پژوهشهای مختلف کرد تا فعالیت مجموعه کاملاً علمی و دقیق باشد. هسته اولیه این مجموعه را امدادگران هلال احمر تشکیل دادند که در این سالها با آنها آشنا شده بود. آنها در آرشیوهای سازمانهای مختلف، کتابخانههای عمومی و خصوصی، منابع روانشناسی و رفتارشناسی جستوجو کردند و با افراد مختلف در این حوزه گفتوگو کرده و سپس همایشهایی برای جذب اساتید برگزار کردند.
پس از گسترش فعالیتها در کشور وارد حوزه شبکه ملی اعصاب و روان شبکه ملی زنان و غیره شدند و همین سبب شد افراد متخصص داخل این شبکهها به آنها بپیوندند. تعدادی از افراد هم از طریق گروههای مجازی جذب مجموعه شدند. همچنان عضوگیری از طریق گروههای مجازی ادامه داشت و در نهایت با این اعضا اقدام به تشکیل میز مشارکت و نمایشگاه در سطح شهر شیراز کردند.
در کنار این فعالیتها برگزاری جلسات حافظشناسی، مولانا شناسی و شعرخوانی شاعران مختلف را هم داشتند و اساتید و حاضرین در کلاسها همکاری خود را با آنها آغاز کردند. حدود بیست نفر از افرادی که در حوزه اخلاق فعالیت در سازمانها و ادارههای مختلف فعالیت میکردند هم به آنها پیوستند و گروه رفته رفته تکمیل تر شد.
آنها در حوزه بیماری فعال هستند. البته هدف آنها کل جامعه است و گروههای آسیبپذیری که در جامعه زندگی میکنند را مخاطب خود قرار میدهند. برخلاف دستهبندی جمعه با ملاک اقتصادی و امکانات، آسیبپذیرترین مناطق روانی کلانشهرها هستند. همین طور که سلسله مراتب پایین میآید آسیب روانی کمتر میشود. مثلاً منطقه هودیان در بلوچستان بالاترین مقدار سطح سلامتی روان را دارد.
شناسایی فرهنگ و آداب و رسوم منطقه برای ارائه خدمات
سال 1398 سیلی در شیراز جاری شد. این گروه کمکرسانی را از شیراز آغاز کردند و بعد به لرستان و اهواز رفتند. در پایان دوره ششماهه امدادرسانی مقداری از کمکهای مردمی نزد آنها به امانت باقی مانده بود. آنها به اندازه یک کامیون بار داشتند اما همه جا کمکها را توزیع کرده و دیگر نیازی به این کمکها وجود نداشت. میخواستند بارها را به بلوچستان بفرستند. به ترمینال رفتند تا کارهای لازم را انجام دهند.
یکی از همراهان خانواده پیرمردی را دیدند که در سالن انتظار نشسته بودند و حدود شصت عدد ساک در اطراف خود داشت. مشخص شد که آنها در منطقهای سکونت دارند که مردم وضعیت مالی بسیار بدی دارند. همه مردم به کارگری مشغول هستند و همچنان در منطقه سیستم ارباب رعیتی وجود دارد.
آقای هندیجان بلیتی تهیه کرده و همراه با کمکهای مردمی سوار بر اتوبوسی شد که همه مسافران آن کارگر بودند و به منطقه هودیان رفت. حالا شش سال است که در آنجا فعالیت خیریه انجام میدهند.
آنها همیشه برنامههای خود را مطابق با شرایط هر منطقه تنظیم میکنند. آقای هندیجان برای همین حدود شش ماه زمان صرف کرد و با مردم هودیان زندگی کرد. برای اینکه بتواند آنجا را مرکز فعالیتها قرار دهد، حدود چهل و پنج روز در منطقه ماند و فقط رفتارهای اهالی را بررسی کرد تا به شناختی از آنها برسد.
افراد در مؤسسه امان با روح و روان انسانها سر و کار دارند و برای همین در برنامهریزی برای انجام فعالیتهای مختلف سعی میگنند خللی در فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایجاد نکنند و فقط بستری برای رشد و ارتقا مردم ایجاد کرده تا با همان ویژگیهای بومی به مراتب بهتری دست پیدا کنند.
مرحله شناسایی هنوز هم بعد از پنج سال ادامه دارد و متوقف نمیشود. اما این مرحله در شش ماه اول فعالیت کمک بسیاری به آنها کرد.
آنها با کارهای ساده و آزمون و خطا شروع کردند ولی این فعالیتها به تدریج کاملتر شد. برخی مواقع نیز با چالش مواجه میشدند. شناسایی فکر و فرهنگ و روحیه حاکم بر مردم کار سادهای نبود اما با کمک خودشان چالشها را یکی یکی حل کرده و جلو رفتند و به شناختی کلی از مردم رسیدند.
نیک خواهان از آغاز فعالیت تاکنون هیچ کمک دولتی و حاکمیتی دریافت نکرده است. در یک مورد با سازمان ملل همکاری کرده و مبالغی به عنوان کمک دریافت کردند. همه پولهایی که به حسابهای این مؤسسه واریز میشود کمکهای مردمی است و از سوی خیرین و گروههای همکار پرداخت میشود. چند گروه در فضای مجازی دارند که در آن هم گفتوگو صورت میگیرد و هم اطلاعیهها، درخواستها و اخبار قرار داده میشود.
مستندات انجام فعالیتها نیز جداگانه در پرونده هر فرد ثبت میشود و در مواردی نیز با انتشار عکس افراد مورد حمایت البته با پوشاندن چهره به خیرین اطلاعرسانی میشود.
اساس کار بر این است که امور درمانی را در قالب کاردرمانی، هنردرمانی، تحصیلدرمانی و غیره به صورت غیر مستقیم در جامعه پیادهسازی کنند تا جامعه توانمند شود. آنها صفتی را در نظر گرفته و نسبت به آن یک ساختار عملگرایی ترسیم میکنند. این مساله رسالت نیک خواهان است.