انتخابات ریاستجمهوری و تدارک گسترده جناحهای سیاسی
تهران - ایرنا - سایه انتخابات ریاستجمهوری 1400 بر سر بسیاری از مسایل سنگینی میکند و گروههای سیاسی دست به کار شدهاند تا برنامهریزیهای لازم را برای این کارزار سیاسی داشتهباشند که در این میان نام چهرههای مطرح و باسابقه در میان است.
بسیاری از کارشناسان با توجه به مطالبه اقتصادی و معیشتی جامعه معتقدند که مشکل اصلی کشور در واقع اقتصاد آن است. بنابراین گروه های سیاسی بر آن هستند تا رئیسجمهوری بعدی را فردی اقتصاددان و با سابقه فعالیت اقتصادی معرفی کنند و با تدوین و ارایه برنامه ها و سیاست های اقتصادی کارآمد به مطالبات جامعه پاسخ مناسب دهند. در این خصوص به منظور بازتاب دیدگاه ها و نظرات منعکس شده در رسانه های گروهی در این مجمل، مطالب مربوط به انتخابات ریاست جمهوری به صورت گزیده وار انتخاب و گردآوری شده است.
رسانههای اصلاح طلب
کابوس 1400 و تخریب مطهری
روزنامه آرمان ملی در گزارشی می آورد: واهمه دارند که کاندیدای ریاست جمهوری شود، پس از هماکنون تخریب او را آغاز کردهاند. زمانی که علیمطهری در مجلس حضور داشت بارها مورد هجمه مخالفانش قرار میگرفت و آنها تلاش داشتند نطقهای این نماینده به سرانجام نرسد و البته مطهری در سخنرانیهایش در خارج بهارستان هم امنیت نداشت که نمونه بارز آن 18 اسفند 93 بود که برای سخنرانی در دانشگاه از فرودگاه عازم محل تعیین شده بود اما گروهی به او حملهور شدند. اما آنچه سبب نگرانی و اضطراب مخالفان اعتدال و اصلاحات شد به روزی باز میگردد که علی مطهری درباره احتمال کاندیداتوریاش در انتخابات ریاست جمهوری 1400 گفت: برای ریاست جمهوری که از بسیاری افراد درخواست بوده و هست. درباره من هم بوده است. صحبتهایی وجود دارد ولی من جایی وارد شدهام که احساس ضرورت کردهام و احساس اینکه از غیر من برای این کار برنمیآید. نکته قابل توجه آنجاست که پس از این اظهارات از مطهری سوال شد آیا بهصورت مستقل کاندیدای ریاست جمهوری میشود که او پاسخ داد: حالا ببینیم چه میشود.
اصلاح طلبان در 1400
روزنامه آرمان ملی در گزارشی می نویسد: هر اندازه اصولگرایان در پی رتق و فتق امور خود هستند و درصدد کارایی بهتر در مجلس برمیآیند به همان شکل در جهت معکوس اصلاحطلبان با ملغمهای از مشکلات روبهرو هستند که گویا قرار نیست عزمی برای حل و فصل این مسائل ایجاد شود. انتقادات به شورای عالی، ادامه همکاری یا تشکیل سازوکارهای جدید، ایده پارلمان اصلاحات و انتخابات 1400 مسائلی است که اصلاحطلبان با آن روبهرو هستند. بهنظر میرسد فرصت یک ساله تا 1400 فرصت خوبی برای بازپروری و جامعه محوری اصلاحطلبان باشد تا هم سرمایه اجتماعی از دست رفته را بازیابند و هم شکست 98 با پیروزی در 1400 به دست فراموشی بسپارند. سیدمحمود میرلوحی فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است: انشاءا... بهزودی سازوکاری طراحی شده و تکلیف شورای عالی روشن میشود، یا با اصلاحاتی ادامه پیدا میکند یا جای خود را به سازوکار کارآمدتر، مؤثرتر و علیالقاعده با نقص کمتر و پاسخگوتر نسبت به جریان اصلاحات خواهد داد. اصلاحطلبان در برخی مقاطع نشان دادهاند که با اتخاذ برخی رویکردها و عملکردها اجازه دادند حواشی بر متن غلبه کند و این جریان به جای بازنگری و آسیب شناسی بیشتر به جدالهای لفظی درونی تن داده است. همین مساله است که باعث شده با گذشت بیش از 4 ماه از شکست در انتخابات 98 هنوز به چرایی این موضوع، آسیب شناسی آن و تدوین برنامهای مدون و مشخص برای انتخابات 1400 پرداخته نشود و همه صرفا نسبت به لزوم آن تاکید کنند. اصلاحطلبان باید قبول کنند که باید از یک جا آسیب شناسی و بازنگری در راهبردها، ساختار و سازوکارها را کلید بزنند. انتقادات جسته و گریخته و پراکنده به عملکرد شورای عالی سیاستگذاری، رئیس دولت اصلاحات ریزش سرمایه اجتماعی و محدودیتهای عارض بر این جریان نه تنها راه چاره اصلاحطلبان نیست بلکه صرفا با کشتن زمان آنها را به بیراهه و کورهراههایی میبرد که در انتها چیزی عایدشان نخواهد شد.
روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به قلم جلال جلالی زاده نوشت: انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 انتخاباتی بسیار مهم و سرنوشت ساز است. با این حال این انتخابات نیز مانند هر فرآیندی نیازی به تکمیل شرایط زمینه و بسترسازیهای متعددی است. آنگونه که از وضعیت فعلی میتوان استنباط کرد این است که بخشی از مردم نسبت به انتخابات دلسرد هستند فارغ از اینکه مربوط به کدام جناح باشند چه اصولگرا باشد چه اصلاحطلب! حضور مردم، وضعیت اصلاحطلبان و جایگاه و وزن شخص کاندیدا باید براساس فاکتورها با نظرخواهیهایی از افکار عمومی و نخبگان مد نظر قرار گیرد تا بتوان به نتیجهای مثبت رسید.
روزنامه ابتکار در گزارشی آورد: حالا که یک سال بیشتر تا انتخابات ریاستجمهوری 1400 باقی نمانده است و انتقادها به شورای عالی سیاستگذاری بیشتر شده، برخی از اصلاحطلبان از ایجاد یک حزب فراگیر صحبت میکنند که جایگزین پارلمان و نیز شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان شود. حزبی که بتواند همه جناحها و طیفهای مختلف اصلاحطلبی را در قالب یک حزب جمع کند. حال سوال اینجاست که اگر قرار باشد چنین حزب فراگیری ایجاد شود حول چه چهرهها و شخصیتهایی شکل میگیرد. پیش از این اظهارنظرهای زیادی مبنی بر شکلگیری جبهه اصلاحات خارج از محوریت رئیس دولت اصلاحات مطرح شده بود اما بسیاری معتقدند که هر ایده و طرح اصلاحطلبی اگر حول محور رئیس دولت اصلاحات بهعنوان صاحب این گفتمان نباشد، پا نخواهد گرفت. این دسته بر این باورند که احزاب و جریانهای اصلاحطلب در محور بودن رئیس دولت اصلاحات اختلافنظر ندارند. بنابراین اگر قرار باشد یک حزب فراگیر در جریان اصلاحات شکل بگیرد باید با محوریت فردی همچون رئیس دولت اصلاحات باشد که هم در میان پایگاه اجتماعی دارای نفوذ است و نیز حمایت معنوی بسیاری از چهرههای شاخص این جریان را دارد. شاید این آخرین فرصت برای احزاب اصلاحطلب باشد تا هم به یک جمعبندی برسند و هم به اختلافنظرها پاسخ روشنی داده شود. چرا که ادامه این روند نه تنها ریزش پایگاه اجتماعی را متوقف نخواهد کرد بلکه اعتبار احزاب اصلاحطلب را در میان سرمایه اجتماعی نیز خدشهدار خواهد کرد. شاید اصلاحات از این طریق بتواند برای همیشه تکلیف خود را با بسیاری از جناحها و طیفها مشخص کند و حزب فراگیر احتمالا این امکان را به جریان اصلاحات بدهد.
احمدی نژاد و انتخابات 1400
پایگاه خبری فرارو در گزارشی می نویسد: افزایش نفوذ احمدینژاد باعث شده که تحلیلگران مختلف به این عقیده برسند که تحرکات تازهای از سوی او و نزدیکانش در راه است. این دسته از تحلیلگران این احتمال را مطرح میکنند که احمدینژاد و یا یکی از نزدیکانش در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده نامزد خواهد شد. به طور مثال صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران معتقد است احمدینژاد برای انتخابات ریاست جمهوری برنامه دارد. این دیدگاه در میان فعالان سیاسی اصولگرا هم وجود دارد. حسین کنعانی مقدم احتمال نامزدی احمدی نژاد را دور نمیداند. محمد حسین قدیری ابیانیه نیز در این باره معتقد است قدرت به مزاج او شیرین آمده است.
لاریجانی در 1400
پایگاه خبری نامه نیوز در گفت و گو با صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران آورد: حیات سیاسی بسیاری از شخصیت های اصولگرا همچون آقای علی لاریجانی به آخر خط رسیده چون نه حرفی برای گفتن دارند، نه زبان نسل جدید را می فهمند و نه نسل جدید می تواند با آنها ارتباط برقرار کند. آقای لاریجانی فکر و اندیشه ای برای مشکلات عظیم کشور ندارد، حداکثر همان صحبت های کلی همیشگی را تکرار می کند که باید امید را در جامعه حفظ کرد و از طریق همدلی، وحدت و انسجام ملی مشکلات را پشت سر گذاشت بنابراین اصلا و ابدا هیچ شانسی برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 ندارد. اصولگرایان سنتی همچون آقایان لاریجانی و ناطق نوری هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ندارند چون مردم کلا از آنها و اصلاح طلبان سنتی همچون آقای خاتمی رخت بربستند بنابراین بدنه اجتماعی که به امثال آقای علی لاریجانی و آقای ناطق نوری و خاتمی رأی می داد اساسا در انتخابات 1400 شرکت نمی کنند چه رسد به اینکه بخواهند به نامزد اصولگرا یا اصلاح طلب رأی دهند.
رسانههای اصولگرایان
خیز اصلاح طلبان با چهره های اقتصادی
روزنامه صبح نو در گزارشی می نویسد: در میانه درگیری و نزاع دو طیف اصلی در جبهه اصلاحات، برخی اقوال و گمانهزنیها حکایت از رویکرد جدید اصلاحطلبان نسبت به انتخابات سال آینده دارد؛ حکایتی که قصد دارد چهرههای فنسالار اقتصادی را به جای چهرههای صرفا سیاسی، وارد گود نامزدی ریاستجمهوری 1400 کند. در میان گزینههایی که عملگرایان اصلاحطلب قصد حمایت از آنها را برای نامزدی در انتخابات 1400 دارند، یعنی همتی و اردکانیان و سورنا ستاری، محوریت اقتصاد به چشم میخورد. به بیانی کارگزارانیها، قصد دارند به جای سیاست، روی چهرهای با سابقه اقتصادی سرمایهگذاری کنند تا با این ترفند، بتوانند مردم را بهتر و بیشتر از رقیب نابگرایشان، جذب کنند. در شرایطی که موضوعات اقتصادی و معیشتی امروز در اولویت اول مردم قرار دارد، این ترفند، میتواند کارگر از آب درآید و موجب شکست سیاست نابگرایان شود. با این وجود، این سوال مطرح است که نابگرایان در چه شرایطی حاضر خواهند بود، سرمایه و اعتبار سیاسی خود را به پای گزینههای حداقلی و غیرخالص حزب کارگزاران سازندگی خرج کنند؟
انتخابات 1400
روزنامه فرهیختگان در گفت و گو با اسماعیل دوستی فعال اصلاح طلب نوشت: لاریجانی شخصیت معقول و منطقی است که معتقدم یکی از مدیران شایسته در جمهوری اسلامی ایران است و در این مدت 40 سال در همه منصبهای مختلف امتحان خود را به خوبی پس داده و در 12 سال مجلس هم به نظر من هویت و کارنامه آقای لاریجانی کاملا قابل قبول بوده، اما اینکه واقعا بخواهد کاندید شود و اصلاح طلبان هم از او حمایت کنند را نمیدانم، اما به نظرم اصلاح طلبان حتما در انتخابات کاندیدا خواهند داشت. ظریف یک دیپلمات خوب است و شاید سبک مدیر اجرایی خوب در حد ریاست جمهوری نباشد، البته انسان محبوبی است و در این مدتی هم که در وزارت خارجه بوده انصافا زحمت کشیده، ظریف انصافا یک وزیر خارجه خوب و یک دیپلمات عالی است، اما به نظرم یک مدیر اجرایی برای اداره کشور نیست. آقای جهانگیری شایستگی بیشتری برای ریاست جمهوری دارد و به نظرم کاندیدای اصلاحطلبان خواهد بود.
*س_برچسبها_س*