انتخاب ما در دوراهی تسلیم و مذاکره همواره مقاومت بوده است / ایران قوی بدون دانشگاه قوی ممکن نیست
بسیج دانشجویی در بیانیهای که امروز در رویداد پیشگامان رهایی قرائت شد تأکید کرد: انتخاب ما در دوراهی تسلیم و مذاکره همواره مقاومت بوده است و ایران قوی بدون دانشگاه قوی ممکن نیست.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ بسیج دانشجویی در بیانیهای که امروز در رویداد پیشگامان رهایی قرائت شد تأکید کرد: انتخاب ما در دوراهی تسلیم و مذاکره همواره مقاومت بوده است و ایران قوی بدون دانشگاه قوی ممکن نیست. متن بیانیه به شرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
اینک که 37 سال از صدور پیام تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تأسیس بسیج دانشجو و طلبه میگذرد، شایسته است بار دیگر به همان رویکرد بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران بازگردیم؛ رویکردی که بسیج دانشجویی را قلب تپنده دانشگاه و دانشجو را عنصری تحولخواه، آرمانگرا و انقلابی قلمداد میکند. در طی این سالها، بذری که به دستان مبارک امام روحالله کاشته شد، اینک به درختی تنومند مبدل گشته است؛ درختی که ریشه در ایمان و باور عمیق مردم ایران دارد و نهتنها در برابر طوفان فتنهها، تحریمها و توطئههای دشمنان پایداری کرده، بلکه سایه حمایت خود را بر سر مستضعفین و آزادیخواهان جهان گسترده است.
حضرت امام خمینی (ره) در فرمان تاریخی خود برای تشکیل بسیج دانشجو و طلبه تصریح فرمودند: «باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است.» پیامی که در ابتدا شاید دور از ذهن به نظر میرسید، اما امروز پس از گذشت سالها، نشانههای آشکار تحقق این آرمان مشاهده میشود. بسیجیان جهان اسلام، از انصارالله یمن و حزبالله لبنان گرفته تا حشدالشعبی عراق و گروههای مقاومت فلسطینی همچون حماس و جهاد اسلامی، همگی در خط مقدم مبارزه بیامان با استکبار و استعمار ایستادهاند. امروز، منطق مقاومت که با محوریت و الهام از انقلاب اسلامی شکل گرفته، به گفتمانی غالب نه تنها در منطقه، بلکه در دانشگاهها و جوامع غربی نیز بدل شده است.
اینک، پس از گذر از جنگی 12 روزه، در ایامی قرار داریم که روایات و شنیدههای ما از واقعه عاشورا در زمان حال عینیت یافته است. ما با چشمان خود شاهد بودیم که چگونه دشمن سفاک و آمریکایی برای رسیدن به اهداف شوم خود، حتی به زنان، کودکان، دانشمندان و دانشجویان این سرزمین نیز رحم نکرد. در این میان، پیروزی بلافصل ملت ایران در برهه کنونی از نزاع تمدنی، بار دیگر صدای شکستن استخوانهای استکبار را به گوش جهانیان رساند. امروز، نابودی جنایتکاران و کودککشان به قدری نزدیک شده است که این بدصفتان چارهای جز راهاندازی کشتار دستهجمعی و نسلکشی برای بقا در باریکهای، چون غزه نیافتهاند. یا در همین پایتخت ایران عزیزمان، برای ترور یک دانشمند، دست به قتلعام کودکان، زنان و غیرنظامیان بیگناه زدند. پس میتوان چنین استنباط کرد که اساساً دشمنی این جهانخواران ظالم با مردمی است که میخواهند در تعیین سرنوشت خود نقشی اثرگذار و مستقل داشته باشند. احمقها گمان میبردند که با به شهادت رساندن دانشمندان ما میتوانند ملت ایران را از رسیدن به قلهها بازدارند؛ حال آنکه این همان خطای شناختی دشمن آمریکایی از حقیقت مردم ایران بود. مردمی که حق استقلال خود را در پیشرفت و حرکت به سوی قلهها دنبال میکنند، هیچگاه تسلیم خواست زورگویان نمیشوند. ملتی که در این 47 سال، با عبور از گردنههای صعبالعبور و با وجود تمامی مشکلات، به پیشرفتهای خارقالعاده علمی و فناوری رسیده و تجلی گزاره «ما میتوانیم» در جهان پرهیاهوی فعلی بوده است!
اما راه گذار از وضعیت فعلی و دستیابی به پیشرفت کشور با سرعتی فزاینده چیست؟
آری! چه نیکو فرمود حکیم فرزانه انقلاب که راه علاج پیشرفت کشور در «قوی شدن» است؛ باید به دنبال قوی شدن بود. برای حرکت در مسیر اقتدار ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازگشت به همان نگاه امام و مطالبه رهبر معظم انقلاب هستیم؛ نگاهی که دانشگاه را موتور پیشران پیشرفت کشور میداند.
ایرانِ قوی بدون دانشگاهِ قوی ممکن نیست و پیشرفت حقیقی در گرو آن است که دانشگاه از سطحینگری، سیاستزدگی بیثمر و روزمرگی فاصله گرفته و به میدان حل مسائل اصلی کشور گام نهد. خروجی دانشگاهی با تفکری سطحی و وابسته، پیشرفت کشور را در تسلیم بیقید و شرط در مقابل دشمن قسمخورده ملت ایران پیگیری میکند؛ تفکری که در چند قرن گذشته، عامل عقبماندگی و استعمار مردم ایران و همچنین مایه تزلزل تمامیت ارضی و استقلال کشور بوده است. اندیشه منسوخ غربگرایی و خودکوچکبینی، چیزی جز ذلت برای ملت ما به ارمغان نیاورده است. نظریه ذلیلانه «ما نمیتوانیم» و «غربیها میتوانند» توسط عوامل نفوذی دشمن در مجامع فکری و اندیشهای پس از انقلاب اسلامی، به شکلی گسترده ترویج شد تا جوانان ما را از امید به آینده مأیوس سازند. همین تفکر عقبمانده، باعث رخدادن یک دهه خسارتبار در انقلاب اسلامی برای مردم ایران شد. دهه نود که ثمره ذهنیت بیمارگونه نفوذیها و خودباختهها بود، تنها دستاوردش دلخوشی کاذب به امضای مستکبرین عالم بود که با نیرنگ «فرانچسکو»، ملت ایران چوب اعتماد به ظالم را خورد. در این مدل فکری، جایگاهی برای ارج نهادن به مردم وجود ندارد و دیکتاتوری سرمایهداران بر مستضعفین، ایده حکمرانی و دولتداری آنهاست. برای رسیدن به اهدافشان، منتقدان خود را «کاسبان تحریم» نامگذاری میکنند تا دهانها را ببندند؛ حال آنکه برای اثبات نظریه خودتحقیری خویش، اعصاب و روان مردم را به بازی گرفته و دوقطبیهای کاذب ایجاد میکنند. اینان بقای عمر سیاسی خود را در ازهمگسستگی جامعه میبینند. عجب نوکران بیجیره و مواجبی هستند این کاسبان روز جمعه!
جناب آقای دکتر قالیباف،
آیا به راستی زمان آن نرسیده که با «کاسبان روز جمعه», پیران و پیروان فتنه، برخوردی قاطعتر صورت گیرد؟ آیا اکنون زمان آن فرا نرسیده است که بانیان وضع موجود، آنان که با عملکرد خود مقدمات وضع تحریمهای ظالمانه بر مردم را فراهم کرده و سفره ملت را در گرو امضای برجامها به اسارت بردهاند، مورد محاکمه و بازخواست قرار گیرند؟!
اما در باب حکمرانی مسئلهمحور: مسیر صحیح حل مسائل، در گام نخست، تفکیک دقیق میان مسائل اصلی و غیرواقعی و سپس اولویتبندی بین مسئله هاست. برای رسیدن به «ایران قوی»، چارهای جز حرکت و نگاهی مسئلهمحور نداریم. در مسیر حل مسائل بنیادین برای دستیابی به ایران قوی، اسناد بالادستی همچون «برنامه هفتم پیشرفت» جایگاهی بس ویژه دارند. امروز، یکی از اصلیترین اولویتها، مسئله اقتصاد و معیشت مردم است.
آقای دکتر
در مسیر حل مسائل اقتصادی، تحقق رشد 8 درصدی در اقتصاد، سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید، ساخت و عرضه مسکن متناسب با نیاز، برخورد صحیح و عالمانه با ناترازی بانکهای خصوصی و چندین تکلیف دیگر مندرج در سند برنامه هفتم، از وظایف خطیری است که نظارت بر حسن اجرای آن مانند تصویب قانون، بر عهده جنابعالی است. نظارت بر حسن اجرای همین تعهدات نیز بر عهده شما و دیگر نمایندگان محترم خانه ملت است. به راستی، در زمان سپریشده از اجرای برنامه هفتم، وضعیت رشد 8 درصدی، ساخت مسکن و دیگر مولفههای سامانبخش زندگی و معیشت مردم چگونه است؟
از طرفی دیگر، نارساییهای موجود در اقتصاد نباید ما را از توجه به فرهنگ جامعه غافل سازد. به راستی، موضع و نسبت مجلس تحت ریاست جنابعالی با رواج ولنگاری و بیعفتیهای موجود در سطح جامعه چیست؟ آیا زمان آن نرسیده که حضور با آرامش، عفیفانه و مؤثر زنان در اجتماع، متناسب با «الگوی سوم زن انقلاب اسلامی»، در دستور کار مجلس قرار گیرد و زیرساختهای لازم برای مقابله با ترویج ولنگاریهای فرهنگی به بهانه اعطای آزادیهای اجتماعی فراهم آید؟
سخن بسیار، اما زمان کم است.
اما نکته پایانی!
همگان بدانند که شعار ما دانشجویان بسیجی، در جوار مرقد پاک بنیانگذار انقلاب اسلامی، همچون گذشته، «نحن ابناء الخمینی (ره)» است. ما پیروان نهضت پیر جماران و منتظران فرج از نیمه خردادیم. سنگر فکری مقابله با خودتحقیری و خودتحریمی در دستان توانمند بسیجیان روحالله است و دشمن باید بداند که فتح این سنگر محقق نخواهد شد، مگر با از میان رفتن تفکر بسیجی. در مکتب ما، در طول تاریخ، هرگاه میان دوراهی تسلیم و مذاکره قرار گرفتیم، انتخاب ما همواره «مقاومت» بوده است. ما فرزندان همان امامی هستیم که وقتی در دوراهی تسلیم و شهادت قرار گرفت، فرمود: «الا ان دعی بن دعی، قد رکزنی بین الاثنتین، بین السله الذله؛ و هیهات من الذله.» در این نظام فکری، راهحل تمام مسائل کشور به اشاره و کلام «کدخدایان» گره نمیخورد و با ارائه راهکارهای مسئلهمحور و نگاه به توان داخلی، مشکلات مردم حل میشود. در این مدل فکری، از اشتباهات گذشته درس گرفته میشود و وقتی دشمن در اثنای مذاکره به شما حمله میکند یا پس از اثبات پیدرپی حسن نیت، دست به صدور قطعنامه در مجامع خودباخته بینالمللی میزند، مجدداً ساز مذاکره و خودتحقیری نواخته نخواهد شد! چه زیبا فرمود امام ما که «اگر بر کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنینانداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.» صدای احتضار حاکمیتهای غیرالهی و طاغوتی در جهان به گوش میرسد و انشاءالله به زودی مستضعفان عالم با تفکر بسیجی بر مستکبرین فائق آمده و ندای «انا صمصام المنتقم» را سر خواهند داد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.»