اوین؛ زندانی که قرار بود پارک شود / مالک اصلی اوین چه کسی بود؟
قریب هفت سال قبل و در بهمن 1394 و هنگامی که محمد باقر قالیباف رییس کنونی مجلس شهردار تهران بود از تبدیل قسمتی از زندان اوین یا تمام آن به بوستان و فضای سبز (پارک عمومی) خبر داد و گفت: «با ریاست محترم قوه قضاییه مذاکراتی داشتهایم و مقرر شده شهرداری تهران و این قوه برای مجموعه اوین و زندان اوین بوستانی را مهیا کنند تا این مجموعه نیز مانند زندان قصر باغ موزه شود.»
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصر ایران، هر چند اتفاقات اخیر در زندان اوین و اخبار ضد و نقیض درباره ریشهها و ابعاد آن در صورت فراهم بودن شرایط و تکمیل اطلاعات میتواند موضوع یک یادداشت مستقل باشد اما نام اوین که میآید وعده تبدیل این زندان به بوستان عمومی یا پارک بزرگ هم در اذهان متبادر میشود. وعده ای که البته محقق نشده است.
قریب هفت سال قبل و در بهمن 1394 و هنگامی که محمد باقر قالیباف رییس کنونی مجلس شهردار تهران بود از تبدیل قسمتی از زندان اوین یا تمام آن به بوستان و فضای سبز (پارک عمومی) خبر داد و گفت: «با ریاست محترم قوه قضاییه مذاکراتی داشتهایم و مقرر شده شهرداری تهران و این قوه برای مجموعه اوین و زندان اوین بوستانی را مهیا کنند تا این مجموعه نیز مانند زندان قصر باغ موزه شود.»
همان موقع نوشتم تبدیل زندان اوین به بوستان عمومی تحقق یک آرزوی ملی است که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی و از 23 بهمن 1357 وجود داشته است و نخستین بار آیت الله سید محمود طالقانی بود که خبر از تبدیل زندان اوین به پارک عمومی داد و پی گیر این موضوع از محمد توسلی شهردار وقت تهران (دبیر کل کنونی نهضت آزادی) بود.
طالقانی که خود تنها سه ماه قبل از پیروزی انقلاب همراه آیتالله منتظری و با تاخیر به نسبت زندانیان سیاسی دیگر هشتم آبان 57 و به ظاهر به مناسبت سالروز تولد شاه و به واقع به خاطر فروکش کردن شعلههای انقلاب، از زندان (قصر) آزاد شده بود و مهم ترین شخصیت انقلاب در تهران به حساب میآمد با رنج حبس و زندان بیش از هر کس دیگر آشنا بود و تبدیل اوین به پارک را یک مطالبه ملی و پاسخ به خواست مردم شهر میدانست.
علت حساسیت بر روی زندان اوین به جای زندان قصر نیز به این خاطر بود که در زندان قصر مجرمان و متهمان غیر سیاسی هم نگهداری میشدند اما اوین به خاطر زندانیان سیاسی آن شهرت داشت و خصوصا بعد از اعدام 9 نفر در تپه های اوین و مشهورتر از همه بیژن جزنی با ادعای دروغین مقابله با فرار آنان در 30 فروردین 1354 یادآور تلخی های بسیار شده بود.
خوب به خاطر دارم که در سال های نخست پس از انقلاب صاحب یک بنگاه معاملات املاک در منطقه سعادت آباد هنگام پیشنهاد یک قطعه زمین و در حالی که اطراف آن همه بیابان بود با انگشت زندان اوین را نشان می داد و میگفت به زودی این زندان تبدیل به پارک میشود و این منطقه آباد خواهد شد. منطقه البته بسیار آباد شد و سعادت مادی بسیاری برای پیش بینی کنندگان به همراه آورد چرا که قیمت زمین در آن همواره روند صعودی حیرت انگیزی داشته اما به دلایلی خصوصا با حوادث سال 60 اوین همچنان زندان باقی ماند.
در استقبال از سخنان آقای قالیباف دو دلیل برای خرسندی ذکر شد: نخست این که در تمام سال های پس از انقلاب همواره این انتظار وجود داشته که زندان اوین به بوستان تبدیل شود خاصه این که همچنان این تصور در مردم وجود دارد که سیاسیها و عقیدتی ها در آن بیشترند تا دیگران.
وجه دوم این است که سرانه فضای سبز در تهران همچنان کمتر ازاستانداردهای روز دنیاست و شهرداری در کنار ساخت بزرگراه و تونل و پل برای خودروها باید به خود شهروندان و حظ بصری و اوقات فراغت آنان نیز توجه کندو هر نهالی که کاشته شود یک کار مثبت است چه رسد به این که محوطه ای وسیع و مشهور را به پارک تبدیل کنند هر چند که معلوم نیست چقدر از مساحت آن که از 43 تا 57 هکتار روایت شده در فاز اول تحت پوشش قرار میگیرد.
در آن یادداشت البته تصریح شد نکتهای که می تواند پاشنه آشیل یا وجه نگرانکننده این طرح باشد این است که هر چند با تبدیل تمام یا بخشی از زندان اوین به فضای سبز اسباب رضایت مردم مناطق اوین و سعادت آباد و دیگر شهروندان استفاده کننده فراهم می آید اما این نگرانی هم وجود دارد که با انتقال زندانیان به خارج از تهران رنج مضاعفی به خودشان و خانواده شان تحمیل شود.
برای شناخت بیشتر این یادآوری مناسبت دارد که در سال 1389 رییس وقت سازمان زندان ها در نامه ای به رییس شورای شهر تهران از او درخواست کمک کرده ونوشته بود: زندانیان تهرانی نیز به عنوان «شهروند» محاسبه شوند و از سرانههای شهری مانند سایرین سهمی داشته باشند. در آن نامه همچنین آمده بود:
«زندان ها به منزله شهرکهایی هستند که درون آن دهها هزار نفر ساکن اند و محل مراجعه دهها هزار نفر دیگر از شهروندان، شمرده میشوند و باید اراضی و مکان های بیشتری در تهران به منظور ایجاد بازداتشگاههای جدید اختصاص یابد.»
مشخصا درباره زندان اوین هم آمده بود:
«زندانیان جدیدالورود به مدت چند روز در قرنطینه زندان نگهداری و پس از انجام معاینات پزشکی و بیماریابی بر حسب نوع جرم، سن، جنس، محکوم یا متهم طبقهبندی میشوند. بیماریابی بدو ورود، درمان سوءمصرف مواد با متادون و سایر روشها، مبارزه با بیماری سل، شناسایی و در صورت لزوم درمان بیماران مبتلا به اچآیوی از طریق کلینیکهای مثلثی موجود در زندان انجام میگیرد».
شمار زندانیان یا ساکنان این شهرک هم 6 هزار نفر قید شده بود که احتمال دارد به اقتضای زمان نگارش بوده باشد. در آن نامه تصریح شده بود: «24 هزار زندانی دیگر به جای تحمل حبس در محدوده شهر تهران عموماً در زندانهای کرج نگهداری میشوند که علاوه بر نارضایتی و مخالفتهای مردم کرج، موضوع اعزام و بدرقه آنان بین زندان و مراجع قضایی و ایاب و ذهاب خانوادهها برای ملاقات از مشکلات خاص این افراد است».
در آن متن آمده بود: هنگامی میتوان در پارک اوین با آسودگی قدم زد که خاطر شهروندان دیگر هم آسوده باشد که احداث این بوستان به بهای انتقال زندانیان به نقطه ای دورتر نبوده و اگر هم اتفاق افتاده همین استانداردها در جای دیگر هم رعایت شود و با این امید که محکومان سیاسی و امنیتی در بین آنها نباشد و این مشکل کاملا حل شده باشد. (حوادث دی 96 و آبان 98 و حالا شهریور و مهر 1401 البته هنوز رخ نداده بود).
جدای اینها نام اوین اما اگر نه بیش که پیش از آن که با سیاست و انقلاب و طالقانی گره خورده باشد یادآور سید ضیاء الدین طباطبایی (عامل سیاسی کودتای سوم اسفند 1299) است چرا که ملک او بوده و در دهه 40 با 43 هکتار مساحت به زندان تبدیل شد. مساحت کنونی البته تا 57 هکتار گفته شده است. (مصاحبه خواندنی زنده یاد صدرالدین الهی با سید ضیا که در قالب کتاب " کودتا" عرضه شده در همین ملک انجام پذیرفته است).
همچنین بخوانید