اگزوپری؛ خلبانی وطنپرست و خالق داستانهای خیالانگیز
تهران - ایرنا - آنتوان اگزوپری خلبانی بیباک، میهنپرست و مبارزی ضد فاشیسم بود که یکی از معروفترین چهرههای ادبیات رومانتیک مدرن محسوب می شود. وی با خلق داستانهایی خیالانگیز همچون شازده کوچولو به شهرتی جهانی دست یافت و توانست برنده جوایز ادبی معتبر فرانسه و همچنین برنده جایزه کتاب ملی آمریکا شود.
اگزوپری در 29 ژوئن 1900 میلادی در لیون فرانسه متولد شد. او فرزند سوم کنت ژان دو سنت اگزوپری بازرس بیمه در جنوب فرانسه و ماری دو فونسکلومب اشرافزاده ای فرانسوی بود. چهار سال بیشتر نداشت که پدر خود را از دست داد و مادرش به تنهایی مسئولیت تربیت وی، خواهران و برادرانش را برعهده گرفت. اگزوپری دوران کودکی را در جنوب فرانسه بهسر برد. در همین زمان بود که با موسیقی آشنا شد و نواختن ویولون را آموخت. در 12 سالگی نخستین تجربه پرواز به عنوان همراه در یک هواپیمای کوچک، او را تحت تأثیر قرار داد. وی برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت در دوران تحصیل در دبستان و دانشکده، گاهی ذوق و قریحه شاعری و نویسندگی خود را با نگاشتن و سرودن میآزمود و اغلب نیز مورد تشویق و تقدیر استادان خود قرار میگرفت. اگزوپری در 1917میلادی موفق به دریافت دیپلم دبیرستان از یک مدرسه شبانه روزی شد و در رشته معماری در مدرسه هنرهای زیبای پاریس به تحصیل پرداخت.
اگزوپری، یکی از پیشگامان هوانوردی پستی
اگزوپری قصد داشت به خدمت نیروی دریایی درآید اما موفق نشد به فرهنگستان نیروی دریایی راه یابد. به همین دلیل او در 21 سالگی بهعنوان مکانیک در نیروی هوایی فرانسه مشغول به کار شد و در مدت 2 سال خدمت خود در نیروی هوایی، فنون خلبانی آموخت و به یکی از خلبانان زبردست ارتش فرانسه بدل شد. او به اصرار یکی از فرماندهان خود به استخدام دائمی ارتش فرانسه درآمد بعد با پروازهای بسیار خود به سرزمینهای گوناگون و به میان ملتهای مختلف با زیباییهای طبیعت و چشماندازهای متنوع جهان و با جامعههای گوناگون آشنا شد و آنها را در آثار خود منعکس کرد. اگزوپری نه تنها خلبانی بی باک، میهن پرست و مبارزی ضد فاشیسم بود بلکه تجربه های زندگی پرماجرایش را به عنوان خلبان پست هوایی فرانسه و خلبان جنگ، دستمایه رمانها و داستان های شاعرانه و خیال انگیز خود ساخت.
این خلبان بعد از مدتی از ارتش به نیروی هوایی منتقل شد. بعد از چند سانحه هوایی به خاطر اعتراضهای خانواده و نامزدش لوییز اوک دو ویلمورن، خلبانی را کنار گذاشت. نامزدی آنها پس از مدتی به هم خورد و سنت اگزوپری دوباره به سراغ خلبانی و شغلهای متعدد رفت. او بیشتر برای حملونقل بستههای پستی از هواپیما استفاده میکرد. هواپیماها در آن زمان تجهیزات و تنظیمات زیادی نداشتند. به قول اگزوپری در هواپیماهای جدید، کار خلبان بیشتر شبیه حسابداری است تا خلبانی. او بستههای پستی را میان فرانسه و آفریقا جابهجا میکرد و مسیر پروازهای او از بالای بیابان و دریا میگذشت. چند سال بعد به آرژانتین رفت و مدیر پست هوایی آنجا شد.
این خلبان متفکر سوابق سقوط متعددی داشت که یکی از مهمترین آنها، سقوط در بیابان پس از 19 ساعت پرواز بود (آنها میخواستند رکورد سرعت برای پرواز بین 2مقصد را بشکنند تا برنده مسابقهای باشند که 150هزار فرانک جایزه داشت) که بسیاری معتقدند، صحنههای خلبان و بیابان و تعمیر و خرابی که در نوشتههای او به دفعات دیده میشود، الهام گرفته از این تجربه در آستانه مرگ است. اگزوپری عاشق پرواز بود، پروازهای اکتشافی. پرواز برای بردن محمولههای پستی اما ظهور نازیها را یک تهدید برای انسان و انسانیت میدانست. او دوست داشت حتما در جنگ علیه آلمانها شرکت کند. از آنجا که در دهه پنجم زندگی بود و سناش هشت سال از مرز قانونی گذشته بود، به او اجازه داده نمیشد. دهها نامه نوشت و تقاضانامهها را به مسئولان مختلف ارسال کرد تا توانست خلبان جنگی شود. اگر چه بخشهای مختلف بدنش به خاطر سقوطهای متعدد از کار افتاده بود و حتی نمیتوانست لباس خلبانی برتن کند و به دلیل گرفتگی در ناحیه گردن، نمیتوانست سرش را به سمت چپ بگرداند و هواپیماهای مهاجمی را که از سمت چپ به او نزدیک میشدند، ببیند اما به او اجازه دادند با یک هواپیمای P-38 پرواز کند. هواپیمای فرسودهای که در جنگهای مختلف چیزی از آن باقی نمانده بود و ارزش پرواز نداشت و حتی سقوطش هم خسارتی جدی محسوب نمیشد. هفت هفته آموزش دید تا با این هواپیما که پیچیدهتر از هواپیماهای قبلیاش بود پرواز کند. در دومین پرواز، موتور هواپیما از کار افتاد و او سقوط کرد. اگزوپری هشت ماه زمینگیر شد و دوباره با اصرار و فشار زیاد به اطرافیان، تلاش کرد که مجوز پرواز بگیرد. او تمام لحظاتی را که روی صندلی هواپیما نشسته بود و پرواز نمیکرد (چکهای قبل از پرواز، آمادهسازی ها، سوختگیری و زمانهای پس از فرود) کتاب میخواند و کتاب مینوشت. شخصیت پرجاذبه سنت اگزوپری که نمونه واقعی بلندی طبع و شهامت اخلاقی بود، پس از مرگش ارزش افسانهای یافت و آثارش در شمار پرخوانندهترین آثار قرار گرفت.
فعالیت های فرهنگی اگزوپری
زمین انسانها، برنده جایزه رمان نویسان آکادمی فرانسه
نوشتههای اگزوپری بازتابی از تجارب کار و زندگیش هستند، بهویژه تجاربی که وی در پرواز کسب کرد و در پوششی ادبی، به شکل رمان و افسانه با احساسات غنی و تفکری عمیق آنها را ارائه می دهد. یکی از این آثار زمین انسان ها بود در 1939میلادی در فرانسه منتشر کرد. در این اثر از تنهایی بیپایان انسان سخن میرود که طبیعت و عناصر گوناگونی از آن را مخاطب قرار میدهد. لطافت بیان و بازتاب زیبای دنیای پیچیده درون انسان آمیختهای است که خواننده را به خود میکشاند. شاید به همین دلیل بود که این کتاب جایزه رمان نویسان آکادمی فرانسه را از آن خود کرد. بنابراین باید اذعان کرد بیشتر آثار این نویسنده متفکر و با استعداد حاکی از تجربههای شخصی او است. در واقع اگزوپری فلسفه رمان هایش را از عالم عینی و واقعی بیرون میکشد. همچنین در کتابهای پیک جنوب و یا پرواز شبانه و باد، شن و ستارگان تجربه پرواز این نویسنده، به عنوان خلبانی تنها را میتوان شاهد بود.
شازده کوچولو، پرفروشترین کتاب داستانی در قرن بیستم
یکی از شاهکارهای ادبیات کودکان و مشهورترین اثر این نویسنده انسان دوست رمان شازده کوچولو است که در صد سال گذشته سومین کتاب پرخواننده جهان بوده است. این اثر پرفروشترین کتاب داستانی در قرن بیستم به شمار میآید که در ایران توسط محمد قاضی، ابوالحسن نجفی و احمد شاملو به فارسی برگردانده و بارها منتشر شده است. این اثر که در 1943 میلادی منتشر شد خیلی زود پیام انسان دوستانه آن از مرزها گذشت. این کتاب تاکنون به300 زبان دنیا ترجمه شد و در این زمینه رکورددار است. او که در خلال جنگ جهانی به آمریکا سفر کرده بود در آپارتمان کوچک خود در نیویورک، نگارش این شاهکار را آغاز کرد و تصویرگریهای آن را بر عهده گرفت. شازده کوچولو کتابی سمبولیک و فلسفی محسوب می شود که در سبک سورئال نوشته شده است.
شخصیت اصلی داستان کودکی است همیشه کودک که رفتارآدم بزرگها را نقد میکند و راز دانایی انسان را بر راوی آشکار میکند، چنان که روباه به او آموخت: تنها با چشم دل میتوان خوب دید، آنچه اصل است از دیده پنهان است. کتاب «شازده کوچولو» مانند دیگر آثار اگزوپری حاصل تجربه زیسته اوست که آن با تخیل و فلسفه در آمیخته است. در حقیقت شازده کوچولو با اینکه به زبانی ساده و برای کودکان نوشته شده اما اثری تمثیلی و فلسفی درباره زندگی و ماهیت انسان، تعصب ها و جهل او و بیگانگی اش بر روی زمین است: انسان تنها با قلب خود می تواند به روشنی ببیند. آنچه که ضروری است در نظر چشم نامرئی است. یکی از ویژگی های مهم این اثر و تفاوت آن با کارهای دیگر اگزوپری، مصور بودن آن است که با نقاشی های آبرنگی که اگزوپری خود کشیده است تزیین شده است. این رمان از زمان انتشارش در آمریکا تا کنون منبع الهام بسیاری از فیلمسازان، موسیقی دانان و نمایشنامه نویسان بوده و در قالب های مختلف فیلم (زنده و انیمیشن)، تئاتر، باله، اپرا، نمایش رادیویی و برنامه تلویزیونی اجرا شده است.
هوانورد هوانورد نام نخستین داستان کوتاهی است که از اگزوپری در 1926 میلادی منتشر شد. این داستان که نخستین بار در مجله فرانسوی کشتی پولب به چاپ رسید در اصل بخش کوتاهی از رمان بلند او به نام فرار ژاک برنیس است که بعدا اگزوپری آن را با تغییرات زیادی با عنوان پیک جنوب منتشر کرد. هوانورد، شرح زندگی شخصیتی خیالی به نام ژاک برنیس، خلبان فرانسوی است و دوره های مختلف زندگی او از آغاز خلبانی تا مربی گری پرواز را دربر می گیرد. پیک جنوب پیک جنوب نام نخستین رمان سنتاگزوپری است که در 1929میلادی به وسیله انتشارات گالیمار در فرانسه منتشر شد. در این رمان همه چیز از زاویه دید ژاک برنیس (قهرمان داستان هوانورد)، تصویر شده است. از زمانی که او با هواپیمایش از فرودگاه تولوز فرانسه به هوا برمی خیزد و به سمت صحرای آفریقا پرواز می کند. در این رمان با مردی سرو کار داریم که صحرا و مردمانش را خوب می شناسد. در 1937 میلادی فیلمی به زبان فرانسوی به کارگردانی پیر بیلون با اقتباس از رمان پیک جنوب ساخته شد.
پرواز شبانه شهرت اگزوپری با انتشار رمان پرواز شبانه آغاز شد که با مقدمه ای از آندره ژید نویسنده نامدار فرانسوی در 1931میلادی منتشر شد. آندره ژید در مقدمه خود بر این کتاب نوشت: با آنکه نخستین کتاب اگزوپری (پیک جنوب) را دوست دارم اما این یکی را سخت بدان ترجیح می دهم. وقایع داستان پرواز شبانه در آمریکای جنوبی می گذرد، در دورانی که هوانوردی تجاری، کاری قهرمانانه بود. قهرمان این اثر به خلبان ها می آموزد که از مرگ نهراسند و به ماموریت هایشان وفادار باشند. خلبان جنگ اگزوپری رمان خلبان جنگ را در 1940میلادی نوشت. این اثر، روایت آمیخته با رنج و فشارهای روحی اگزوپری است. زمانی که او در مقام خلبان شناسایی در نبرد فرانسه در 1940میلادی مشغول به خدمت بود، با روحیه شاعرانه ای که داشت، خاطراتش از بیم ها، ناامیدی ها، شهامت ها و پایداری ها در مقابل خطر مرگ و جراحت سال های سیاه جنگ را ثبت کرد. وی در این رمان، تجربه ماهها پرواز خود را در شرح یک مأموریت هراسآور بر فراز شهر آرس در فرانسه خلاصه میکند.
مجسمهای که به یادبود ایستگاه توقف هواپیماهای پستی و مدیر آن (اگزوپری) در مراکش نصب شدهسفر بی بازگشت
سرانجام هواپیمای اگزوپری در پروازی اکتشافی بر فراز دریای مدیترانه در 31 ژانویه 1944میلادی سقوط کرد و باعث مرگش شد. این نویسنده نامدار با اینکه عمری کوتاه داشت اما آثار وی به خاطر جنبه های عمیق انسانی مخاطبان زیادی در سراسر جهان دارد. همچنین باید گفت: دلیل سقوط هواپیمای اگزوپری هیچگاه مشخص نشد اما در اواخر قرن بیستم و پس از پیدا شدن لاشه هواپیمایش معلوم شد که برخلاف ادعاهای پیشین، او هدف آلمانها واقع نشده است زیرا روی هواپیما اثری از تیر دیده نمیشود و احتمال زیاد میرود که سقوط هواپیما بهدلیل نقص فنی بوده است. 54 سال بعد، یک ماهیگیر در جنوب مارسی، هنگام ماهیگیری دستبندی نقرهای را پیدا کرد که روی آن، نام اگزوپری و همسرش حک شده بود. 2 سال بعد از آن یک غواص در همان حوالی قطعات باقیمانده یک هواپیمای P-38 را پیدا کرد که در فاصله چند هزار متر مربع خرد شده و ریخته بودند. نهایتا در 2004، میلادی نیروی هوایی فرانسه تایید کرد که هواپیمای یافته شده، مربوط به اگزوپری بوده و سقوط او قطعی است.
*س_برچسبها_س*