ایران؛ روحانی در را گشود، جزییات حکمرانی را مردم دیدند
ایران نوروزی گفت و گویی دارد با حسام الدین آشنا که در آن دوره روحانی را از دولت روحانی تفکیک می کند و از افزایش سقف مطالبات جامعه می گوید...
عصر ایران؛ سروش بامداد - انتظار داریم ویژهنامه نوروزی روزنامه ایران، ارزانتر از مجلات بخش خصوصی باشد و این اتفاق افتاده است. مثل نوروزنامه اطلاعات، تنها 5 هزار تومان و ممکن است برخی تصور کنند به خاطر تعلق به خبرگزاری جمهوری اسلامی و دولت، تریبون دولت باشد اما نیست و اگر باشد هم توی ذوق نمی زند. راز آن هم پیچیده نیست چون سردبیر و تیم حرفهای، روزنامه نگاری را با بوق تبلیغاتی اشتباه نگرفته اند. جواد دلیری دبیر سیاسی روزنامه ایران بود که سال 1384 دولت احمدی نژاد روی کار آمد و تیم عوض شد و پس از سالها دوری در دولت روحانی و البته با تأخیر به «ایران» بازگشت و حالا سردبیر آن است. در سال های اول البته سردبیری ایران با «داوود محمدی» بود. یک استاد روزنامه نگاری در انتقاد از وابستگی مؤسسات مطبوعاتی به دولتها گفته بود با چرخش سیاسی آنها روزنامه ها هم می چرخند و این برروی مخاطب تأثیر منفی بر جای می گذارد. دوستی دارم که می گفت بعد از توقیف روزنامه ایران بر سر قضیه کاریکاتورهای «ایران جمعه» که بهانه ای برای تغییر تیم و چیدن نیروهای علاقه مند به رییس جمهوری جدید (محمود احمدی نژاد) هم بود به کارمند شرکت که روزانه روزنامهها را تهیه می کرد گفتم: دیگر ایران نخر! او پرسید: شما که ایرانخوان حرفهای بودید! 8 سال بعد دوباره گفتم بخر! آن کارمند لابد تصور میکرد دوست من دچار تذبذب است و نمی دانست این روزنامه است که به تناسب دولتها جهت سیاسی خود را تغییر میدهد و چاره ای هم ندارد و مدیر شرکت مذبذب نیست! کافی است به یاد آوریم در سال 92 و فردای اعلام پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری تمام روزنامه های ایران و مهم ترین روزنامه های منطقه و جهان خبر انتخاب او به ریاست جمهوری را به همراه تصویر در صفحه اول خود آورده بودند الا روزنامه ایران که روزنامه دولت (احمدی نژاد) بود و تصویر بزرگ صفحه نخست آن به «خسرو معتضد» نویسنده و تاریخ پژوه اختصاص داشت نه به حسن روحانی حال آن که چند ماه بعد هر روز از رییس جمهوری جدید مینوشت. ایرانی ها البته آن هشت سال را نه قاعده که استثنا می دانند و یک پرانتز نه روال و دوست ندارند به آن اشاره شود. نه به خاطر تغییر دولت که سال 76 هم دولت تغییر کرده بود که به سبب تغییر گفتمان سیاسی و فرهنگی.
ویژه نامه نوروزی «ایران» دو مصاحبه خواندنی و خوب دارد با حسام الدین آشنا مشاور رسانهای رییس جمهوری و بهزاد نبوی نایب رییس مجلس ششم. نه که تنها این دو مصاحبه را داشته باشد که از باقی گفت و گوها بیشتر به دل نویسنده این سطور نشسته است. حسام الدین آشنا در این مصاحبه می گوید: «کار آقای روحانی عمدتا افزایش مطالبات ملت، ظرفیت و قدرت نظارت ملت بود... در دولت را به روی ملت باز کرد تا ملت، دولت راببیند و بشناسد و اتفاقات درون آن را بفهمند و رصد کنند و روابط میان قوا را بشناسند. میزان سخنرانی های سیاسی او که روابط میان قوا را تشریح می کند بسیار زیاد است. به آخرین مصاحبه مطبوعاتی ایشان یک بار از این زاویه نگاه کنید که چه روندهایی را توضیح داد. ایشان روند مسأله سقوط هواپیما را به صورت زمان بندی شده توضیح داد. در حالی که هیچ کس تا کنون این طور توضیح نداده بود. وقتی دولتی سقف مطالبات را بالا می برد در پاسخ به آن مطالبات حتما ضعیف تر از سقف مطالبات می تواند عمل کند... ورود مردم در جزئیات نظام حکمرانی مربوط به دوره روحانی است و دوره روحانی و دولت روحانی دو مسأله جدا هستند... جامعه دیگر ساکت نیست. ما در مرحله گذار هستیم و این گذار به سمت قدرت گرفتن جامعه است. گذار به مرحله جامعه قدرتمند.» بهزاد نبوی فعال سیاسی اصلاح طلب هم حرف جالبی دارد. او می گوید:«باید سیاست صبر و انتظار در پیش گرفت و به حاکمیت اجازه داد با سلیقه خود کشور را اداره کند و ان شاءالله بر بحران ها فایق آید. چون بخش هایی از حاکمیت عزم کرده اند انقلابیون جوان به قدرت برسند و میانه رو ها و جریان های معتدل و مستقل ها نباید وارد درگیری بی حاصل شوند. به مردم هم باید فرصت داد نتایج قهر خود با صندوق رأی و انفعال را ارزیابی و برای ادوار بعدی ریاست جمهوری، شوراها و مجلس تصمیم بگیرند.» سخنانی که بیش از «اجازه» به بخش غالب قدرت و «فرصت» به مردم یادآور گفت و گوی کشاورز خراسانی با وزیر پیشین کشاورزی است: «خود دانید و مملکت تان!» ابتکار ویژه نامه نوروزی «ایران» اما متن هایی است در قالب نامه به قلم چهره های مختلف و برای نسل های آینده اما فونتی که انتخاب شده به جای این که نامه ها را به خط غیر تایپی نزدیک کند عملا امکان خواندن را گرفته یا دشوار کرده و مهم ترین بخش را به جای آن که چشم گیر کند از چشم انداخته است. با این حال به سختی می خوانیم و از برخی چهره ها نقل می کنیم: - احمد مسجد جامعی: نسل آینده نیازمند شخصیت هایی چون شهریار عدل است که کشورشان را بشناسند و فرهنگ آن را به جهانیان بشناسانند.
- صادق زیبا کلام: شمایی که در قرن 15 در این سرزمین زیست خواهید کرد، آینده تابناکی در برابر شماست مشروط به آن که اشتباهات نسل های گذشته را تکرار نکنید. - عباس عبدی: این حرف پوپر مهم است که که کسانی که وعده ایجاد بهشت در این دنیا دادند جز جهنم خلق نکردند. اگر به توانایی های خود و میزان انعطاف و تصلب جامعه توجه داشته باشیم دچار این خبط نمی شویم. - پیروز حناچی: فردایی را تصور کنیم که شهروندان مجبور نباشند 24 ساعت شبانه روز به معیشت امروز و فردا بیندیشند و زمانی را آزاد باشند برای تفریح، زیارت، عبادت و مشارکت. - آذری جهرمی: جوامع، زمانی به ورطه رکود و ایستایی می افتند که همگان به شیوه ای یکسان بیندیشند و پای بند تکرار های بیهوده و غالب باشند. - محمد مهاجری: هم نسلان من میگویند ما نسل سوختهایم. تعبیرشان را قبول دارم اما دلیل شان را نه. اگر هم سوخته ایم شمع بوده ایم و شمع را چه به پشیمانی و یأس؟ نسل ما تنها شمع نبودند. پروانه های گرد شمع بودند که بال و پرشان سوخته است. - عباس سلیمی نمین: در قرن پیش رو نیاز به درک «هم سرنوشتی» داریم. تنوع ها و تکثرها بابد در قالب رقابت های قانون مند تجلی کند نه تنازعات پردامنه و گاه بی پایان. - محمد رضا باهنر: ناامیدی سرآغاز بدفرجامی و رخوت است. چراغ راه ما برای غلبه بر سختی ها امید و توکل است. - ابراهیم افشار: ما برای بوی روسری مادر چقدر جان دادیم. برای هل دادن پیکان مان چقدر خندیدیم. چرا باید بخندی برادر من؟ ما برای خودمان آدمی بودیم! - زهرا شجاعی: امروزه زنان منتظر برنامه ریزی و اقدام از بالای دولت ها نیستند. همچون آب روان، هر جا مانعی ببینند راهی پیدا می کنند. - نعمت الله فاضلی: زندگی برای ما مهم شده اما مرگ هم ارزان و آسان شده. مدرسه و دانشگاه مهم شده اما نادانی و نابخردی نیز همه جا چهره کریه خود را نشان می دهد. در شهرها هم آبادانی می بینیم هم افسردگی هایی که به شهروندان تحمیل می کنند. - معصومه ابتکار: در هر انسانی یک جادو نهفته که برای خود او هم شگفت آور است. این جادو پیوند با روح الهی است. - فرشاد مؤمنی: در سال های جنگ به دلیل اندیشه های زرف مرحوم عالی نسب الگوی مصرف ایرانیان به طرز خارق العاده ای از مصرف لوکس و تجملی و غیر ضروری، خالی شد اما پس از جنگ شاهد حاکمیت بی سابقه سرمایه بودیم. ایران نوروزی همچنین مجموعه ای از اشعار نوروزی از هزار سال پیش - فردوسی - تا امروز - نیما و شاملو شفیعی و منزوی - را به همت «ارمغان بهداروند» یک جا عرضه کرده که تا ایران و زبان پارسی و نوروز هست قابل استفاده است و مناسب نوروز کرونا زده 1399 البته شعر شاملوست: سالی نوروز بی چلچله بی بنفشه می آید / بی جنبش سرد برگ نارنج بر آب / بی گردش مرغانه رنگین بر آیینه...
لینک کوتاه: asriran.com/0031Va