باقی: برای حل مشکلات "تاجزاده" را آزاد کنید / حقآبه ایران حتی به قیمت جنگ
"پدیده بیدولتی در اقتصاد" چیست و چگونه میتواند یک بازار قوی را ضعیف کند، قدرت خرید مردم را از بین ببرد و موجب بروز گرانی دلبخواهی بشود؟
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری - تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
"بیدولتی" چگونه اقتصاد را ضعیف میکند؟
حسین کمالی، فعال اصلاحطلب و دبیر حزب چپ کار به تازگی در سخنانی با اشاره به تورم افسارگسیخته و افزایش قیمتها به ویژه کالاهای اساسی و نیازهای روزمره مردم بیان داشت: بی برنامگی و بیدولتی در تمام تصمیمات و شئونات تیم اجرایی کشور قابل مشاهده و ارزیابی است.
به گزارش ایلنا، او تصریح میکند: این موضوع بیانگر بهره نبردن دولت از مشورت نخبگان جامعه بویژه نخبگان اقتصادی است.
کمالی مجددا در اشاره به مشکلات اقتصادی و گرانی گفته است: ما در یک دوران بیدولتی واقعی بسر میبریم.[1]
*"بیدولتی در اقتصاد" پدیدهای است که به مثابه بیماری میتواند یک حکومت پیشرفته و اقتصاد پویا را تهدید کند.
آفت بیدولتی به این صورت عمل میکند که در لابهلای لفافههای شیکی مثل لزوم بازار آزاد و انتقاد از قیمتگذاری دستوری پنهان میشود و به ناگاه بازار را تبدیل به قتلگاهی معیشتی میکند که هیچ ناظر و بزرگتری در آن نیست و ملاک قیمتگذاریاش نه رقابت یا کیفیت بلکه سودپرستی است.
در یک بازار بیدولت؛ افراد طماع از آنجا که در جریان نیاز یا علاقه مردم به یک کالا هستند؛ در گام اول "مافیای نرخ" را تشکیل داده، در گام دوم رقابت را ذبح میکنند، در گام سوم "گرانی دلبخواهی" یا همان گرانی بیقاعده را ایجاد میکنند و دست آخر هم سودهای نامتعارف و نجومی اما حرام را به سمت جیبهای خود روانه میکنند.
فرایندی که اگر دولت و قوه قضائیه در آن حضور مییافتند هرگز بروز نمییافت و اینچنین معیشت مردم را با قیمتهای بیقاعده مواجه نمیکرد.
من حیثالمجموع به نظر میرسد اکنون که پس از اشارههای محافل دلسوز درباره "پدیده بیدولتی"؛ شاهد هشدار این قضیه از سوی رجال اصلاحطلب نیز هستیم پس لاجرم دولت باید به خود بیاید و به جنگ این بیماری اقتصادی برود.
تصریح میشود که در کنار دولت، قوه قضائیه نیز به عنوان مدعیالعموم وظیفه دارد اجازه ایجاد یک بازار بدون حاکم و متولی را ندهد.
***
"دیپلماسی آب" در ایران ناکافی عمل میکند
حقآبه ایران حتی به قیمت جنگ
رضا سپهوند، دبیر کمیسیون انرژی مجلس در بخشی از یک میزگرد در خبرگزاری ایسنا گفته است: خشکسالی در خاورمیانه پدیدهای تاریخی و دورهای است و وقوع و رفع آن در طول زمان تکرار میشود، اما عامل دیگری که امروز ما را درگیر بحران کرده، "ضعف دیپلماسی آب" است.
او میافزاید: ما با اغلب کشورهای همسایه در مسئله آب مشکل داریم؛ از افغانستان و ارمنستان تا ترکیه و عراق و این ضعف در دیپلماسی باعث شده حقوق آبی ما در حوزههای مرزی حفظ نشود.
سپهوند درباره نقش طرحهای بالادست در تشدید بحران گفت: در ترکیه دو طرح بزرگ اجرا شده است که بخش عمدهای از آنها روی رودخانه ارس قرار دارد. سؤال این است که دیپلماسی ما چرا تا این حد ضعیف عمل کرده که بخش قابلتوجهی از حقآبهمان از دست رفته و امروز ما دچار بحران شدهایم.
دبیر کمیسیون انرژی مجلس همچنین ریزگردها و خشک شدن تالابها را از پیامدهای این سیاستها دانست و تأکید کرد: مشکل ریزگردهایی که اکنون از غرب وارد کشور میشوند تا حد زیادی به خشک شدن تالابهای عراق و بخشهایی از داخل کشور برمیگردد که عامل آن طرحهای بالادستی و مدیریت نامناسب منابع آبی در منطقه است. در این زمینه، دیپلماسی آب ما بهروشنی ناکافی عمل کرده است.[2]
*در ماجرای دیپلماسی آب و خاطره تلخ اخطار بی فرجام به افغانستان در دولت قبل اما سؤال اینجاست که چرا با اینکه کمکاری محرز است اما همچنان کاری نمیکنیم؟!
گفته میشود تنها در یک رود هریرود در شرق کشورمان؛ سهم حقابه 100 میلیون متر مکعبی این رودخانه به 1 درصد رسیده است.
این حق ملی کشورمان را چه کسی باید از دولت طالبان بستاند؟
به نظر میرسد که دستگاههای دیپلماسی، نظامی و امنیتی کشور باید در این زمینه فعالتر باشند و نتیجه اقدامات خود را نیز با مردم در میان بگذارند.
بدانیم که ولو به قیمت جنگ و درگیری نظامی اما باید آبی که سهم ایران است را به داخل کشور جاری کرد...
***
گرانی و مسکن و افزایش قدرت خرید نه!
باقی: برای حل مشکلات "تاجزاده" را آزاد کنید
عمادالدین باقی، شاگرد مرحوم منتظری و از دستگیرشدگان فتنه 88 به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با سایت جماران در اشاره به راهکارهای رفع مشکلات و تقویت همبستگی گفته است: راز محبوبیت آیت الله منتظری نیز همین بود که در خانهاش به روی همه باز بود و او با حفظ مواضع و اعتقادات خودش حرف دیگران را هم میشنید و تعامل میکرد. البته به کسی که توهین می کند و مسائل را شخصی می کند نباید اعتنا کرد، ولی درباره بعضی دیگر مثلا نمی فهمم چرا فردی مانند مصطفی تاج زاده را به جای اینکه صدا کنند و حرفش را نه از طریق رسانه ها که حضوری و خصوصی بشنوند، مکافات می دهند؟! به همین سادگی بخش بزرگی از مشکل حل خواهد شد. با همین روش بسیاری از قومیتها در ایران احساس تعلق سرزمینی شان به شدت نیرومندتر خواهد شد.
او همچنین تصریح میکند: نظارت استصوابی که در تضاد با قانون اساسی است دشمن شکلگیری احساس سهامدار بودن و مشارکت همگانی است و یکی از تیشههایی است که بر ریشه وحدت ملی زده شده، رانت و حامی پروری و ویژه خواری ایجاد کرده، شایسته سالاری را به فرومایه سالاری بدل کرده و منافذ اصلاح سیستم را بسته است. لذا لغو نظارت استصوابی یکی از راههای تقویت همبستگی ملی است.[3]
*جالب است که در مانیفست باقی برای حل مشکلات و ایجاد همبستگی جای چیزهای بیربطی مثل خاطره مرحوم منتظری، مجرمی مثل تاجزاده و مقولهای سیاسی و نامرتبط به نام نظارت استصوابی هست... اما جای اعتراض به گرانی بیقاعده، لزوم افزایش قدرت خرید مردم و مطالبه کاهش قیمت اجاره مسکن نیست!
ما قضاوت درباره زیست و زمانهی آقای باقی را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم.
***
1_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1718247
2_ isna.ir/xdVvy9
3_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1687377