باید تا الان از شوک کرونا بیرون می آمدیم!
وضعیت تولید و فروش صنایعدستی پیش از روزهای کرونایی هم چندان قابل قبول نبود؛ اما کرونا مثل هر صنعت دیگری، هنرمندان صنایعدستی را بینصیب نگذاشت و با کاهش شدید فروشهای پایان سال 98 و تعطیلی کلیه نمایشگاههای نوروزی، بازار این حوزه بیش از پیش کساد شد و بسیاری از فعالان این حوزه را درگیر مشکلات معیشتی کرد.
در همین راستا، حجتاله مرادخانی پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه در گفتوگو با ایسنادرباره وضعیت بازار فروش صنایعدستی در روزهای کرونایی و مشکلات معیشیتی که برای هنرمندان و صنعتگران این رشته به همراه داشته است، اظهار کرد: با در نظر گرفتن این نکته که فروش صنایعدستی، خردهفروشی محسوب میشود و بدنه اصلی این خرده فروشیها غالبا نمایشگاههای موقت یا دائمی بوده است، با افزایش شیوع ویروس کرونا در کشور تمام این فرصتها به یکباره از بین رفت و بازار این حوزه دچار رخوت و عملا سکون مطلق شد.
او ادامه داد: بازار صنایعدستی با همهگیری ویروس کرونا و از اواخر سال 98 دچار مشکل شد و بازار فروش را از کلانشهرها تا روستاها کاملا فلج کرد. طبیعتا در ماههای اول همه در شوک بودند و نمیدانستند باید در مقابل این پدیده نوظهور چه کاری انجام دهند؛ اما الان در ماه پنجم تابستان است و حدود هشت ماه است که جهان با کرونا دست و پنجه نرم کند؛ بنابراین باید تا الان حداقل به یک برنامهریزی مشخص و راهکارهایی برای حل مشکل بازار و معیشت هنرمندان عرصه صنایعدستی رسیده بودیم.
مرادخانی خاطرنشان کرد: عمدتا تمام راهکارها صرفا به برگزاری جلسات محدود شده است؛ این در حالی است که معاونت صنایعدستی میتوانست با بهرهگیری از تجربیات جهانی راهکارهای بسیار مناسبی را در راستای بهبود وضعیت فروش صنایعدستی کشور ارائه و پیادهسازی کند. به هر حال بسیاری از غولهای خردهفروشی در جهان، متناسب با شرایطی که به واسطه ویروس کرونا در جهان ایجاد شده است، تغییر موضع دادهاند و با روشهای جدیدی با مخاطب ارتباط برقرار میکنند و محصولاتشان را به فروش میرسانند.
این پژوهشگر حوزه صنایعدستی افزود: مدیریت حوزه صنایعدستی نیز میتوانست از تجربیات جهانی بهره ببرد و با همکاری شرکتهای دانشبنیان در حوزههای طراحی سایت و تعریف اپلیکیشن، سامانههایی را راهاندازی کند تا حداقل وضعیت فروش به یک تعادل نسبی برسد؛ اما متاسفانه هیچکدام از این اتفاقات در این مدت نیفتاده و تمام برنامهریزیها صرفا محدود شده است به برگزاری جلسات.
مرادخانی همچنین با اشاره به وامهایی که برای جبران آسیبهای وارد شده به هنرمندان و کارگاههای صنایعدستی در روزهای کرونایی در نظر گرفته شده است، اظهار کرد: با توجه به افت ارزش پول ملی، افزایش فشارها و هزینهها و بیرونقی بازار فروش صنایعدستی، داشتن یا نداشتن یک وام چند میلیونی چندان تفاوتی ایجاد نمیکند. در واقع به این مقوله میتوان به عنوان یک مسکن نگاه کرد و نه یک راهحل کاربردی.
او ادامه داد: این درحالی است که حتی این وام نیز بهراحتی در اختیار هنرمندان و صنعتگران قرار نگرفته و پوست فعالان این حوزه برای گرفتن آن کنده شده است. در واقع گرفتن وام آنقدر مسیر پر پیچ و خمی بوده و کار فرسایشی داشته که عدهای به طور کلی منصرف شدند.
این پژوهشگر حوزه صنایع خلاق با تاکید بر اینکه «مشکل الان صنایعدستی با وام حل نمیشود»، اجرایی شدن قانون حمایت از هنرمندان، استادکاران و فعالان صنایعدستی، استفاده از ظرفیتهای شرکتهای دانشبنیان، تمرکز روی رسانههای اجتماعی برای فراهم کردن بستر مناسب فروش و استفاده از تجربههای جهانی را از جمله راهکارهای حل مشکلات فعلی این حوزه برشمرد و یادآور شد: ما درباره پیشنهادهای غیرممکن و آرمانی صحبت نمیکنیم و تمام راهکارهای مطرحشده بسیار ساده و عملی هستند و امکان وقوع آنها فراهم است.
مرادخانی در ادامه با تاکید بر اینکه اجرایی شدن قانون حمایت از هنرمندان، استادکاران و فعالان صنایعدستی تاثیرات بسیاری مثبتی به دنبال دارد، در این زمینه توضیح داد: از اواخر زمستان سال 1396 و بعد از کش و قوسهای فراوان، این قانون به تصویب مجلس شورای اسلامی و سپس تایید شورای نگهبان رسید. 28 بهمن ماه رئیس مجلس این قانون را به رئیس جمهوری ابلاغ کرد و 2 اسفند 96 رئیس جمهوری این قانون را در نامهای رسمی به وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت و تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان وقت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ابلاغ کرد. در ماده 15 قانون گفته شده است که آییننامه اجرایی این قانون ظرف مدت 6 ماه پس از ابلاغ باید توسط سازمان میراث فرهنگی تهیه و به دست هیات وزیران برسد؛ اما متاسفانه این اتفاق تاکنون نیفتاده است.
انتهای پیام