بحران اوکراین، کریدور شمال - جنوب را باز میکند؟
به گزارش اکوایران؛ به طور کلی، عمدهترین مزیت این گذرگاه، کاهش زمان و هزینه ترانزیت از هند به روسیه و آسیای مرکزی است. همچنین به لحظ ژئوپلیتیکی این گذرگاه یک واقعیت ژئوپلیتیکی است که پتانسیلهایی را برای کشور به دنبال دارد و به ویژه در رابطه ایران با هند و روسیه و نیز در رابطه ایران با ترتیبات امنیتی منطقههای از قبیل شورای همکاری خلیج فارس، اتحادیه اقتصادی اوراسیایی و پیمان همکاریهای شانگهای قابل توجه خواهد بود.
دلیل تسریع سرعت پروژ بینالمللی شمال - جنوب
با توجه به اینکه بیش از 20 سال از شروع این پروژه میگذرد این پرسش مطرح می شود که چه عاملی موجب شده تا این پروژه بعد از دو دهه شتاب گیرد؟ براساس گزارش پژوهشکده اتاق ایران در حال حاضر بحران اوکراین پیشران اصلی تسریع سرعت رشد پروژه از سوی هند و به ویژه روسیه است.
آنچه موجب تغییر جایگاه گذرگاه شمال - جنوب در سلسله مراتب ترجیحات استراتژیک روسیه بعد از 20 سال شد، افزایش نیاز روسیه به جایگزینی کشورهای دیگری با اتحادیه اروپا دارد و هند یکی از مهمترین اهداف مسکو برای این منظور است. بطوریکه دسترسی به هند، در حال حاضر به معنای گسترش گزینههای ژئوپلیتیکی روسیه بوده و گذرگاه شمال - جنوب دروازه روسیه برای دسترسی سریع و ارزان به هند به شمار میرود و این مسئله، جایگاه ژئوپلیتیک ایران و گذرگاه شمال جنوب برای روسیه را بیش از پیش تقویت کرده است.
اما این گذرگاه چه مزایایی برای ایران دارد؟ با عملیاتی شدن گذرگاه، ایران دسترسی به 10 شهر روسیه با جمعیت بالای یک میلیون نفر در کرانه رود ولگا را به دست میآورد. همچنین، این گذرگاه یک مسیر ارتباطی بالقوه به آسیای مرکزی و کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا خواهد بود و ایران امکان این را پیدا خواهد کرد که از آذربایجان، به بندر اکتائوی قزاقستان و نیز به بنادر گرجستان در دریای سیاه متصل شود که به طور بالقوه، دسترسی مستقیم به بازارهای اروپایی را برای کشور به همراه میآورد. هرچند این امکان در صورتی میتواند عملیاتی شود که تحریمهای بینالمللی علیه کشور برداشته شود.
اما این نکته را نیز باید در نظر گرفت که ژئوپلیتیک گذرگاه شمال - جنوب در روابط ایران و روسیه معطوف به امکاناتی است که این گذرگاه برای همکاریهای استراتژیک دو کشور در سوریه فراهم میکند. هرچند در حال حاضر طرحهای اتصال ریلی سوریه به ایران چشمانداز روشنی را پیش رو ندارد، اما با عملیاتی شدن گذرگاه شمال - جنوب، سوریه میتواند به هاب ارتباطی خلیجفارس و از طریق آن، به روسیه متصل شود.. در این صورت، روسیه برای نخستین بار در تاریخ ارتباط ریلی مستقیم به پایگاههای نظامی خود در تارتائوس، سواحل سوریه در دریای مدیترانه خواهد داشت. اما در مورد هند ایران به لحاظ ژئوپلیتیکی چند انگیزه مشخص برای گذرگاه شمالجنوب دارد. نخست، با ایفای نقش بهعنوان هاب ارتباطی هند به روسیه، هند را هرچه بیشتر در منافع منطقهای و بینالمللی خود ادغام کرده و با توسعه وابستگی متقابل، هند را در محیط همسایگی خود تعریف و درگیر کند. از سوی دیگر هند، بهعنوان دومین اقتصاد رو به رشد جهان و پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا و نیز بهعنوان بزرگترین دموکراسی بزرگ جهان که بر خاف همسایه بزرگ خود، روابط حسنهای با قدرتهای غربی و نظم مستقر بینالمللی دارد، امکانات جدیدی را برای سیاست خارجی ایران و منافع ملی به همراه خواهد داشت. با توسعه روابط با هند به عنوان یک بازیگر «نرمال»، ایران میتوان وجهه بینالمللی خود را بهبود بخشیده و از روابط نزدیک هند با دولتهای غربی برای برخی گشایشها سود ببرد
از سوی دیگر در سطح ترتیبات منطقه ای، گذرگاه شمال - جنوب عمدتا با توجه به شورای همکاری خلیج فارس، پیمان شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا برای ایران تعریف میشود. شورای همکاری خلیج فارس طی تحولات اخیر نشان داده است، از یک سو به دنبال تنشزدایی و ایجاد ثبات به منظور توسعه همهجانبه منطقه است.
مشکلات تکمیل پروژه
اما مهمترین چالش تکمیل و اجرایی شدن کامل این گذرگاه از منظر منافع ایران نوع همکاری سایر کشورها با ایران در توسعه خطوط ریلی است. ایران مهمترین کشور در گذرگاه شمال - جنوب و حلقه وصل روسیه، آسیای مرکزی و هند به یکدیگر محسوب میشود اما به لحاظ تاریخی این کشورها همواره از مشارکت واقعی در توسعه این گذرگاه در داخل خاک ایران طفره رفته اند. ایران به تنهایی منابع مالی هنگفت الازم برای توسعه گذرگاه را پرداخت کرده است. از آنجایی که این کشورها تا کنون مشارکتی در توسعه گذرگاه نداشتند و منابعی صرف نکردهاند به صورت گزینشی نیز با آن برخورد کرده و الزامی به نقل و انتقال کالا از این مسیر ندیدهاند. در شرایط کنونی که روسیه تمایل بیشتری به توسعه این گذرگاه دارد نوع مشارکت این کشور در توسعه آن واجد اهمیت بسیار است. در صورتی که روسیه تنها وامی در اختیار ایران قرار دهد و ایران بخشهای تکمیل نشده گذرگاه را تکمیل کند، بی شک در راستای منافع ملی کشور نخواهد بود. زیرا ایران هم ناگزیر به بازپرداخت وام خواهد بود و تضمینی برای نقل و انتقال کالاهای روسی در این گذرگاه وجود نخواهد داشت. در صورتی که روسیه سرمایه گذاری مستقیم در توسعه این گذرگاه صورت دهد و در منافع و مضار ناشی از اجرایی شدن آن شریک باشد، ریسکهای سرمایهگذاری گسترده برای تکمیل سایر قطعات آن میتواند کاهش یابد.