برخی وزرا میخواهند نامزد انتخابات ریاستجمهوری شوند و با اقدامات تبلیغی به دولت ضربه میزنند
بیش از هشت ماه از عمر دولت سیزدهم می گذرد. حامیان رئیس دولت دستاوردهایی نظیر واکسناسیون، آزاد سازی سواحل، افزایش فروش نفت، مدیریت بحران در هک شدن سامانه بنزین و... را دلایل کارآمدی دولت اصولگرا می دانند و منتقدین را به «سیاه نمایی» متهم کنند و حتی گوش شنوایی برای شنیدن صدای انتقادهای روزافزون درون اردوگاهی ندارند.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، تیم دولت و کابینه مثل شرکت در مسابقات المپیک است و اصلا حق آزمون و خطا ندارد. یکی می آید و می گوید من یک میلیون شغل ایجاد می کنم و دیگری می گوید که من مشکل بورس را حل می کنم ، اینها نشان می دهد که اصلا طرف ساختار و مناسبات قدرت و ساختار اقتصادی ایران را به درستی نمی شناسد.
بیش از هشت ماه از عمر دولت سیزدهم می گذرد. حامیان رئیس دولت دستاوردهایی نظیر واکسناسیون، آزاد سازی سواحل، افزایش فروش نفت، مدیریت بحران در هک شدن سامانه بنزین و... را دلایل کارآمدی دولت اصولگرا می دانند و منتقدین را به «سیاه نمایی» متهم کنند و حتی گوش شنوایی برای شنیدن صدای انتقادهای روزافزون درون اردوگاهی ندارند.
سوای طناب کشی ها و نقدهای جناحی همیشگی دولت ها در ایران، اگر افکارعمومی را معیار سنجش کارآمدی دولت ها بدانیم، نارضایتی کم نظیری از وضعیت موجود به ویژه در حوزه گرانی ها و تنگنای معیشت در جامعه و نزد مردم، دیده می شود که متاسفانه روند روزافزونی دارد و انداختن توپ تقصیر به زمین روحانی و اصلاح طلبان هم برای حامیان رئیسی، روز به روز دشوارتر می شود. دراین میان، گره خوردن توافق هسته ای هم به ناامیدی و نارضایتی عمومی افزوده است.
علت ایجاد این وضعیت نگران کننده چیست؟ فیاض زاهد استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب وضعیت موجود را ریشه یابی و بررسی کرده است:
برای ورود به بحث، بفرمایید، رئیسی چگونه نامزد اجماعی اصولگرایان شد؟
اراده ای جدی در اصولگرایان مختلف شکل گرفت زیرا او را از دو منظر دارای اقبال می دانستند. نکته اول این بود که آقای رئیسی تنها چهره ای در بین اصولگرایان بود که امکان اجماع و تمرکز همه چهره های سیاسی روی او وجود داشت و همین امر باعث شد که نهایتا کاندیدای ریاست جمهوری شود.
نکته دوم اینکه شاید او را فردی می دانستند که در موضوع جانشینی شاید یکی از کاندیداهای برجسته و خیلی مطرح باشد لذا او گزینه نهایی تیم پیشاپیش پیروز در مسابقه برگزار نشده بودند.
آقای رئیسی با این وضعیت وارد میدان انتخابات شدند، انتخاباتی که رقابتی نبود و نهایتا، راهی پاستور شدند. با این اتفاق و باتوجه به یک دست شدن حاکمیت، انتظارها از دولت سیدهم بالا بود و برخی ویژگی های شخصیتی ایشان مانند داشتن روحیه مردمی، خاکی بودن و پرهیز از تشریفات غیر ضروری، بازدیدها و همچنین تصویرسازی که از آقای رئیسی در دوره ریاست قوه قضائیه ایجاد شده بود، امیدواری مردم برای حل مشکلاتشان از سوی دولت سیزدهم را تقویت کرد و ایشان مانند روسای جمهور قبلی که دوره اول را با استقبال خوب مردم آغاز می کنند، شروع به کار کردند الان هم به نظر من ایشان هنوز هم دارای محبوبیت هستند ولی دوران ماه عسل آقای رئیسی تمام شده است.
از پایان ماه عسل گفتید، چه عواملی در کاهش این مقبولیت و محبوبیت دخیل هستند؟
متاسفانه آقای رئیسی وارد زد و بند با گروه های مختلف حامی خود شد. در نتیجه، عناصر افراطی جبهه پایداری و برخی اصولگرایان سنتی و محافظه کار از سویی و جوانان رادیکال و تندرو سیاسی از سوی دیگر، در بافت و ساخت دولت نفوذ کردند. به این ترتیب، کابینه ای نا همگون شکل گرفت و افرادی به عنوان وزیر انتخاب شده اند که اصلا در قد و قواره یک مدیر کل هم نیستند. این در حالی است که در شرایط دشوار کنونی کشور، آقای رئیسی کار بسیار سخت و سنگینی دارند، شما نمی توانید برای انجام چنین ماموریت های سخت و توانفرسایی، به کسانی تکیه کنید که «وزیر اولی» هستند و تجربه ای در کارهای اجرایی ندارند و علت افرایش چالش های کشور و دولت شده اند.
یک ضرب المثل ورزشی است که می گوید شما وقتی در المپیک شرکت می کنید برای کسب مدال می روید و کسی برای تجربه اندوزی به المپیک نمی رود زیرا تجربه را باید پیش از ورود به المپیک و در مسابقات سطوح پایین تر کسب کند.
دولت و کابینه نیز همانند تیمی هستند که عازم مسابقات المپیک است و اصلا حق آزمون و خطا ندارد. یکی می آید و می گوید من یک میلیون شغل ایجاد می کنم، دیگری می گوید من مشکل بورس را حل می کنم. اینها نشان می دهد که اصلا، طرف، ساختار و مناسبات قدرت و ساختار اقتصادی ایران را به درستی نمی شناسد و فکر کرده که اگر وعده های فریبنده بدهد، ماجرا تمام است در حالی که ما در علم اقتصاد با عدد و رقم طرف هستیم. اکنون، نه فقط چالش بورس و اشتغال و بیکاری حل نشده و نه فقط قیمت ها کنترل نشده و نه فقط امید به آینده کشور بالا نرفته و شرایط بهبود پیدا نکرده، بلکه از زمانی که آقای رئیسی آمده، وضعیت تمام شاخص ها، بغرنج تر و بد تر شده است.
افکار عمومی این بحران ها را تا یک حدی می پذیرد، می گویند، خب تازه کار است و شش ماه و یا حداکثر یکسال فرصت می دهیم ولی بعد دیگر صبوری و تاب آوری مردم، سیر نزولی پیدا می کند و اعتمادشان به کارآمدی دولت، آسیب می بیند و میزان محبوبیت آقای رئیسی هم به شدت کاهش پیدا خواهد کرد و نشانه های آغاز این اتفاق، قابل مشاهده است.
برای جلوگیری از این افول چه توصیه ای به آقای رئیسی دارید؟
اگر بخواهم توصیه خیر خواهانه ای به آقای رئیسی بکنم این است که ایشان، اکنون گه دوره ماه عسل پایان یافته، کارنامه کابینه را بررسی، نقاط ضعف را شناسایی و ترکیب کابینه را متناسب با نتایح بررسی، تغییر دهد و اگر لازم است نیروهای جدیدی تزریق شوند. اما مهم تر از همه این ها، ضرورت توجه آقای رئیسی و تیم ایشان به مذاکرات احیای برجام است.
به عنوان چالش بیرونی؟
اتفاقا مسئله مذاکرات هم چالش بیرونی و هم چالش درونی است.
از خروج ترامپ از برجام که بگذریم در دولت روحانی علیرغم برخی کارشکنی ها مذاکرات پیشرفت های خوبی داشت و در نهایت ادامه آن به این دولت محول شد. آیا می توان مسئله احیاء برجام را یکی از اصلی ترین چالش های خارجی دولت سیزدهم دانست؟
بله.
چرا؟
اگر دولت، خود را از این وضعیت بحرانی خارج نکند و اگر سرمایه گذار های خارج کشور، از ایران ناامید شوند، آقای رئیسی و دولت ایشان کم کم با بحران های شدید تری روبرو خواهند شد. شنیدم یکی از وزرا نامه نوشته که ما کشور را بدون توافق اداره خواهیم کرد به نظر من باید آقای رئیسی همان روز ایشان را از کابینه بیرون می انداخت چون معلوم بود که اینها آدم های متوهمی هستند و اطلاعات دقیقی از واقعیت های اداره کشور ندارند. وقتی که رهبری انقلاب در یک بازنگری جدی می فرمایند حتی اگر لازم شد گفت و گو کنید، پیام و معنای روشنی را منتقل می کنند. اساسا، ویژگی مهم رهبر انقلاب این است که کشور را با خیالات اداره نکرده است. اگر آقای رئیسی، موفق به نهایی کردن توافق شوند، می توانند به تخقق وعده ها و شعارهای انتخاباتی خود امیدوار باشند. وگرنه، کار برای دولت سیزدهم سخت خواهد شد و فضا برای افزایش منتقدان و تاثیرگذاری مخالفان دولت، باز خواهد شد.
چرا اصلاح طلبان که منتقدین دولت فعلی هستند در این مقطع سکوت کرده اند؟
جمع بندی حاضران در جلسات اصلاح طلبان این است که بخاطر پیشبرد منافع ملی و کمک به بهبود شرایط زندگی مردم ایران، صمیمانه، دست همکاری به سوی دولت دراز کنیم و برهمین اساس، اعلام آمادگی کرده ایم از هر کمکی در هر سطحی که آقای رئیسی بخواهند، دریغ نخواهیم کرد. برای موفقیت آقای رئیسی و دولت ایشان دعا خواهیم کرد چون بار سنگینی از دوش مردم ایران برداشته خواهد شد و سوای این، اگر دولت موفق شود که وضعیت زندگی مردم را به صورت استراتژیک بهبود ببخشد حتی به نفع جریان اصلاح طلبی هم هست.
از چه منظر؟
چون ما زمانی می توانیم در صحنه سیاسی ایران، حضور قدرتمندی داشته باشیم که طبقه متوسط، توانمند و پویایی در کشور داشته باشیم.
اما برخلاف نظر شما، برخی حامیان دولت، اصلاح طلبان را به تخریب دولت متهم می کنند، بااین نظر موافق هستید؟
خیر. اینگونه نیست، رویکرد و موضع اصلاح طلبان، تخریب دولت نیست.
تهدیدهای اصلی برای دولت چیست؟
یک جریان افراطی رادیکال در دولت رئیسی حضور دارد که سوداهایی جدای از ریل گذاری دولت دارند. طبق شنیده ها برخی از وزرا از الان قصد نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری 1404 هم دارند و برخی از این حرف های توهم آمیزی که می زنند و اقدامات عجیبی با انگیزه تبلیغاتی و جلب نظرعمومی برای انتخابات بعدی انجام می دهند، اما ضربه اینگونه اقدامات منفعت طلبانه شخصی، نهایتا به دولت زده می شود..
نکته دیگر، فشارهای داخلی علیه تنش زدایی در حوزه روابط خارجی است. اگر آقای رئیسی، عزم حل چالش های سیاست خارجی را داشته باشند، این فشار ها افزایش پیدا خواهد کرد حتی از سوی آنانی که کاسب تحریم هستند. درمجموع، بزرگترن تهدید برای دولت اقای رئیسی را نیروهای افراطی تندروی راست می دانم که الان متحد او بنظر می آیند اما زمزمه های مخالفت سرداده اند و صدای اعتراضشان کم کم دارد، بلند می شود.
همچنین بخوانید