بررسی عملکرد یکساله عطایی در تیم ملی والیبال؛ لبخند یک نسل، دلارهایی که بر باد نرفت و پایان یک سمفونی ناکوک
تهران - ایرنا - عملکرد یکساله بهروز عطایی به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال ایران با اتفاقات تلخ و شیرینی همراه بود که میتوان آن را از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد.
به گزارش ایرنا، کار تیم ملی والیبال ایران در مسابقات جهانی با شکست در مرحله یک هشتم نهایی مقابل برزیل به پایان رسید تا این تیم در جایگاه سیزدهم این رقابتها قرار بگیرد. از یکسال گذشته تا به امروز هدایت تیم ملی والیبال را بهروز عطایی بر عهده داشت؛ او که جزو مربیان تراز اول والیبال ایران محسوب میشود در این یکسال با چالش هایی روبرو شد که هر کدام از آنها میتوانست ادامه کار را برای این مربی غیرممکن کند؛ اما عطایی این چالشها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت.
عطایی در کسب نتیجه موفق بود؟
اولین رویدادی که عطایی سرمربیگری تیم ملی والیبال را بر عهده داشت رقابتهای قهرمانی آسیا بود. رقابتهایی که پس از المپیک توکیو برگزار شد و با توجه به اینکه تیم ملی والیبال به واسطه نتایجی که در المپیک کسب کرده بود وضعیت وخیمی داشت کمترکسی توقعی از این تیم داشت. عطایی با ترکیب متفاوت نسبت به 10 سال گذشته، تیم ملی را به مصاف تیمهای آسیایی فرستاد و در شرایطی که انتظار کسب نتیجه از این تیم نمیرفت؛ اما ملیپوشان والیبال ایران موفق شدند راهی فینال آسیا شوند و تیم ژاپن را در فینال شکست دهند و بر بام آسیا بایستند.
هر چند این قهرمانی به مذاق برخی مربیان وطنی که اتفاقا سابقه حضور در کادرفنی تیم ملی و فعالیت به عنوان مترجم مربیان خارجی را داشتند خوش نیامد و تلاش کردند به هر نحو ممکن آن را کوچک و بدون اهمیت قلمداد کنند. آنها مدام به نبود نیشیدا در ترکیب تیم ملی ژاپن اشاره کردند؛ اما نگفتند که تیم ملی والیبال ایران بدون 10 بازیکن المپیکی خود در قهرمانی آسیا شرکت کرد.
در لیگ ملتها هم عملکرد تیم ملی والیبال به لحاظ فنی و هم به لحاظ کسب نتیجه قابل قبول بود تا یک بار دیگر مهر تاییدی به کارنامه مربیگری عطایی زده شود. صعود به مرحله نهایی لیگ ملتها اوج عملکرد ملیپوشان والیبال ایران در این رقابتها بود.
قهرمانی جهان مهمترین و آخرین رویدادی بود که تیم ملی والیبال در آن شرکت کرد. عطایی برای این رقابتها بازیکنانی مثل علی اصغر مجرد، جواد کریمی و میثم صالحی را به اردوی تیم ملی فراخواند و در نهایت صالحی نتوانست به شرایط آمادگی نسبی برسد و از حضور در رقابتهای قهرمانی جهان بازماند؛ اما مجرد و کریمی با تیم ملی راهی اسلوونی شدند. سید محمد موسوی هم دیگر بازیکنی بود که قرار بود کاپیتان تیم ملی والیبال در رقابتهای قهرمانی جهان باشد؛ اما این بازیکن در آستانه اعزام تیم ملی به جام واگنر از بازی برای این تیم انصراف داد.
تیم ملی در مرحله گروهی قهرمانی جهان کار بزرگی انجام داد و مقابل تیم آرژانتین که یک سال پیش در المپیک توکیو به مدال برنز رسیده بود پیروز شد و در ادامه با غلبه بر مصر صعود خود را به مرحله یک هشتم نهایی قطعی کرد. شکست مقابل هلند باعث شد ایران به عنوان تیم دوم از گروهش صعود کرد تا در یک هشتم نهایی به مصاف برزیلِ قدرتمند برود. در بازی مقابل برزیل هم نتیجه طبق پیشبینیها بود و تیم ملی با شکست مقابل این تیم حذف شد تا در رده سیزدهم رقابتها جا بگیرد.
واقعیت این است که تیم ملی در رقابتهای قهرمانی جهان فراتر از انتظار ظاهر نشد؛ اما عملکردش کاملا مطابق با قدرت والیبال ایران بود. در دوره قبلی رقابتهای قهرمانی جهان، نسلی که عنوان میشد «نسل طلایی» است با وجود اینکه خبری از فرمول جدید برگزاری رقابتها نبود و میشد به راحتی به مرحله یک چهارم نهایی صعود کند، اما سیزدهم شد.
تاثیر تصمیم عجیب موسوی در تیم ملی والیبال
پیش از رقابتهای والیبال قهرمانی جهان و در آخرین تمرین این تیم در تهران، سید محمد موسوی که پس از مدتها به اردوی تیم ملی دعوت شده بود عنوان کرد که حاضر به همراهی این تیم در رقابتهای قهرمانی جهان نیست. وی در توجیه تصمیمش عنوان کرد که فدراسیون والیبال به بازیکنان پاداش کمی پرداخت کرده و از طرف دیگر امکانات تیم ملی در حدی نیست که وی بتواند در قهرمانی جهان با تمام توان بازی کند. این اظهارنظر موسوی با واکنش منتقدان روبرو شد. چرا که بازیکنان تیم ملی در دورهای که آلکنو سرمربیگری این تیم را بر عهده داشت پاداش مالی خوبی دریافت کردند؛ اما با این حال در لیگ ملتها دوازدهم شدند.
در خصوص امکانات تیم ملی هم این امکانات در طول سالیان گذشته همین وضعیت را داشت و کمتر نشده است. چگونه در آن زمان موسوی مشکلی بابت این موضوع نداشته؛ اما اینکه با حضور مربیان ایرانی و البته کنار گذاشتن برخی بازیکنان پا به سن گذاشته چنین مسائلی مطرح شود جای سوال دارد.
قطعا کنار رفتن موسوی از تیم ملی که در آستانه اعزام تیم ملی والیبال صورت گرفت تاثیرات خودش را دارد و باعث شد پازل تاکتیکی عطایی دچار تغییر شود. چرا که این مربی روی حضور موسوی در ترکیب اصلی تیم ملی حساب باز کرده بود.
دلارهایی که به خاطر عطایی هزینه همه والیبال شد
در طول سالیان گذشته فدراسیون والیبال مجبور بود برای جذب مربیان خارجی صدها هزار دلار هزینه کند؛ اما با انتخاب عطایی به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال، دیگر لازم نبود این مبالغ هنگفت به حساب مربیان خارجی واریز شود و تصمیم درستی که فدراسیون والیبال گرفت این بود که آن را صرف اعزام تیمهای والیبال در ردههای مختلف به اردوهای خارجی کند. اعزامهایی که زیاد و البته کمسابقه بود.
ضربهای که مربیان خارجی به والیبال ایران زدند
به جز ولاسکو، سایر مربیان خارجی که به ایران آمدند تنها هدفی که دنبال کردند نتیجهگرایی بود. آن هم بدون در نظر گرفتن آینده والیبال ایران. کولاکوویچ نمونهای از این مربیان بود. او برای مسابقاتی که پیروزی تیم ملی در آنها قطعی بود هم تغییری در ترکیب اصلی خود ایجاد نمیکرد و همین موضوع باعث شد به لحاظ تجربه فاصله زیادی بین بازیکنان قدیمی تیم ملی و سایر بازیکنانی که سطح فنی بالایی داشتد، اما پشت درهای تیم ملی مانده بودند ایجاد شود.
ارثیهای که برای عطایی به جا مانده بود تشکیل شده بود از تعدادی بازیکن پابه سن گذاشته که به لحاظ فنی چیزی در چنته نداشتند و البته بازیکنانی ممتاز که فاقد تجربه بینالمللی بودند. با این حال عطایی بر اساس مصلحت والیبال ایران عمل کرد و با تصمیماتی که ریسک آنها بالا بود باعث شد آینده والیبال ایران حداقل تا 10 سال آینده بیمه شود.
سمفونی تیم ملی دیگر ناکوک نیست
یکی از واقعیتهای تیم ملی والیبال در 10 سال گذشته وجود بازیکنسالاری در این تیم بوده است. این مسئله با تایید برخی ملیپوشان پیشین هم همراه شد تا یکی از آرزوهای اهالی والیبال ایران پایان این معضل باشد. عطایی که به سختگیری در مربیگری معروف است استراتژی تیم ملی را به شایستهسالاری تغییر داد. هر چند این موضوع باعث ایجاد واهمه برای برخی افراد شد و به همین خاطر بود که آنها اعتراض وادی به همتیمیاش را در جریان بازی با هلند بزرگنمایی و مصداق بازیکنسالاری در تیم ملی قلمداد کردند. حالا دیگر خبری از بازیکنانی که به دنبال اختیارات بیش از حد در تیم ملی بودند نیست. بازیکنان فعلی خودشان را سرباز این تیم میدانند و تنها در حیطه وظایفشان عمل میکنند.
خوشخبر و توتولو، 2 اشتباه عطایی
پیش از حضور تیم ملی والیبال در لیگ ملتها، عطایی تصمیم گرفت که امیر خوشخبر به عنوان سرپرست تیم ملی والیبال فعالیت کند؛ اما پس از این رقابتها و با بازگشت تیم ملی به کشور وی تصمیم قبلی خودش را وتو کرد تا اکبر محمدی جایگزین خوشخبر شود. اینکه بر چه اساسی عطایی تصمیم به استفاده از خوشخبر کرد مشخص نیست؛ اما قطعا این یک تصمیم اشتباه از سوی این مربی بود. توتولو هم شرایطی همچون خوشخبر داشت. این مربی ایتالیایی هم با نظر عطایی به کادرفنی تیم ملی اضافه شده بود؛ اما در اردوی صربستان اتفاقاتی افتاد که عطایی عطای استفاده از توتولو را به لقایش بخشید.
قطعا این 2 انتصاب تبعاتی داشته که عطایی در پی اصلاح آن برآمد و ای کاش هرگز این انتصابها صورت نمیگرفت.
مربی ایرانی، پازل گمشده والیبال ایران بود
ظرفیت والیبال ایران حضور در جمع 10 تیم قدرت والیبال دنیاست و نباید این انتظار به وجود بیاید که تیم ملی ایران باید مقابل تیمهای بزرگی همچون برزیل، فرانسه، آرژانتین، روسیه و ایتالیا پیروز و هر نتیجه دیگری ناکامی محسوب شود. چرا که تیم ملی هنوز در حد و اندازههای این تیمها نیست و نباید با کسب برخی موفقیتهای مقطعی مقابل این تیمهای قدر این توقع به وجود بیاید که شکست مقابل آنها ناکامی است.
اتفاق مثبتی که رخ داده حضور مربیان ایرانی روی نیمکت تیم ملی است. مربیانی که قطعا همتراز بسیاری از مربیان خارجی هستند و حیف که خیلی دیر فدراسیون والیبال به آنها اعتماد کرد.